واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: نسخه زندگي ماهوارهاي قلابي از آب درآمد
هيچ نفهميديم چه شد كه يكباره اين قدر عوض شديم...
نویسنده : فائزه مقدم
هيچ نفهميديم چه شد كه يكباره اين قدر عوض شديم، روزگاري نه چندان دور روابط همسايگان آنقدر با صفا و صميمي بود كه گويي از يك خانوادهاند؛ ازدواجها هر چند ساده اما شاد بود و زندگيها شيرين و پايدار؛ بزرگان و ريشسفيدان هر محل كه جاي خود، مرام لوطيهاي محل هم زبانزد عام و خاص بود؛ ولي هيچ كس به درستي نميداند كه چه اتفاقي در طول اين 15-10 سال افتاد انگار به يكباره از دنيايي به دنياي ديگري پرتاب شديم. دنيايي كه در آن بسياري از ارزشهايمان تغيير كرد. دنيايي كه به موبايلمان بيشتر از افراد خانواده سر ميزنيم و به دوستان فضاي مجازي كه حتي از اسمشان نيز مطمئن نيستيم اهميت بيشتري ميدهيم. ابراز احساساتمان هم خلاصه شده در انواع شكلكهاي خنده، گريه، شاد، خسته و. . . . اگر خيلي هم احساساتي شويم كامنتي هم زير آن ميگذاريم كه «لايك». ديگر روابط صميمي با همسايگان در زندگيمان جايي ندارد؛ ساده و بيتكلف بودن بيكلاسي است و نجابت بيمشتري؛ گذشت و فداكاري آدمها را پاي بيدست و پا بودن و بيعرضگي آنها ميگذارند و بيگذشت بودن و انتقامجويي را زرنگي. آنقدر ارزشهاي انساني رنگ باخت كه حالا گاهي صداي خودمان هم درميآيد كه اين چه وضعي است و در گذشته اين چنين و آن چنان بوديم ولي حالا... اين تغييرات را برخي به ماهواره نسبت ميدهند و برخي ديگر به فاصله گرفتن از فرهنگ بومي و... ولي حقيقت اين است كه اين تغييرات آنقدر نامحسوس و سريع روي داد كه حتي جامعهشناسان و كارشناسان امر را هم غافلگير كرد و گويي ره صد ساله را يك شبه رفتيم و زماني به خود آمديم كه كار از كار گذشته بود. اما وقتي خوب دقت كنيم ميبينيم به طور كلي آنچه بر روابط اجتماعيمان سايه افكنده صرفاً استيل زندگي غربي است حالا از كجا وارد شد و كي بماند ولي در اين خصوص هم به قول دوستي نه زنگي زنگيم و نه رومي روم؛ نه بهره سبك زندگي غربي را ميبريم، چراكه مسلمانيم، و نه بهره سبك زندگي اسلامي را، چراكه مقلد غرب هستيم. خلاصه از اين جا مانده و از آنجا رانده، خود هم نميدانيم كجا ميرويم. البته حدس زدن چنين موضوعي چندان دشوار نيست؛ اگر نيم نگاهي به آمارها بيندازيد همه چيز دستتان ميآيد: - قاچاق هر ساله 500 كودك و زن از اروپاي شرقي، جنوب شرقي آسيا و امريكاي جنوبي براي استثمار جنسي به اروپا. - به طلاق انجاميدن 50 تا 70 درصد ازدواجها در غرب. - مقام اول اسرائيل در همجنس بازي در جهان و جاي گرفتن كشورهاي اسپانيا، ايتاليا، هلند و امريكا در رتبههاي بعدي. ــ سقط روزانه 3700 جنين در امريكا. - آمار شرمآور بارداري و سقط جنين در ميان دختران زير 18 سال در انگليس. - آمار دو برابري خودكشي زنان نسبت به مردان در غرب. - نگراني دولت آلمان از مشكلآفرين شدن افزايش مصرف مشروبات الكلي در اين كشور. - مقام نخست انگليس در مصرف مواد مخدر در اروپا و رشد بالاي گرايش به مصرف اينگونه مواد در اين قاره. اينها همان مسائلي است كه حتي خود اين كشورها را نيز با بحران مواجه ساخته است و امروز معترفند كه اين مشكلات ارمغان زندگي خالي از معنويت است. واقعاً چرا انسان فراموش كرد كه آمدن همه اديان و همه اوليا و انبيا براي دادن برنامه و سبك زندگي درست به انسان است. مطمئناً خداوند بيش از هر كس نياز بشر را ميشناسد از اين رو هم آرامش بشر را در نظر گرفته و هم آسايش او را؛ شايد هم فكر كرديم خودمان نسخه بهتري داريم؟! نسخههايي كه البته قلابي از آب درآمدند و به جاي آنكه شفا دهند كور ميكنند. البته هنوز هم هستند كساني كه با وجود آنكه همه اين مشكلات را ميبينند باز هم معتقدند چارهاي جز زندگي به اين روش نداريم چراكه در قرن بيست و يكم و عصر تكنولوژي نميتوانيم طبق الگوهاي 14 قرن پيش زندگي كنيم! ظاهراً مشكل اين افراد برداشتشان از سبك زندگي است. آنها تصور ميكنند كه سبك زندگي فقط قالب زندگي است در صورتي كه وقتي ميگوييم سبك زندگي منظور هم قالب زندگي است و هم محتواي آن؛ به يقين خداوندي كه به وسيله اسلام و اديان ديگر سبك زندگي را براي ما معرفي كرده خود بهتر از هر كسي از پيشرفتهاي امروز و آينده بشر باخبر است و به خوبي ميداند كه در شرايط جامعه امروز نميتوان در قالب سبك زندگي گذشته زيست و هيچ وقت آنچه را كه قابل انجام نباشد بر بشر تكليف نميكند و چه بسا از طريق اهل بيت (ع) در بحث قالب زندگي از ما خواسته شده كه فرزند زمان خود باشيم كه سيره خود اين بزرگان نيز گواه بر اين است. البته در طول تاريخ كساني هم بودهاند كه تلاش ميكردند از پيشرفتهاي زمان خودشان را دور نگهدارند ولي نه تنها هرگز مورد تأييد بزرگان دين واقع نشده بلكه مورد مذمت آنان نيز قرار گرفتهاند. اما آنچه اسلام در محتواي سبك زندگي به ما توصيه ميكند آنست كه پايه و اساس انديشه و هدف، حب و بغض و رفتارها، روشها و برنامههايمان از خودمحوري به خدامحوري تغيير پيدا كند و نگاهمان توحيدي شود. اگر اين روش را در زندگي داشته باشيم آن وقت به اين نتيجه ميرسيم كه سبك و مدلي بهتر از سبك زندگي كه خالق جهان، انسانها را بدان سفارش كرده وجود ندارد و در سايه آن هم در دنيا با احساس رضايتمندي زندگي خواهيم كرد و هم به سعادت ابدي ميرسيم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]