واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
راه درمان وسواس در عبادت اعتقاد به خداوند از زمانی در انسان شکل گرفت که دریافت نسبت به دیگر موجودات از فهم و درک بیشتری برخوردار است.
این درک و فهم او را به این امر رهنمون کرد که این دنیا و لوازم آن تصادفی آفریده نشده و همه چیز دارای نظم است. نظم و قانون موجود در طبیعت همراه این درک که او به سوی مقصدی خاص رهنمون است، اندیشه وجود آفریدگاری برای این عالم را در فکر و ذهن او رقم زد و این اندیشه را بعثت انبیاء تثبیت کرد. انبیاء راه حقیقی را به انسان نشان دادند و بر احساس او مبنی بر وجود خداوند و عبادت او صحه گذاشتند. از این رو آنها برای مردم آشکار کردند خداوند به مردم نزدیک است، مردم باید او را عبادت و او اجابت کننده و راهنمای آنهاست. «و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزدیکم و دعای دعاکننده را هنگامی که مرا بخواند اجابت میکنم. پس [آنان] باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند.»(186 / 2) از طرفی انبیاء به مردم گوشزد کردند که لب و اساس دین، عبادت و پرستش خداوند است؛ زیرا از این طریق است که آدمی می تواند به خداوند نزدیک شود و این در حالی است که انبیاء معتقد بودند عبادت خداوند باید از روی آگاهی صورت گیرد؛ زیرا در نزد خداوند آگاهانه عبادت کردن در مقام همان اندیشه کردنی است که در قرآن بسیار از آن سخن رفته است. از این رو می توان عبادت را به دو روش آگاهانه و ناآگاهانه تقسیم کرد. این کار از آن روی انجام می گیرد که عادات ناپسندی همچون وسواس در عبادت که بعضا در پرستش خداوند دیده می شود به کناری نهاده شود و خداوند فقط به دلیل آن که شایسته عبادت است، پرستیده شود. از این رو به منظور یافتن راهی برای از بین بردن وسواس در عبادت به بسط و توضیح این دو روش اقدام می شود. عبادت آگاهانه در روش آگاهانه پرستش و عبادت خداوند بر مبنای اندیشیدن است؛ چراکه در نظر خداوند اندیشیدن از عبادت بدون تفکر والاتر است. از این روست که در احادیث آمده است: «یک لحظه تفکر از صد سال عبادت برتر است.» در قرآن آیات زیادی به اندیشیدن اختصاص یافته و همواره خداوند جایگاه کسانی را که تفکر می کنند نسبت به کسانی که اهل اندیشیدن نیستند، بالاتر می داند. پس اندیشیدن درباره این که انسان به چه منظوری آفریده شده و در این دنیا چه می کند، از اهمیتی اساسی برخوردار است: «آیا در خودشان به تفکر نپرداختهاند خداوند آسمان ها و زمین و آنچه را که میان آن دو است جز به حق و تا هنگامی معین نیافریده است و [با این همه] بسیاری از مردم لقای پروردگارشان را سخت منکرند.»(8 / 30) حتی کوچک ترین اتفاق ساده در طبیعت باعث می شود این افراد درباره حقیقت و چرایی آن با خود اندیشه کنند: «به وسیله آن کشت و زیتون و درختان خرما و انگور و از هرگونه محصولات [دیگر] برای شما میرویاند قطعا در اینها برای مردمی که اندیشه میکنند نشانهای است.» (11 / 16) چنین عبادتی عبادت سوداگران و معامله کنندگان نیست، زیرا در این روش فرد تقاضایی از خداوند ندارد و قصد و هدف وی از عبادت صرفا از آن جهت است که او خداوند را شایسته پرستش می داند. عبادت این فرد مصداق آن حدیث حضرت علی(ع) است که فرمودند: «من خداوند را نه از روی ترس از جهنم و نه به طمع بهشت می پرستم؛ بلکه عبادت من از آن روست که خداوند شایسته عبادت است.» مناجات خمس عشره در مفاتیح الجنان که به شش بخش: مناجات توبه کنندگان، مناجات شکوه داران، مناجات ترسندگان، مناجات امیدواران، مناجات مشتاقان و مناجات شاکرین تقسیم شده است، به آن جناب منسوب است. محتوای هرکدام از این مناجات یا دعاها که یکی از ارکان عبادت محسوب می شود، بیانگر نوع نگرش فرد سراینده آنهاست. عبادت ناآگاهانه پرستش در عبادت ناآگاهانه از روی بی توجهی انجام می شود، زیرا فرد نسبت به وظایف دینی خود رغبت چندانی ندارد و عبادت وی در اثر عادت صورت می گیرد که این عامل خود بی توجهی نسبت به عبادت را در پی دارد. پس وسواس در عبادت در این مقوله جای می گیرد. البته باید توجه داشت که وسواس خود یک بیماری است که اگر کسی به آن مبتلا شود، باید در پی درمان برآید، اما وسواس در عبادت از آن روی به وجود می آید که فرد از روی شوق، خداوند را عبادت نمی کند و عبادت او یا از ترس نکیر و منکر است یا ترس از آتش جهنم. به عنوان مثال دیده می شود کسی درباره چگونگی وضو گرفتن دچار شک و تردید می شود و او به یاد نمی آورد که در ابتدا به روی کدام یک از دستان خود و به چه صورتی آب ریخته است. وسواس او ممکن است به تعداد سجده ها یا حتی سلام های نماز نیز سرایت کند و این عمل باعث می شود او بارها آنها را تکرار کند. عبادت از روی عادت که به بی توجهی به اعمال دینی ختم می شود، باعث به وجود آمدن چنین وسواس هایی است. همان طور که پیشتر گفته شد در عبادت چنین فردی شوقی دیده نمی شود و او به عنوان مثال نماز خود را به آخر وقت موکول می کند و همیشه از اطرافیان خود می پرسد که آیا نمازشان را خوانده اند و اگر پاسخشان مثبت باشد، به حال آنها غبطه می خورد. وسواس در عبادت در نتیجه نادانی نسبت به دین و اعمال دینی به وجود می آید و بسادگی از بین نمی رود. به منظور از بین بردن وسواس در عبادت باید ابتدا افکار فرد اصلاح شود و اصلاح افکار نیازمند فرهنگ سازی است. برای درمان چنین افرادی باید تصویری جامع از آفریدگار و هدف زندگی ترسیم کرد تا بلکه به این وسیله شوق عبادت در آنها افزایش یابد. باید به چنین افرادی متذکر شد که دنیا تصادفی آفریده نشده و برای این منظور می توان آنها را به خواندن قرآن و تعمق در معنای آیات تشویق کرد. چنین راهکارهایی پیش از این نیز کاربرد داشته و هنوز هم سودمند است. داستان بایزید بسطامی در کتاب «تذکره الاولیا» که درباره نماز خواندن وی است، بیانگر شوق و عبادت آگاهانه اوست. شبی او قصد داشت نماز عشاء بخواند ولی هر بار که نماز تمام می شد، با خود می گفت این نماز نمازی شایسته نیست و باید نمازی بهتر از این خواند. این کار وی آنقدر ادامه یافت تا صبح شد و او با خداوند خود چنین راز و نیاز کرد که نماز وی در خور خداوند نبوده و خداوند وی را از بی نمازان بداند. انسان از نشانه های موجود در طبیعت همچون نظم دریافت دنیا هدفمند است و آفریدگاری دارد. بعثت پیامبران این تفکر را بسط داد و به انسان گوشزد کرد تا درباره چگونگی و چیستی طبیعت تفکر کند. این اندیشیدن او را به سوی پرستش آگاهانه سوق داد تا بلکه به این وسیله از عادات ناپسندی همچون وسواس در عبادت به دور باشد و تا آنجا که می تواند به خداوند نزدیک شود. هما شهرام بخت / جام جم
 
پنج شنبه 23 بهمن 1393 ساعت 02:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]