تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837093471
مُشت خاموش بر سر مديريت/ لابي‌هاي تأثيرگذار براي انتخاب نامديران
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۹ اسفند ۱۳۹۳ (۱۱:۹ق.ظ)
حنجره اتاق غرق در بي‌صدايي؛ مُشت خاموش بر سر مديريت/ لابي‌هاي تأثيرگذار براي انتخاب نامديران گروه اقتصادسياسي
به گزارش خبرنگار موج، مصاحبه چالشي با افراد قديمي و برجسته نظام، چندان کاري آساني نيست؛ حال آنکه اين فرد فعال اقتصادي هم باشد.
دلش مانند تک‌تک افراد جامعه از مديريت‌هاي ضعيف حاکم بر جامعه و مخصوصاً بر اقتصاد خون است و خشم خود را سه بار سر ميز خود پياده مي کند و به دليل نبود مديريت قوي، بارها سرخود را از تأسف تکان مي‌دهد.
علينقي خاموشي، نامي آشنا براي تمامي هيأت نمايندگان اتاق بازرگاني و مردم کشور است که نقش او در برخي از مراودات خاص اقتصادي و سياسي از کسي پوشيده نيست.
با او بر سر مسائل مختلف اقتصادي گفت و گويي داشته ايم که با هم آن را مرور مي کنيم:
اتاق بازرگاني براي ادامه حيات خود در شرف پوست‌اندازي با نگرش‌هاي جديد است، اتاق چگونه بايد تفکيک مرز خود را با دولت در اقتصاد مشخص کند؟
طبق آخرين فراقانوني که از سوي مقام معظم رهبري در خصوص عملکرد کشور در امور اقتصادي ابلاغ شد، بحث خصوصي‌سازي يا همان سياست‌هاي اصل 44 بود که اگر خواهان توصيف خلاصه‌اي از عملکرد دولت تنها در جمله‌اي براي به فعل درآوردن اين قانون باشيم، بايد ابراز کرد که بخش خصوصي در تمام رشته‌هاي اقتصادي، ابلاغيه رهبري بايد در صدر قرار گيرد و تمام بخش‌هاي خصوصي نيز در عامليت شرکت‌هاي دولتي از طريق واگذاري‌هاي صحيح مستقر شوند.
مضافاً اين که در متن اين قانون به اين نکته نيز تکيه شده است که دولت مجاز به فعاليت‌هاي اقتصادي جديد نيست، مگر به شرط و شروطي که تنها از سوي مجلس شوراي اسلامي و با تأکيد بر رعايت مدت‌زماني مشخص براي انجام فعاليت کوتاه‌مدت اعلام شده باشد که در ادامه فعالان بخش خصوصي نيز بايد ادامه‌دهنده و جايگزين آن راه اقتصادي شوند.
اين قانون ختم قوانين و فصل الخطاب فعاليت‌هاي اقتصادي بخش خصوصي و دولت را به وضوح تعيين کرده است.
قوانين اتاق بازرگاني دربرابر رعايت اصل 44 تا چه حد سر تعظيم فرود آورده است؟
نحوه و چگونگي ساختار اتاق بازرگاني کاملاً طبق قانون مشخص است، حتي اين قانون به اين نکته نيز اشاره هاي لازم را داشته است که چه افرادي حق شرکت در انتخابات اتاق را دارند، در مجموع اعضاي اتاق بازرگاني، 40 نفر از بدنه خصوصي‌ها و 20 نفر ديگر افراد منصوب به دولت باشند اما نکته اصلي و انتقادي ما در اين جاست که تصويب اين قانون در اتاق قبل از ابلاغيه رهبري بود.
از همين سو پس از ابلاغ اين فوق قانون، بايد در مدت معيني کليه قوانين مربوط به اقتصادي که مغاير با اين ابلاغيه رهبري است توسط دولت اصلاح شود اما متأسفانه تاکنون اين مورد در اتاق بازرگاني اصلاح‌نشده است و طبق قانون اين 20 نفري که از سوي دولت منصوب مي‌شوند، اين انتصاب‌ها باطل است.
اما امکان اين تغيير در قانون اتاق بازرگاني شايد بسيار ضعيف باشد؟
بايد پس از تشکيل گروه جديد در اتاق‌هاي بازرگاني اين قوانين بار ديگر بررسي شود و قوانين، آيين‌نامه‌ها و دستوراتي را که با قوانين مغايرت دارند، اصلاح کنند.
از گروه جديد اتاق بازرگاني چنين اقدامي انتظار مي رود، يعني تمايل به انجام تغيير قوانين اتاق وجود دارد؟
بايد اين انتظار باشد، چه کسي بيايد و مسوول شود مهم نيست. درواقع پيش گرفتن اين رويه خلاف است؛ معمولاً شوراي عالي نظارت بر فعاليت‌هاي اتاق بازرگاني بايد حامي قانون باشد؛ زيرا آنها هستند که قانون را درک مي‌کنند اما؛ در حقيقت رويکردي اين‌چنيني نداشته‌اند و حداقل ما هم اين مورد را تجربه نکرده‌ايم.
اگر بنده هم تأکيد مي‌کنم که دولتي‌ها نباشند، طبق ابلاغيه رهبري است و والسلام.
در شرايط کنوني که انتخابات اتاق نزديک است، تنفس و هواي تازه به اتاق چگونه ميسر مي‌شود؟
اتاق وظايفي را بر دوش دارد که کاملاً قانوني و تماماً هم بايد بر مبناي آن عمل کنند، درواقع اتاق بازرگاني تنها سازمان و خصوصي‌ترين سازمان دولتي و دولتي‌ترين سازمان خصوصي است و اين به آن معنا است که نظارت عالي دولت در اتاق هست اما عامليت در بخش خصوصي است.
تنها سازماني که حکم مهم‌ترين مشاور براي سه قوه را دارد اتاق بازرگاني است و اين مشاور به معناي آن است که اتاق بدون واسطه بايد با تمامي قوا در ارتباط باشد و نظرات، پيشنهاد‌ها و انتقادات خود را نسبت به قوانين و نحوه اجرا يا نظارتي مستقيماً بيان و با قوه مربوطه ابراز کند؛ قواي مشاوره گيرنده هم بايد به‌اجبار اين نکات را بررسي و مدنظر خود قرار دهند يا اين که آن نکته را باطل اعلام کنند.
مديريت در اتاق بازرگاني همواره با انتقادات زيادي همراه است، وظيفه راهنما بودن توسط مديريت اتاق چگونه است؟
مديريت راهنما در اتاق به‌گونه‌اي بايد باشد که يک فرد خود الگويي تمام‌عيار باشد، يعني فردي که وارد انتخابات مي‌شود بايد صفات الگويي نظير سالم بودن، نداشتن تخلف و همچنين آگاهي به مسائل قانوني و شرعي در معاملات را از بر باشد.
البته مديريت اتاق بايد تعامل از بين رفته مابين قوا و اتاق بازرگاني را بازيابي کند، چرايي اين از بين رفتن نشأت‌گرفته از چيست؟
زماني بايد انتظار درک متقابل بين قوا و مشاور بودن اتاق بازرگاني را داشت که افرادي که وارد اين عرصه مي‌شوند داراي شخصيت قابل عنايتي باشند و از لحاظ کاري نيز يک وزنه اقتصادي باشند که مورد وثوق و درک مجلس و دولت هم باشند؛ اما اين مورد وثوق به معناي در خدمت بودن اتاق نيست بلکه افراد برجسته‌اي که حرف آنها در بين قوا خريدار داشته باشد.
تمام حرف و تأکيدمان هم بر اين نکته است که افراد برجسته بايد درصحنه حاضر شوند اما متأسفانه از اين تعداد 260 نفري که ثبت‌نام کرده‌اند، چند نفر واجد شرايط و داراي صلاحيت هستند.
چگونه مي‌شود که فردي که زندگي آن در ربا چرخيده است بيايد و به اعضاي اتاق بگويد که ربا نخوريد، که البته اگر نگويد هم نمي‌شود، آيا از کسي که زندگي آن در ربا چرخيده است مي‌توان آن را الگوي خود قرار دهيم، آيا مديريت آن فرد اصلاً تأثيري هم دارد.
اميدواريم که نتيجه انتخابات درمجموع به نفع اقتصاد باشد؛ زيرا اين لابي بازي‌ها را مشاهده مي‌کنيم و انکار هم نمي‌کنيم و از همين جهات هم گفتيم که معلوم نيست نتيجه انتخابات چه چيزي از آب دربيايد.
پس شما معتقديد نظارت بر ورود کانديداها وجود ندارد؟
قاعده بر اين مبنا است که نظارت بايد وجود داشته باشد، اما مثالي بياوريم که اگر قنادان بخواهند تشکيل صنف دهند آيا آفتابه به دستان هم مي‌توانند در اين مجمع شرکت کنند؟ اگر قناد نباشد که نمي‌گذارند آن فرد وارد انتخابات شوند پس بنابراين اگر فردي داراي صلاحيت نبود به هيچ عنوان نبايد اجازه ورود آن فرد به انتخابات صادر شود.
امروز خصولتي ها در بخش خصوصي کشور ميدان‌داري مي‌کنند، چرا خصوصي‌هاي واقعي دست روي دست گذاشته‌اند؟
اين جزو نقص سياست‌هاي ماست و اگر اتاق، اتاقي کامل و واقعي باشد اعتراض مي‌کند؛ اين جزو يکي از ضعيف‌ترين کارهاي اتاق بود.
تا زماني که اتاق بازرگاني جايگاه واقعي خود را بازيابي نکند و به نقش اصلي خود يعني ارتباط نزديک و مشاور گونه خود بازنگردد، بازهم اتاق ضعيف مي‌شود؛ اگر مديريت عرضه‌اي ندارد که اين شرايط را براي خصوصي‌هاي واقعي بيابد اين تقصير کيست؟ وزيري بر سرکار مي‌آيد و اتفاقاً عملکرد خوبي را هم ندارد اما وزير ديگر نمي‌تواند آيا اين تقصير قوانين آن وزاتخانه است يا مديريت آن فرد.
امروز هم‌اتاق بازرگاني از نبود مديريت قوي رنج مي‌برد که شرايط خصوصي‌ها درکشور بدين شرايط تبديل کرده است، چطور در زمان قديم عملکرد اتاق بازرگاني و راندمان کاري آن از تمامي وزارتخانه‌ها بالاتر بود ضمن آنکه مجلس و دولت هم عنايت ويژه‌اي به اتاق داشت، دليل اين فراموشي اتاق در بين قوا به خاطر آن است که سيستم مديريتي حاکم بر اتاق فشل است.
با انتخابات جديد، انتظار رفع و بازيابي قدرت اتاق بازرگاني وجود دارد؟
البته که وجود دارد، مثال وزير و وزارتخانه هم بر همين مبنا است، بايد تأکيد کنيم که قانون و ابزار هست اما مديريت نيست، بايد باور کنيم مديريت يک نوع ابزار نيست بلکه يک مديريت تابع نظرات يک شخص براي اداره يک مجموعه است.
مديريت بسته به يک نفر نيست و درمجموع به عملکرد يک مجموعه و نوع کارکرد و مقبوليت آن، اذعان به چگونگي ميزان عملکرد يک سازمان مي‌شود.
اتاق نيازمند جسارت است و خون تازه در رگ‌هاي خود مي‌خواهد، اين امکان شدني است؟
تمامي جسارت و ابزار و همه‌چيزي که اتاق بازرگاني نياز دارد درگرو مديريت در اتاق بازرگاني است و اگر اتاق داراي مديريتي قوي باشد مطمئناً مي‌تواند بخش خصوصي را تقويت کند.
ساختار اتاق متشکل از حيات نمايندگان، هيأت رئيسه و کادر اجرايي است و زماني که تأکيد مي‌شود که مديريت بايد قوي باشد يعني ساختار هم بايد قوي باشد و يک نفر تنها در يک مجموعه قرار ندارد؛ تمام جريانات برند سازي، تشويق به سرمايه‌گذاري، جمع‌کردن سرمايه‌گذار، اصلاح ساختار بازار و تمام اين نيازها جزئي از اجزاي اختيارات اتاق بازرگاني کشور است و جلوي اين جريانات سدي قرار ندارد اما اتاق متشکل از اعضاي آن است و مديريت بايد از رأس بعلاوه کابينه‌اي که در اختيار دارد، بهترين استفاده را بکند.
اما به سمت رويکرد دولت برويم، شاهد اين نکته بوده‌ايم تا زماني که دولت مجبور نباشد رويکرد اقتصادي خود را تغيير نمي‌دهد و اين تغيير به سمت
خصوصي‌ها، نيازمند يکي از همان الزامات است؟
اگر خواهان بهبود اقتصاد مريض کشور هستيم، بايد تمامي جنبه‌هاي مختلف توليد و سرمايه‌گذاري در کشور را که از روان نبودن امور و عدم پويايي سيستم بانکي که رنج مي‌برد تصحيح کنيم، اظهار نظر من درباره امور پيش‌گرفته بانکي شايد توهين باشد؛ زيرا بانک‌ها در خدمت توليد نيستند و تنها به فکر کارهاي مراوداتي خود هستند.
امروز ارزش پول ملي ما با سقوط روزانه همراه است و اين مورد پدر اقتصاد را درمي آورد؛ مگر غير از اين است که کاهش قدرت پول کشور تنها مردم را تحت تأثير قرار مي‌دهد، ميزان درآمد کشور مگر چه تغييري داشته است؟ آيا هزارتومان سال گذشته با امسال يکي است؟ خير؛ با هوچي گري 45 هزارتومان يارانه به مردم پرداخت شد اما آيا اين رقم پول واقعاً همان قدرت خريد 3 سال گذشته را دارد؟ بايد ارزيابي شود که اي کاش قدرت خريد مردم سرجاي خود نگه داشته مي‌شد، در بخش مسکن نگاه کنيد آيا ارزاني را شاهد هستيد جواب اين سؤالات منفي است؛ زيرا مطابق با درآمدها قيمت‌ها بالا نرفت و اين پيشه گرفتن قيمت‌ها کاملاً بر اثر بي‌ارزش شدن پول ملي است.
اين پول توسط چه کساني بي‌ارزش شد؟ اينجاست که اگر حرف بزنيم ما مشکل‌دار مي‌شويم، تمام جواب اين سؤالات آن است که دولت اين پول را بي‌ارزش کرد و دليل آن‌هم تأمين ريال بودجه است؛ مگر دلار در دست دولت نيست؟ تا زماني که دولت فروش ارز را براي تأمين ريال خود انجام دهد تنها نفع آن به دولت مي‌رسد و مردم بزرگ‌ترين متضرر هستند و وضعيت توليد کشور هرروز رو به زوال مي‌رود.
به نظر شما به عنوان يکي از اعضاي قديمي اتاق بازرگاني، دولت براي تأمين بودجه چه اقدامي بايد انجام دهد؟
دولت براي تأمين بودجه خود بايد دو راه را در دستور کار خود قرار دهد ابتدا اين که دولت بايد مانع افزايش هزينه‌هاي خود شود که بودجه با کسري مواجه شود و اين استنباط غلط را فراموش کند و استخدامي نداشته باشد، استخدام و اشتغال‌زايي که در خدمت توليد نباشد اصلاً به صلاح کشور نيست.
نقش اتاق بازرگاني در ارائه پيشنهاد به دولت براي تأمين بودجه مهم است؟ نظر شما براي ارائه راهکار چيست؟
زمينه‌هاي سرمايه‌گذاري بايد در راستاي اشتغال‌زايي تسهيل شود، اينجاست که بايد حنجره اتاق منفجر شود اما کسي حرف نمي‌زند، داد ما هم بر سر اين قضيه بلند است و اگر کسي هم اعتراض يا حرفي مي‌زند فردي است اما اين وظيفه اتاق است.
امروز تازه گاهي يادي از اتاق در تأمين بودجه مي‌شود، زماني که اعلام مي‌شود تأمين بودجه از طريق بخش خصوصي يعني ماليات؛ زماني مي‌توان انتظار اخذ ماليات بيشتر را داشت که مردم درآمد داشته باشد، زماني درآمد هست که اقتصاد بچرخد و تمامي اين‌ها مانند زنجيره‌اي به يکديگر متصل هستند اما برعکس آن را هم يک‌بار مرور کنيد، آن گاه که اقتصاد مردم نچرخد و درآمد کافي نباشد چگونه ماليات بر درآمد محقق مي‌شود؛ به ماليات، ماليات بر درآمد مي‌گويند و ماليات بر درنيامد.
زماني که توان دولت از اخذ ماليات بيشتر از توليد کاهش ميابد و هزينه‌هاي دولت ثابت و حتي رو به افزايش هم هست، دولت روي به انجام روش‌هاي غير مربوط و مُضر در اقتصاد روي مي آورد.
يکي از ابزارهاي حمايت دولت از توليد بانک‌ها هستند، چطور در اوايل انقلاب توانستيد اعتماد بانک‌ها جلب کنيد اما امروز از انجام اين کار عاجز هستيد؟
در اثر تنگناهاي اوايل دوران انقلاب وظيفه ما در اتاق بازرگاني کمک‌رساني بود؛ در آن برهه از زمان بانکي‌ها استدلال درستي داشتند که مي‌گفتند با حجم بالاي چک و سفته و بدهکاري‌هاي بالا چگونه بايد وام ديگري را به توليدکننده ارائه کنند، ما هم بااعتبار و ضمانت اتاق بازرگاني اين مشکل را رفع کرديم اما امروز کدام مديري جرأت به انجام اين کار را دارد ما هم بچه بوديم که براي اين کار پيش‌قدم شديم.
براي خروج غيرتورمي چه راهکاري مي‌تواند از سوي اتاق ارائه شود؟
از مسوولان اتاقي بپرسيد، اتاق بازرگاني بايد در راستاي اصلاح خود قدم بردارد و اين مشکلات را داد بکشد تا اين معضلات برطرف شود.
اگر اتاق بازرگاني، اتاق باشد مي‌توان اميدوار به آينده و بهبود شرايط توليد باشيم.
به نظر شما، اين اميد هست؟
بايد صبر داشت تا نتيجه انتخابات مشخص شود اما اکنون بنده اين انتخابات را ضعيف مي‌دانم و شرايط را مطلوب نمي‌بينيم؛ زيرا کساني که وارد اين بازي شده‌اند بسيار ضعيف هستند.
ظرفيت اتاق در کجاست؟
توليد، توليد، توليد و صادرات؛ ابتدا توليد خوب، استاندارد و قابل‌رقابت و بعد روابط حسنه اقتصادي با کشورهاي که داراي بازار جهاني هستند؛ نمي‌توانيم تنها ادعاي توليد خوب را داشته باشيم تا زماني که توليد نداشته باشيم هي بگوييم که صادرات ضعيف است؛ بايد اشکالات را برطرف کرد و سپس به فکر توسعه بود.
اجزاي اقتصاد کاملاً وابسته به يکديگر هستند و شما حتي در اقتصاد جهاني نيز اين وابستگي را کاملاً درک مي‌کنيد، در کشورمان براي شکوفايي اقتصادي سرمايه ملي کافي نداريم و بايد درصدد جذب سرمايه‌گذاري کافي براي جبران اين کمبود اين سرمايه شويم.
براي جذب سرمايه‌گذار خارجي قوانين بسيار خوبي را در کشور داريم که پس از انقلاب تصويب‌شده است و ما هم در آن تصويب آن بوديم؛ اما متأسفانه براي جذب سرمايه‌گذار خارجي عملي به اين قوانين نمي‌شود.
فراموش نکنيم تا زماني که اتاق با مشاوره خود شرايط را براي توليدکننده داخلي فراهم نکند سرمايه‌گذار خارجي هم وارد کشور نمي‌شود؛ زيرا سرمايه‌گذار خارجي زماني مي‌آيد که ببيند سرمايه‌گذار داخلي وضعيت خوبي داشته باشد؛ اگر ببيند داخلي‌ها نمي‌توانند فعاليت توليدي کنند، مَرض ندارند که بيايند سرمايه خود را صرف اين اقتصاد کنند.
پس بايد به اين نتيجه رسيد که اين‌گونه اقتصاد به يکديگر وصل است و زماني که مشکلات داخلي نظير بانک، ماليات و وزارتخانه پيش روي توليد هست، هيچ‌گاه سرمايه‌گذار خارجي رغبتي به ورود سرمايه به کشورمان را نمي‌کند.
گفت و گو از احمد کريمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]
-
گوناگون
پربازدیدترینها