واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آقای ابن مشغله
کم نبودهاند نویسندگانی که سالهای سال در میان ما زیستند و آنچنان که باید شناخته نشده و گمنام ماندند؛ و ما وقتی نام آنها را شنیدیم و با آثارشان آشنا شدیم که دیگر در میان ما نبودند.نادر ابراهیمی یکی از این نویسندگان بود.نادر ابراهیمی در سال ١٣١۵ در تهران بهدنیا آمد. او پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی و پس از گرفتن دیپلم ادبی از دبیرستان دارالفنون، به دانشكدهی حقوق وارد شد. اما این دانشكده را پس از دو سال رها كرد و سپس در رشتهی زبان و ادبیات انگلیسی به درجهی لیسانس رسید.از زمانی که نادر ابراهیمی اولین کتاب خود، "خانهیی برای شب" را بهچاپ رسانید تا انتهای عمرش از تلاش و کوشش دست برنداشت و آثار ارزشمندی را در قالب: رمان، داستان کوتاه، کتاب کودک و نوجوان، نمایشنامه، فیلمنامه و... از خود به یادگار گذاشت.نادر ابراهیمی چندین فیلم مستند و سینمایی و همچنین دو مجموعهی تلویزیونی را نوشته و كارگردانی كرده، و آهنگها و ترانههایی برای آنها ساخته است. ابراهیمی سالهای سال تلاش میکند بدون آن که آن چنان که باید شاهد حاصل کار خود باشد. او میگوید: "طی این همه سال اگر فقط بیل زده بوم، اکنون هکتارها از زمین وطنم را آباد کرده بودماو همچنین توانسته است نخستین مؤسسهی غیرانتفاعی ـ غیردولتی ایرانشناسی را تاسیس كند؛ كه هزینه و زحمتهای فراوانی برای سفر، تهیهی فیلم و عكس و اسلاید از سراسر ایران و بایگانی كردن آنها صرف كرد؛ که متاسفانه چنانكه باید، شناخته و بهكار گرفته نشد و با فرارسیدن انقلاب و جنگ، متوقف شد.ابراهیمی در زمینهی ادبیات كودكان، جایزهی نخست براتیلاوا، جایزهی نخست تعلیم و تربیت یونسكو، جایزهی كتاب برگزیدهی سال ایران و چندین جایزهی دیگر را هم دریافت كرده است. او همچنین عنوان "نویسندهی برگزیدهی ادبیات داستانی ٢٠ سال بعد از انقلاب" را بهخاطر داستان بلند و هفتجلدی "آتش بدون دود" بهدست آورده است.یکی از آثاری که از نادر ابراهیمی به جا مانده است کتاب "ابنمشغله" است. این کتاب در حقیقت زندگینامهی خودنوشت ابراهیمی است که برخلاف دیگر آثار این نویسنده، دارای فضای شاعرانهای کمتر و در عوض زبانی طنز است.ابراهیمی در زمینهی ادبیات كودكان، جایزهی نخست براتیلاوا، جایزهی نخست تعلیم و تربیت یونسكو، جایزهی كتاب برگزیدهی سال ایران و چندین جایزهی دیگر را هم دریافت كرده استمخاطب با مطالعهی این کتاب درمییابد که ابراهیمی در طول حیات خود شغلهای زیادی را تجربه کرده است. او هر بار یا به خواست خود یا با لطف و مرحمت اطرافیان مجبور بوده است شغل خود را تغییر بدهد بی آنکه مجال دریافت ترفیع یا... را پیدا کند.ابراهیمی سالهای سال تلاش میکند بدون آن که آن چنان که باید شاهد حاصل کار خود باشد. او میگوید: "طی این همه سال اگر فقط بیل زده بوم، اکنون هکتارها از زمین وطنم را آباد کرده بودم."او در آغاز کتاب از دوران کودکی مینویسد. از زمانی که برای پدر آب حوض خالی میکرده و پدر آخر ماه ـ جای پول توجیبی ـ سهتومان به او انعام میداده؛ و از زمانی که در چاپخانه کار میکرده و مجبور بوده امر و نهیهای رئیس آلمانیاش را تحمل کند؛ و حتی از آن زمان که دوست شیّاد و لوطیاش او را رئیس یک موسسه تجاری ـ بینالمللی میکند و... شغلهای ابراهیمی که در این کتاب بدان اشاره کرده بیش از آن است که بتوان به تمام آنها اشاره کرد اما باید گفت بدون شک تجربههایی که او در طی این سالها به دست آورد او را در رسیدن به جایگاه کنونیاش یاری کرده استشغلهای ابراهیمی که در این کتاب بدان اشاره کرده بیش از آن است که بتوان به تمام آنها اشاره کرد اما باید گفت بدون شک تجربههایی که او در طی این سالها به دست آورد او را در رسیدن به جایگاه کنونیاش یاری کرده است و اگر صرفاً به مطالعه و نوشتن میپرداخت، شاید به چنین موفقیتی دست نمییافت.ابراهیمی در این کتاب بیان میکند که چهگونه راه زیستن و خوب زیستن را آموخت؛ انجا که مینویسد:"با قلب کوچک خود باور داشتم که پدر با من بد میکند و بسی بد میکند، و شاید هم ـ کسی چه میداند ـ هدفش آزار دادن و تحقیر کردنم بود، و اینکه جلوی هر مهمان خوانده و ناخوانده بگوید: «آب حوض را نادر میکشد...» و خجالتم بدهد؛ که من البته آب را میکشیدم و نه خجالت را...اما بعدها و خیلی بعد، که رانده یا بریده از هر شغلی میتوانستم شغل دیگری داشته باشم، و میدیدم که چه جانور بارکش غریبی شدهام، اما بار خفت نمیکشم و منت رئیس و ذلت تکدی... آن وقت بود که به قلبم آموختم سپاسگذار آن پدر باشد که فرصت برداشتن کلاه، خم کردنِ کمر و دراز کردن دست را از پسر ستانده است...»گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 248]