تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):ميان حق و باطل جز كم عقلى فاصله نيست. عرض شد: چگونه، اى فرزند رسول خدا؟ فرمود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815159981




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

صبر کنیم تا جعبه سیاه مذاکرات باز شود


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سه‌شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۹




Mona Hoobehfekr (20 of 24)-6.jpg

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - یادداشت روز سید رسول موسوی - سفیر پیشین ایران در فنلاند زمانی که بلشویک‌ها در روسیه به قدرت رسیدند در داخل با بازماندگان تزارها که از طرف انگلیس حمایت می‌شدند مواجه بودند و در خارج درگیر جنگ با آلمان، تروتسکی به عنوان کمسیر خلق‌ها یا وزیر خارجه انقلاب مامور مذاکره صلح با آلمان‌ها می‌شود. در مقطعی از مذاکرات صلح تروتسکی میز مذاکره را ترک کرده و در تلگرافی به لنین رهبر انقلاب روسیه اعلام می‌کند که آلمان‌ها شرایطی را برای صلح مطرح می‌کنند که انقلاب و انقلابیون نمی‌توانند آن شرایط را بپذیرند. لنین در تلگرافی به تروتسکی پاسخ می‌دهد: مصلحت امروز انقلاب در صلح با آلمان است حتی اگر شرط کردند که برای امضاء قرار داد صلح باید دامن اسکاتلندی ( دامنی که مردان اسکاتلند می‌پوشند) بپوشی تو این کار را بکن و قرار داد صلح را امضاء کن! تروتسکی حرف لنین را قبول کرد و قرار داد صلح «برست لیتوفسک» را امضاء کرد. براساس این قرارداد سرزمین‌های زیادی به آلمان‌ها داده شد ولی کمتر از سی سال بعد با شکست آلمان تمام آن سرزمین‌ها مجددا به شوروی ملحق شد. این ماجرا یک واقعیت تاریخی است که نشان می‌دهد لنین نگاهی استراتژیک داشت، اولویت‌های انقلاب را می‌شناخت و سازش دیپلماتیک را در راستای آرمان‌های انقلاب می‌دید. استاد محترم دکتر منوچهر محمدی در مطلبی با عنوان «دیپلماسی به سبک غربی» مطلبی را در نقد دیپلماسی هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران مرقوم نموده اند که بیشتر حمله به حاشیه مذاکرات است تا پرداختن به اصل موضوع و تبیین مشکلات و موانع مسیر. ایشان در مطلب خود برای این پرسش ملی که چه باید کرد ؟ ارایه طریقی نداشته و در بخشی از مطلب خود می نویسند : ... وقتی بر سر سفره دیپلماسی غربی نشستی، دیگر آمریکا و غرب، نه مستکبر است و نه «شیطان بزرگ» و نه ما در صدد شکست و تحقیر او هستیم و باید از طرح شعارهایی مانند اینکه "آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند"و یا "آمریکا را زیر پا می گذاریم "خودداری نماییم. با توجه به اینکه نگارنده افتخار داشتم در سالهای دهه شصت هم در دوره کارشناسی و هم کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران دانشجوی ایشان باشم و با کتابها و مقالات علمی ایشان آشنا هستم برای این که متهم به غرب گرایی نشوم ،این مطلب را با مثالی از انقلاب روسیه شروع کردم زیرا که می دانم ایشان در بحث انقلاب قبول دارند که در روسیه انقلاب واقعی اتفاق افتاده است البته ایشان بطور کامل ایدیولوژی کمونیستی انقلاب روسیه رد می کنند، ولی قبول دارند که لنین شخصیتی انقلابی بود و مصلحت انقلاب روسیه را خوب تشخیص می‌داد. استاد محترم دکتر محمدی در بحث نظری نظام سلطه در کتاب "آینده نظام بین‌الملل و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران "مباحثی را مطرح می کنند که با نظریه امپریالیسم لنین و انقلاب دایم تروتسکی مشابهت هایی دارد. مهمترین نکته در این موضوع سازش‌ناپذیری ذاتی انقلاب با امپریالیسم و نظام سلطه تا زمان رسیدن پرولتاریا یا مستضعفین به حاکمیت جهانی است. مسلما نگاه انقلابی استاد محترم ارزشمند است، ولی به نظر نمی رسد که لازم باشد با ادبیاتی بیگانه با دانش سیاسی و فن دیپلماسی، پیچیده ترین پرونده هسته ای مطرح در نظام جهانی را از طریق پرداختن به حواشی موضوع به نقد کشند و بجای استفاده از واژگان علمی، سیاسی و فنی از واژگان کارتون بابا لنگ دراز جین وبستر استفاده کنند. البته شاید مشکل از آنجا ناشی شده باشد که متاسفانه دانشکده های علوم سیاسی ما با درسهای دیپلماسی چند جانبه آشنایی کمی دارند و دیپلماسی چند جانبه را همانند دیپلماسی دوجانبه تصور می کنند. دیپلماسی دوجانبه مثل بازی شطرنج است، ولی دیپلماسی چندجانبه شطرنجی چند بعدی است با بازیگران متعدد و مهره‌های بی‌شمار که همزمان همه همدیگر را تهدید می کنند و برای بیرون بردن دیگران با بعضی‌ها ائتلاف می‌کنند. دیپلماتهای ما در مذاکرات هسته ای درگیر دیپلماسی چندجانبه ای هستند که تا به امروز هیچ نمونه ای از آنرا در تاریخ معاصر کشورمان نداشته‌ایم و دانشکده های ما با آن تقریبا بیگانه هستند. ساده انگارانه خواهد بود که بگوییم"الکفر ملت واحده "و همه را در جبهه سلطه ببینم و خود را تنها ! و در حرفهای خود رهنمود دهیم که بین آمریکا و دیگران باید فرق گذاشت ، ولی در عمل ندانیم چگونه ؟ فراموش نکنیم که آرمانهای انقلاب و منافع ملی کشور در طول هم و مکمل هم هستند و به هیچ عنوان پذیرفته نخواهد بود که به نام انقلاب لطمه ای به منافع ملی کشور وارد شود. انصاف حکم می‌کند تا دیپلماسی هسته ای و عملکرد دیپلماتهای ما با نظر داشت منافع ملی و در چارچوب و سازوکارهای متناسب فنی خود مورد بررسی و نقد قرار گیرد و این اصل فراموش نشود که جعبه سیاه مذاکرات هنوز برای هیچ کس جز رهبری گشوده نیست و نمی توان از رنگ و شکل جعبه و رفتار دیپلماتها به محتوای درون جعبه پی برد. عقل حکم می کند تا با اعتماد به رهبری اجازه دهیم جعبه سیاه مذاکرات در زمان مناسب خود مکشوف شود. انتهای پیام
کد خبرنگار:







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن