تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مردم را به غير از زبان خود، دعوت كنيد، تا پرهيزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846332720




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آموزش رانندگي روي دنده معكوس


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: آموزش رانندگي روي دنده معكوس
18سالگي سرآغازي بر خيلي از اتفاقاتي است كه در زندگي ما آدم‌ها رخ مي‌دهد. در اين سن ديپلم مي‌گيريم و...
نویسنده : عباس چيذري 
18سالگي سرآغازي بر خيلي از اتفاقاتي است كه در زندگي ما آدم‌ها رخ مي‌دهد. در اين سن ديپلم مي‌گيريم و به طور رسمي وارد دنياي جواني مي‌شويم. در همين سن است كه بسياري از ما براي نخستين بار كنكوري مي‌شويم. تازه مي‌توانيم در خيلي از مشاركت‌هاي اجتماعي جدي هم شركت داشته باشيم و حتي حق انتخاب رئيس‌جمهور و نمايندگان مجلس را هم به ما مي‌دهند چون ديگر به سن قانوني رسيده‌ايم. از همه مهم‌تر اينكه وقتي به سن قانوني مي‌رسيم مجازيم تا در يك اتفاق مهم ديگر نيز تلاش كنيم و يكي ديگر از سدهاي زندگي را بشكنيم و آن سدي نيست  جز سد گواهينامه رانندگي.   هرچند اين سد آخر خودش حكايت هفت‌خوان رستم را دارد و در حالي كه آموزشگاه‌هاي رانندگي قرار بود تا اين آموزش مهم را قانونمند و هدفمندتر كنند حالا و با الزامي شدن آموزش رانندگي در آموزشگاه‌ها، گواهينامه گرفتن براي فرمان راندن به خودروي سواري راه پر فراز و نشيبي را در پيش روي افرادي كه به اين آموزشگاه‌ها مراجعه مي‌كنند، قرار مي‌دهد. با اين همه بيشتر آدم‌ها وقتي به سن قانوني مي‌رسند تصميم مي‌گيرند تا چه ماشين دارند و چه ندارند و چه مي‌توانند ماشين بخرند و چه نمي‌توانند هر طور شده گواهينامه رانندگي‌شان را بگيرند.   هدفي به بزرگي گرفتن گواهينامه رانندگي   هر چند گاهي اين تصميم از 18 سالگي آغاز مي‌شود و در 50 سالگي به ثمر مي‌نشيند! اما كمتر كسي است كه در طول عمرش به گرفتن گواهينامه رانندگي پايه 2 فكر نكرده باشد و گاهي وقت‌ها گرفتن اين گواهينامه براي خيلي‌ها به يك هدف تبديل مي‌شود و بعضي اوقات به مدد افسران سختگيري كه براي آزمون عملي به آموزشگاه اعزام مي‌شوند و با چاشني آموزش‌هاي نا‌مناسب و همكاري نكردن برخي آموزشگاه‌ها اين هدف كه با يك برنامه‌ريزي كوتاه مدت قابليت تحقق دارد به يكباره به يك هدف دست نيافتني تبديل مي‌شود و متقاضيان دريافت گواهينامه رانندگي را بارها به آزمون مي‌كشاند و دست خالي و با چهره‌اي كه نارضايتي از آن مي‌بارد روانه خانه مي‌كند. اين ماجرا گاهي تا بدانجا ادامه مي‌يابد كه فرد از گرفتن گواهينامه رانندگي پشيمان مي‌شود.   بعضي افراد هم هستند كه براي رسيدن به مقصودشان دنبال ميانبر و مسيرهاي جايگزين مي‌گردند و از طريق بند «پ» بالاخره موفق به دريافت گواهينامه مي‌شوند. اما گروه ديگري هم وجود دارند كه كلاً بي‌خيال رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي شده و با جسارت تمام بدون دريافت گواهينامه پشت ماشين مي‌نشينند. نمونه‌هايي از اين افراد را كه با ماشين خودشان براي دادن آزمون عملي رانندگي مي‌آيند، مي‌توانيد در آموزشگاه‌ها ببينيد و نتايج چنين آموزش و چنين رويكردي را در آمار و ارقام تصادفات جاده‌اي كه يك فاجعه انساني را رقم مي‌زند، شاهديم.    آموزش‌هايي كه چنگي به دل نمي‌زند   اگر به آمار و ارقام تصادفات مراجعه كنيد با اعداد تكان‌دهنده‌اي مواجه مي‌شويد. به گفته جابر قره‌داغي رئيس مركز تحقيقات سازمان پزشكي قانوني كل كشور در طول 10 سال گذشته، 235 هزار و 50 نفر بر اثر تصادفات رانندگي در كشور جان باختند و دو ميليون و 221 هزار نفر نيز مجروح شدند. اين همه كشته كه به تعبيري با كشته‌هاي هشت سال جنگ تحميلي رقابت مي‌كند، حكايت از نواقص متعددي در اين حوزه دارد. بررسي‌هاي مختلف اما نشان مي‌دهد تا 90 و حتي 95 درصد تصادفات به عامل انساني يا همان راننده مربوط است كه گاهي به قوانين راهنمايي و رانندگي توجه نمي‌كند و گاهي خستگي و خواب‌آلودگي و خلاصه هزار دليل انساني ديگر باعث مي‌شود تا اين تصادفات شكل بگيرد.     بيان آمار و ارقام تلخ مرگ و مير و معلوليت‌هاي ناشي از تصادفات اما ما را به يك حقيقت ديگر مي‌رساند؛ اينكه انگار آموزش رانندگي هم در كشورمان خيلي كارا نيست و آموزشگاه‌هاي رانندگي با وجود آنكه اغلب با هر ترفندي كه شده هنرجوهاي خود را چند جلسه‌اي بيشتر از 10 جلسه تعيين شده به آموزشگاه مي‌كشانند و جلسه‌اي 25 هزار تومان هم از آنها بابت آموزش عملي رانندگي درآمد دارند اما انگار با وجود كش آمدن تعداد جلسات و مدت آموزش و از آن مهم‌تر كيفيت اين آموزش‌ها چنگي به دل نمي‌زند. با اين تفاسير بيراه نيست كه بخواهيم بروز تصادفات رانندگي و عامل تأثيرگذار انساني در رخ دادن اين تصادفات را به آموزش رانندگي و بالطبع آموزشگاه‌هاي رانندگي ارتباط دهيم.    زنبيل گذاشتن براي امتحان رانندگي   براي تهيه يك گزارش ميداني به سراغ يكي از آموزشگاه‌هاي رانندگي مي‌رويم آن هم در شرايط سخت و نفس‌گير امتحان عملي. ساعت نزديك 7 صبح است و كم‌كم پرسنل آموزشگاه بر سر كارشان حاضر مي‌شوند. اما از يكي دو ساعت قبل افرادي كه مي‌خواهند امتحان بدهند پشت در صف كشيده‌اند تا براي آزمون عملي رانندگي در نوبت قرار بگيرند. به غير از افراد زيادي كه در پشت در تجمع كرده‌اند سياهه‌اي در دست يكي از افراد خودنمايي مي‌كند كه آن را به دست مسئول مربوطه مي‌دهد و يادآوري مي‌كند ليست افرادي است كه براي آزمون در نوبت هستند. افسري هم كه براي گرفتن آزمون عملي آمده ليست را مي‌گيرد و از روي آن شروع مي‌كند و چهار تا چهارتا هنرجوها را سوار ماشين مي‌كند تا براي رد كردن اين مرحله سخت، بيازمايد.   در حالي كه روش تهيه اين فهرست اسامي و نوبت‌گيري براي انجام آزمون عملي ذهنم را به خود مشغول كرده، متوجه پدر و دختري مي‌شوم كه مشغول صحبت كردن هستند و پدر تلاش دارد تا به دخترش آرامش و اطمينان خاطر بدهد، هر‌چند چهره‌اش با سخنش همخواني ندارد و نگراني از آن مي‌بارد. وارد جمع دو نفره‌شان مي‌شوم تا بفهمم دختر جوان آزمون اولي است يا... آقاي محمدي با تأكيد بر اينكه از ساعت 6 صبح اينجا هستند، مي‌گويد: اين دفعه سومي است كه دخترم در آزمون عملي رد مي‌شود. از ظاهرش خستگي و نگراني مي‌بارد و كلافه به نظر مي‌رسد. دختر جوان هم در ادامه صحبت‌هاي پدر مي‌گويد: بعضي‌ها از ساعت 5 صبح مي‌آيند و در كاغذي اسم‌نويسي مي‌كنند و بعد آن را روي در مي‌چسبانند و مي‌روند و دوباره ساعت 7 براي امتحان مي‌آيند و نكته قابل تأمل هم اين است كه هيچ كس به اين روند اعتراضي نمي‌كند و همه اين سبك زنبيل گذاشتن براي نوبت امتحان عملي رانندگي را مي‌پذيرند. از آنها مي‌پرسم خب چرا شما معترض نمي‌شويد؟ آنها هم گويا معتقدند پايبندي به يك قانون بهتر از بي‌قانوني است و تبعيت از جمع هم دردسر كمتري دارد. تا اينجاي كار معماي فهرست بلند بالاي نوبت براي آزمون عملي برايم روشن مي‌شود.    رانندگي بدون گواهينامه   هنوز پاي صحبت‌ها و درد دل‌هاي اين پدر و دختر هستم كه صداي تند ترمز و كشيده شدن چرخ ماشين روي آسفالت ما را از حال خود بيرون مي‌آورد. دختر جوان با دست به پسر بيست و پنج، ‌شش ساله‌اي كه در حال پارك كردن ماشينش است اشاره مي‌كند و مي‌گويد: دفعه پيش كه براي امتحان آمده بودم اين آقا هم آمده بود اما او هم مثل من رد شد. چشمانم از شنيدن اين حرف از تعجب گرد مي‌شود؛ ‌نشستن پشت ماشين آن هم بدون گواهينامه؟ دختر جوان و پدرش را به حال خود مي‌گذارم، با عجله به سمت ماشين تازه پارك شده‌اي مي‌روم كه راننده در حال پياده شدن از ماشين است. سلام مي‌كنم و مي‌پرسم شما هم آمده‌ايد آزمون بدهيد؟ سر تكان مي‌دهد و مي‌گويد: بله دفعه چهارمم است و اميدوارم اين بار ديگر افسر گير ندهد.   تعجب‌زده نگاهش مي‌كنم كه ادامه مي‌دهد: فقط من نيستم كه با ماشين خودم براي آزمون مي‌آيم. من از 13- 14 سالگي پشت ماشين مي‌نشينم و همه فوت و فن‌هاي رانندگي را مثل آب خوردن بلدم. اصلاً چشم بسته رانندگي مي‌كنم اما افسر راهنمايي هر بار يك‌گيري مي‌دهد و ردم مي‌كند. در دل خود به چشم بسته رانندگي كردن فكر مي‌كنم و ارتباط اين كار را با آمار تصادفات و كشته‌هاي آن مي‌سنجم؛ يعني حتي يك بار هم نشده كه اين قبيل آدم‌هايي كه بدون گواهينامه در جاده‌ها و خيابان‌ها رانندگي مي‌كنند با پليس مواجه شوند و نداشتن گواهينامه‌شان آشكار شود؟ در همين حين است كه متوجه دختر جوان ديگري مي‌شوم كه كمي آن‌سوتر انگار منتظر است مربي‌اش بيايد و با هم براي تمرين به شهر بروند. چهره‌اش ناراضي و به هم ريخته است و اصلا اشتياق فردي را كه در حال آموزش رانندگي است ندارد. به سراغش مي‌روم تا علت اين بي‌حوصلگي را جويا شوم.  شرط امضاي كاردكس براي آزمون عملي   ساعتش را نگاه مي‌كند و كلافه است. مي‌گويم: منتظريد؟ با دست راست به ساعت مچي‌اش اشاره مي‌كند و مي‌افزايد: نيم ساعت است منتظر هستم تا مربي‌ام بيايد و برويم براي آموزش عملي در شهر. مي‌پرسم به خاطر تأخير مربي‌ات ناراحتي؟ با بي‌حوصلگي مي‌گويد: با وجودي كه من به خوبي راه افتاده‌ام و رانندگي مي‌كنم اما از جلسه ششم و هفتم شروع كرد كه پيشرفتت خوب نيست و بايد بيشتر تحت آموزش باشي و با 10 جلسه راه نمي‌افتي. وقتي هم كه 10 جلسه‌ام تمام شد كاردكسم را براي آنكه بتوانم امتحان شهر را بدهم امضا نكرد و سه جلسه اضافه برايم نوشت. فقط اين هنرجو نيست كه تأكيد مي‌كند مربي‌هاي آموزشگاه رانندگي يا بي‌دليل جلسات بيشتري را به هنرجوها تحميل مي‌كنند يا سعي مي‌كنند تا طول مدت دوره، آموزش عملي را هرطور شده بيشتر كش بدهند. حسين پسر جوان ديگري كه در حال بازي با گوشي تلفن همراهش است تا زمان آزمون عملي‌اش فرا برسد نيز وقتي مي‌بيند دو سه نفري در حال درد دل كردن از وضعيت آموزش رانندگي هستند نزديك مي‌آيد و مي‌گويد: من هم دفعه سومي است كه دارم آزمون شهر را مي‌دهم. وي تأكيد مي‌كند: مربيان به خوبي آموزش نمي‌دهند. به طور مثال مي‌گويند در آزمون افسر فقط دنده يك و دنده دو را امتحان مي‌گيرد و به همين خاطر هم وقتي به شهر مي‌رويم اصلاً دنده سه و چهار را كه براي سرعت‌هاي بيشتر ماشين است آموزش نمي‌دهند اما همين دفعه آخر كه من رد شدم، افسر از من خواست تا دنده سه بروم و من چون تا به حال اين كار را انجام نداده بودم نتوانستم و به همين خاطر هم رد شدم.    لزوم تجديدنظر درباره آموزش و آزمايش رانندگي   ماشين امتحان در فواصل نيم ساعت، ‌چهل دقيقه‌اي مي‌رود و برمي‌گردد تا از متقاضيان ديگري كه در نوبت هستند آزمون بگيرد. اينجا ديگر لازم به پرسش نيست و با يك نگاه به قيافه آدم‌هايي كه از ماشين پياده مي‌شوند مي‌توانيد بفهميد چه كسي قبول و چه كسي رد شده است. اما اغلب افراد با چهره‌اي گرفته و لب‌هايي آويزان از ماشين پياده مي‌شوند. وقتي آزمون حدود ساعت يك و دو بعدازظهر به پايان رسيد و همه افراد مطابق فهرست نوبت از امتحان دادن فارغ شدند، متوجه شدم كه از حدود 40 نفر متقاضي تنها 16 نفر قبول شده‌اند. تازه اين بار افسر خوش‌اخلاقي به پستشان خورده است! براي تحقيق بيشتر درباره اين موضوع با افراد ديگري هم كه گواهينامه دارند يا متقاضي دريافت گواهينامه هستند صحبت مي‌كنم. كمتر كسي از روند آموزش و امتحان به‌خصوص امتحان عملي اظهار رضايت دارد.   آمار 18 تا 20 هزار كشته در حوادث رانندگي بي‌هيچ توجيهي سختگيري و دقت بيشتر در آموزش و ارائه گواهينامه رانندگي را فرياد مي‌زند. با وجود اين ادامه همين روند در حوادث و با عنايت به نقش مؤثر عامل انساني در به‌وجود آمدن اين اتفاقات ناخوشايند گواه اين است كه بد نيست در شيوه آموزش و آزمايش رانندگي تجديد‌نظري بشود. شما چطور فكر مي‌كنيد؟

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۷





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن