واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نشست داستان انقلاب- 2
آنقدر انقلاب را قدسی کردیم که تضادهایش را در داستان ندیدیم
شناسهٔ خبر: 2482119 یکشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۸:۴۰
فرهنگ > شعر و ادب
حسین فتاحی معتقد است طرفداران انقلاب اسلامی به قدری وجهه قدسی به آن دادهاند که همین امر منجر به خلق داستان قابل توجهی در این زمینه نشده است به گزارش خبرنگار مهر، نشست تاریک و روشن داستان انقلاب با حضور جمعی از نویسندگان ادبیات داستانی انقلاب اسلامی عصر امروز در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان برگزار شد.در این نشست حسین فتاحی در سخنانی اظهار داشت: داستان انقلاب مانند هر نوع داستان دیگری نیاز به یک قصه و یک مضمون دارد. من هم باور داریم که چیزی به نام داستان انقلاب از اساس وجود دارد منتهی با بحث پیرامون بودن و نبودنش نمی توانیم مشکلاتش را حل کنیم. داستان انقلاب وجود دارد اما حجم آن نسبت به عظمت واقعه انقلاب اسلامی بسیار کم است. همه داستان های انقلاب ما تا ۲۲ بهمن و پیروزی انقلاب خلاصه می شود و هنوز در آنها داریم مرگ بر شاه می گوییم و یادمان رفته که این حرف ها دیگر قدیمی شده و باید حرف حساتبی تازه داشته باشیم و فضا و شخصیتی تازه که حرفی تازه به مخاطب ما عرضه کند.وی ادامه داد: تا مقطع پیروزی انقلاب اسلامی حرف هایی در داستان های می نشست که برای مردم تازگی داشت اما امروز دیگر آن حرف ها شنیدنی نیست. امروز باید از امروز انقلاب برای مردم بنویسیم و درباره چیزی از انقلاب برای آنها حرف بزنیم که جذابیت دارد. نباید از یادمان برود که در مقطع سوم انقلاب یعنی در در سال های پس از پیروزی انقلاب گروه های دیگری نیز به انقلاب اضافه شدند، شامل آنهایی که انقلاب و رویه جاری آن را نمی پسندیدند یا رویکرد سیاسی متفاوتی نسبت به آن داشتند. اینها هم باید در داستان انقلاب حضور داشته باشند. مهمترین و بهترین سوژه برای نوشتن داستان انقلاب امروزه روایت از درون مردمی است که در انقلاب حضور دارند و روایت از آنچه میان آنها می گذرد.فتاحی افزود: انقلاب متاسفانه میان ما امری مقدس شده در حالی که این پدیده عرصه ظهور تضادهاست و اگر این تضادها نبود که اصلا انقلابی شکل نمی گرفت. طرفداران انقلاب اسلامی آنقدر آن را قدسی کرده اند که دیگر کسی جرأت نمی کند به سراغ تضادهای انقلاب برود و به نظرم همین اینها بدترین دشمنان انقلاب هستند. چرا امروز کسی جرأت نمی کند در مورد اختلاس ۱۲۳ هزار میلیاردی داستانی بنویسد، به این خاطر که همه ما فکر می کنیم اگر این اتفاق بیفتد ضربه وارد شده است و دشمنان از آن سوءاستفاده می کنند، در حالی که این تفکر غلط است. ما باید به انقلاب نگاه اجتماعی داشته باشیم نه نگاه قدسی.در ادامه این مراسم، عباس پژمان نویسنده و منتقد نیز در سخنانی با اشاره به اینکه مهمترین مسئله در حوزه داستان انقلاب پدیده ژانر است گفت: آشنایی با ژانر الزاما به نوشتن کمکی نمی کند اما نویسنده لازم است با آن آشنا باشد و با استفاده از این آشنایی تلاش کند تا مرعوب موضوعاتی این چنینی نشود.پژمان ادامه داد: اخیرا دیده ام که پست مدرنها سعی می کنند هر نوع داستانی را با داستان دیگر آمیزش دهند و از دل آن رمان های چند رگه ای خلق کنند که معلوم نیست چیست، در حالی که یک رمان حاصل تلفیق یک مضمون با فن خطابه و فرم است. فرم طرح، ایده، تکنیک و سبک ایجاد می کند و خطابه بلاغت را و مضمون هم چیزی است که داستان درباره آن شکل می گیرد و به اعتقاد من صد درصد شکل دهنده داستان انقلاب مضمون آن است.وی افزود: داستان انقلاب اساسا به دو شکل قابل تفسیر است. نخست این که بعد از انقلاب، ما خلق کننده خط قرمزها و تابوهایی بودیم که باعث شد تقریبا تمام نویسندگان ما به سراغ مسائلی نروند و البته به عده ای هم این نرفتن تحمیل شد. این مسئله موجب ایجاد یک نوع ادبیات اخلاق گرا در کشور ما شد که در دنیا تقریبا بی سابقه است و میشود آن را ژانر ادبیات انقلاب نامید از طرف دیگر ما تعداد زیادی رمان خلق کرده ایم که در مورد ماجراهای منجر به پیروزی انقلاب هستند که این را می شود ژانر این قصه ها بدانیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]