واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
افغانستان زخمی خونین بر پیکر ارتش سرخ
26 سال پیش در 26 بهمن سال 1367 خورشیدی نیروهای ارتش سرخ شوروی که دیگر تاب مقاومت در مقابل مجاهدین مسلمان را از دست داده بودند، خروج تدریجی از افغانستان را آغاز کردند.
به گزارش خبرنگار دفتر منطقهای خبرگزاری فارس، بیست و شش سال پیش در 26 بهمن سال 1367 خورشیدی نیروهای ارتش سرخ شوروی که دیگر تاب مقاومت در مقابل مجاهدین مسلمان را از دست داده بودند، خروج تدریجی خود را از افغانستان آغاز کردند. در بیست و هفتمین گنگره حزب کمونیست شوروی که برگزار شد، گورباچف رسما گفت: «افغانستان زخم خونینی بر پیکر ما است و ما با افغانستان بر سر خروج مرحله ای و زمان بندی شده نیروهای نظامی شوروی به توافق رسیده ایم.» از کودتای کمونیستی سال 1357 تا خروج ارتش سرخ از افغانستان مقامات «حزب دموکراتیک خلق افغانستان» که همگی از عوامل حکومت کمونیستی شوروی بودند، بعد از پیروزی کودتایی 7 اردیبهشت سال 1357 در افغانستان بدنبال تحقق حکومتی از نوع شوروی در این کشور بودند. اما خیلی زود برنامههای اصلاحی و عملکرد افراط گرایانه رژیم کمونیستی افغانستان با مخالفت مردم مسلمان افغانستان مواجه شد و مقاومت سرتاسری از تمام مناطق این کشور بر علیه دولت دست نشانده شوروی آغاز شد. «سید محمد باقر مصباح زاده» در کتاب «تاریخ سیاسی مختصر افغانستان» اعتقاد دینی و مذهبی، سنن اجتماعی و دیکتاتوری رژیم را عمال اصلی مقاومت مردم افغانستان در برابر دولت وقت میداند. وی در این کتاب مینویسد: «رژیم کودتا با توجه به اصل مارکسیستی «دیکتاتوری پرولتاریا» آنچنان وحشیانه به جان مردم افتاد و به دستگیری و کشتار پرداخت که سایه شوم مرگ و وحشت همه جا را فرا گرفت و کسی را جرات نفس کشیدن حتی در خانهاش را نداشت.» زمینه تجاوز حکومت شوروی اندکی پس از کودتا دریافت که رژیم کمونیستی نمیتواند به تنهایی بر سر قدرت بماند و از طرفی روسها نمیتوانستند بپذیرند که حکومت دست نشانده آنها به این زودی در افغانستان با شکست مواجه شود و به همین منظور زمینه تجاوز نظامی خود را به افغانستان فراهم نمودند. آنگونه که از قول پروفسور «جان اریکسن» استاد دانشگاه ادینبرو نقل شده است، آغاز زمینه سازی روسها برای تجاوز به افغانستان پس از قیام 24 اسفند سال 1357 مردم هرات بوده و بعد از این قیام، روسها نقشه تهاجمی به افغانستان را کشیدند. برخی از مولفان تاریخ معاصر افغانستان، مدعی شدهاند که تصمیم تجاوز به افغانستان از طرف تعدادی محدود در هیئت رهبری شوروی بود، ولی «محمد صدیق فرهنگ» در کتاب افغانستان در 5 قرن اخیر این نظریه را رد میکند و مینویسد که چنین تصمیمی نمیتواند به صورت آنی و توسط چند نفر اجرا شده باشد. به همین بهانه دولت کمونیستی افغانستان از حکومت شوروی تقاضای اعزام نیروی نظامی به افغانستان را نمود و روسها هم با توجه به اهداف استراتژیک خود، از این تقاضا استقبال نمود و در بامداد روز جمعه ششم دی 1358 خورشیدی کوچههای و خیابانهای کابل پر شد از نیروها و تانکهای روسی که این تجاوز سرنوشت مردم این کشور را وارد مرحله تازهای از حیات سیاسی خود کرد. سرانجام «تجاوز» «محمد صدیق فرهنگ» مورخ و پژوهشگر افغان انتخاب زمان تجاوز نیروهای شوروی به افغانستان را نیز مهم قلمداد نموده و علتهای مختلفی را برای آن ذکر میکند. وی مینویسد: «مشغول بودن آمریکا به مسئله گروگانگیری اعضای سفارتش در تهران –که در نوامبر 1979 آغاز شد- و مشغولیت جهان غرب به عید میلاد و آغاز سال نو مسیحی در انتخاب این تاریخ بی تاثیر نبود.» مقاومت بی نظیر مردم در برابر شوروی جهاد مردم مسلمان افغانستان در برابر ارتش سرخ شوروی و عوامل دست نشانده آن در افغانستان با نامهای شورش، جهاد، جنگ مقدس، نهضت مقاومت، یاد شده است که بزرگترین علت این مقاومت تحمیل ایدئولوژی بیگانه و به تمسخر گرفتن عقاید و سنتهای مردمی بود که روسها میخواستند آنرا بر مردم تحمیل نمایند. هدف از مقاومت مردم برخی از نویسندگان مسلمان افغانستان انگیزه و هدف از مقاومت مردم را تاسیس حکومت اسلامی در این کشور ذکر کردهاند که برخی دیگر از نویسندگان افغانستان در کتاب «افغانستان در سه دهه اخیر» که این کتاب توسط «دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در امور افغانستان» منتشر شده است این ادعا را خلاف حقیقت و ظلم به تودههای مردم میدانند: «این ادعا خلاف حقیقت و ظلم در حق تودههای مردم است که در آن شرایط خطرناک، در هر 10 و قریه (روستا) و کوی برزن به خاطر رضای خداوند و بدون داشتن هیچ راهنما و پشتوانه سیاسی دست از جان شسته و خود قیام مسلحانه را علیه رژیم آغاز کردند.» هیچ تردیدی وجود ندارد که انگیزه عمده و اصلی مردم انگیزه دینی بوده است اما این انگیزه در ابتدا تنها به خاطر رضای خدا و جهاد بر علیه متجاوزین بوده است و آن مردم در آن زمان هیچ تصویر روشنی از حکومت اسلامی در ذهن نداشتند و حتی میتوان گفت که هیچ تصویری از ساختن حکومت آینده هم در ذهن و ضمیر آنها نبوده است و فقط به نابودی رژیم و بیرون راندن متجاوزین از سرزمین خود فکر میکردند. البته میتوان گفت که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی و حضور فرهیختگان پیرو ایدئولوژی اسلامی و آموزش دیده در ایران و پاکستان تشکیل حکومت اسلامی بر سر زبان عامه مردم افتاد. خروج نیروهای شوروی از افغانستان بر اساس اسناد و منابع مختلف و بنابر گواهی تاریخ، شوروی خیلی زود پی برد که با تجاوز به افغانستان چه اشتباه بزرگ تاریخی را مرتکب شده است و حالا نمیدانستند که چگونه خود را از این باتلاق مرگ بیرون بکشند. بر اثر مقاومت شجاعانه مردم مسلمان این کشور و بر اثر دگرگونیهایی که در سطح ملی و بینالمللی برای شوروی اتفاق افتاد، آنها ناچار شدند که زمینه بیرون بردن سربازان خود را از افغانستان فراهم کنند. گورباچف رهبر وقت شوروی در شهریور سال 1364 به کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوری پیشنهاد و توصیه کرد که راهی را برای بیرون رفتن از بحران مزمن افغانستان پیدا کنند. سر انجام گورباچف در نشست کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی در تاریخ 24 آبان سال 1364 گفت: «تقریبا 6 سال است که ما در افغانستان مشغول جنگ هستیم، اگر خط مش خود را تغییر ندهیم 20 یا 30 سال دیگر نیز باید مشغول جنگ باشیم. آیا با در نظر داشتن اینکه نظامی گری ما نمیتواند وضعیت را تغیر دهد، میخواهیم همیشه بجنگیم؟» و چندی بعد در بیست و هفتیمن گنگره حزب کمونیست شوروی گورباچف رسما گفت: افغانستان زخم خونینی بر پیکر ما است و ما با افغانستان بر سر خروج مرحلهای و زمان بندی شده نیروهای نظامی شوروی به توافق رسیدهایم. انتهای پیام/
93/11/26 - 20:02
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]