تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زمستان بهار مومن است از شبهاى طولانى‏اش براى شب زنده‏دارى واز روزهاى كوتاهش براى روز...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821118619




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گشایش دوباره «پنجره چوبی» به روی مخاطبان


واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
گشایش دوباره «پنجره چوبی» به روی مخاطبان

پنجره چوبی


شناسهٔ خبر: 2494460 جمعه ۲۴ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۲
فرهنگ > کتاب

رمان «پنجره چوبی» نوشته فهیمه پرورش از سوی نشر کتابستان معرفت برای دومین نوبت در سال جاری چاپ شد. به گزارش خبرنگار مره، انتشارات کتابستان معرفت در راستای طرح خود برای انتشار آثار کمتر دیده شده ادبیات انقلاب اسلامی رمان «پنجره چوبی» نوشته فهیمه پرورش را برای دومین نوبت در سال جاری روانه بازار کتاب کرد.این رمان پیش از این توسط نشر آرام دل در سال ۱۳۸۹ منتشر شده و در سال جاری این ناشر آن را در دو نوبت تجدید چاپ کرده است. داستان پنجره چوبی با محوریت حوادثی که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد، نوشته شده و در ادامه با پیوند به سال‌های دفاع مقدس تا سال ۱۳۶۵ ادامه پیدا می‌کند.بستر روایی این رمان یک داستان عاشقانه است که در آن پسری به یک جوان مبارز انقلابی دل می‌بازد و این مساله وی را به بطن مبارزات منجر به پیروزی انقلاب اسلامی و در ادامه دفاع مقدس می‌کشاند.
پنجره چوبی
‌گلی، قهرمان این داستان یک دختر ساده تهرانی است که به صورت اتفاقی با مهدی خواهرزاده همسایه‌شان که از فعالان سیاسی در دانشگاه است، آشنا شده و به او دل می‌بازد. همین مساله او را کم کم به زندگی مهدی و فعالیت‌های مبارزاتی وی وارد می‌کند و در نهایت هم به ازدواج این دو می‌انجام اما زندگی مهدی برای وی چیزی جز حوادث و رویدادهای متعدد به همراه ندارد.در بخشی از فصل ابتدایی این رمان می‌خوانیم: نگاهش را دزدید. سرش را به زیر انداخت و انگار که هیچ چیز توجهش را جلب نکرده باشد. بی‌تفاوت به خواندن کتابش مشغول شد. برق نگاهش مرا گرفته بود. در درونم چیزی موج می‌زد؛ مثل گرسنگی. نه، مثل اضطراب؛ همچنان بی‌حرکت ایستاه بودم. حیران از این یک لحظه نگاه و سرگردان از این تاثیر. روی نیمکت ایستگاه اتوبوس جایی باز شد. به امید اینکه بر خود مسلط شوم، نشستم و مخفیانه او را زیر نظر گرفتم. به جز چشمانش چیز دیگری از او در ذهنم نقش نبسته بود. تا به حال او را در محله‌مان ندیده بودم. شاید اتفاقی و گذرا از این مسیر می‌گذشت... با احتیاط سرتاپایش را برانداز کردم؛ کفش‌های کتابی سفید، شلوار مردانه سورمه‌ای و پیراهن طوسی یقه سه دکمه مکلون از همان‌هایی که تازگی مد شده بود و به مانتی‌گل معروف بود. صورتی گندم‌گون داشت، با ریش های کم پشت قهوه‌ای و اندامی لاغز و کشیده. اینها در مجموع چهره‌ای معمولی به او می‌داد که نمی‌توانست توجه دختری مثل مرا به خود جلب کند... د.انتشارات کتابستان معرفت این کتاب را در ۳۵۹ صفحه و با قیمت ۱۴۵۰۰ تومان منتشر کرده است.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن