محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830974892
دلم برای زنانگیهایم تنگ شده است
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
نقشهای متفاوت زنان و مردان را بپذیریم دلم برای زنانگیهایم تنگ شده است
جام جم سرا: موضوع و بهانه این گزارش متنی است که در فضای مجازی دست به دست میشود و آه از نهاد همه زنان برمیآورد. متنی که از شرایط عصر جدید شکوه میکند و هر چند شاید کمی اغراقآمیز باشد، اما همه ناخواسته به آن تن دادهایم. بخوانید:
سالهاست زن بودن را فراموش کردهام! در عوض راننده خوبی شدهام! حسابدار خبره، مامور خرید زرنگ، مدیر توانمند، باربر قوی، استراتژیست باهوشی شدهام! اما دیگر خودم نیستم! معلم خوبی شدهام، اما نه برای خانواده و فرزندانم... مدت زیادی است که در خودم گم شدهام! چه کسی مرا به عرصههای مردانه کشاند، در حالی که شانههایم، بازوانم و زانوهایم هنوز زنانهاند؟ من برای مرد شدن ساخته نشدهام، اما افسوس که ناآگاهانه مدتهاست به مرد بودنم افتخار میکنم! فراموش کردهام زن بودن اوج افتخار است، صبرم، عواطفم، هنرم ارزشمندتر از چیزهایی است که به دست آوردهام! دلم برای نوههایم میسوزد، چه کسی میخواهد به دخترانم مادر بودن را بیاموزد؟ خانهها بیمادر شدهاند! مردان دیگر نگران هزینههای زندگی نیستند! نگران خرید، دیر رسیدن بچه ها، آینده خانواده و... نیستند! به لطف مرد شدن ما، آنها فرصت زیادی برای فراغت پیدا کردهاند! بهشت زیر پایمان است، ولی اکنون در جهنم دوگانگی میسوزیم! دلم خیلی برای زن بودنم تنگ شده است... *** شبکههای اجتماعی این روزها انتشاردهنده حرفهایی است که تا چند سال قبل ممکن بود در دلمان بگوییم، اما حالا مینویسیم و با دیگران به اشتراک میگذاریم، گاهی برخی حرفها آنقدر تکرار میشود و همه برای هم فوروارد میکنند که گویی دغدغه افراد زیادی است. امروز در چهار گروه وایبریام این پیام را دریافت کردم، شاید حرف دل خیلی از شما هم باشد. حرفی که باید دلیل ایجاد آن و روش برطرف کردن آن را بدانیم. اجداد غارنشین ما سالها قبل، منظورم ده یا صد سال قبل نیست. میخواهم از روزهایی بگویم که غارنشین بودیم و داشتیم روش زندگی را با آزمون و خطا میآموختیم. اینکه وجود زن را به مادر بودن گره بزنیم، نادیده گرفتن توانمندیهای دیگر اوست، اما نمیتوانیم منکر این نقش مهم در زندگی بانوان شویم پدران و مادران ما به یک تقسیم وظایف کلی رسیدند که تا همین چند سال قبل، با کمی تغییر، هنوز پابرجا بود. در دوران غارنشینی، بتدریج، تامین قسمتی از نیازهای جامعه، مثل روشن نگهداشتن آتش، دوختن لباس با استفاده از پوست جانوران و قطعات چوب و استخوان حیوانات به زنان واگذار شد. با این تقسیم کار، زنان مدت زمان بیشتری در محل زندگی ساکن بودند. این شیوه زندگی برای زنان سبب شد آنها به نگهداری دامها بپردازند. به این ترتیب در کنار شکار که از وظایف اصلی مردان بود، زنان نیز به تغذیه خانواده از طریق دامپروری کمک میکردند و زمان بیشتری را در غارهای آن زمان که خانههایشان بود، میگذراندند. نمیدانم این تقسیم وظایف از کجا آب میخورد. نمیتوانیم بگوییم که انسانهای اولیه دنبال استثمار زنان بودند، زیرا شکار یکی از پرخطرترین کارهای آن زمان بود که به عهده مردان بود. چیزی که بسیاری از جامعهشناسان به آن معتقدند این است که احتمالا این وظیفه بر اساس ویژگیهای فطری ـ انسانی تقسیم شده است. هر چند این روزها زنان برای تامین معاش از خانه خارج میشوند،اما روشن نگه داشتن آتش خانه هنوز به عهده آنان است. زنان همین حوالی حال امکانات من و شما بیشتر شده است، دیگر کمتر خانوادهای مخالف درس خواندن یا کار کردن دخترش است. آمار متقاضیان و قبول شدگان کنکور نشان میدهد دختران از پسران در بهدست آوردن کرسیهای علمی در حال پیشی گرفتن هستند. تب داغ کارشناسی ارشد و دکتری هم ما را بینصیب نگذاشته است. زنان توانستهاند رشتههای سخت و مردانه هم بخوانند و حتی ماشینهای سنگین را هم برانند و در زندگی گاهی هم زن باشند، هم مرد. پنچری ماشین بگیرند و اگر لازم شد، کارهای فنی خانه را انجام دهند. همه اینها خوب است و از ملزومات زندگی در قرن بیست و یکم؛ اما آیا این تغییر کارکردها و این دوندگیهای بیپایان و کسب افتخارات، توانسته آرامش، همان گمشده زندگی امروز را به قلب زنان برگرداند؟ آرامش رویای انسان امروز است و اضطرابهای بیشمار، زن و مرد نمیشناسد، اما زنی که قلبش از آرامش دور است توانایی آرامش بخشیدن به دیگران را هم نخواهد داشت. این در حالی است که طبق فرهنگ ما بزرگترین کارکرد زنانه و مادرانه، همان توانایی ستون عاطفی بودن در خانواده است. یک مهمانیخودمانی امروز با من به یک مهمانی بیایید، خانه یکی از دوستان دبیرستانیام بعد از 16 سال و یک دورهمی زنانه! در جمع امروز ما افراد مختلفی حضور دارند، یکی از دوستان همان سالها ازدواج کرد و حال دو فرزند دارد که فرزند بزرگش چهارده ساله است. یکی دیگر استاد دانشگاه است و تازه ازدواج کرده. آن یکی از همسرش جدا شده و دوباره ادامه تحصیل میدهد. شاگرد اولمان چند سالی را خارج از کشور درس خوانده و حال به ایران برگشته و در مطب خود مشغول است. یکی دیگرمان امسال بعد از چند سال تلاش دکتری قبول شد و... برخی از آنها دیپلمه هستند و برخی رویای فوقدکترا دارند ، بعضیها کارمند تمام وقت، بعضی خانهدار و بعضی آرایشگرند. ما به برکت دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی یکدیگر را پیدا کردیم و بعد از این همه سال، دوباره کنار هم جمع شدیم. هر کدام کمی جا افتادهتر شدهایم، بعضیها کمی چاقتر، برخی کمی زیباتر و.. اما در نهایت همان دختر بچههای دیروز هستیم که ذهنمان پر از آرزوهای رنگارنگ بود، اما امروز رنگهای آرزوهایمان کمرنگتر شده است. بعد از حرفهای اولیه، بحثی بین ما مطرح شد درباره موفقیت و زندگی.
نارضایتی عمیقی در چهره و حرفهای بعضیها موج میزد. برخی از تحصیل نکردن شاکی بودند و اینکه آنقدر گرفتار بچهها هستند که خودشان را فراموش کردهاند و برخی هم از زیادی ساعت کار اداره و نابرابری زن و مرد در چشم روسا و برخی هم از بیوفایی همسر شکایت داشتند یا از اینکه نتوانستند همسر مناسبی برای خود پیدا کنند و مثل بقیه خوشخیال باشند و به مردان اعتماد کنند، مینالیدند. در جمع ما چیزی که خیلی نظر مرا به خود جلب میکرد، احساس نارضایتی بود که در دهه سوم زندگی گریبان خیلی از دختران شاد گذشته را گرفته بود. انگار هر کدام توقع داشتند به جایگاه دیگری میرسیدند یا احساسات متفاوتتری را تجربه میکردند. شاید زندگی معاصر و فرهنگ مصرف زدگی و تبلیغات در این احساسات بیتاثیر نباشد. ما یاد میگیریم، همیشه چیز دیگری هست که بهتر از مال ماست و باید به دنبال تهیه آن باشیم. یاد میگیریم که مرغ همسایه غاز است تا چرخ کارخانهها بچرخد و برخی سودهای کلان کنند اما این نوع نگاه فقط در خرید وسایل برقی جدید خلاصه نمیشود، گاهی ما زنان حتی در تعاریفمان از خوشبختی هم به دنبال رویاهای دیگران و تائید شده در نظر آنها هستیم، به جای آنکه به دنبال حس خوب خوشبختی در قلب خودمان باشیم. البته در مهمانی ما همه ناراضی نبودند اما باتوجه به شرایط خوبی که بیشتر آنها داشتند، من به دنبال رضایت بیشتری در حرفهایشان بودم. ماشین زمان، چند دهه قبل حال چند هزار سال جلوتر بیایید و به دوران مادر بزرگهایمان نگاه کنید. من اعتقاد دارم زنان دو نسل قبل ما، اسطورههایی هستند که باید از زندگی خیلی از آنها فیلم ساخت؛ فیلمهایی که سراسر روش زندگی است. آنها به معنی واقعی کلمه زن بودند و ستون عاطفی خانواده. خیلی از آنها سواد نداشتند و اگر هم درس خوانده بودند، در حد خواندن و نوشتن و مقاطع اولیه بود. البته نمیخواهم منکر سختیهایی شوم که بهدلیل فقر فرهنگی و کمبود امکانات متحمل آن میشدند، اما آنها آموخته بودند با تمام این مشکلات چگونه موثر واقع شوند و گاهی از یک خانه کوچک و امکانات کم، چند فرزند با تحصیلات بالا تربیت میکردند. نسلی که روزهای انقلاب و جنگ را توانستند اداره کنند. اگر مردانی سینه سپر کردند، زنانی آنها را این گونه آزاده تربیت کرده بودند. برخی میگویند: زنان قدیم چارهای جز تحمل شرایط نداشتند، آنها از نظر مالی نیازمند بودند و جدایی و طلاق در فرهنگ آن دوران پذیرفته شده نبود و خانوادهشان آنها را نمیپذیرفت. این حرف تا حدودی درست است اما خیلی از مادر بزرگهای ما به جای یک تحمل بینتیجه و تلخ، اگر هم بناچار ماندند، صبری سازنده و زیبا از خود نشان میدادند که نتیجهاش یک خانواده موفق و فرزندانی خوب بود و رضایت از زندگی که در نگاهشان موج میزد. زنان نسل قبل ما نشانه کامل این جمله از سیمون دوبوار هستند: «زیرکانهترین راه برای تسلط بر هر جامعهای، تحقیر و محدود کردن زنان آن جامعه است، زیرا زنان اسیر هرگز قادر نخواهند بود انسانهای آگاه و آزادیخواه پرورش دهند. قادر نخواهند بود با عشق و آرامش مردانشان را در جدال با زندگی همراهی کنند» این تفاوتهای طبیعی افلاطون در کتاب جمهوریت درباره تفاوت زن و مرد باصراحت، ادعا میکند که زنان و مردان