تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 2 دی 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1842634388




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقاب سکوت و آرامش بر چهره خانه‌های "ملک‌آباد"


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۹




20-124.jpg

جایی دورتر از خیالهای هر روزه مان، جایی خارج از تصورات رویایی مان، جایی دور، جایی نزدیک، محله‌ای نزدیک به زندان قزلحصار، کمی دورتر از شهر، کمی دورتر از آبادیها، "ملک آباد" با نقابی از سکوت و آرامش نفس می کشد. آرامشش از خوشبختی مردمانش نیست، از خمودگی‌شان است؛ و سکوتش نه از سر رضایت، بلکه از بی نفسی و خستگی‌ است. ملک آباد همانجاست که هر سال، ده‌ها نوزاد، یعنی ده‌ها جان تازه در کوچه‌هایش دمیده می شود، اما هنوز کوچه‌ها بوی مرگ می‌دهند. جانهای تازه در میان دودها و دم‌ها خموده می‌شوند و همرنگ جماعت. در کوچه‌ها کودکان بازی می‌کنند، و با هر خنده شان درد را از کوچه دور می‌کنند، اما در خانه‌ها، در زیر زمین‌ها، درد جولان می‌دهد، میان دودها، میان پایپها، میان بسته‌های تلنبار شده کریستال. یکی از مسئولین بخش ساوجبلاغ استان البرز می‌گوید: بسیاری از زندانیانی که از قزلحصار آزاد می‌شوند چون هزینه برگشت به شهر یا شهرستان محل زندگی خود را ندارند، یا خانواده‌های شان که می‌خواهند مسیرشان برای رفتن به ملاقات هفتگی کوتاه بوده و هزینه بر نباشد، در ملک آباد ساکن می‌شوند؛ در نتیجه راه و چاه‌های بزهکاری و خلاف در این منطقه به سرعت آموخته می شود و بستر مساعدی برای گسترش معضلاتی چون اعتیاد فراهم می‌آورد. اپیزود اول: مجمع الجزایر پاتوق کوچه‌های پهن و خانه‌هایی با شکل و شمایلی غیر اصولی، در کنار همین خانه‌های تو سری خورده، ساختمانهای شیکی هم قد علم کرده‌اند و چهره محله را تغییر داده‌اند. کوچه‌ها می‌توانند بگویند ساکنانشان از چه قشری هستند. معماری و مدل ماشینهای پارک شده در کوچه می‌گوید که شغل غالب ساکنانش خرید و فروش مواد است. انتهای کوچه اما خرابه‌ای بی‌انتهاست که ظاهرا پر از زباله و سگ‌های ولگرد است، اما کمی پیشتر که می‌روی، دیوارهایی که برای تعیین حریم یک زمین خریداری شده توسط ملاکان کشیده شده‌اند، نشانه‌هایی دارند از حضور شبانه بی‌خانمانها، آتشهای کم‌جانی که تنها دودی سیاه دارند تا جمعیتی که به گردشان جمع شده‌اد خیالشان آسوده باشد که سرما جانشان‌ را نخواهد گرفت. همزیستی سگهای ولگرد و آدمهای محله که به حضور سگها عادت دارند هم نکته جالبی است. در انتهای کوچه هایی که به تازگی آسفالت شده‌اند، کنار یکی از پاتوقها کودکی با سگها سرگرم است، به اهالی پاتوق که نزدیک می‌شویم، به جمع مان اضافه می‌شود. پدر و مادرش از اهالی پاتوق‌اند و بی‌حوصله‌تر از آن که به سوالهای‌مان جواب دهند. زن با لوله آلمینیومی که در دست دارد سرگرم است، مرد هم با سری خمیده یک ریز چیزی می‌گوید و با مردان دیگر صحبت می‌کند. کودک اما کودکی‌اش را می‌کند. می‌دود، می‌خندد، با انرژی و کودکانه به کنارمان می‌آید و کودکانه از حضور غریبه‌ها خجالت می‌کشد، اما نگاهش می‌گوید از دیدن آدمهایی که شبیه بقیه نیستند خوشحال است. او خوب می‌داند اصول زندگی بی خانمان‌ها را، او خوب می‌داند که چقدر باید چابک باشد و نزدیک شدن غریبه‌ها را به پدر اطلاع دهد، می داند که انتخابی پیش رویش نیست. می‌داند کمی که قد بکشد، یا فروشنده خواهد شد یا خریدار. او در پاتوق متولد شده و قد کشیده. در پاتوقی در انتهای کوچه مواد فروشهای ملک آباد. روزهای کودکی فرزند انسان در این خرابه‌ها، طعمه سگِ ولگردِ اعتیاد می‌شود. اپیزود دوم: قلندوش حیاط خانه بوی فاضلاب می‌دهد، حیاط نوری ندارد، وقتی وارد می‌شویم، مردی آرام و بی‌صدا لامپی می‌آورد و به سرپیچی که متصل است به سیمهایی که ناشیانه از تیر برق کوچه به حیاط کشیده شده‌اند، وصل می کند تا بتوانیم پیش پایمان را ببینیم. هنوز مجوزمان برای ورود به خانه صادر نشده. پدر از پله‌های زیر زمین بالا می آید. و دو پسر 7 و 10 ساله هم به دنبالش می‌دوند. پسر کوچکتر بیش فعال است و تست اعتیادش مثبت. ایوان خانه منتهی می‌شود به واحد آپارتمان بالایی که شیشه هایش پرده‌ای ندارند، زنی پشت شیشه‌های زنگار گرفته نشسته و در آینه کوچکی که در دست دارد، جوشهای خیالی صورتش را می‌کند. ساکنان طبقه بالا همه‌گی مصرف کننده شیشه هستند. زیر زمین خانه اتاقی دارد دود زده، بوی تعفن مشام تازه واردان را می‌گزد. دیوارها و وضعیت خانه می‌گوید کدبانویی در خانه نیست. مادر به شیشه اعتیاد دارد و مت آمفتامین موجود در خون بچه ها هم از پایپی که مادر چاق می‌کند بیرون آمده. خشونت و بی‌توجهی نتیجه‌ایست که از داخل پایپ بلورین تمام مادرهای معتاد به شیشه بیرون می‌آید و به جان کودکانی می نشیند که هرگز نمی‌توانند مهر مادر را تجربه کنند. پدر مدعی است که سالهاست مواد مخدر و محرک مصرف نمی کند. پسرک دور پدر می‌چرخد، از سر و کول پدر بالا می رود، می خواهد به تازه واردها بگوید که پدر دارد، پدری که به او توجه می کند، پدری که او را دوست دارد، می‌خواهد ثابت کند که برای پدرش مهم است. می‌خواهد به میهمانان حیاط خانه بگوید پدرش او را می‌بیند، برای اثبات این ادعا مدام روی نرده پشت سر پدر می رود، چانه پدر را به سمت خودش می‌چرخاند و حرفی می‌زند و چیزی می‌گوید و می‌خواهد با پدر همکلام شود. پاهایش را دو طرف شانه پدر می‌اندازد، می‌خواهد رابطه پدر و پسری شان را به رخ بکشد. اما پدر مدام او را پس می‌زند، یکی از مهمانان می‌گوید : " خب یک دوری در حیاط بزنید شاید بچه دلش قلندوش می‌خواهد" و پسرک از روی شانه‌های پدر که دور حیاط می چرخد، سر به آسمان می ساید و عرش را زیر پا می گذارد از شادی، قلندوش پدر برایش بلندتر از هفت آسمان است. هر چند که او نتوانسته خانه را جایی امن کند برای رشد کودک مهربانی که دل از همه مربی‌هایش در جمعیت امام علی(ع) برده، هر چند که هدیه خانواده برای کودک هفت ساله‌ای که با ذره‌ای توجه می‌تواند دنیا را از آن خود کند و نگاه‌ها را به لبخندی بخرد، اعتیادی بوده که در خونش جولان می‌دهد. اما او هنوز پدر را اولین مرد زندگی‌اش می‌داند. پدری که مدعی است سالهاست مواد مخدر و محرک مصرف نمی‌کند، اما در خانه‌اش زنی زندگی می کند که به شدت به مصرف شیشه معتاد است. اپیزود سوم: توهم روی پله تنها درمانگاه ملک آباد نشسته، نگاهش آنقدر حرف دارد که از شنیدن سکوتش کر می‌شوی. پایش باند پیچی شده. خونریزی‌اش بند نمی‌آید. درمانگاه گفته باید در بیمارستان معالجه شود. خواهر و مادرش کنارش ایستاده‌اند و مردی که کلاه بافتنی‌اش را تا بالای ابروهایش پایین کشیده هم غضبناک کنارش نشسته. مادر می‌گوید در خانه با هم دعوا کردند، پسر عصبانی شده و با لگد به در شیشه‌ای زده، شیشه انگشتهای پایش را عمیقا بریده. مردی که کلاه را تا بالای ابروهایش کشیده، بیست ساله است. از دوازده سالگی به شیشه اعتیاد پیدا کرده. می‌گوید در محل کار، همکارانش گفته‌اند اگر شیشه مصرف کنی بیشتر می‌توانی کار کنی و در نتیجه درآمدت هم چند برابر می‌شود. او هم در دنیای کودکی‌هایش به خیال اینکه می‌تواند با پول بیشتر شرایط بهتری برای خانواده‌اش فراهم کند، استقبال کرده از دانه‌های کریستالی که قرار بوده توانمندش کند، اما حالا آنقدر مغزش را تحت تاثیر قرار داده که به زنهای خانه تهمت ناروا می‌زند و مُصّر است که برادرش شیشه مصرف می‌کند. توهم خیانت و اعتیاد در میان خرابه‌های مغزش می‌لولد و هر روز زخمی نو به جان خانواده می‌زند. 12 ساله که بوده تنها نان آور خانه شان بوده. مرد خانه تنها امیدش را به ذرات بلورین شیشه بسته بود تا خانواده‌اش را حفظ کند و حالا نمی‌داند با خواهری که معتقد است آلوده به فحشا شده و مادری که شیشه مصرف می‌کند و برادری که معتاد شده چه کند. به خیالش آنها تمام زحماتش را هدر داده‌اند. حتی لحظه‌ای نمی‌شنود و نمی‌پذیرد که این تصورات و تصویرهای ذهنی از خانواده‌اش همه نتیجه هشت سال لانه کردن اعتیاد در سلولهای مغزی است که حالا پر از توهم خیانت شده. اپیزود چهارم: چرخه زندگی به گزارش ایسنا و به نقل از روابط عمومی جمعیت امداد دانشجویی مردمی امام علی(ع)، این چرخه هر روز در ملک آباد و هزاران جای دیگر تکرار می‌شود. میان خرابه‌هایی که پاتوق به پاتوق زوزه ولگردی‌های اعتیاد می‌پیچد و هر روز طعمه‌ای جدید به قربانگاه می‌کشاند. در میان کوچه‌هایی که حیاطشان نور ندارد و بچه‌ها حسرت قلندوش پدر را تا ابد به دل دارند و در میان خانه‌هایی که نان آورانشان هر روز بیشتر از قبل به مسلخ اعتیاد خوانده می‌شوند و خانواده را هم با خود به عمق باتلاق می‌کشانند. این چرخه هر روز کنار گوشمان تکرار می‌شود و بی‌صدا تکثیر می‌شود؛ اما گوش که تیز کنی می‌بینی در میان تمام هیاهوهای زندگی فریادی بلند است، فریاد قربانیان این چرخه که بی‌گناه و بی‌دعوت به مسلخ می‌روند. کودکان، معصوم ترین و آسیب پذیرترین حاضران این چرخه، هر روز نگاهشان خسته‌تر می‌شود، هر روز کودکیشان بیشتر دود می‌شود، و هر روز بیشتر فراموش می‌کنند که می‌شود فریاد رسی باشد و دستشان را بگیرد و گزینه دیگری روی میز سرنوشتشان بگذارد. به گزارش ایسنا و به نقل از روابط عمومی جمعیت خیریه امام علی (ع)، نخستین "سمینار اعتیاد کودکان و نوجوانان در محلات معضل‌خیز "که 26 و 27 بهمن ماه توسط جمعیت امداد دانشجویی مردمی امام علی(ع) در دانشگاه تهران برگزار می‌شود، در پی این است که نگاه‌ها را ببرد به خانه‌های بی‌نور و خرابه‌هایی که محافظانش سگان ولگردی هستند که خود نیز اعتیاد به جان ماهیتشان افتاده. این سمینار می‌خواهد چراغی به زوایای تاریک زندگی کودکانی بیاندازد که بی‌انتخاب و بی گناه در باتلاق اعتیاد دست و پا می‌زنند. می‌شود صبحی شد در شام تاریک خرابه‌های ملک آبادهای این دیار. انتهای پیام








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 75]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن