واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: با گذشت بيش از سه هفته از آغاز سال جديد ميلادي، بسياري از دستگاه ها و بنيادهاي اطلاعات تجاري و اقتصادي، با كمّي سازي برآيند فعاليت هاي اقتصاد داخلي كشورها و نيز تجارت بين الملل، آمار و ارقام ساليانه را اعلام كردند. در كنار آمار مربوط به رشد اقتصادي قدرت هاي جهاني، برآورد پولي و مالي سازمان ها و نهادهاي اقتصادي بين المللي و... كه در صدر اخبار مربوط به اين آمار و ارقام اعلاني قرار مي گيرد، موسسات معتبري مانند «يورو استات»، اداره ملي آمار آلمان، مركز آمار ايتاليا و روزنامه «وال استريت ژورنال» به ارايه برآيند كمي تعاملات ايران با كشورهاي آلمان و ايتاليا پرداختند. ** تعارض بين آمار اقتصادي و سياست هاي اعلاني ............................................................................ روزنامه آمريكايي وال استريت ژورنال، در روز 16 ژانويه (26 دي ماه) در گزارشي نوشت : با وجود اعمال فشارهاي بين المللي بر ايران به واسطه تحريم هاي شوراي امنيت، اتحاديه اروپا و ساير تحريم هاي يك جانبه، روابط تجاري برلين و رم با تهران در يك سال گذشته افزايش قابل توجهي داشته است. در گزارش اين روزنامه با عنوان« بازي دوگانه ايتاليا و آلمان در ايران» رم و برلين به خلف وعده در خصوص همكاري هاي همه جانبه براي اعمال فشار بر ايران متهم شده اند. بنابر اين گزارش، ايتاليا و آلمان در سال گذشته ميلادي بازي دو پهلويي را در پيش گرفته اند كه در اين بازي اقدامات اعلاني و اعمالي با هم فاصله بسيار دارند. بر اساس گزارش هاي اداره ملي آمار آلمان در 15 ژانويه (25 دي ماه) واردات اين كشور از ايران در دوره 10 ماهه اول سال 2010 ميلادي نسبت به بازه زماني مشابه سال قبل داراي افزايش حدود 28 درصدي بوده است. در همين مدت صادرات آلمان نيز داراي رشدي بيش از 5 درصد بوده است. «هولگر بيوتل» سخنگوي دفتر فدرال كنترل اقتصاد و صادرات آلمان نيز امضاي 16 قرارداد جديد تجاري با ايران را تاييد كرده است. در زمينه روابط مالي برلين با تهران بايد گفت كه بر خلاف اظهارات تند و اعلان مواضع قاطع «آنگلا مركل» صدر اعظم آلمان در زمينه لزوم اعمال فشار بيشتر بر جمهوري اسلامي ايران از طريق تحريم هاي شديدتر، وي با تقاضاي وزارت خزانه داري آمريكا براي خاتمه فعاليت بانك اروپايي-ايراني مخالفت كرده و بانك مذكور براي پرداخت وجوه مربوط به نفت وارداتي از ايران به فعاليت خود ادامه مي دهد. پس از صدور تحريم هاي اتحاديه اروپا عليه ايران، كمپاني هايي مانند «زيمنس» و «دايملر» از مهمترين شركت هايي بودند كه معاملات مستقيم خود را با ايران متوقف كرده اند، اما شركت هايي مانند «باير» ، «آي.پي.سي» و ديگر شركت هاي متوسط در بازار ايران، جاي آنها را پركرده اند. در اين ميان روابط اقتصادي و تجاري جمهوري اسلامي ايران و ايتاليا نيز به سير رو به رشد خود ادامه داده است. يكي از مهمترين زمينه هاي همكاري ها و تعاملات تهران-رم مربوط به بخش صنايع بوده است تا جايي كه صادرات اقلامي مانند توربين هاي بخار، ماشين آلات حرارتي و مصنوعات روبوتيك به ترتيب 236،106و 384 درصد رشد داشته است. بررسي اين قبيل آمارها نشان مي دهد كه پس از خروج برخي شركت هاي فني و مهندسي و موسسات خارجي فعال در ايران، شركت هاي ايتاليايي به خوبي از فضاي به وجود آمده استفاده كرده و جايگزين شركت هاي پيشين شده اند و از اين طريق تكنولوژي و فناوري هاي مورد نياز، در اختيار ايران قرار گرفته است. آمار كلي تبادلات تكنولوژيك و فني دو كشور رشدي 50 درصدي را نشان مي دهد. حجم كل صادرات اين محصولات مهندسي به ايران در 9 ماهه نخست سال پيشين ميلادي در مقايسه با سال 2009 از 172 به 258 ميليون يورو رسيد كه بيش از 50 درصد رشد داشته است. گذشته از اين نوع تبادلات، بنابر گزارش موسسه تجارت خارجي ايتاليا، حجم كلي واردات اين كشور از ايران نيز در دوره زماني 9 ماه اول سال گذشته ميلادي نسبت به قبل با بيش از 167 درصد افزايش به 774/3 ميليارد دلار رسيده است. اين رشد چشمگير باعث شد تا ايتاليا در ميان كشورهاي اروپايي به عنوان شريك اول تجاري ايران، آلمان را پشت سر گذاشته و جايگاه اين كشور را تصاحب كند. ارايه نشدن آمار دقيقي از ميزان صادرات ايتاليا به جمهوري اسلامي ايران در سال گذشته نيز به احتمال زياد با هدف كاستن از فشارهاي بين المللي بر رم در اين زمينه صورت گرفته است. در همين راستا اتحاديه ملي نفت ايتاليا از افزايش 90 درصدي در واردات نفت اين كشور از ايران خبر داده است. همچنين بنابر گزارش خبرگزاري «رويترز» در اكتبر سال پيشين ميلادي (مهرماه 1389) شركت نفتي «اني» ايتاليا در هدف گذاري آينده خود، خريد نفت از ايران دست كم براي مدت سه سال ديگر را طرح ريزي كرده است. ** برلين همچنان به منافع اقتصادي بيشتر مي انديشد ................................................................................ آلمان بي شك در زمره پنج قدرت برتر اقتصادي جهان قرار دارد، اما رشد جايگاه و منزلت اين كشور در هرم نظام بين الملل رشدي كندتر از سير صعودي توان اقتصادي اين كشور دارد و اين موضوع باعث شروع بازي دو پهلويي از سوي برلين بوده است. آنچه مشخص است اين كه آلمان براي حفظ منافع تجاري و اقتصادي خود در جهان و به تبع آن تثبيت و سپس بهبود جايگاه خود در اقتصاد بين الملل بيشتر توان خود را به رشد اقتصادي معطوف كرده است . در اين ميان مساله انرژي براي برلين اهميتي فوق العاده خواهد داشت. تلاش براي رهايي از وابستگي به روسيه در تامين انرژي، نگاه برلين را متوجه مبادي و منابع انرژي ايران كرده است. بنابر پيش بيني آژانس بين المللي انرژي تا سال 2030 تقاضاي انرژي دو برابر خواهد شد و در اين ميان گاز به عنوان منبعي ارزان و مطمئن اهميت بيشتري خواهد يافت. جداي از جايگاه ايران به عنوان يكي از پنج كشور بزرگ تامين كننده نفت اروپا، كشورمان دومين دارنده ذخاير گاز در جهان محسوب مي شود كه اين مساله در آينده بر محوريت و وزن جمهوري اسلامي ايران در اقتصاد بين الملل خواهد افزود . به عبارتي ديگر مي توان گفت كه در مباحث مربوط به انرژي در اقتصاد بين الملل وجود منابع و ذخاير مهم گازي زمان را به نفع ايران به پيش خواهد برد زيرا در تجارت انرژي، گاز به واسطه پاك تر و به صرفه تر بودن به تدريج جاي نفت را خواهد گرفت و اين مساله به مزيتي مهم براي ايران در مقايسه با ديگر صادركنندگان انرژي تبديل خواهد شد و اين امر از چشم مقامات برلين دور نمانده است. بعد از اعلان صدور تحريم هاي شوراي امنيت و اتحاديه اروپا، اتاق بازرگاني ايران و آلمان در تيرماه امسال اعلام كرد كه از دست دادن بازار ايران به معناي از دست رفتن دست كم ده هزار شغل در آلمان خواهد بود. خطر از دست رفتن بازارهاي ايران در كنار لزوم حمايت از سرمايه گذاري هاي پيشين در بخش ها و صنايعي مانند پتروشيمي، ماشين آلات و ابزارهاي الكترونيكي و منافع مربوط به حفظ اتصال به منابع انرژي ايران سه متغير مهم اقتصادي در تداوم روابط اقتصادي-تجاري برلين و تهران بوده است. از سوي ديگر اعلان مواضع و نظرات رهبران برلين در مورد پرونده هسته اي جمهوري اسلامي ايران و نوع نقش آفريني آلمان در گروه پنج به علاوه يك در مذاكره با اين كشور متاثر از خواست آمريكا بوده و آلمان در جبهه اعمال فشار و تحريم عليه ايران قرار مي گيرد. اما نوع موضع گيري هاي سياسي و تحركات ديپلماتيك آلمان در كنار آمارهايي كه از تبادلات تجاري و اقتصادي اين كشور ارايه شده تناقضي آشكار را نمايان مي سازد. اين بازي دو سويه را مي توان بخشي از يك بازي بزرگتر دانست. بازي بزرگتر آلمان با هدف ايجاد تعادل بين وزن ديپلماتيك و منزلت جهاني اين كشور از يك سو و منافع اقتصادي در سوي ديگر صورت مي گيرد. برلين قصد دارد خود را همسو با راهبردها و سياست هاي عمومي غرب و به ويژه آمريكا نشان دهد و از سويي ديگر منافع ملي خود را در سراسر جهان به شكلي جدي دنبال مي كند. با پايان جنگ جهاني دوم نگريستن به آلمان به چشم بي اعتمادي و انقياد اين كشور توسط قدرت هايي مانند انگليس و فرانسه در اروپا و نيز آمريكا در پديده نضج گرفتن نوعي ملي گرايي آلماني، متغير و عامل مهمي بوده است. اين ملي گرايي نوين و ويژه به دور از ملاحظات مربوط به ناسيوناليسم بسته پيشين موجب جهشي چشمگير براي برلين شد تا در نهايت طي چند دهه، كشور جنگ زده و تجزيه شده آلمان را به قدرت اول اقتصادي اروپا تبديل كند. در وضعيت كنوني رهبران ژرمن به اين باور رسيده اند كه پيوستن به جرگه كشورهاي درجه اول و تاثيرگذار بين المللي و عضويت در مجمع اقويا يعني شوراي امنيت، منطبق با واقعيت ها و توانايي هاي اين كشور است. آلمان در همسويي با آمريكا توانسته است حمايت واشنگتن را در موضوع پيوستن به اعضاي دايم شوراي امنيت به دست آورد. در عين حال برلين به منظور عملياتي كردن قدرت سياست خارجي و حفظ موقعيت هاي تجاري خود در رقابت با قطب هاي اقتصادي جهان ناگزير از سير خط مشي جداگانه و منحصر به خويش است. به عبارتي مي توان گفت كه آلمان در مورد پرونده هسته اي ايران سعي كرده است كه جنبه هاي اعلاني سياست خود را بسيار پررنگ تر از واقعيات اعمالي نشان دهد. **رم و خيزشي نرم به سوي تهران .................................................... با وجود دست يابي مجدد راست گرايان به قدرت و نخست وزيري «سيلويو برلوسكني» در ايتاليا، رم طي سال هاي اخير در قبال جمهوري اسلامي ايران مواضع غير خصمانه و نرم تري نسبت به ساير دولت هاي اروپايي داشته است و اين امر تا حد زيادي تامين كننده منافع ايتاليا در ايران و حتي خاورميانه بوده است. از سوي ديگر عزم ايتاليا براي بهبود جايگاه اروپايي و جهاني خود و تحرك بيشتر دستگاه ديپلماسي اين كشور باعث شد تا مقامات ايتاليايي خواستار بسط گروه پنج به علاوه يك و الحاق به گروه مذاكره كنندگان با ايران باشند. برخي موضع گيري هاي تند مقامات ايتاليايي در مورد پرونده هسته اي جمهوري اسلامي ايران را مي توان در چارچوب جلب رضايت قدرت هاي بزرگ تر و شركاي صهيونيست دولت راستگراي برلوسكني مورد بررسي قرار داد. اما واقعيت روابط رم-تهران با آنچه نمايانده مي شود داراي فاصله زيادي است. روزنامه صهيونيستي «يديعوت آحرونوت» در 22 شهريورماه سال جاري در مطلبي با عنوان «حرف در يك سو و عمل در سويي ديگر» از نخست وزير ايتاليا در زمينه رعايت نكردن تعهدات خود در خصوص كاهش مبادلات تجاري با ايران انتقاد كرد. اگر بازي آلمان در رابطه با ايران را مي شد به يك بازي دوگانه يا دو سويه تعبير كرد، اما بازي ايتاليا در پرونده هسته اي ايران چند سويه بوده است. رم در رابطه با پرونده اتمي ايران همان بازي برلين را تكرار مي كند با اين تفاوت كه خود ايتاليا به دنبال تبديل شدن به يكي از قدرت هاي هسته اي جهان است و چگونگي بازي اين كشور در پرونده هسته اي جمهوري اسلامي ايران به نوعي در جذب به روز ترين و كاراترين فناوري ها از قدرت هاي بزرگ اتمي تاثير گذار خواهد بود. علاوه بر اين كه ايتاليا از موقعيت و توان اقتصادي آلمان برخوردار نيست و ايجاد تعادل در برقراري روابط با كشورهايي چون ايران و قطب هاي قدرت در جهان نيازمند هوشياري، فرصت طلبي و تحرك بالا در ديپلماسي اين كشور است . ديگر مساله اي كه در روابط دو كشور آلمان و ايتاليا با ايران قابل تامل است، استفاده برلين و رم از گروه ها و تشكل هاي غير دولتي است. با وجود محدوديت دولت ها در تداوم روابط پيشين با جمهوري اسلامي ايران در شرايط كنوني، روابط بين پارلماني و افزايش تحرك گروه هاي دوستي و اتاق ها و مجامع مشترك بازرگاني تا حدي توانسته است روابط آلمان و ايتاليا را از زير تيغ تحريم ها برهاند. بايد گفت كه اين تنها رم و برلين نبوده اند كه درجهت كسب بيشينه منافع در رابطه با جمهوري اسلامي ايران تا حد ممكن تحريم ها را ناديده گرفته اند. بر اساس آمارهاي مربوط به سال 2010 «يورو استات» كه در سال جديد ميلادي اعلان شده است برآيند صادرات تمامي كشورهاي اروپايي در ماه هاي نخستين سال 2010 داراي افزايشي بيش از 13 درصد بوده است. اگرچه در ماه هاي بعدي به واسطه تلاش هاي آمريكا تا حدي اين نرخ رشد كاهش يافت، اما در ادامه سير صعودي مبادلات كشورهاي اتحاديه اروپا با ايران همچنان ادامه يافته است. آنچه مشخص است اين كه بسياري از كشورهاي اروپايي به خصوص آلمان و ايتاليا در مسير اعمال فشار بر جمهوري اسلامي ايران پا در راهي گذاشته اند كه به ظاهر همسو و هم جهت با مسير آمريكا است اما پاياني متفاوت از چشم انداز مطلوب آمريكايي خواهد داشت. تحقيق**م.م.ك**1358
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 525]