دارای استعدادهای مشابهی هستند و زنان میتوانند همان وظایفی را عهدهدار شوند که مردان به عهده میگیرند، و از همان حقوقی بهرهمند گردند که مردان از آن بهرهمند هستند. افلاطون معتقد است: همان گونه که به مردان تعلیمات جنگی داده میشود، به زنان نیز باید داده شود؛ همان گونه که مردان در مسابقات ورزشی شرکت میکنند، زنان نیز باید شرکت کنند. در عین حال، وی اعتراف میکند: زنان از مردان، چه در نیروهای روحی و دماغی، چه در نیروهای جسمی ناتوانترند؛ یعنی تفاوت زن و مرد را از نظر کمّی میپذیرد، هر چند مخالف تفاوت کیفی آنها از لحاظ استعدادهاست. اینکه بخواهیم منکر تفاوتهای جسمانی و روانی زنان و مردان شویم، اشتباه بزرگی است. این تفاوتها دلیل برتری یکی بر دیگری نیست اما نشاندهنده این است که هر کدام برای کاری و نقشی مناسبتر هستند. به قول مولانا که میگوید: هر کسی را بهر کاری ساختند/ میل آن را در دلش انداختند تفاوتهای جنسیتی چیزی است که نمیتوان منکر آن شد، استیون پینکر (روانشناس تجربی) میگوید: هر پدر و مادری که دختر و پسر داشتهاند، میدانند دنیای زنانه و مردانه از همان ابتدا متفاوت است. مادرانگی، ارزشی بیپایان اینکه وجود زن را به مادر بودن گره بزنیم، نادیده گرفتن توانمندیهای دیگر اوست، اما نمیتوانیم منکر این نقش مهم در زندگی بانوان شویم. نقشی که نه فقط بر ایجاد حس رضایت در خود آنها، که برای زندگی نسل بعد و جامعه بشری هم مهم است. مادر بودن یعنی به دنیا آوردن و بزرگ کردن یک انسان دیگر. گاهی هم مادری یعنی پرورش یک انسان دیگر که خود فرد به دنیا نیاورده. در هر صورت معنای عمیق مادری، بزرگ کردن انسانی است که میتواند دنیا را تغییر دهد. پرورش یک انسان دیگر همانطور که همه میدانیم کار سختی است، البته اگر از آن دسته مادرانی نباشیم که تمام این کار را به مهد کودک یا پرستار میسپارند! در یکی از شبکههای اجتماعی مطلبی منتشر شده که در بخشی از آن، این گونه آمده است: «میگویند بچه شیرینی زندگی است، این چه شیرینی است که باید بهخاطر آن سالها رنج کشید و دم برنیاورد؟» این جمله و جملاتی مانند آن از زنان همین حوالی شنیده میشود. زنانی که با ازدواج مخالفند و فکر میکنند این کار مانع رشد آنها خواهد بود، زنانی که بعد از ازدواج صاحب فرزند نمیشوند تا وقتشان را تلف نکنند یا آنها که فرزند دارند و از داشتن چنین موهبتی نالان هستند و فکر میکنند موقعیتهای خوب آیندهشان را از دست دادهاند. بهترین راه برای رسیدن به آرامش، شناکردن در جهت رودخانه است یعنی زندگی و رفتار بر اساس فطرت. لذت مادری یکی از بزرگترین لذتهای فطری هر زنی است که خداوند در وجود او به ودیعه گذاشته. حال فکر کنید زنی بخواهد این لذت را برای گرفتن جایزه نوبل، ندیده بگیرد. میشود؟ اگر بخواهیم زنان یک جامعه از نقشهای زنانهشان راضی باشند، باید کاری کنیم تا آنها حتی اگر شغلی هم ندارند، افق روشنی را برای خود تصور کنند شاید مهمترین کاری که زنان باید بیاموزند تا نقشهای سنتی خود را حفظ کنند اما با کمی تغییرات، زنانی مدرن شوند و حتی در کنار مادری، جایزه نوبل را هم به دست بیاورند، برنامهریزی برای یک بانوی سنتی مدرن بودن است. به طوری که نه رویاهایشان را فدا کنند و نه زن بودنشان را. میپذیریم مادری بهتنهایی هم کار سختی است چه برسد به اینکه بخواهی در کنار تحصیل و اشتغال آن را تجربه کنی اما ارزش این سختیها را دارد. مادر بودن یعنی، بتوانی روزها و شبهای متمادی بیدار باشی چون فرزندت تب دارد، یعنی بتوانی در سختترین لحظات زندگیات خوددار باشی و لبخند بزنی چون چشمان معصوم کودکت بیتاب نگرانی تو میشود، مادر بودن یعنی معجزه بلد باشی. حیف است وقتی توانایی معجزه را در وجودت گذاشتهاند، بخواهی آن را ندیده بگیری! فمینیسم علیه زنان خانم ولستون کرافت، فمینیست برجسته قرن ۱۸، به زنان توصیه میکرد «مردانهتر و محترمتر» باشند. این ایده که زنان برای محترم بودن باید عین مردان باشند، خود نوعی مردسالاری است. شاید بهتر است خانمها و آقایان فمینیست بهجای اصرار بر این ایده نادرست که مغز مرد هیچ فرقی با مغز زن نمیکند، ویژگیهای خوب ذهن زنانه را شناسایی و بر آنها تاکید کنند. نمیتوانیم منکر تفاوتهای زنانه و مردانه شویم، اگر قرار است نهضتی به زنان کمک کند، باید به آنها کمک کند تا روحیات و ویژگیهای زنانه خود را بشناسند. مرد انگاری زن، هیچ کمکی به حس رضایت او نخواهد کرد و تنها نتیجهاش دور شدن زنان از فطرت و زیاد شدن قرصهای آرام بخش و خالی شدن خانه از زنانی است که میتوانند با مدیریت صحیح خانه، دنیا را مدیریت کنند. (البته این مدیریت صحیح خانه به معنی نداشتن شغل نیست.) توپ در زمین آقایان شیوا خلیلی، کارشناس ارشد جامعهشناسی که سالهاست در زمینه تربیتی و خانواده تحقیق میکند، درباره نارضایتی زنان از نقشهایشان میگوید: آرامش و رضایت زنان بعد از تشکیل خانواده، ارتباط مستقیم با رفتار همسرشان دارد. اگر بخواهیم زنان یک جامعه از نقشهای زنانهشان راضی باشند، باید کاری کنیم تا آنها حتی اگر شغلی هم ندارند، افق روشنی را برای خود تصور کنند. نمیخواهم توپ را به زمین مردان بیندازم اما واقعیت این است که نقص در نظام تقسیم کار و امکانات، در نگرش زنان نسبت به کارهای زنانه موثر است. زنی که چند سال از فعالیتهای اجتماعی فاصله میگیرد و به خاطر فرزندان در خانه مینشیند، اگر احساس کند زحمات این دورانش دیده میشود و در داراییها و به دست آوردنهای همسرش سهیم است، میتواند با رضایت بیشتری زندگی کند تا زنی که حس میکند تمام فداکاریهایش یک وظیفه تلقی شده است. خلیلی ادامه میدهد که من به عنوان یک زن، عاشق زندگی خانوادگی و وظایف زنانهام هستم، اما میخواهم گاهی برای خودم باشم. گاهی به علایقم بپردازم و خودم را به طور کامل ندیده نگیرم. خیلی مهم است که مردان جامعه به زنان کمک کنند تا این توازن راحفظ کنند. اگر نقشهای زنانه به معنی حذف کامل از اجتماع و رشد علمی و اقتصادی نباشد، زنان بهخاطر به دست آوردن موقعیت بهتر، زن بودن خود را ندیده نمیگیرند بلکه به آن افتخار میکنند و در نهایت گرفتار نارضایتی درونی برای فاصله گرفتن از فطرتشان نمیشوند. ندا داوودی / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم) 1403
پنج شنبه 16 بهمن 1393 18:42
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]
صفحات پیشنهادی
دلم را به عشقت گره میزنم
دلم را به عشقت گره میزنم غریب میروی میروی اما هنوز جرعه آبی هم لبهای ترکخورده ما را تر نکرده است هنوز آبله پاهای کودکان التیام نیافته است و هنوز قلب بیقرار عقیله بنیهاشم آرام و قرار نگرفته است با رفتنت بغضی سنگین در گلویم مینشیند بغضی که نمیدانم کی بانفستنگی در بازار مسکن
بازار مسکن نفستنگی در بازار مسکن بازار معاملات مسكن مطابق آنچه آمارهاي رسمي و تحليلهاي كارشناسي تصوير ميكند از وضعيت قرمز عبور كرده و حجم خريدوفروش آپارتمان در تهران با رشد ناچيز ولي اميدواركننده رو به افزايش است اما در بخش وسيعي از اين بازار همچنان نفستنگي وجودگزارش مجازی وزیر بهداشت از سفرش به بندرعباس/محرومیتها دلم را به درد آورد
چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۹ ۵۴ وزیر بهداشت تاکید کرد مشاهده رضایت مردم از عملکرد حوزه سلامت بویژه در مناطق محروم خستگی یک سال و نیم کار فشرده را از تن من و همکارانم خارج میکند به گزارش سرویس سلامت خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا دکتر سیدحسن هاشمی در مطلبی با عنوان از بندر ع- انتقاد شدید قلعه نویی از هجمه های اخیر علیه مربیان ایرانی / دلم برای درخشان می سوزد
انتقاد شدید قلعه نویی از هجمه های اخیر علیه مربیان ایرانی دلم برای درخشان می سوزد تهران – ایرنا سرمربی تیم استقلال تهران با انتقاد شدید از هجمه های اخیر علیه مربیان ایرانی گفت دلم برای حمید درخشان که سال های برای فوتبال این ممکلت زحمت کشیده است می سوزد به گزارش ایرنا امیرتا کی می خواهند فوتبال را بکشند / دلم فقط برای پسرم تنگ شده نه فوتبال ایران!
جباری تا کی می خواهند فوتبال را بکشند دلم فقط برای پسرم تنگ شده نه فوتبال ایران هافبک پیشین تیم ملی فوتبال ایران و استقلال گفت متاسفانه تعداد آدمهای ناکارآمد در ارکان فوتبال ایران زیاد شده است افرادی که وقتی شما حرف خوبی میزنید تعدادشان به حدی زیاد است و آنقدر حرفتان را-«دلم میخواد» در خارج از مسابقه فجر اکران شود
فرمانآرا دلم میخواد در خارج از مسابقه فجر اکران شود فیلم دلم میخواد ساخته بهمن فرمانآرا در صورت پذیرش از سوی هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر در بخش خارج از مسابقه این جشنواره به نمایش در میآید فرمان آرا که بتازگی اجرای نمایش مردی برای تمام فصول را در تالار وحدت بکشت فلفل دلمه رنگي براي اولين بار در بستک
۴ بهمن ۱۳۹۳ ۱۷ ۳۳ب ظ کشت فلفل دلمه رنگي براي اولين بار در بستک مدير جهاد کشاورزي شهرستان بستک از کشت فلفل دلمه رنگي براي اولين بار دراين شهرستان خبرداد به گزارش خبرگزاري موج به نقل از روابط عمومي سازمان جهاد کشاورزي استان هرمزگان عباس مويدي سطح زير کشت فلفل دلمه در شهرستان بستست روانشناسی: شاد و سرزندهاید، یا غمگین و دلمرده؟
آشنایی با مهارتهای شاد بودن تست روانشناسی شاد و سرزندهاید یا غمگین و دلمرده جام جم سرا استادان روانشناسی یک دانشگاه معتبر پس از بررسیهای علمی و میدانی به این نتیجه رسیدهاند که افراد ۳ دستهاند دسته اول افرادیاند که در زندگی کمتر احساس شادی میکنند و کمتر به موفقیت میدانلود آهنگ امید جهان و امین غلامی به نام دلمو کردی دیوونه
آهنگ امید جهان و امین غلامی به نام دلمو کردی دیوونه را به همراه متن ترانه و با کیفیت عالی با مراجعه به ادامه مطلب سایت دانلود 0098 دریافت کنید متن آهنگ امید جهان و امین غلامی به نام دلمو کردی دیوونه ♫♫♫♫♫♫ دلمو آتش زدی و با من شدی نامهربونی بیخیال من شدی و گفتی به پای من نمونژوزه تادو به دلم ننشست بزیک: درخشان 17 سال قبل مربی خوبی بود/ باخت و عدم نتیجهگیری پرسپولیس برای همه عادی شده
ژوزه تادو به دلم ننشستبزیک درخشان 17 سال قبل مربی خوبی بود باخت و عدم نتیجهگیری پرسپولیس برای همه عادی شده استپیشکسوت باشگاه پرسپولیس گفت بازی تادو را دیدم و نوع بازیاش به دلم ننشست و به نظرم مهاجمان بهتری از این بازیکن در فوتبال خودمان داریم ادموند بزیک در گفتوگو بامهناز افشار: من در دلم نی نی دارم
مهناز افشار من در دلم نی نی دارم روز نو حالا می خواهم خبر مهمی را به شما بگویم من در دلم نی نی دارم و منتظر به دنیا آمدن دخترم هستم روزنامه هفت صبح حرف های بازیگران سینما در مراسمی که از سوی وزارت بهداشت انجام شد رضا کیانیان بازیگر مطرح سینما و تلویزیون گفت خدا رهمه فکر و ذکرم استقلال است /دلم براي بازی در پرسپوليس تنگ شده است
3امتياز داربي خوزستان براي استقلال است و تمام همه فکر و ذکرم استقلال است دلم براي بازی در پرسپوليس تنگ شده است دوست دارم دوباره يك روز براي پرسپوليس بازي كنم با اين حال من الان همه فكر و ذكرم استقلالصنعتي است كه پيراهن آن را برتن دارم و ميخواهم در روند موفقيت تيم سهم بسزاييمهناز افشار : من در دلم نی نی دارم!
مهناز افشار من در دلم نی نی دارم بخشی از صحبت های مهناز افشار و رضا کیانیان را بخوانید حرف های بازیگران سینما در مراسمی که از سوی وزارت بهداشت انجام شد رضا کیانیان بازیگر مطرح سینما و تلویزیون گفت خدا را شکر که مسئولان این دولت به دور از رودربایستی ها از شیوع سرطان برمهناز افشار: من در دلم نی نی دارم!+تصاویر
مهناز افشار من در دلم نی نی دارم تصاویر حالا می خواهم خبر مهمی را به شما بگویم من در دلم نی نی دارم و منتظر به دنیا آمدن دخترم هستم حرف های بازیگران سینما در مراسمی که از سوی وزارت بهداشت انجام شد رضا کیانیان بازیگر مطرح سینما و تلویزیون گفت خدا را شکر که مسئولان این دوهر وقت دلم بخواهد در مورد کی روش حرف می زنم (گل)
1393 11 13 هر وقت دلم بخواهد در مورد کی روش حرف می زنم گل 109 ۱۳ ۱۱ ۱۳۹۳ - ۰۶ ۴۶محرمی: تادئـو را کجای دلم بگذارم؟!/دیگر بازیهای پرسپولیس را نمیبینم
محرمی تادئـو را کجای دلم بگذارم دیگر بازیهای پرسپولیس را نمیبینم ورزش > لیگ برتر - سیم خاردار پرسپولیس می گوید اعصابش به هم می ریزد وقتی بازی های این تیم را تماشا می کند به گزارش خبرورزشی یکشنبه مجتبی محرمی را قبراق و سرحال در ترکیب تیم یاران کریمی در بازکشف 91 كيلو ترياك در بار فلفل دلمه
۱۵ بهمن ۱۳۹۳ ۱۴ ۱ب ظ کشف 91 كيلو ترياك در بار فلفل دلمه مأموران پليس مبارزه با مواد مخدر استان فارس در بازرسي از يك دستگاه كاميون ايسوزو 91 كيلو و 300 گرم ترياك كشف كردند به گزارش خبرگزاري موج سرهنگ محمد جعفر تولايي در اين رابطه گفت مأموران مطلع شدند قاچاقچيان قصد دارند مقا-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها