محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827389742
رابطه ايران و عربستان فقط با وقوع بيداري اسلامي در اين كشور ترميم ميشود
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: رابطه ايران و عربستان فقط با وقوع بيداري اسلامي در اين كشور ترميم ميشود
مرگ عبدالله گمانههاي زيادي را در خصوص آينده سياسي عربستان در منطقه و همچنين نوع نگاه آن به جمهوري اسلامي ايران ايجاد كرد. با توجه به تحولات منطقهاي، چرخش خانوادگي قدرت در عربستان، مذاكرات هستهاي ايران و امريكا و... لازم آمد تا نگاهي جامع در اين زمينهها داشته باشيم به همين دليل نشستي چهارجانبه با حضور دكتر محمد صالح جوكار، عضو كميسيون سياست خارجي امنيت ملي مجلس، حسن هانيزاده و مصيب نعيمي، كارشناسان مسائل خاورميانه و همچنين دكتر شعيب بهمن، كارشناس مسائل اوراسيا و منطقه در «جوان» برگزار شد. در اين نشست سه ساعته تحولات منطقه از سه منظر كميسيون امنيت ملي و مجلس شوراي اسلامي، تحولات خاورميانه و همچنين نگاه روسيه به منطقه و عربستان و تأثير قيمت نفت بر امور جاري در سطح منطقهاي و بينالمللي مورد بررسي قرار گرفت كه البته براي كاستن از حجم متن سؤالها حذف شدهاند. تأثير مرگ عبدالله در روابط تهران- رياض از نگاه مجلس جوكار: در منطقه دو بازيگر اصلي وجود دارد؛ جمهوري اسلامي ايران و عربستان. اين دو بازيگر بودند كه غالباً در بحثهاي ساختار سياسي منطقه حضور فعالي داشتند و بر كشورهاي منطقه تأثيرگذار بودند و البته بازيگران فرعي ديگري نيز بودند كه يا به مرور زمان از ساختار سياسي منطقه حذف شدند و به طور كلي در مسائل سياسي كمتر ظهور و بروز پيدا كردند و نقش تأثيرگذاري نداشتند. اما در كل نگاه كميسيون سياست خارجي مجلس اينگونه نيست كه ما بتوانيم در آينده نزديك با اين ساختار سياسي قدرت در عربستان ارتباطي داشته باشيم. از آنجا كه سياستهاي منطقهاي عربستان را امريكاييها تدوين ميكنند من بعيد ميدانم اگر امريكاييها نگاهشان به مسائل منطقهاي همان نگاه قبلي باشد و با ما هم در بحث هستهاي نتوانند به جايي برسانند همان شيوه قبلي را در رابطه با عربستان پيش خواهند گرفت و تغييراتي در تعامل و ارتباط ما با عربستان هم در آينده شاهد نخواهيم بود. ما اين تغيير موضع را در شرايط فعلي نميبينيم گرچه شايد اين جابهجايي قدرت از بخشي از اين خاندان به بخش ديگري از آن صورت گرفته است يعني اتفاق خاصي رخ نداده است و شايد برخي از نگاهها وجود دارد كه نسبت به اين موضوع خوشبينانه مينگرد كه شايد در آينده ما بتوانيم با تعامل و ارتباط با عربستان مشتركاً در مسائل منطقهاي ظهور پيدا كنيم. نگاهها چيز ديگري است، جمهوري اسلامي، انقلاب اسلامي و كشور ايران حتي از نظر اعتقادي به دنبال اسلامي است كه قدر مسلم عربستان به دنبال اسلام ديگري است يعني از نظر اعتقادي اين صفبنديها صورت گرفته است. امريكاييها از كدام اسلام حمايت ميكنند؟ از اسلام سعودي، اسلامي كه به يك جبهه سازش متعلق است و اين اسلام متفاوت از اسلام نابي است كه امروز ايران پرچمدار آن است. لذا مسئله، مسئله اعتقادي و راهبردي است و عمق دارد. وقتي در رأس لابي عربها عربستان و آخرين مذاكراتي كه در وين داشتيم اينها به شدت فعال بودند و سه لابي فعالي كه ما در آنجا داشتيم لابي كنگره، لابي عربها و لابي صهيونيستها بودند. اين سه رأس، بسيار نسبت به هيئت امريكاييها يا هيئتي از كشورهاي ديگر فعال بودند كه توافق رخ ندهد. اين نشاندهنده عمق اختلافي است كه آنها با انقلاب اسلامي دارند. هانيزاده: در جريان مذاكرات هستهاي در طول يك سال گذشته كه پيشرفتهايي هم حاصل شده است و در همين مذاكرات اخير در وين نيز با پيشرفتهايي همراه بود و جمهوري اسلامي ايران توانست طرف مقابل را براي رسيدن به توافق جامع قانع كند. اما سعودالفيصل، وزير خارجه عربستان با وجود وضعيت جسمياش سفري به مسكو، پاريس و سپس به وين داشت و با جان كري ملاقات كرد و حتي با لورانفاويس، وزير خارجه فرانسه ديداري انجام داد و به آنها گفت: شما از امضاي توافقنامه با ايران خودداري كنيد و ما كاري انجام ميدهيم كه ايران تسليم شود و در واقع نه تنها امتيازي به ايران نميدهيد بلكه ايران تمام امتيازات را به شما ميدهد و دستها را بالا ميبرد. سپس شروع به پمپاژ نفت و كاهش قيمت آن كرد. عربستان سعودي روزي 2 ميليون بشكه به توليدات نفت خود افزود و در نهايت قيمت نفت ناگهان سقوط كرد تا اينگونه ايران را تحت فشار قرار دهد. در طول يك ماه گذشته بر اساس آمارهاي موجود عربستان بابت كاهش قيمت نفت 45 ميليارد دلار زيان ديد. حتي ضرر ناشي از كاهش قيمت نفت را شركتهاي نفت امريكا نيز تقبل كرده است. عربستان سعودي هم سعي ميكند قيمت نفت را به همين شكل نگه دارد و اين ناشي از شيطنتهاي عربستان است. مذاكرات چه در وين، چه در ژنو و چه در مسقط، عربستان سعودي يك خط تلفن مستقيم ميان رياض و تلآويو باز كرد و برنامههاي خود را در رابطه با موضوع هستهاي ايران هماهنگ كرد. در واقع رژيم صهيونيستي از نفوذ سياسي و لابي صهيونيستي استفاده ميكرد و عربستان از نفوذ اقتصادي و مالي. بنابراين اكنون عربستان پابهپاي رژيم صهيونيستي عليه منافع ايران، ملت ايران و شيعيان عمل ميكند و همين بحراني كه اكنون چهار سال است در سوريه به وجود آمده عربستان سعودي در آن نقشي كاملاً تخريبي داشت. جوكار: بين عربستان و امريكاييها نگاه مشتركي وجود دارد؛ امريكاييها معتقدند انقلاب اسلامي بود كه منافع آنها را در منطقه قطع كرد و تهديد ميكند، سعوديها نيز همين شيوه را دارند. لذا من بعيد ميدانم در آينده نزديك ارتباطي برقرار شود، مگر اينكه تحولاتي كه در منطقه رخ ميدهد و موج بيداري اسلامي عربستان را دربرگيرد. عربستان پس از شكستهايي كه در منطقه داشته ناگزير است قدرت منطقهاي جمهوري اسلامي را بپذيرد و در بحثهاي همكاريهاي منطقهاي وارد ميدان شود، ضمن اينكه آنقدر اختلافات ما شديد بود كه حضرت امام(ره) نكتهاي فرمودند: اگر با صدام هم صلح كنيم با عربستان و آلسعود صلح نخواهيم كرد. مثلاً در بحث رژيم صهيونيستي دقيقاً ما اختلاف داريم چون آنها به دنبال به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي هستند اما ما نابودي رژيم صهيونيستي در دستور كارمان قرار دارد و جمهوري اسلامي هرگز از اين موضع خود برنميگردد حتي در مسائل هستهاي هم كه امريكاييها بحث رژيم صهيونيستي و آينده اين رژيم را مطرح كردند، ما نپذيرفتهايم. نگاهي به ساخت سياسي- اجتماعي عربستان جوكار: اگر بخواهيم شرايط فعلي عربستان را بررسي كنيم در زمان ملك عبدالله بود كه اصلاحات را با فشار امريكاييها در داخل كشور انجام دادند. اين اصلاحات در زمينه برگزاري انتخابات شوراي محلي بود، يك زن وارد كابينه شد، قولي هم داده بود كه شوراي دوم برگزار شود كه اينگونه نشد. اما اصلاحات امريكايي را در دستور كار قرار داد تا اين كار صورت گيرد. چند نكته حايز اهميت است؛ عربستان از نظر موقعيت جغرافيايي، شرايط بسيار خوبي دارد و در منطقه، منطقهاي ژئوپلتيك محسوب ميشود، 23 درصد ذخاير نفتي جهان را در اختيار دارد و اولين كشور صادر كننده نفت است. چنين مسائلي قدري جايگاه عربستان را بالا ميبرد، ضمن اينكه در حوزه اسلام هم خادمين حرمين شرفين در آنجا حضور دارند و حرمين در آنجا واقع شدهاند و اين مزيت ويژهاي به آنجا ميدهد. نكته بعدي كه در اين رابطه وجود دارد اين است كه پشتيبان ساختار سياسي قدرت آنجا، امريكاييها هستند؛ امريكاييها به عنوان يك همپيمان قوي هميشه عربستان را در منطقه مورد حمايت قرار دادهاند گرچه طي ساليان متعدد سفارش كردهاند اصلاحاتي انجام دهد و تغييراتي در اين وضعيت فعلي كه خيلي محيط بستهاي است ايجاد شود، تغييراتي مثل حاكمان قدرت و عدم جابهجايي قدرت، عدم نفوذ نخبگان در حوزه قدرت كه نهايتاً به يك ديكتاتوري تبديل شده است. يك بخش از ثبات سياسي كه امروز براي عربستان ايجاد شده است، مربوط به امريكاييها و بخش ديگر به مسائل داخلي مرتبط است كه آنها يك ائتلاف مشخصي بين مذهب و حكومت ايجاد كردند و اين يك مشروعيت سياسي به حكومت بخشيد و تا حدي مردم نسبت به اين حكومت اقبال داشتهاند و اين مسئله يك ثبات جدي به آنها بخشيده است و يك رفاه نسبي نيز در ميان مردم به وجود آمده، گرچه برخي از قشرها مثل شيعيان در وضعيت بسيار بدي به سر ميبرند و اين به چينش ساختار سياسي بازميگردد كه اصلاً اجازه نميدهند شيعيان به مسائل حاكميتي ورود پيدا كنند و بيشتر در حوزه خودشان تقسيمات صورت ميگيرد. اما در انتقال قدرت سياسي از شاه عبدالله به ملك سلمان بحثهاي جدي مطرح بود. در بحث اعلام تأخير در مرگ شاه عبدالله نشان ميداد كه آنها در داخل مشكلات جدي دارند و ساختار آنجا هم برعكس ساختارهاي پادشاهي در دنياست؛ در دنيا ساختار پادشاهي از پدر به پسر است و در آنجا از برادر به برادر ميرسد، در آنجا مرگ وليعهدها فراميرسد اما به قدرت نميرسند. بنابراين در آنجا با شاهاني با سن بالا مواجه ميشويم، مثلاً ملك سلمان 80 سال سن دارد و سكته كرده و نيمي از بدنش فاقد فعاليت است و دچار آلزايمر شده است. زماني كه امريكاييها متوجه شدند ملك عبدالله ديگر نميتواند به شاهي خود ادامه دهد، هيئتهايي از نخبگان امريكايي به سعودي سفر داشتند و نشستهاي زيادي برگزار كردند تا بتوانند مسئله جانشيني شاه عبدالله را حل كنند و كمترين تنش ايجاد شود لذا برخي از عناصر افراطي را حذف كردند و اين نشان از درايت امريكاييها داشت. امريكاييها امروز در انتقال قدرت به ملك سلمان نقش بسيار مهمي داشتند، حضور هيئتهاي متعدد امريكا در عربستان و نگراني شخص اوباما نسبت به آينده عربستان بسيار حايز اهميت بود. آنها ميخواهند متحد خود را در آينده داشته باشند البته با نگاه امريكاييها كه اگر اصلاحات در درون صورت نگيرد قدر مسلم اين است كه عربستان با اين ساختار سنتي نميتواند مسير را ادامه دهد. هانيزاده: اساساً عربستان يك نظام عجيبي است كه در واقع پس از پيروزي انقلاب اسلامي و به دليل سقوط پايگاه اصلي امريكا در منطقه در دوران رژيم سابق عربستان براي غرب و امريكا به رغم مشكلاتي كه وجود داشته و دارد يك توجه خاصي به رژيم عربستان داشت و اين در حالي است كه اين رژيم فاقد قانون اساسي و كوچكترين زيربناي حقوق انساني است. رژيمي كه به طور سنتي و بر مبناي جاهلي اعراب كشوري را با جمعيت 28 ميليوني با مساحت 2 ميليون و 150 هزار كيلومتر مربع كه از نظر جغرافيايي بزرگترين كشور در منطقه است و درآمدهاي سرشار نفتي دارد و درآمد اين كشور در سال 2012 كه اوج رشد قيمت نفت بود به 385 ميليارد دلار رسيد. طبيعي است كه عربستان سعودي به عنوان «عابر بانك» غرب نقش مهمي را به عهده بگيرد و لذا عربستان سعودي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي سعي كرد با تكيه بر امكانات مالي و اقتصادي خود به نوعي جاي پاي رژيم سابق ايران را بگيرد و عنوان تكيهگاه اصلي امريكا و غرب عمل كند. عربستان سعودي از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي دو موضوع را در دستور كار خود قرار داد؛ ابتدا ايرانهراسي و دوم شيعههراسي. جريانسازيهاي گستردهاي از سوي عربستان عليه جمهوري اسلامي ايران و انقلاب اسلامي انجام شد. اكنون عربستان سعودي يكصد شبكه ماهوارهاي با گردش مالي سالانه 10 ميليارد دلار در حوزه رسانه دارد يعني بالاترين رقم گردش مالي در حوزه رسانه در جهان احتمالاً بعد از امريكا كه 5 هزار شبكه دارد، شايد از آن عربستان است. در طول سالهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ما شاهد نقش تخريبي عربستان در جلوگيري از نفوذ انقلاب اسلامي در منطقه و سطح جهان بوديم و در جنگ تحميلي هم نقش عربستان كاملاً در تقويت رژيم صدام مؤثر بوده است نشانههايي وجود دارد كه ثابت ميكند عربستان و كشورهاي حوزه خليج فارس منهاي پادشاهي عمان كه مقداري نظر مثبتي نسبت به ايران دارد، عربستان، امارات، بحرين، كويت در طول هشت سال 120 ميليارد دلار كمك مالي در اختيار صدام قرار دادند همچنين اطلاعات استخباراتي، نظامي، اجتماعي و امنيتي هم با صدام همكاري داشت. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي عربستان سعودي همچنان به نقش تخريبي خود ادامه داد؛ اگر يك شطرنج برابر خود قرار دهيد يك طرف جمهوري اسلامي ايران و طرف ديگر عربستان سعودي است به عنوان دو بازيگري كه به هر حال پرقدرت هستند؛ جمهوري اسلامي ايران از نظر معنويت و انقلابي يكي از بازيگران مهم منطقه است اما عربستان تلاش ميكند خود را به عنوان يك بازيگر مهم منطقهاي مطرح كند، هر چند ظرفيت لازم را ندارد و فقط ظرفيت اقتصادي و مالي دارد و هر جا لازم باشد هزينههايي در حوزه سياسي، امنيتي و فرهنگي انجام ميدهد. نعيمي: اگر بخواهيم شرايطي براي عربستان تصور كنيم سه مرحله از بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ميتوان براي آن رقم زد؛ ابتدا آغاز پيروزي انقلاب اسلامي و واكنش عربستان و تفكري كه بسياري از عربها داشتند و از آنجا كه انقلاب نوپا بود و دنيا هم با آن خيلي سازگار نبود لذا ترفند جنگ تحميلي با تحريك عربستان رخ داد و به خاطر دارم كه پيش از جنگ اولين كاري كه انجام دادند وزراي اطلاعرساني آنها در رياض جمع شدند و طرح بايكوت ايران از نظر رسانهاي را مطرح كردند البته رسانه هم به شكل امروز نبود و در واقع ميخواستند انقلاب اسلامي را بدنام كنند. زماني هم كه جنگ رخ داد بايد گفت قطعاً جنگ تحميلي با حمايت كامل آنها بود و غير از حمايت تسليحاتي حمايتهاي تبليغاتي و رسانهاي به شدت از صدام هم در مواردي تندتر ميرفتند. مرحله اول جنگ بود مرحله بعد هم زمان بعد از جنگ بود و در نهايت متوجه شدند كه اين نظام پايداري است و بايد راهكار ديگري ارائه داد چون از بيرون نميتوان كاري انجام داد و مرحله بعد براندازي از درون و تخريب وجهه ايران در اذهان و ايجاد نگراني بود و بحران سوريه هم مرحله سوم است كه يك مرحله جديد است و يك بحران كاملي بود كه طراحي آن دقيقاً بعد از جنگ 33 روزه آغاز شد و به بهانه اينكه ميخواستند در سوريه طرحهاي جديد ايجاد كنند كه البته در اين زمينه سوريها هم فريب خوردند و زماني كه منطقه حمص تا شمال لبنان را در اختيار قرار ميدادند آنها تونل 30 كيلومتري ميزدند و به عنوان انتقال آب كار ميكردند و بعد از همان تونل براي انتقال نيرو استفاده ميكردند و پس از شش ماه از جنگ، سوريها اين موضوع را كشف كردند كه با پول عربستان و قطريها بوده است. نخست وزير سوريه گفت: به ما گفتهاند چرا شما كشاورزي انجام نميدهيد؟ ما هم زمينهايمان را در اختيار آنها قرار داديم و بعد هم شركت مشاور انگليسي آنها آمد و گفت: اينجا براي كشاورزي مناسب نيست و بايد دو سر تونلها بسته شود. قبل از 2006، درست بعد از جنگ 33 روزه لبنان و آشكار شدن حمايت سوريه، چه در پشتيباني و چه در مسير دادن براي سلاح و چه در حمايت از دادن جايگاه به آوارگان. طرح اسرائيل اين بود كه مردم عليه حزبالله شورش ميكنند و حزبالله از داخل سقوط ميكند. سالها روي اين طرحها محاسبه صورت گرفته بود. به هر روي جنگ سوريه را ميتوان يك مرحله جديد حساب كرد كه همه فرمولهاي قبلي كاملاً كنار رفت. در اينكه عربستان در هرجا با ما رقابت داشته شكي نيست. عربستان زودتر از ما در لبنان بود سالهاست كه مؤسسه المقاصد تحت عنوان حمايت از مستضعفان فعاليت ميكند و جذب نيرو داشت. عربستان در ساختار رژيم لبنان تأثيرگذار اصلي بود اگرچه رژيم به ظاهر دموكراسي بود و بين طوايف اصلي و در رأس شيعه و سني تقسيم شده بود و ماروني بودند اما قبل از اين مرحله ماروني شيعه و سني عربستاني بودند و عربستان يكباره متوجه شد كه سكوها را از دست ميدهد. آنچه در اين مرحله براي عربستان نسبت به گذشته بيشتر به آن فكر ميكرد ساختار مدرسه وهابيت بود كه تصور ميكرد در رابطه با ايدئولوژي تشيع ميتواند اين ساختار را درست كند. وهابيت و رژيم آلسعود دو عنصر اصلي هستند كه انگليس همزمان آنها را روي كار آورد و آنها از همان ابتدا شروع به ويراني ارزشهاي اسلامي كردند و بعد هم در قالب عملي انجام شد. بين حاكميت و خاندان آلسعود مسئلهاي ايجاد شد كه به بحث سياسي در هر صورت مشروعيت ميدهند و در زمينه بحث ديني هم هر كاري كه ما خواستيم انجام دهيم شما آن را حمايت كنيد. زماني كه جنگ كويت رخ داد و براي آزادسازي كويت بحث ورود نيروهاي امريكايي به داخل خاك عربستان مطرح شد بحث ديني را پيش كشيدند كه اصلاً حرام است نيروي كافر بيايد و فتوايي صادر كردند كه اگر اين نيرو با نيت اينكه آنها اجير هستند و به آنها مزد دهيد، مشكلي ندارد. اين فتوا را ناگهاني صادر كردند كه نيروي امريكايي اجير عربستان است. شرايطي كه اخيراً به وجود آمد خطرناكترين مرحله بود، من اعتقاد دارم در مرحله سوم عربستان آن حاكميت گذشته نبود كه مديريت را انجام ميداد. طيفهايي كه واقعه را هدايت ميكردند يك نگاه واقعبينانه هم به منطقه داشتند مثلاً در جنگ با ايران صدام را جلو ميانداختند. آنها ريسك را نميپذيرفتند يا در مرحلهاي كه عبدالله وليعهد بود خود را با ايران درگير نميكردند و در واقع با ايران دوست بودند اما زمينههايي ايجاد ميكردند كه ايران توسط ديگران تجزيه شود به عبارت ديگر هزينهها را آنها پرداخت ميكردند اما خودشان وارد صحنه نميشدند چون خودشان حداقل اين باور را داشتند كه جايگاهشان ضعيف است. زماني كه در عراق دگرگوني به وجود آمد و كاملاً با آن مخالفت كردند و دليل آن اين بود كه علاوه بر اينكه شيعيان روي كار ميآمدند، يك نظام انتخاباتي در عراق كه همسايه عربستان است، ايجاد ميشود. اين نظام ميتواند به عربستان آسيب بزند؛ چراكه صحبت از نظام وراثتي در دنيا ناپسند است، خارج از بحث عدم دموكراسي، ظلم و تجاوز در چنين نظامي از نظرشان و منزلت هم چنين نظامي زشت است، لذا آنها چنين نگراني داشتند كه ميخواستند با حمايت از ترور و تروريست و با ايجاد ناامني در عراق از ايجاد نظام انتخاباتي جلوگيري كنند. اين موضوع را كارشناسان خودشان مطرح كردهاند و معتقدند بايد خاندان حاكميت را حفظ كنند و به ديگران نشان دهند كه اگر نظام انتخاباتي داشته باشند، مانند عراق ميشوند كه هيچ امكاناتي در آنجا نيست و هر روز هم در آنجا انفجار رخ ميدهد، البته ناگفته نماند كه طراحي اين موضوع خيلي به عقل سعوديها نميرسد. دو عنصر اصلي در مرحله سوم نقشآفرين بودند؛ بندربنسلطان و سعودالفيصل. در باور آنها اين بود كه اگر بتوانند قلمرو سوريه را بگيرند و موقعيت خود را گسترش دهند. بعد از دوره برادران چون سلمان جزو برادران نبودند و به تازگي آمدند و بحث بر اين بود كه فرزندان برادران روي كار آيند. سعود الفيصل اعتقاد داشت چون پسر اولين پادشاه بوده است و بايد او روي كار آيد و بندربنسلطان اعتقاد داشت پسر سلطان كه آخرين وليعهد بوده ارث به او ميرسد. در شرايط بعد متوجه شدند اگر بخواهند حكومت را به اين نسل واگذار كنند شرايط بد ميشود و بعد مجبور شدند برادراني را كه در صحنه نبودند وارد ميدان كنند كه دقيقاً براي فرار از تنشها بوده است. اين تنشها هنوز هم وجود دارد و خانواده آلسعود بين 6 تا 7 هزار نفر هستند، وقتي پول و مال هم وجود داشته باشد، قدرت هم نياز ميشود. در اين خاندان هر كدام يك تيم دارند كه به نوعي به خارج وابستگي دارند. بندربنسلطان به دليل دو دهه زندگي در امريكا و ارتباطاتي كه داشت از عناصر بسيار مؤثر، منحرف و پست بود. اگر دقت شود با آغاز دوران بحران سوريه، بندر در هتلهاي اردن بود و از اطلاعاتي كه فاش شد 20 هزار نيرو در اردن آماده داشتند كه اوباما مسئله حمله به سوريه را مطرح كرد و طراحي آنها اينگونه بود كه اردن نزديك است و مسيري را باز كنند و امريكاييها كل اطراف دمشق را بزنند و مسيرها را منظم بمباران كنند و در نهايت پايتخت را بگيرند تا نظام سقوط كند، به دنبال اين قضيه جلسهاي در فرانسه برگزار شد كه قطريها را هم به آنجا نبردند و رئيس اطلاعات امنيت امريكا، فرانسه، انگليس و بندر در اين جلسه حضور داشتند. در آن جلسه بين رئيس اطلاعات امنيت و بندر درگيري لفظي به وجود ميآيد چراكه بندر معتقد است همه چيز آماده است و رئيس اطلاعات امريكا هم معتقد است با شناختي كه از روسيه وجود دارد قضيه بغرنج ميشود و پيامد اين جريان تنها در سوريه باقي نميماند و در نهايت ميگويد: اي شاهزاده متأسفم شما در اين قضيه نادان هستيد و اصلاً چنين حركتي به نفع ما نيست. از آن زمان به بعد امريكاييها جلوي بندر را گرفتند و هتلهايي كه هميشه در اختيار داشت از قلمرو او خارج كردند. بنابراين بندر عنصر اصلي فتنههاي سوريه بود و همه چيز هم در اختيار داشت و در مرحله بعد كمكم كنار رفت اما مجدداً يك حركت بازگشت هم داشت. در بحث سياسي ما هم سعود الفيصل فعاليت ميكرد. اعتقاد من اين است كه با روي كار آمدن اين مجموعه جديد در عربستان، بايد گفت سلمان مقداري نگاه فرهنگي دارد و از مشكلات و مسائل منطقهاي آگاه است و از ميزان قدرت و نقطهضعفهاي عربستان هم اطلاع دارد. او همان روز رئيس دربار را تغيير داد و دفاع را عوض كرد. تغييرات در دو بعد اطلاعاتي كه بندر بود و ديگري وزارت خارجه كه سعودالفيصل در آنجا حضور داشت به نظر ميرسد حتماً بايد اين تغييرات صورت ميگرفت، البته در حال حاضر حال سعودالفيصل خيلي مناسب نيست و ظاهراً يك جراحي عميق انجام داده است و اگر هم بازگردد با همين بهانه كه نميتواند كاري انجام دهد، قطعاً تغييري ايجاد خواهد شد و اكنون اگر بخواهد از اين تنگنا مسير بازگشتي را داشته باشد بايد از خارجه و امنيت شروع شود چون اين دو عنصر كاملاً براي همه عربها دو عنصر كاملاً غيرمطمئن، تشنج آفرين و تندرو است. من خبري داشتم مبني بر اينكه بعد از آنكه سلطان قاموس به ايران آمد و بسياري ناراحت شده بودند، سعودالفيصل به سرعت خود را به آنجا ميرساند و قصد ديدار با سلطان قاموس را داشته كه به او اجازه ديدار نميدهند و به تندي نزد بنعربي ميرود و اولين حرفش اين بوده كه شما كجا ميرويد؟ بنعربي هم ميگويد ما به آنها شماره تلفن دادهايم و بعد از آن هم دخالت نميكنيم و اگر هم شما فكر ميكنيد اين مسير اشتباه است هر گونه تنش بين ايران و هر نقطه در دنيا به ضرر ماست؛ چراكه ما كشورهاي آسيبپذيري هستيم. در رابطه با اتحاد هم آنها اختلاف شديد داشتند. لذا سعودالفيصل تقريباً حتي در محيط حوزه خليج فارس هم آن جايگاه را ديگر نداشت، چه رسد به حوزه عربي. درست است كه طي يك سال و نيم اخير آدم متشنجي بود اما آن شخصيت سياستمدار مطرح نبود كه بخواهد يك حركت مثبت در رابطه با ايران و هيچ كشور ديگري انجام دهد، بنابراين من اعتقاد دارم اين دو عنصر حتماً بايد خارج شوند و البته اينطور نيست كه به دوره اول برگردد چراكه عربستان براي بازگشت به دوره اول بايد هزينه زيادي بپردازد اما با خروج اين دو عنصر به زماني برميگردد كه عبدالله آن را مديريت ميكرد و مقداري بين عربستان و ايران و حتي در ميان منطقه هم تنشها از ميان رفت و ارتباطاتي ايجاد شد و به نوعي آرامش نسبي برقرار بود. در ماههاي آينده بايد منتظر بود و ديد در شرايط پيش آمده چه كساني بر اهرمهاي قدرت مينشينند. نسل جديد در عربستان كاملاً با تنش مخالف و نگران است. جوكار: در شرايط فعلي در موضوع داخلي عربستان با چند تهديد روبهروست ابتدا مخالفين سنتي كه امروز در داخل عربستان وجود دارند از جمله شيعيان هستند كه با توجه به تضادهايي كه با عدم حضور آنها در ساختار حاكميتي مطرح است و خيلي تحقيرآميز نيز با آنها برخورد ميشود، بنابراين آنها پتانسيلي را در خود دارند كه در آينده بتوانند بر حوزه داخلي عربستان تأثيرگذار باشند. يكي ديگر از مخالفين ساختار فعلي ليبرالهاي درون حاكميت است كه مشي آنها ليبرالي است و به دنبال اصلاحات هستند و نامههاي متعددي به شاهان سابق مبني بر تغيير ساختار مينوشتند. غالباً آنها با غرب ارتباط دارند البته حضور امريكا در زمان ملك فهد بيشتر در عربستان نمود پيدا ميكند و قبل از آن هم بيشتر انگليسيها نقش داشتند. امريكاييها از زمان فهد شروع كردند و موقعيت خاصي را به او دادند ملك فهد هم توانست جبران كند، مثلاً مسئله به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي در زمان فهد رخ داد. هنوز بحث تأسيس سفارت اسرائيل در عربستان مطرح نيست اما در ميان كشورهاي منطقه و كشورهاي عربي اين بحث مطرح بوده است و در جنگ سالهاي 2006 و 2008 در لبنان و غزه ما شاهد هستيم كه عربستان براي رژيم صهيونيستي نقش حمايتي داشت. امروز امريكاييها علاوه بر نفوذي كه بر عربستان دارند شايد از درون به نحوي كه به ساختار قدرت آسيبي وارد نشود، برخي از گروههاي ليبرال را هم نيز مورد حمايت قرار ميدهند. بحث ديگر در خصوص گروههاي تكفيري افراطي است كه امروز با نظرسنجي كه در عربستان صورت گرفته است، 80 درصد مردم نظرشان نسبت به داعش مثبت است و تاكنون هم عربستان پايگاه تولد گروههاي تكفيري بوده است. نگراني امريكاييها هم بيشتر به دليل تهديدي است كه سعوديها از سوي داعش مواجه هستند. اما همين گروههاي تكفيري وضعيت فعلي عربستان را قبول ندارند و امروز بحث شاخهاي كه از عبدالوهاب يعني آلشيخ داريم به ساختار قدرت، مشروعيت سياسي ميبخشد. يعني امرا و حاكمان خيلي وابستگي جدي دارند از يك سو حاكمان در مسائل اقتصادي و فرهنگي تحت نفوذ جريان آل شيخ و علما هستند و اين موضوع تقويتي را در ساختار ايجاد ميكند اما اگر از بعد ديگر هم نگاه كنيم شاهد نارضايتي هم در بين اين امرا در برخي از موارد هستيم. البته بحث جانشيني قدرت هم حايز اهميت است و آنچه ما در آينده پيشبيني ميكنيم اين است كه بين شاهزادهها يا نسل سوم اختلافات جدي بروز پيدا خواهد كرد، در واقع اگر در اين دوره بروز پيدا نكند در دوره بعد آتش زير خاكستر خواهد بود، قدر مسلم در اين جابهجاييها اتفاقاتي رخ ميدهد و با توجه به اينكه هر يك از شاهزادگان هم هر كدام گارد و امكاناتي دارند اين احتمال وجود دارد كه به طور جد در آينده با اين مواجه باشيم كه عربستان از درون فرو بپاشد و در واقع احتياجي هم نيست كه از بيرون تغييري براي اين كشور به وجود آيد. پيشبيني فروپاشي ساختار سياسي سعودي جوكار: به عقيده من با توجه به آنچه از درون شاهد هستيم به نظر ميرسد فروپاشي در فاصله كمي در آينده رخ ميدهد، البته مسائل بيروني آن مهمتر است. عربستان از سال 2003 به بعد غالباً در منطقه پايگاه خود را از دست داده است. عربستان بازيگر فعالي بوده است و هميشه ظهور و بروز آن در كشورهاي ديگر موجب تحولات بسياري ميشده است و شايد برخي از موانعي مقابل جبهه مقاومت بود و در رأس جبهه سازش عربستان قرار داشت آنها را بيشتر ايجاد ميكردند. جنگهايي كه با لبنان، غزه و فلسطين بود پرچمدار مقابله با اين جبهه مقاومت، عربستان بود اما امروز در لبنان ديگر آثاري از عربستان نيست، در حالي كه عربستان هزينه بسياري انجام داد تا در آنجا باقي بماند و در اين زمينه پيشنهاداتي نيز داد؛ پيشنهاداتي در زمينه رياست جمهوري و بخشي از حاكميت لبنان كه به نوعي مصالحه و تفاهم كنند. هانيزاده: در لبنان همزمان با تشكيل حزبالله، عربستان هم سعي كرد بين سنيها و شيعيان كه تا قبل از تشكيل حزبالله مشكلي به نام شيعه و سني و حتي ميان مسيحيان و شيعيان وجود نداشت، عربستان سعودي وارد مدار تخريب شد و سعي كرد سنيها را از ساختار شيعيان جدا كند لذا در مسئله طرابلس و ايجاد اختلاف ميان سنيها و علويها دست عربستان سعودي كاملاً مشخص است و عربستان سعودي در ايجاد شكاف ميان طوايف مختلف لبنان نقش داشته و تشكيل فتحالاسلام و جريان احمدبنالعزيز براي تقابل با حزبالله و جريان شيعه است. جوكار: عربستان در يمن نيز احساس شكست ميكند و البته نكتهاي كه وجود دارد اين است كه حوثيها با سعوديها متعادل رفتار كردند و به هيچ عنوان درگير نشدند. سعودي در عراق با شكست مواجه شده و در افغانستان نيز به نوعي در مواجهه با ناتو احساس باخت ميكند گرچه در افغانستان باز هم بخشي از طالبان بر سر قدرت ميتازند و اما طالباني هستند كه امروز ديگر تحت امر عربستان نيستند. عربستان آنچه را كه در مصر دنبال ميكرد به آن دست پيدا نكرد. هانيزاده: در ساير كشورهاي عربي، سوريه يكي از كشورهاي همپيمان و عمق استراتژيك ايران تلقي ميشود، عربستان سعودي از سال 1982 و در اوج جنگ ايران و عراق اخوانالمسلمين را كه مشكل ساختاري دارد ميان عربستان و اخوانالمسلمين يك اختلاف كاملاً سنتي وجود دارد و در اين هم مقولهاي وجود دارد كه در سال 1954 يعني سالي كه ملكعبدالعزيز، پادشاه عربستان فوت كرد فرزندان خود را جمع كرد و گفت: علاوه بر كمونيسم يك خطر جدي به نام اخوانالمسلمين رژيم عربستان را تهديد ميكند. اگر ديديد اخوانالمسلمين در مصر دولت تشكيل داد عربستان سقوط خواهد كرد لذا تلاشتان بر اين باشد كه اخوانالمسلمين در كشورهاي عربي به قدرت نرسند. اكنون اين مقوله موجود است. با اين وجود عربستان سعودي، رژيم صدام و ملك حسين در اردن در سال 1982 اخوانالمسلمين را تهديد كردند و يك جنگ خونين عليه نظام بعثي حافظ اسد سازماندهي كردند كه به مدت يك هفته 35 هزار نفر كشته شدند و بسياري از مسئولان دولت سوريه هم ترور شدند و حتي تبعات آن را كه امروز شاهد هستيم به حوادث سال 1982 بازميگردد. ملكحسين، صدام و رژيم عربستان به اخوانالمسلمين كمك كردند تا به حافظ اسد، همپيمان ايران آسيب بزنند و هدفشان قطع محور تهران، دمشق و بيروت بود. در مصر ما شاهد هستيم كه الازهر كانون ايجاد تعادل ميان مذاهب اسلامي است و حتي در آنجا هم يك كرسي شيعهشناسي وجود داشت كه در آن زمان از دهههاي 50 در واقع شيخ محمد شلتوت در مكاتباتي كه با مرحوم آيتالله بروجردي داشت قرار شد شيعهشناسي جزئي از الازهر باشد كه ادامه داشت اما بعد از نفوذ عربستان در الازهر اين كرسي شيعهشناسي در جامعهالازهر برداشته شد. اكنون از سال 1980 تاكنون بر اساس گزارش روزنامه الوطن مصر، عربستان سعودي سالي يك و نيم ميليارد دلار به الازهر كمك مالي ميكند تا آن چهرههاي معتدل را از چرخه سياستگذاري الازهر خارج كند و چهرههاي وابسته به وهابيها را در درون ساختار جامعهالازهر نفوذ دهد. ما شاهد بوديم كه در سودان به عنوان كشوري كه همپيمان ايران است و سالهاست حسن عمر بشير با ايران روابط بسيار خوبي داشته است و از آنجا كه سعوديها متوجه پايگاه محكم ايران در آنجا شدند و ممكن است در شمال افريقا نفوذ كند، عربستان بلافاصله سيگنالهايي براي عمر بشير ارسال كرد و گفت كمكهايي كه از ايران دريافت ميكنيد ما سه برابر ميدهيم البته به شرطي كه از ايران جدا شود و همين كار را هم انجام داد و اولين بهانهاش هم اين بود كه جمهوري اسلامي ايران در آنجا پروژهاي در دست دارد و در واقع مذهب تشيع را گسترش ميدهد. در ساير مناطق در هر جايي كه جمهوري اسلامي ايران نفوذ پيدا ميكند عربستان نيز يك مانع به وجود ميآورد. اخيراً با گسترش نفوذ ايران در يمن، عراق و خصوصاً بعد از سرنگوني صدام در سال 2003 عربستان در عراق نقش كاملاً تخريبي ايجاد كرد؛ اولاً سعي كرد قبايل شمال عراق را عليه ايران و شيعيان تحريك كند و بعد از گذشت 11 سال از سرنگوني رژيم صدام همچنان نظام جديد عراق را به رسميت نشناخته است؛ چراكه اغلب حاكميت در اختيار شيعيان است. در پاكستان ما شاهد هستيم اتفاقاتي كه رخ داد و انفجارهايي كه عليه مراسم شيعيان اتفاق افتاد زير سر عربستان است و در جاهاي ديگر در افغانستان در مناطق مختلف و حتي در اردن، عربستان سعودي با پمپاژ پول سعي ميكند از نفوذ ايران جلوگيري كند و حتي سعي كرد جنبشهاي جهادي فلسطين را از ايران جدا كند و حتي زماني كه به هدفش نرسيد به طرف اسرائيل متمايل شد. جوكار: تقريباً عربستان آن لشكر مسلحي را كه به بيرون از مرزهاي جغرافيايي اعزام كرد تا بتواند برخي از كشورها را در سيطره خود قرار دهد، اين لشكر در همه جا شكست خورده است. در سوريه نيز موقعيت خود را از دست دادهاند و در عين حال اهل معامله هم هستند كه حاضرند برخي جاها معامله كنند. در اين رابطه يمن شاهد مثال است. مثلاً در بحث جنگ نفتي كه به راه انداختهاند يكي از پيامهايي كه رسماً اعلام كردند اين بود كه گفتند اگر بخواهيم نفت را به صد دلار برگردانيم بايد يمن را به ما بسپاريد، در غير اين صورت ما زير ساختهاي يمن را هم مثل سوريه تخريب ميكنيم و تحويل ميدهيم. هانيزاده: حوثيها در شمال يمن حضور دارند و عربستان سعودي از اينكه حوثيها در كنار مرزهاي خود يك تشكل فرهنگي و سياسي ايجاد كردند به شدت نگران شد، لذا از سال 1980، 400 مدرسه وهابي در مناطق زيديها و شيعيان مناطق شمالي، مخصوصاً در صنعا، سعده، لهج و... ايجاد كرد و هزينه بسيار زيادي براي گسترش وهابيت در اين مناطق ايجاد كرد و دليل آن هم اين بود كه اگر آنجا وهابيت نفوذ پيدا كند يك كمربند امنيتي براي مناطق جنوب عربستان ايجاد شود. در حالي كه حوثيها اين امكانات را ندارند، يعني عربستان اين 400 مدرسه وهابي را براي تقابل با حوثيها ايجاد كرد. عربستان سعودي بسيار در زمينه فرهنگي و ايجاد شكاف ميان حوثيها و ساير قبايل موجود در يمن فعاليت كرده است. يمن يك كشور قبيلهاي است كه قبايل و سران قبايل نقش مهمي در بدنه قدرت و ساختار قدرت ايفا ميكنند و عربستان سعودي هزينه بسيار سنگيني براي خريد سران قبايل يمن انجام داده است. حوثيها از زماني كه مرحوم بدرالدين الحوثي به ايران آمد و در حوزه علميه قم شروع به تحصيل كرد و سپس به يمن بازگشت، آنها حوثيها را زير نظر گرفتند و اغلب ترورهايي كه عربستان انجام داد مثل حسينالحوثي، فرزند بدرالدينالحوثي را سعوديها ترور كردند و وهابيت را در يمن تقويت كرد و در ساختار قدرت با وجود اينكه عليعبدالله صالح، ديكتاتور سابق يمن، زيدي بود اما سعوديها با پمپاژ ميلياردها دلار سعي كردند عوامل خود را به عنوان نيروهاي مسلح نفوذ دهند و عبدالله صالح را هم خودشان نگه داشتند و از سال 2004 تا سال 2010 شش حمله هوايي و زميني را سعوديها و عليعبدالله صالح عليه حوثيهاي مستضعف انجام دادند و حتي سلاح شيميايي استفاده كردند و شخصي به نام ژنرال علي محسنالاحمد كه فرمانده منطقه شمالي است عليه حوثيها از سلاح شيميايي استفاده كرد تا جايي كه به او لقب علي شيميايي يمن دادند مثل علي شيميايي عراق. جوكار: در شرايط فعلي مسائل منطقهاي به گونهاي رقم ميخورد كه شايد ما جنگ لفظي نداشته باشيم اما اين جنگ لفظي از سمت رسانهها شروع شده است اما مواضع ما كاملاً روشن و واضح است. بحث داعش را كه آنها دنبال و به سمت عراق هدايت ميكردند تا در عراق ساختار جديدي داشته باشند و براي جمهوري اسلامي ناامني ايجاد شود كه يكي از نكتهها چسبيدن به مرزهاي ما بود كه اين اتفاق هم رخ نداد و داعش آن نيروي خود را از دست داد و همچنان هم در پي اين هستند كه ورود پيدا كنند و اين داعشي كه اكنون سرخورده است يا گروههاي تكفيري كه در سوريه سرخورده شدند اكنون آنها به زادگاه خود بازميگردند، بخشي از آنها به غرب بازميگردند و برخي به عربستان و با توجه به اينكه اينها به هدفشان دست پيدا نكردند و سرخورده هستند احتمالاً در آينده برخي اقدامات را انجام ميدهند. اما نكته مهمي كه امريكاييها از آن هراس دارند اين است كه با توجه به ائتلافي كه ايجاد شد در اين ائتلاف همه 40 كشور منطقه حضور پيدا نكردند و شايد يكي از اشتباهات راهبردي امريكا اين بود كه اين ائتلاف زود هنگام را به راه انداختند و درست برعكس آن رخ داد و آنها دقيقاً در اين مسئله ائتلاف باختند و ائتلاف هيچ برد جامعي هم نداشت و تنها تعداد محدودي از كشورها در اين ائتلاف حضور پيدا كردند آنها يك داعش كنترل شده ميخواستند، داعشي كه منافع خود و منافع همپيمانانشان در منطقه به هم نريزد اما داعش كنوني داعش له شده است و قدرت روزهاي اول را كه وارد عراق شد، ندارد لذا اين داعشهاي سرخورده يكي از هراسهايي كه امروز دارد اين است كه به سمت عربستان برود، عربستان براي داعش پايگاه خوبي است، چون 80 درصد مردم عربستان امروز داعش را قبول دارند اما سؤال اين است كه چرا اين 80 درصد عليه حكومت فعلي اقدامي نميكنند؟ چون حكومت فعلي براي داعش پشتوانه محكمي بوده چه از لحاظ مادي و چه از نظر معنوي. نكته ديگر اين است كه ساختار قدرت امروز در عربستان نقطه مقابل شيعيان است و آنها را سركوب كرده است و در بحرين عليه شيعيان جنگيد. لذا امروز اين ملاحظه وجود دارد كه عامه مردم اين ساختار را پذيرفتهاند و اگر داعش به سمت عربستان برود قدر مسلم مردم عربستان از داعش حمايت خواهند كرد، به طوري كه امروز عمدهترين نيروهاي داعش هم از كشور سعودي تشكيل ميشود و اين يك تهديد جدي است كه امروز عليه عربستان وجود دارد و امريكاييها و خصوصاً شخص اوباما نسبت به اين موضوع نگران است. نگراني ديگري هم وجود دارد كه مثلاً داعش به سمت اردن برود و امنيت رژيم صهيونيستي دچار آسيب شود. در هر صورت داعش در منطقه هر حركتي كه انجام دهد و از آنجا كه اين حركتها نميتواند جبهه مقاومت را تحت تأثير قرار دهد به سمت جبهه سازش ميرود و اين براي امريكاييها بسيار حائز اهميت است. نكته بعد اين است كه عربستان تنها كشوري است كه ساختار آن در اين تحولات و بيداري اسلامي تغييري پيدا نكرده است. مردم عربستان به دنبال يك فرصت هستند كه اين فرصت براي آنها ايجاد شود و آنها نيز اين تغيير و تحولات را در داخل داشته باشند. غير شيعيان نيز به دنبال اين مسئله هستند. حتي بخشي از اهل تسنن هم به دنبال اين هستند كه اين اتفاق امروز در عربستان رخ دهد. لذا آنچه مشخص است ما در آينده تغييرات جدي در ساختار سياسي خواهيم داشت، چه از بيرون به داخل هدايت شود و چه اصلاحاتي كه امريكاييها به دنبال آن هستند كه در اين ساختار ايجاد كنند، يا آن اتفاقاتي كه در داخل خواهد افتاد. اما مسلم است كه عربستان با از دست دادن پايگاه منطقهاي خود و عدم نفوذ و تأثير بر كشورها يك بازيگري ميشود كه صحنه را به خودي خود باخته است و مدتي بايد در لاك خود فرو برود و هيچگونه تأثير منطقهاي نداشته باشد و زماني كه محوريت و تأثير خود بر منطقه را از دست دهد ناخودآگاه به عنوان يك قدرت در منطقه مطرح نخواهد بود. هانيزاده: زماني كه عربستان سعودي از امريكا خواست رژيم بشار اسد را سرنگون كند، دو گزارش به امريكاييها تقديم شد؛ يك گزارش را رابرت فورد، سفير ايالات متحده امريكا در دمشق و يك گزارش را بندربنسلطان، رئيس سابق سازمان اطلاعات عربستان به كاخ سفيد، وزارت خارجه، پنتاگون و كنگره دادند تا اگر بحراني را در سوريه آغاز كنند، رژيم بشار اسد ظرف شش ماه ساقط خواهد شد و در واقع دو گزارش كاملاً مستند از رابرت فورد و بندربنسلطان مطرح شد و به همين دليل اين بحران را در سوريه ايجاد كردند تا نظام سوريه را سرنگون كنند و حتي جايگزين هم ايجاد كردند و حتي برخي از چهرهها را به اسرائيل فرستادند، چهرههاي مخالف مثل رياض طعمه، حتي يكي از شخصيتها در فلسطين اشغالي با بنيامين نتانياهو، نخست وزير و وزير امورخارجه اسرائيل ديدار و اعلام كرد اگر شما كمك كنيد و رژيم بشار اسد را سرنگون كنيد ما براي هميشه جولان را به طور رسمي در اختيار شما قرار خواهيم داد و اين با فشار عربستان صورت گرفت. لذا نقش عربستان همچنان ادامه دارد و در حال حاضر به عنوان دو لبه قيچي يكي رژيم صهيونيستي و ديگري رژيم عربستان عليه جمهوري اسلامي ايران فعاليت ميكنند. نعيمي: بديهي و طبيعي است رژيمي كه ساختارش بين وهابيت و خاندان نظام وراثتي مشترك است از هر چيز بايد ترسيد. وقتي امريكاييها از چنين سيستمي كه منطقه دارد و با آمدن نظام جمهوري اسلامي معادلاتش برهم ميريزد طبيعي است كه در سيستم عربستان بيش از همه بايد بترسد. البته عربستانيها وابستگي دوگانه دارند و در حال حاضر بسيار سعي ميشود از درون تشكيلات، خبري زياد به بيرون درز پيدا نكند. روسيه و عربستان جديد بهمن: در رابطه با روابط روسيه و عربستان ما بايد به يك پيشينه تاريخي در منطقه نگاه كنيم؛ اگر 60 سال اخير را مورد بررسي قرار دهيم شايد با تسامح بتوان گفت كه روسها در طول دوره جنگ سرد تا سال 1982 و 1983 رويكرد خاصي را نسبت به مسائل خاورميانه داشتند و سعي كردند با برخي از بازيگران خاورميانه به نوعي وارد اتحاد راهبردي شوند و در آن دوره ما شاهد اتحاد راهبردي روسها با مصر هستيم. همچنين روسها روابط نزديكي با سوريه، عراق، ليبي و برخي ديگر از كشورهاي منطقه برقرار كردند. دومين دوره از سال 1985 تا سال 1991 است كه ما شاهد هستيم كه در روسيه دو مسئله جدي با روي كار آمدن گورباچف شكل ميگيرد؛ بحث پروستريكا و گلاسنوست تا به هر حال به نوعي در ايدئولوژي كمونيسم بازنگري شود. روسها در اين دوره به يك بازنگري محدود در منطقه خاورميانه روي ميآورند و بيشتر سعي ميكنند به نوعي رويكرد اقتصاد محور را دنبال كنند. دوره سوم از فروپاشي شوروي تا سال 2000 را شامل ميشود و دورهاي است كه در روسيه غربگراها روي كار آمدهاند و به نوعي در تمام طول دهه 90 نسبت به منطقه خاورميانه بياعتنايي صورت ميگيرد و روسها خيلي در پي ايجاد برقراري رابطه با كشورهاي خاورميانه از جمله كشور عربستان هم نيستند اما ميتوان گفت از سال 2000 تا كنون كه در روسيه پوتين روي كار ميآيد، سياستهاي روسها در خصوص مسائل خاورميانه به نوعي متحول شده و روسها مجدداً به دوره اتحاد راهبردي خود بازگشتند و بحث روابط روسيه و عربستان در اين دوره از اهميت زيادي برخوردار است. در واقع ميتوان از سال 2000 تا زمان حاضر را روابط روسيه و عربستان را به دو بخش تقسيم كرد؛ پيش از شروع بيداري اسلامي و پس از شروع اين رويدادها. پيش از بهار عربي اين دو كشور سعي ميكردند روابط خود را به نوعي گسترش دهند و ديداري كه ملك عبدالله در سال 2003 از مسكو داشت و در آنجا با پوتين ملاقات كرد و همچنين ديداري كه پوتين در سال 2007 انجام داد و همان دوره به بحث گسترش روابط اقتصادي مطرح شد و حتي روابط اقتصادي دو طرف تا 8 ميليون يورو هم افزايش يافت ضمن اينكه برخي از شركتهاي روسي هم اين مجوز را پيدا كردند كه در طرحها نفتي و انرژي عربستان سرمايهگذاريهايي انجام دهند. اما بعد از شروع تحولات منطقه نوعي تغيير در روابط و رويكرد روسيه نسبت به عربستان شكل گرفت. به نظر ميرسد در شرايط فعلي رويكرد روسيه به عربستان را ميتوان به چهار عامل تقسيمبندي كرد؛ ابتدا مباحث امنيتي كه ميتوان نام رويكرد امنيتي را بر آن گذاشت. دوم رويكرد اقتصادي است كه همان بحث انرژي هم قابل بررسي است. رويكرد سوم، رويكرد ايدئولوژيكي است و رويكرد چهارم هم رويكرد ژئوپلتيكي است. در خصوص رويكرد امنيتي آنچه قابل بحث و بررسي است آن چيزي است كه عربستان در منطقه خاورميانه همواره كشوري غربگرا محسوب ميشده است و اين مسئله با روسيه كه خواهان سياستها مستقل بوده و در مواقع زيادي با غربيها به تنش رسيده است در تضاد است و بنابراين روسها و سعوديها دو رويكرد امنيتي كاملاً متفاوت را در خصوص مسائل منطقه و جهاني پيگيري ميكنند. رويكرد ديگر رويكرد ايدئولوژيكي است كه ما شاهد اين بوديم كه در تمام سالهاي بعد از فروپاشي شوروي سعوديها سعي كردند ايدئولوژي وهابيت و سلفيگري را در داخل مرزهاي روسيه به نوعي ترويج دهند و تحركات بسيار زيادي هم در منطقه قفقاز شمالي به ويژه در مناطقي كه مستعد درگيريهاي قوي و جداييطلبي بودند مثل چچن، اينگوش و داوسته صورت داد. در تمام طول سالهاي گذشته سعوديها سعي كردند از اين نفوذ ايدئولوژيكي خود در داخل خاك روسيه استفاده كنند كه نمونههاي عيني آن در سفرهاي معروف بندربنسلطان به روسيه كاملاً مشهود بود و او پوتين را در خصوص امنيت المپيك سوچي تهديد كرده بود و اتفاقاتي كه در ولگاگراد رخ داد باعث شد روسه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]
صفحات پیشنهادی
فرمانده سپاه ناحیه نظرآباد: کشورهای اسلامی جهان متاثر از فرهنگی دینی ایران هستند
فرمانده سپاه ناحیه نظرآباد کشورهای اسلامی جهان متاثر از فرهنگی دینی ایران هستندفرمانده سپاه ناحیه شهرستان نظرآباد گفت کشورهای اسلامی جهان متاثر از فرهنگی دینی ایران هستند به گزارش خبرگزاری فارس از نظرآباد به نقل از روابط عمومی سپاه ناحیه نظرآباد علی کوهخیل انقلاب اسلامیولایتی در سالن اجلاس سران: هیچ کشور اسلامی تاکنون در دفاع از فلسطین از ایران سبقت نگرفته است
ولایتی در سالن اجلاس سران هیچ کشور اسلامی تاکنون در دفاع از فلسطین از ایران سبقت نگرفته استرئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت جمهوری اسلامی ایران همواره از مردم فلسطین دفاع کرده و هیچ کشور اسلامی نیز تاکنون نتوانسته در این مقوله از جمهوری اسلامی ایران سبقت بگیانقلاب اسلامی یک پدیده جدید در دنیا بود/ نیاز کشور خودباوری است - اخبار ایران و جهان |
حجت الاسلام طاهری انقلاب اسلامی یک پدیده جدید در دنیا بود نیاز کشور خودباوری است شناسهٔ خبر 2492008 دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۲ ۴۴ استانها > گلستان گرگان- نماينده مردم گرگان و آق قلا در مجلس شورای اسلامی گفت انقلاب اسلامی یک پدیده جدید در دنیا بود که مبتی بر مسائل دینی نظام ا- یک مقام سپاه: به برکت انقلاب اسلامی، ایران کشوری آزاد وعزتمند است
