واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: عواقب و پیامدهای آسیب های ادبیات عاشوراییآسیب شناسی ادبیات عاشوراییبخش اول، بخش دوم، بخش سومدر این بخش می خوانید:الف. کاهش حس اعتماد دینیب. طرح یک جانبه سیمای سردارانج. مباح کردن وسیلهد. افسانه و اسطوره سازیه. اعتبار بخشیدن به خواب ها و رؤیا هاو. تحریف تاریخز. کاسبکاری
موارد فوق به عنوان آسیب های ادبیات عاشورایی نام برده شد. برای این که روشن گردد آیا این موارد جزو آسیب تلقی موارد فوق به عنوان آسیب های ادبیات عاشورایی نام برده شد. برای این که روشن گردد آیا این موارد جزو آسیب تلقی می گردند یا خیر، باید به مشخصات "کج رفتاری" اشاره نماییم. به نظر جامعه شناسان "کج رفتاری اجتماعی" عمدتاً بر این سه پایه استوار می باشد:1) پریشانی و کشمکش اجتماعی را به وجود می آورد و تضاد را دامن می زند.2) باعث بالارفتن هزینه کنترل می گردد.3) سبب مخدوش شدن حس اعتماد و اطمینان می گردد.با این اوصاف می توان گفت موارد مذکور به دلیل پیامد های ناشی از آن ها، آسیب و نوعی کج رفتاری به حساب می آیند. پیامد های که این کج رفتاری به دنبال دارد این هاست:الف.کاهش حس اعتماد دینی: چنان چه یادآور شدیم هدف ادبیات عاشورایی را فلسفه قیام حسینی تشکیل می دهد. کرامت انسانی، منزلت انسان، کمال پروری، زندگی با عقیده، وفا داری، خود گذری، رسیدن به جامعه آرمانی و حکومت اسلامی جزو اهداف نهضت حسین بن علی(ع) به حساب می آیند. آن چه در برخی از سروده ها- چنان چه گذشت- دیده می شود در حقیقت تمام این آرمان های نهضت حسینی را مخدوش ساخته باعث بی باوری نسبت به آن می گردد.ب. طرح یک جانبه سیمای سرداران: تحلیل هایی که از حوادث عاشورا صورت می گیرد معمولاً به جنبه ملکوتی سرداران عاشورا می پردازند در حالی که از جنبه ملکی آن غافل می مانند. به همین خاطر است که تحلیل ها دچار آسیب می گردند و از مسیر اصلی خود خارج می شوند. به این شعر نگاه کنید:حسین ابن علی چون به روی خاک افتاد / مَلک به نزد خدا داد زد ازین بیدادکشید فاطمه در نزد مصطفی فریاد / رسول گفت که نفرین به نسل اهل زیادحسین کشته چو از تیغ ظلم شمر لعین شدخدای ناخوش و شد مصطفی به جان آزار /علی و فاطمه زین قوم بد شدند آزارزمانه زشتی این فعل را کند اقرار / جهان پیرندیده است این چنین اطوارحسین کشته چو از تیغ ظلم شمر لعین شد(کلیات دیوان طرزی، به کوشش دکتر ننگیالی طرزی، چاپ اول ، انتشارات برگ زیتون، تهران 1381 ،ص 514 )ج. مباح کردن وسیله: برخی از مداحان برای گریاندن مخاطبین خود از هر وسیله ای استفاده می کنند. "حاجی نوری در کتابش نوشته است یکی از طلاب نجف اهل یزد برایم نقل کرد در جوانی سفری پیاده از راه کویر به خراسان می رفتم. در یکی از دهات نیشابور یک مسجدی بود و من چون جایی را نداشتم، در مسجد رفتم و پیشنماز مسجد آمد و نماز خواند و بعد منبر رفت. در این بین با کمال تعجب دیدم فراش مسجد مقداری سنگ آورد و تحویل پیشنماز داد. وقتی روضه را شروع کرد، دستور داد چراغ ها را خاموش کردند. چراغ ها که خاموش شد، سنگ ها را به طرف مستمعین پرتاب کرد که صدای فریاد مردم بلند شد. چراغ ها که روشن شد دیدم سرهای مردم شکسته و مجروح شده است و در حالی که اشکشان می ریخت از مسجد بیرون رفتند. رفتم نزد پیشنماز و به او گفتم این چه کاری بود که کردی؟! گفت من امتحان کردم که این مردم با هیچ روضه ای گریه نمی کنند. چون گریه کردن برای امام حسین اجر زیاد و ثواب زیادی دارد و من دیدم که راه گریاندن اینها منحصر است به این که سنگ به کله شان بزنم، از این راه اینها را می گریانم!." ببینید شاعر چه گونه حادثه کربلا را مظلوم نمایی می کند:روح القدس که پیش لسان فرشته هاست / از پیروان مرثیه خوانان کربلاستاین ماتم بزرگ نگنجد در این جهان / آری در آن جهان دگر تیر این عزاستبلبل اگر ز واقعه کربلا نگفت / گل را چه واقع است که پیراهنش قباستاز پافتاده است درخت سعادتی / که از بوستان دهر چو او گلبنی نخاست(دیوان وحشی بافقی، چاپ چهارم، انتشارات پیمان، تهران 1385،ص 246 )د. افسانه و اسطوره سازی: کتاب "روضه الشهدا" نوشته ملاحسین کاشفی اولین کتاب مرثیه در زبان فارسی است. اصطلاح " روضه خوانی" نیز از این کتاب برگرفته شده است. وی در این کتاب داستان عاشورا را به صورت افسانه ذکر کرده است. بسیاری از نام ها در این کتاب جعل شده اند و تعدادی از وقایع کذب محض می باشند. بعد از "روضه الشهدا" کتاب دیگری به نام "اسرار الشهاده" به نقل وقایع دروغین پرداخته است. این کتاب به وسیله "ملاآقای دربندی" به تحریر درآمده است." دربندی" همان" روضه الشهدا" را با جعل حوادث دیگری به شکل افسانه نقل کرده است. هردوی این کتاب از نظر علمای اسلام مردود شناخته شده اند. حاجی نوری در لؤلؤ و مرجان به رد این کتاب ها پرداخته و به اسطوره سازی و افسانه سازی آن ها اشاره کرده است ازجمله در این کتاب میگوید:" برای شجاعت ابوالفضل نوشتهاند در جنگ صفین (که اصلا شرکت حضرت هم معلوم نیست، اگر شرکت هم کرده یک بچه پانزده ساله بوده) مردی را به هوا انداخت، دیگری را انداخت، نفر بعدی را، تا هشتاد نفر؛ نفر هشتادم را که انداخت، هنوز نفر اول به زمین نیامده بود! بعد اولی که آمد دو نیمش کرد، دومی نیز همچنین تا نفر آخر!."ه. اعتبار بخشیدن به خواب ها و رؤیا ها: در بسیاری از محافل عاشورا خواب هایی نقل می گردد که با اصل دین و حقیقت در تضاد می باشد مانند خوابی که سکینه در خرابه شام می بیند و بعد از بیدار شدن سر پدرش را از عمه اش زینب طلب می کند. وقتی یزید خبر می شود سر امام حسین را در طبق گذاشته برای دخترش سکینه می فرستد. سکینه وقتی طبق را می بیند به عمه اش می گوید: من نان نمی خواهم. من پدرم را می خواهم. نمونه ای از این نوع خواب ها در اشعار عاشورایی نیز انعکاس یافته است. به عقیده ای بسیاری از مورخین این گونه خواب ها واقعیت ندارند و در کتب معتبر تاریخی نیز تأیید نشده است. و از طرفی دروغ بودن آن برای هر عاقلی آشکار می باشد.و. تحریف تاریخ: تاریخ عاشورا را یکی از تواریخی می خوانند که منبع نقل فراوانی دارد. این تاریخ به وسیله کسانی که جان به سلامت بردند نقل شده است. ازجمله عقبة بن سمعان که وقایع نگار امام حسین(ع) می باشد و از مکه همراه امام بود و در روز عاشورا گرفتار گردید و چون گفت غلامم آزاد گردید. همچنان حمید بن مسلم که از وقایع نگارهای لشکر عمر سعد بود. یکی از حاضرین واقعه، شخص امام زین العابدین علیه السلام است که همه قضایا را نقل کرده است. به این ترتیب نقطه ابهامی در تاریخ کربلا وجود نداشته است اما به مرور زمان به وسیله عده ای از مداحان و شاعران جنبه تاریخی خود را از دست داده به اسطوره و افسانه تبدیل گردیده است. عواملی که در تحریف تاریخ کربلا نقش داشته است می توان این گونه برشمرده: 1) فقر فرهنگی 2) فقر کتاب و مطالعه 3) عدم سیاست گذاری 4) کمبود نقد و پژوهش آسیب شناسانه 5) نگاه دینی- عاطفی 6) هدف - وسیلهز. کاسبکاری: مجلس تعزیه برای تعدادی به کسب و شغل تبدیل شده است. هر کاسبی سعی می کند تا کالای خوب تر به مشتریانش تحویل نماید. از این رو ناچار به جعل، تحریف و ریا روی می آورد. امام صادق (ع) به ابی النعمان فرمود:یا اباالنعمان لا تستأکل بنا الناس فلا یزیدک الله بذلک الافقراً. از راه ما ارتزاق نکن که خداوند بر فقرت خواهد افزود(آسیب شناسی محرم و عاشورا ،سید احمد خاتمی، سه شنبه 17 آذر 1388 ، 20 ذیحجه 1430 )محمود جعفری؛ قوس 1388- کابلتهیه و تنظیم: مهسا رضایی- تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 537]