واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: معناي مهرهچيني همزمان نظامي تلآويو- واشنگتن
نویسنده : احمد كاظمزاده
روز دوشنبه (27 بهمن) دوره چهار ساله بني گانتس به عنوان رئيس ستاد مشترك ارتش رژيم صهيونيستي به پايان رسيد و گادي آيزنكوت براي چهار سال آينده به اين مقام منصوب شد. يك روز بعد اشتون كارتر پس از كسب رأي اعتماد از سنا فعاليت خود را در پنتاگون به عنوان وزير دفاع جديد امريكا آغاز كرد. حال سؤالي كه مطرح است اينكه آيا اين دو انتصاب دو مقوله جدا از هم هستند كه به صورت تصادفي در يك مقطع زماني روي دادهاند يا اينكه درست برعكس كاملاً در ارتباط با هم بوده است. سؤال ديگري كه در اين زمينه قابل طرح است اينكه آيا اين انتصابها ميتواند نشانهاي از تغيير رويكردهاي نظامي در واشنگتن و تل آويو باشد و اگر چنين باشد در اين صورت ماهيت اين تغييرات به چه سمت و سويي خواهد بود.
در پاسخ به سؤال نخست ميتوان گفت كه برخي شاخصها ايجاب ميكند كه اين دو مقوله جدا از هم بررسي شود. از جمله اينكه اولا اين دو مقام (وزير دفاع امريكا و رئيس ستاد مشترك ارتش اسرائيل )در يك سطح نيستند و دوم اينكه امكان دوام وزير دفاع جديد امريكا بيشتر از رئيس جديد ستاد ارتش اسرائيل است و چه بسا امكان دارد در صورت شكست نتانياهو در انتخابات پارلماني پيش رو متناسب با تشكيل كابينه جديد دچار تغيير شود. اين شاخصها احتمال تصادفي بودن همزماني اين دو انتصاب را تقويت ميكند. اما در مقابل برخي ديگر از شاخصها وجود دارد كه امكان ارتباط بين مهره چينيهاي سياسي جديد در واشنگتن و تل آويو را در سطح كلان و حتي فراتر از تغيير مسئولان نظامي تأييد ميكند. از جمله اينكه به نظر ميرسد يكي از عوامل مؤثر بر تصميم نتانياهو براي برگزاري انتخابات زودهنگام درفلسطين اشغالي، تغييراتي بود كه درانتخابات ميان دورهاي كنگره امريكا درآبان ماه گذشته به نفع جمهوريخواهان صورت گرفت و نتانياهو را به وسوسه انداخت تا در پرتو برگزاري انتخابات زودهنگام به تشكيل كابينهاي يكدستتر از گذشتهتر از گذشته دست يابد. دوم اينكه بركناري چاك هيگل از مقام وزارت دفاع تقريبا با استعفاي بني گانتس از رياست ستاد مشترك ارتش اسرائيل همزمان بود ودر همان مقطع نيز وجود ارتباط معنادار بين اين دو موضوع احساس ميشد.
اما در پاسخ به سؤال دوم و سوم ميتوان گفت امكان تغييردرسياست دفاعي امريكا در پرتو انتصاب جديد وزير دفاع جديد اين كشور محتملتر از رويكردهاي نظامي رژيم صهيونيستي است. زيرا چاك هيگل وزير دفاع قبلي امريكا با توجه به وابستگي حزبي خود بيشتر از مواضع جمهوريخواهان در كنگره در قبال مسائلي چون بحران سوريه حمايت ميكرد (و بر همين اساس بر لزوم تسليح و تجهيز مخالفان سوريه تأكيد ميكرد ) تا اينكه تابع ملاحظات خاص دولت اوباما و كاخ سفيد باشد و برهمين اساس شواهد موجود نشان ميدهد كه چاك هيگل درميان كشمكشهاي سياسي جاري بين كنگره و دولت از مقام خود كنار گذاشته شده است تا اينكه استعفاء داده باشد. برهمين اساس احتمال همسويي بين پنتاگون و كاخ سفيد در پرتو انتصاب جديد در پنتاگون زياد است. اما با توجه به اينكه تغييردر رياست ستاد مشترك ارتش اسرائيل بيش ازاينكه داخلي باشد واكنشي به تحولات پيراموني اعم از منطقهاي يا متاثر از كشمكشهاي جاري بين دولت نتانياهو و دولت اوباما بوده است برهمين اساس هم نميتوان تغييرات اساسي در رويكرد نظامي اين رژيم شاهد بود. به لحاظ شخصي نيزتفاوت زيادي بين رئيس جديد و قبلي ستاد مشترك ارتش اسرائيل مشاهده نميشود و حتي از آيزنكوت به عنوان فردي ياد ميشود كه در جنگهاي لبنان و غزه طرح نابودي وسيع مناطق پرتاب موشكهاي مقاومت را ارائه داده بود و بدين ترتيب مسئول كشتار وسيع غيرنظاميان در اين دو جنگ محسوب ميشود. اگر هم از وي به عنوان فردي ياد ميشود كه با ارسال نامهاي به نتانياهو با هرگونه حمله نظامي به ايران مخالفت كرده بود، به اين علت بوده است كه از واكنش سخت ايران و حزبالله و عواقب پيش بيني نشده آن نگران بود. در حال حاضر هم انتصاب وي به رياست ستاد مشترك به اين علت است كه بيشترين نگراني و بزرگترين چالش رژيم صهيونيستي از جانب حزبالله است بخصوص آنكه جبهه جولان هم در حال گشايش است و آيزنكوت هم در بين مسئولان نظامي صهيونيستي تخصص بيشتري درباره حزبالله دارد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۰:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]