یک مقام سپاه به برکت انقلاب اسلامی ایران کشوری آزاد وعزتمند است تهران- ایرنا- معاون نیروی انسانی قرارگاه مرکزی امام حسین ع ستاد فرماندهی کل سپاه پاسداران گفت به برکت انقلاب اسلامی امروز ایران کشوری آزاد و عزتمند است به گزارش خبرنگار ایرنا سردار علی قدمی در آیین جشن بزرگ اننقش مهم و كليدي جمهوري اسلامي ايران در ترانزيت كالاي كشورهاي منطقه
۲۷ بهمن ۱۳۹۳ ۱۰ ۸ق ظ نقش مهم و كليدي جمهوري اسلامي ايران در ترانزيت كالاي كشورهاي منطقه نخستين اجلاس شوراي هماهنگي موافقتنامه تأسيس کريدور جديد حملونقل بينالمللي و ترانزيتي با حضور مسوولين ارشد حملونقل و اقتصادي چهار کشور جمهوري اسلامي ايران سلطاننشين عمان ترکمنستان و ازسفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه مطرح کرد آمادگی مسئولان روسیه برای ایجاد واحدهای تولید مرغ در این کشور
سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه مطرح کردآمادگی مسئولان روسیه برای ایجاد واحدهای تولید مرغ در این کشورسفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه از آمادگی مسئولان این کشور برای ایجاد واحدهای تولید مرغ در روسیه خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از ساری به نقل از روابط عمومی اتاق بازرگانی صحقیقتپور:سعودیها دست از حمله به مراکز سیاسی و دیپلماتهای ایران در دیگر کشورها بردارند /بهبود رابطه تهران-ری
حقیقتپور سعودیها دست از حمله به مراکز سیاسی و دیپلماتهای ایران در دیگر کشورها بردارند بهبود رابطه تهران-ریاض به نفع منطقه است نایب ریس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس معتقد است عربستان برای بهبود روابط با ایران باید دست از تحریک کشورهای حوزه خلیج فارس علیه ایران برداردباقری لنکرانی در گفتوگو با فارس: غائله 25 بهمن برای خارج کردن صهیونیستها از محاصره بیداری اسلامی بود/محوریت
باقری لنکرانی در گفتوگو با فارس غائله 25 بهمن برای خارج کردن صهیونیستها از محاصره بیداری اسلامی بود محوریت انقلاب ایران علت این ماجرا بودعضو ارشد جبهه پایداری با بیان اینکه فتنهگران در غائله 25 بهمن 89 میخواستند نارضایتی عمومی را افزایش دهند گفت که آنان حتی 3 روز قبل درصدد بجمهوری اسلامی ایران مقتدرترین کشور دنیا است
معاون سیاسی و اجتماعی استاندار تهران جمهوری اسلامی ایران مقتدرترین کشور دنیا است خبرگزاری پانا معاون سیاسی و اجتماعی استاندار تهران در جلسه شورای ادارای شهرستان اسلامشهر گفت کشورما با وجود فشارها تحریم ها و جنگ تحمیلی یکی از کشورهای مقتدر جهان است ۱۳۹۳ سه شنبه ۲۱ بهمن ساعت 2نظر و منافع مردم خطوط قرمز امام خمینی (ره)و رهبری است/ ایران پس از انقلاب اسلامی به پیشرفته ترین کشور منطقه تب
لاریجانی در گفتگوی ویژه خبری مطرح کرد نظر و منافع مردم خطوط قرمز امام خمینی ره و رهبری است ایران پس از انقلاب اسلامی به پیشرفته ترین کشور منطقه تبدیل شده است غرب همه کارهای سخیف را در آستانه سالگرد انقلاب انجام می دهد محمدجواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه در برنامه گدبیر علمی دومین همایش کشوری شیر سالم: از هر 10 ایرانی فقط 4 نفر به اندازه کافی شیر مینوشند/سیر نزولی مصرف لبن
دبیر علمی دومین همایش کشوری شیر سالم از هر 10 ایرانی فقط 4 نفر به اندازه کافی شیر مینوشند سیر نزولی مصرف لبنیات و افزایش مصرف نان و غلاتدبیر علمی دومین همایش کشوری شیر سالم گفت گزارش اجرای نظام هدفمند یارانهها نشان میدهند مصرف لبنیات سیر نزولی داشته و در مقابل مصرف نان غلاترهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم استان آذربایجان شرقی: باید اتکاء بودجه کشور ب
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم استان آذربایجان شرقی باید اتکاء بودجه کشور به نفت قطع شود با قبول دیکتههای دشمن در مسئله هستهای نیز تحریمها برداشته نخواهد شد اگر بنا بر تحریم باشد ملت ایران هم میتواند تحریم کند و این کار را خواهد کردرهبر معسعید جلیلی در اهواز: غرب نگران تکرار انقلاب اسلامی ایران در کشورهای دیگر است
سعید جلیلی در اهواز غرب نگران تکرار انقلاب اسلامی ایران در کشورهای دیگر استعضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت غرب نگران تکرار انقلاب اسلامی ایران در کشورهای دیگر است به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز سعید جلیلی پیش از ظهر امروز در مراسم گرامیداشت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و در جمعسفیر ایران در لبنان: ایران به دنبال بهترین رابطه با عربستان بر اساس احترام متقابل است
سفیر ایران در لبنان ایران به دنبال بهترین رابطه با عربستان بر اساس احترام متقابل استسفیر ایران در لبنان در مصاحبهای تصریح کرد که ایران و عربستان دشمنان مشترکی چون داعش و اسرائیل را دارند و تهران به دنبال ایجاد بهترین رابطه برادرانه با سعودیها بر اساس اصول احترام متقابل است بهفجر ۳۷، ضربه متقابل ملت/ 95 امیر پوردستان: ایران اسلامی ظرفیتهای خود را به فعلیت رسانده و تکیهگاه کشورهای من
فجر ۳۷ ضربه متقابل ملت 95امیر پوردستان ایران اسلامی ظرفیتهای خود را به فعلیت رسانده و تکیهگاه کشورهای منطقه استفرمانده نیروی زمینی ارتش گفت جمهوری اسلامی ایران ظرفیتهای بالقوه خود را به فعلیت رسانده و امروز تکیهگاه کشورهای منطقه است امیرسرتیپ احمدرضا پوردستان فرمانده نیر- تابش: انقلاب اسلامی ایران احیاگر جنبش بیداری اسلامی بود
تابش انقلاب اسلامی ایران احیاگر جنبش بیداری اسلامی بود یزد - ایرنا - نماینده مردم اردکان گفت انقلاب اسلامی ایران احیاگر جنبش بیداری اسلامی بود که زلزله ای در کشورهای آسیایی و افریقایی بوجود آورد و موجب گسترش اسلام در میان آزادیخواهان و عدالت جویان در قاره آمریکا و اروپا شد بهسیاست خارجی و رابطه با ایران شاه جدید عربستان
سیاست خارجی و رابطه با ایران شاه جدید عربستانتاریخ انتشار چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۰۹ ۵۳ تغییر معادلات منطقهای در کنار تغییر ساختار قدرت در عربستان سعودی موجب شده تا کارشناسان امور منطقه پیشبینی کنند سیاستهای سعودی از حمایت از تروریسم به مبارزه-
گوناگون
پربازدیدترینها