واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: دود سال ها ریزانگاری ریزگردها، در چشم خوزستانی ها - معصومه آباد* با توجه به اینکه بیش از دو سوم مساحت کشومان در اقلیم خشک و نیمه خشک قرار گرفته و از سوی دیگر میانگین بارش سالیانه ایران، نصف میانگین بارش سالانه در جهان است، بیش از 80 درصد استان های کشور در معرض وقوع بحران های ناشی از پدیده گرد و غبار در مقیاس های محلی، منطقه ای و جهانی قرار دارند.
از جمله مهمترین کانون های گرد و غبار در استان خوزستان است. دزفول، آبادان، اهواز، بستان، مسجد سلیمان و ماهشهر به علت استقرار در ناحیه پست جلگه خوزستان و همجواری با نواحی مرزی از تعداد بیشتری روزهای گردو غبار برخوردارند.
مطالعات انجام گرفته نشان داده است، تعداد روزهای گرد و غبار شهر اهواز در 5 سال گذشته 102 روز برآورد شده، در سال 2015 به 130 روز افزایش پیدا کرده است.
بطوریکه سازمان بهداشت جهانی نیز در سال 2011 اعلام کرده است شهر اهواز با میانگین غلظت 372 میکروگرم در متر مکعب در سال، دارای بالاترین غلظت ذرات PM10 در بین 1100 شهر جهان است.
ذراتی که در ازای افزایش هر10 میکروگرم در متر مکعب، موجب افزایش شش درصد مرگ و میر می شود شاید به همین دلیل سازمان محیط زیست از بودجه سال 93 که مبلغ 55 میلیارد تومان برای مقابله با ریزگردها، گرد و غبار و احیای تالاب ها و مبارزه با خشکسالی اختصاص داده شده یک ریال آن را هم به استان خوزستان تخصیص نداده است.
ابتلا به انواع بیماری های قلبی، عروقی و تنفسی، اختلال در حمل و نقل زمینی و هوایی، تعطیلی صنایع، خسارت محصولات کشاورزی، زراعی، باغی و دامی، تهدید اقتصاد مناطق روستایی به عنوان نقاط با آسیب پذیری بیشتر، مشکلات آموزشی از جمله مهمترین آسیب های جبران ناپذیر این پدیده بشمار می آیند که از سویی موجب تهدید سلامت و اقتصاد جامعه و از سوی دیگر نارضایتی های عمومی را به همراه خواهد داشت.
سوال اساسی اینجاست که مسئولین ذی ربط علی رغم دریافت چنین هشدارهایی از مجامع بهداشتی جهانی چگونه در طول این سال ها هنوز هیچ گونه اقدام جدی در راستای پیشگیری و مقابله با این بحران بالقوه انجام نداده اند؟ ضمن اینکه می دانیم کانون این ذرات همه منشا خارجی نیست بلکه کانون های داخلی را می توان با اقدامات مناسب مهار کرد.
کاهش شدید نزولات آسمانی نیز به این دامن زده است. این در حالیست که از سال 88 نیز حدود 200 هزار هکتار از کانون های داخلی ریزگرد در اهواز شناسایی شده اما بجز سطوح محدودی، تا کنون اقدام جدی در راستای تثبیت آن ها انجام نگرفته است. چرا برای چنین امر حیاتی علی رغم مطالعات و پیش بینی های انجام گرفته، همچنان دم از نبود اعتبار می زنیم؟! و در این چالش بی رحمانه، نفس هم وطنانمان را به شماره می اندازیم؟!
فریاد گلوهای خاک گرفته مردم در جنوب کشور که افاقه نکرد اما شاید برآورد خسارت های چندین هزار میلیارد تومانی در سال ناشی از هزینه های متحمل از شرایط نامناسب بهداشتی، تعطیلی مدارس، فرودگاه ها و ادارات، مسئولین امر را به برنامه ریزی و چاره اندیشی در رفع این بحران وادارد!
همچنین در شرایط کنونی لازم است تا در صورت عدم امکان واکنش سریع در مدیریت بحران، حتی المقدور با چشم های منتظر و دل¬های نگران هم نوعانمان همدلی و همراهی کنیم. همانطور که در زمان جنگ تحمیلی اراده جمعی دولت و ملت از اقصاء نقاط کشور، با هر کیش، آیین و زبان و اندیشه ای به پاس صیانت از حق و حقیقت کمک کرد تا غیورانه جنگ را با پیروزی به پایان رساندند این امر هم نیاز به عزم ملی دارد.
امیدوارم که خطابه مقام معظم رهبری را در جایی که فرمودند: مردم خوزستان در جنگ تحمیلی آزمایش درخشانی به یادگار گذاشتند و یا فرمایش حضرت امام رحمه ا... را که فرمودند: مردم خوزستان دین خود را به انقلاب و اسلام ادا کرده اند به خاطر داشته باشیم.
کمی از استحقاق مردم این مرز و بوم سرلوحه همه تصمیمات برنامه ریزی و بودجه ای ما باشد. لااقل در قانون بودجه سال 94 که این رقم مجددا در اعتبارات منظور شده با تاکید مقام معظم رهبری در حل مسئله ریز گردها چند ریال به قلک های خالی مردم شریف خوزستان بیندازید.
*رییس کمیته ایمنی و مدیریت بحران شورای اسلامی شهر تهران
اول**
03/12/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]