واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: سه شرط برای پذیرش تعلیق سید ضیاءالدین احتشام درست از روزی که در مرداد سال گذشته، مهرو موم سانتریفیوژی برداشته شد تا تعلیق "داوطلبانه" پس از 5/1 سال به پایان برسد، پرونده هسته ای ایران، مسیر جدیدی را تجربه کرد.پیش از آن، بنای تهران، صرفا اعتماد سازی بود و در این مسیر، البته به حدی دست و دلبازی می کرد که حتی خود غربی ها هم انگشت به دهان می ماندند ؛ وقتی وزرای سه کشور اروپایی، پس از امضای پیمان سعدآباد راهی مهرآباد شدند تا به کشورهایشان بازگردند، هرگز نمی توانستند شادی آمیخته با شگفتی شان را در چهره هایشان پنهان کنند.آنها بی آنکه چانه ای بزنند و امتیازی بدهند، از دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، هم امضای تعلیق را گرفتند و هم موافقت اجرایی شدن پروتکل الحاقی که به بازرسان آژآنس این امکان را می داد به طور سرزده از تاسیسات هسته ای ایران بازدید کنند.در آن زمان، مسوولان پرونده هسته ای اعلام کردند تعلیق صورت گرفته "داوطلبانه" است و حتی می توانند از فردای روز تعلیق، غنی سازی را بدون هیچ مشکلی از سر گیرند. اروپایی ها هم تصریح کردند که حقوق هسته ای ایران را به رسمیت می شناسند و وعده دادند به فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران کمک خواهند کرد.با این حال، بعدها، "اروپایی های بد عهد"، آنچه را متعهد شده بودند، به دست فراموشی سپردند و به جای آنکه قدردان حسن نیت ایران در تعلیق غنی سازی باشند، روز به روز بر دامنه فشارها افزودند تا جایی که خواستار "توقف کامل" فعالیت های هسته ای ایران شدند.در چنین شرایطی، واکنش ایران، یک امر طبیعی بود. ایرانی ها به این امید "حق" خود را "تعلیق" کرده بودند که سوءتفاهم ها رفع شود ولی گویا امر بر اروپایی ها مشتبه شده بود و آنها، این اقدام ایران را، نه رویکردی از روی "حسن نیت" بلکه گامی بر مبنای "انفعال" تفسیر کردند.... و چنین شد که ایران، در نهایت دریافت که منافع ملی اش، در ادامه وضعیت تعلیق رقم نمی خورد و این ،البته دریافتی منطبق بر واقعیت بود.از مرداد سال گذشته که تعلیق شکسته شد و دانشمندان ایرانی پروژه غنی سازی را از سر گرفتند، دستاوردهای علمی، قابل توجه و بسیار مهمی نصیب کشورمان شده است؛ تولید کیک زرد، غنی سازی در حد 5/3 درصد، راه اندازی 2 آبشار غنی سازی و ...علاوه بر این دستاوردهای علمی و فنی، از منظر سیاسی نیز، دو تحول "مهم" و "مفید" روی داده است: اول آنکه کشورهای غربی و حتی خود آمریکا که پس از نرمش های تهران، ایرانیان را شایسته داشتن فناوری هسته ای نمی دانستند، ناگزیر شدند این حق را بارها و بارها به رسمیت بشناسند و دوم اینکه از خواسته خود مبنی بر" توقف دایم" غنی سازی، به جایگاه پیشین، یعنی "تعلیق موقت" عقب نشستند.البته ، بدیهی است که غربی ها در واقع امر، هرگز تمایلی به این ندارند که ایران نیز به جرگه کشورهای معدود دارنده فناوری کامل هسته ای بپیوندد اما پس از "مقاومت هوشمندانه" ایران در پرونده هسته ای، به کرات در رسانه های آنان و برخی اظهار نظرات مقاماتشان تصریح شده است که گریزی از پذیرش ایران به عنوان یک قدرت هسته ای نیست و باید از هم اکنون هم نشینی با "ایران جدید" را تمرین کرد.مروری بر تعامل غرب با ایران در پرونده هسته ای در ماه های پیش از شکستن تعلیق و ماه های اخیر، نشان می دهد ادبیات غربی ها هر چند همچنان آمیخته به تهدید است ولی در حوزه مطالباتشان از ایران، به شدت تفاوت کرده است.آنها که تا پیش از این به چیزی جز وداع دایمی ایرانیان با فناوری هسته ای رضایت نمی دادند، حتی اعلام کرده اند که در صورت یک تعلیق کوتاه مدت نیز حاضرند با تهران کنار بیایند.با این حال، ایران، اعلام کرده است که تعلیق، هیچ مبنای حقوقی و فنی ندارد.اینک، تعلیق غنی سازی، برای کشورهای غربی، به ویژه اروپا که محور مذاکرات هسته ای با ایران است، بیش از آنکه دارای ابعاد فنی و کار بردی باشد، واجد خصایص حیثیتی شده است.مذاکره کنندگان اروپایی، که زمانی خروار خروار امتیاز از ایران می بردند ، اینک دستان خود را خالی می بینند، آنها، نه تنها امتیاز جدیدی کسب نکرده اند ، بلکه آنچه در طول سالهای گذشته نیز اندوخته بودند را باخته اند.این وضعیت، برای اروپا که در صدد دست وپا کردن موقعیت جدیدی برای خود در نظام نوین جهانی است، بسیار دردآور است.اروپایی ها نیک می دانند اگر نتوانند محوریت و ابتکار عمل را در پرونده هسته ای ایران در دستان خود داشته باشند، در دنیا به عنوان مرجعی که دارای "توان حل مساله" است، شناخته نخواهند شد و باز هم همه نگاه ها به سمت آمریکا معطوف خواهد بود.از این رو، حتی اگر ایران، یک هفته نیز تعلیق کند، دولتمردان اروپایی، بهانه مناسبی برای بازسازی وجهه سیاسی خود خواهند داشت.به همین دلیل است که آنها، اعلام کرده اند اگر ایران تعلیق را ولو به طور موقت بپذیرد، پرونده را از دستور کار شورای امنیت خارج خواهند کرد و گرنه تحریم ها گریبان ایران را خواهد گرفت.در واقع، اگر اروپایی ها رای به تحریم ایران در شورای امنیت دهند، رای آنها، در اصل، به خاطر فعالیت های هسته ای ایران نخواهد بود بلکه به این دلیل خواهد بود که ایران، با عدم پذیرش تعلیق موقت، اروپا را بی حیثیت کرده و باعث شده است مردم و سیاستمداران جهان به این باور برسند که" اروپا آنقدر سست بنیاد و کم توان است که نتوانست با آن همه ادعای خود، یک کشور در حال توسعه را به پذیرش تعلیق وادار کند."مقامات ایرانی نیز بر این واقعیت وقوف کامل دارند و خواستار آن نیستند که اروپایی ها دچار این سرشکستگی شوند. لذا این زمینه در میان برخی مقامات کشورمان وجود دارد که در این باره به اروپا کمک شود ولی بدعهدی های مستمر اروپاییان در جریان پرونده هسته ای، مسوولان کشورمان را با تردیدهای جدی در این باره مواجه کرده است به گونه ای که با تقویت احتمال عهدشکنی های مجدد اروپا، تعلیق غنی سازی، حتی به مدت یک ساعت هم مردود دانسته می شود.با این اوصاف اگر:اولا - محدوده زمانی تعلیق غنی سازی کامل مشخص باشد و اروپایی ها نیز رسما و علنا و صراحتا اعلام کنند که پس از پایان زمان توافق شده، هیچ اعتراضی به از سرگیری غنی سازی نخواهند کرد،ثانیا - زمان تعلیق، بسیار کوتاه و در حد چند روز یا هفته باشد،ثالثا - پرونده ایران را به طور رسمی در شورای امنیت مختومه کنند، آنگاه اروپاییان می توانند به تعلیق محدود به زمان کاملا مشخص غنی سازی، امیدوار باشند.تفاوت عمده این تعلیق احتمالی با تعلیقی که در گذشته انجام گرفت آن است که در شرایط حاضر، روز دقیق آغاز مجدد غنی سازی مورد توافق قرار می گیرد.پس از پایان دوره تعلیق، ایران فعالیت های خود را از سر می گیرد و در آن زمان، دو حالت متصور است: یا آنکه اروپا با قدر داشتن فرصتی که ایران در اختیارش گذارده، مذاکرات را به حالت طبیعی خود بازمی گرداند که این گزینه به نفع طرفین است و یا اینکه همانند گذشته، به رفتارهای نامناسب می پردازد که در آن صورت، هر چند ایران به مدت کوتاهی دچار تعلیق در غنی سازی شده ولی حسن نیت خود را اثبات کرده و موضع بهتری برای تبیین مساله هسته ای خود در داخل و خارج خواهد داشت.اگر اروپاییان، زمینه را به طور جدی برای این تعلیق فراهم آورند و به الزامات آن پایبند باشند، می توانند از این آخرین فرصت برای باقی ماندن در صحنه بازی استفاده کنند والا ادامه روند نامعقول کنونی، قطعا هیچ انگیزه ای در میان ایرانی ها برای آزمودن دوباره آزموده، وجود نخواهد داشت و سانتریفیوژهای ایرانی همچنان خواهند چرخید... .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 519]