واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: تئاتر فجر در حسرت اجراهای درخشان / از عذرخواهی همایون ارشادی تا مروری بر نمایشهای جشنواره
هفت شب از اجرای سی و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر گذشت اما هنوز مخاطبان و منتقدان تئاتر منتظر اجرای یک اثر درخشان هستند.
به گزارش نامه نیوز در سه شب گذشته هم اتفاق مهمی در جشنواره تئاتر فجر رخ نداد و بهترین اجرا همان تئاتر «خان. وا. ده» بوده که پیشازاین اجراهای عمومیاش را در تئاتر شهر پشت سر گذاشته بود.
بااینحال از شب چهارم تا هفتم شاهد اتفاقات مختلف و نمایشهای گوناگونی در جشنواره امسال بودهایم.انتقاد و عذرخواهی همایون ارشادیهمایون ارشادی در هفتمین شب جشنواره تئاتر فجر (سهشنبه 7 بهمن)، بازیگر نمایش «رویای پاییزی» نوشته یون فوسۀ نروژی و کارگردانی پریندخت زاهدی بود. او از تماشاگران به دلیل تحمل کردن اجرایشان معذرتخواهی کرد اما تأکید کرد که در تئاتر تماشاگر حق ترک کردن سالن را ندارد و این به دلیل احترام به تئاتر و بازیگران و عوامل اجراست که با زحمت کاری را آماده کردهاند.در حین اجرای این گروه برخی از بازیگران سالن را ترک کرند. فریندخت زاهدی استاد تئاتر دانشگاه است و کمتر نامش را در مقام کارگردان شنیدهایم و اینیکی از نخستین آثار اوست که در تهران اجراشده است.
در این شب همچنین چهرههای شناختهشده تئاتر ایران به دیدن نمایش «فراموشی» از روسیه در تالار باران رفته بودند که به دلیل عدم ارتباط گرفتن با این نمایش سالن را ترک کردند. «فراموشی» نمایشی درباره عشق و نفرت است. یک نویسنده زن با یک آوازهخوان مرد دوست میشوند و ازدواج میکند. بستر آشنایی داستانهای زن و آوازهای مرد است. این دو عاشقانه زیستی دوجانبه را در جوار هم آغاز میکنند، اما بیآنکه بخواهند یا بتوانند منبع الهامی برای همدیگر باشند، روزبهروز بینشان فاصله میافتد و سرانجام نفرت بینشان را پر میکند. در این فاصله مرد توان خواندن را از دست میدهد و زن هم دیگر نمیتواند بنویسد. شاید نقطۀ اختلاف دختری چشمسبز است که همیشه از پنجرۀ خانهاش خانۀ این دو را دید میزند.همچنین در شب هفتم «باغ آلبالو» ی چخوف به کارگردانی آتیلا پسیانی و دراماتورژی محمد چرمشیر با استقبال تماشاگران مواجه شد و هر دو اجرایش بیشازحد معمول تالار سمندریان در خود تماشاگران را پایکار نشانید. بازی و ایده طراحی آتیلا پسیانی دیدنی بود. هرچند که دور بودن بهاره رهنما از نقش رانوفسکی را میتوان ایراد بزرگ کار عنوان کرد. در این اجرا رامین ناصر نصیر هم در ارائه نقش گایف چندان موفق نبود.شب معمولیدر شب ششم تماشاگران بسیاری از اجرای «گنجفه» به نویسندگی و کار نوشین تبریزی ناراضی بودند و به همین دلیل نظم اجرا را با خندههای بیجا به هم میریختند. پس از پایان اجرا هم غر زدن تماشاگران آغاز شد. در این نمایش پژمان جمشیدی در کنار بازیگران حرفهای تئاتر بازی میکرد و علی دایی و علی مراد خانی معاونت هنری هم به تماشای کار نشسته بودند.
در همین شب برخی از اجراها مثلِ «خانه. وا. ده» کار محمد مساوات و «اقیانوس آرام» کار علی حاتمی نژاد به دلیل دیر آمدن داوران بخش مسابقۀ بینالملل دیرتر شروع شدند. «خان. وا. ده» همچنان یکی از بهترین کارهای سال جاری و اجراشده در تئاتر فجر است.«اقیانوس آرام» به مهاجرت از ایران میپردازد و اینکه یک رابطه چقدر میتواند تحتالشعاع دور افتادن از وطن قرار بگیرد. دو هنرمند اهل موسیقی که از تبار کرمانجهای مقیم شمال خراسان هستند، از مشهد به استانبول میروند بلکه بتوانند پا به اروپا بگذارند؛ اما این رابطه به دلیل سقطجنین زن و مخالفتهای مرد به جدایی یک رابطۀ عاشقانه منجر میشود.بازی با اسیدپاشیدر شب پنجم نمایش «من» از کارهای فرهاد تجویدی با اقبال عمومی و نظر مساعد صاحبنظران روبرو شد. گلاب آدینه یکی از تماشاگرانی بود که به دیدن این کاررفته بود. او پس از پایان نمایش «من»، از گروه بازیگران (بیش از 50 نفر) قدردانی کرد و باکلیت اثر کاملاً موافق بود و فقط پایان نمایش را دوست نداشت.در همین شب، نمایش «فقط به خاطر من» کار چیستا یثربی که نوعی شخصی نگری به شمار میآید به مذاق عمده افرادی که آثار قبلیاش را میشناختند، خوش نیامد. نمایش درباره تنهایی زن نویسندهای است که یکنیمه شب برای بیرون بردن آشغالها به دلیل نیاوردن کلید پشت درمیماند. درواقع این زن کوشا که یکتنه فرزند دخترش را بزرگ کرده به دنبال یک نجاتدهنده است، اما درنهایت میفهمد که اگر راه نجاتی هم باشد، باید خودش آن را پیدا کند. این اجرا پیکرۀ زیبا و دقیقی از یک نمایش تأثیرگذار را ارائه نمیکرد و به لحاظ تکنیکی هم برگرفته از آثار قبلیاش بود. در شب چهارم نمایش «کامنت» کاری از یوسف باپیری هم نوعی توهین به تماشاگران تلقی شد. بازی با اسیدپاشی برایمان سردرگم بود چراکه ما عموماً در تئاتر به دنبال اصلاح هستیم. حتی اگر میخندیم، هم هدفمان خندیدن نیست، بلکه در پس این خنده نکتههای ریزودرشتی هست که ما را دگرگون و اصلاح میکند؛ یعنی کمدی هم برای خود اهدافی دارد و از تمسخر وضعیتهای دردناک کاملاً اجتناب میکند. همچنین اجرای نمایش «پرواز بر فراز شهر» از ارمنستان حالت دوگانهای را ایجاد میکرد. بخشهای تصویری و عروسکی سریعتر فهمیده میشد، اما بخشهای متکی بر زبان چندان مورد لطف و توجه قرار نمیگرفت؛ اما داستان نمایش درباره حقیقت عشق بود و میتوانست ما را به فهمی درست از آن هدایت کند. اشکال دیگر هم شاید انتخاب تالار اصلی بود که نمیتوانست به ارتباطی تأثیرگذار برسد. این نمایش بسیار کوچک بود و در تالار کوچک هم به ارتباط معنایی و حسی میرسید.
شاید این چهار شب باقیمانده بتواند ما را به سرانجامی از یک رویداد مهم فرهنگی- هنری با پیشینۀ سی و ساله برساند، وگرنه با هر نوع نگاه و قضاوتی میتوانیم متوجه آسیبهایی شویم که به تئاتر فجر وارد آمده است. جشنوارهای که دیگر با این روال، نبودنش بهتر از بودن آن است. اکثر صاحبنظران با این هفت شب برگزاری جشنوارۀ سی و سوم موافق نیستند و شاید آنها هم منتظر اتفاقی دیگر هستند که بشود این هفت شب را جبران کرد. باید منتظر ماند و دید...
منبع: خبرآنلاین
۰۸ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۹:۲۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]