واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: سروش: جرات از بين بردن خرافهها را داشته باشيد اگر نقد حاکمان از سوی مردم به رسميت شناخته شود و اهميت دينی آن مورد توجه قرار گيرد، جريان مبارکی به وجود خواهد آمد که ما را از بيماریهای اجتماعی نجات میبخشد. دکتر عبدالکريم سروش در جمع دانشجويان حاضر در مراسم انجمن اسلامی دانشگاه شريف گفت:« من به شما پيام شجاعت و خشيت میدهم؛ به اين معنا که جرأت از بين بردن خرافهها و امور نادرست را داشته باشيد؛ چرا که شما با تقليد محض، عالم نمیشويد.» به گزارش ايسنا، دکتر سروش در ادامه در پاسخ به پرسش يکی از دانشجويان که میپرسيد «چرا مسوولان را به خشيت و مردم را به شجاعت دعوت نمیکنيد؟» اظهار داشت:« من شما را به خشيت در مقابل خداوند دعوت میکنم. ضمن اينکه آنها چندان هم به حرف ما گوش نمیدهند، اما اميدواريم در هر ردهای که هستند برای مردم فضا و مجالی باز کنند و اجازه دهند حداقل امر به معروف و نهی از منکری شکل بگيرد و مردم به آنها تذکر دهند که بیعدالتیها کجا بوده است.» وی در ادامه خاطرنشان کرد:« جريان موعظه از بالا به پايين، انسداد مرگآوری در جامعهی ما به وجود میآورد که اميدواريم با حسن تدبير، اين انسداد برداشته شود و آنها سنگ تمام را در خدمت به مردم و گوش دادن به نقد آنها بگذارند؛ چرا که اگر نقد حاکمان از سوی مردم به رسميت شناخته شود و اهميت دينی آن مورد توجه قرار گيرد، جريان مبارکی به وجود خواهد آمد که ما را از بيماریهای اجتماعی نجات میبخشد.» اين استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت:« متاسفانه بسياری از افراد توهم استغنا دارند و تصور میکنند نياز و حاجتی به شنيدن حرفهای ما ندارند؛ درحالی که همينها بينمان حجاب شده است. البته ما هميشه گفتهايم که برخی حاکمان اشکال دارند و هزينهاش را هم پرداخت کردهايم اما بايد بدانيم که خودمان هم اشکال داريم و بايد گريبان خود را بگيريم و فرافکنی نکنيم و خود را از مسووليت جدا ندانيم.» عبدالکريم سروش که با موضوع «خشيت قرآنی» سخن میگفت، يادآور شد:« به گمان من قرآن کتابی است که میتوان نام آن را خشيتنامه نهاد؛ چرا که بنا بر شواهد و قرائن بسيار، خشيت از کانونیترين تعليمات خداوند برای مسلمانان است. در قرآن خشيت بسيار به چشم میخورد و از پيامبران به دو صفت منذران و مبشران ياد میشود، به اين معنی که کسانی که از انذار بهره میبرند شايستهی بشارتند. ابتدا انذار میرسد و تاثير خود را میگذارد و سپس چنين جمع خشيتآلودی شايستهی بشارت میشود و جان شما را دچار انقلاب درونی میکند.» وی ادامه داد:« عارفان ما نکتهی تازهای را در فرهنگ اسلامی کشف کردند و آن اينکه رابطهی انسان با خدا خشيت و محبت است. درس خشيت مهمترين درسی است که قرآن میدهد و شما را برای روبهرو شدن با خدا به شيوهی خاصی آماده میکند. از طريق همين خشيت است که انسانها میتوانند جان خود را درمان کنند.» سروش همچنين گفت:« خشيت نوعی ترس توام با شرم است و میتوان آن را نوعی شکست عاشقانه ناميد. خشيت احوالی است وجودی که انسان خود را در مقابل عظمت خدا به حساب نمیآورد. در خشيت، خودشناسی به نحو اکمل صورت میگيرد و انسان به محدوديت وجودی خود پی میبرد و احساس میکند که پارهای از عظمت خداست.» اين استاد دانشگاه در ادامه تصريح کرد:« اصل پيام من اين است که حزين کردن جان و خشيت آلود کردن هستی چيزی است که به مؤثرترين وجه در قرآن میخوانيم. البته عارفان کليدی ديگر مثل عشق را نيز برای فتح قلهها نشان دادند و ما که وارثان هر دو هستيم بايد عشق و خشيت را قدر بشناسيم.» وی در پاسخ به پرسش يکی از دانشجويان، اظهار داشت:« هيچ مذهبی از اسلام مخالف خشيت اسلام نيست، بلکه در عشق ورزيدن به خداوند است که اختلاف وجود دارد.» سروش همچنين خاطرنشان کرد:« حقيقت تدين اين است که آماده مواجهه با بینهايت شويم، خواه اين مواجهه عاقلانه باشد، خواه عارفانه کار دينداران است، مواجهه سرنوشتسازی است، هرچند که عامه مردم طاقت مواجهه با بینهايت را ندارند.» دکتر سروش در ادامه در توضيح خشيت، گفت: « شما بینهايت را مهمان وجود خود کنيد، مانند سايهای که میخواهد نور را در آغوش بکشد و نتيجهی آن از بين رفتن سايه است. اجازه ندهيد چه به اسم کفر و چه به اسم دين شما را از حرکت به سوی بینهايت بازدارند.» وی در پاسخ به پرسش يکی از دانشجويان که خشيت را به حقيقت تلخ تعبير میکرد، گفت: اصلیترين هدف من اين است که بگويم خشيت به دليل وحشتناک بودن خداوند نيست، بلکه تسليم شدن و رام شدن عاشق در برابر معشوق است که آينده از آن عشق است. خشيت يعنی من مخلوق با نهايت احساس کنم که بینهايت هستم. سروش همچنين گفت: اگزيستانسياليستهای ملحد مواجهه بینهايت با بانهايت را امری خوشايند نمیدانند و میگويند اين مساله باعث از بين رفتن بانهايت میشود، آنها به همين يکدليل اخلاقی معتقدند که بايد خدا را کنار گذاشت، چرا که آدمی را خوار و ذليل میکند، و ذلت هم امری مذموم است. وی در پاسخ به سؤال يکی ديگر از دانشجويان، اظهار داشت: قرآن يک کتاب استثنايی، متفاوت و شگفتانگيز است؛ کتابی که تمدنساز بوده و اين تمدن بزرگ را ايجاد کرده است. سروش همچنين در پاسخ به پرسش يکی ديگر از دانشجويان مبنی بر اين که آيا حزن عارفانه با طرب عاشقانه مساوی است، گفت: نصيب برخی حزن عارفانه است و نصيب ديگرانی طرب عاشقانه، خوشابهحال آنان که اين حزن و طرب در آنها جمع شود. وی همچنين گفت: دو راه برای رسيدن به خشيت وجود دارد، يکی اينکه غزالیوار حساب رذائل و فضايل را برسيد، رذائل را برانيد و فضايل را در دل بکاريد و ديگر اين که مولویوار با کسی که اين اوصاف را دارد، همنشين شويد و مصاحبت کنيد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 187]