تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1869100771

روایت تکان دهنده یک ایرانی از زندانهای مالزی
واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: روایت تکان دهنده یک ایرانی از زندانهای مالزی
"ما اینجا چیزی را زندگی کردیم که زندگی ما نبود. سه سال و سه ماه فقط گاهی درب ها باز می شد و بیرون می رفتیم. فقط چند بار! یادمان نمی رود؛ وقت هایی که ناخودآگاه استخوان های غذا را کنار می گذاشتم که یواشکی از گرسنگی به دندان بکشیم. این همه مدت است که قاشق ندیدیم.! اینجا کسی با قاشق غذا نمی خورد. باید با دست غذا می خوردیم . با دست های زخمی و عفونت کرده".
آفتاب: "ما اینجا چیزی را زندگی کردیم که زندگی ما نبود. سه سال و سه ماه فقط گاهی درب ها باز می شد و بیرون می رفتیم. فقط چند بار! یادمان نمی رود؛ وقت هایی که ناخودآگاه استخوان های غذا را کنار می گذاشتم که یواشکی از گرسنگی به دندان بکشیم. این همه مدت است که قاشق ندیدیم.! اینجا کسی با قاشق غذا نمی خورد. باید با دست غذا می خوردیم . با دست های زخمی و عفونت کرده".
"کجنگ. آخر دنیا بود. زندان نیست. ته دنیاست! زندان بی مرام است. ولی اینجا ته دنیا بی وفاتر است؛ ما مجرم نبودیم . قطعیت حکم نداشتیم ولی زخم های تنمان این را نمی گوید که ما بی گناه بودیم".
ایرنا در ادامه نوشت: این درددل های زندانی های ایرانی تبرئه شده از زندان مالزی است. مریم دختری است 24 ساله . آرزو داشت در ایران معمار خوبی شود. برای تفریح اومده بود.
مریم از شرایط سخت زندان در مالزی اینگونه می گوید: در سلول نمی توانستیم تکان بخوریم ، بدنمان زخم شد، خودشان اسم این زخم های عفونی را "گورابه" گذاشته بودند. زخم های کشنده. من از صورت به پایین دچار این زخم شدم . هیچ دکتری نیست. هیچ دارویی نیست. دوست دارند با این زخم ها بمیری. می گویند یک زندانی کمتر، بهتر.
** چگونه دستگیر شدی؟
اکتبر سال 2011 به جرم حمل موادمخدر خطرناک در فرودگاه مالزی دستگیر شدیم. از وجود موادمخدر شیشه در چمدانمان بی خبر بودیم. اما چون اسم من روی چمدان های همسفران بود، با خواهر و مادرم دستگیر شدیم . "دی.ان.ای" روی چمدان ها با ما همخوانی نداشت و بالاخره توانستیم در دادگاه ثابت کنیم بی تقصیریم و بعد از سه سال و سه ماه آزاد شدیم .
* سگ های وحشتناک
مریم خاطرات تلخش را به سختی مرور می کند، در حرف زدنش بغض دارد. می گوید: کابوس من شب های زندان است و سگ هایی که هفته ای یکبار به اتاق می آوردند! ساعت سه عصر شام را می دادند و خاموشی می زدند و ما تا صبح نباید یک کلام حرف می زدیم. حالا مگه شب به صبح می رسید؟ سخت نبود، وحشتناک بود.
هفته ای یکبار از اتاق به سالن می رفتیم برای سرشماری. موقع خروج سگ هایی را برای جستجو به اتاق می آوردند که تمام اتاق را لیس می زد! این صحنه خوف آورترین صحنه زندگی ام بود.
** در زندان به چه فکر می کردی؟
چرا اومدم؟! مگه وطن خودم و شهرهای دیگه اش چه بود که برای تفریح نرفتم و مالزی را انتخاب کردم. در زندان حتی خارجی هایی که اعتقاد به جهنم ندارند می گفتند اینجا جهنم است و خدا در اینجا خشمگین است.
* آدامس و مداد برای ایرانی ها در زندان آرزوست
ما زیاد دادگاه می رفتیم، چون جرممان قطعی نشده بود و هیچ مدرکی بر علیه ما وجود نداشت. در این دادگاه ها، سفارت ایران در مالزی خیلی به ما دلگرمی می داد. به دادگاه که می رفتیم برایمان ادامس می آوردند، ما آدامس را می جویدیم و بعد آدامس جویده شده را قایم می کردیم و می بردیم برای بچه های اعدامی. هر کسی نیم ساعت می جوید می داد نفر بعدی! داشتن مداد جرم بود. نمی توانستیم مداد داشته باشیم . نوک مداد را قایم می کردیم و نگه می داشتیم. باورتون میشه در جایی از دنیا ادامس و مداد آرزو باشه؟
*انتظار در زندان برای کباب
هر سال منتظر شب عید بودیم. چون تنها روزی بود که از طرف ایرانی ها برایمان غذا و کباب از بیرون می آوردند. همه 365 روز برای این زمان روزشماری می کردیم. کباب هم آرزوی ما شده بود، حتی برای اعدامی ها و حبس ابدی ها.
*قاضی در دادگاه مالزی هیچ کاره است
ما حدود 50 دادگاه را پشت سر گذاشتیم، در دادگاه های مالزی قاضی هیچ کاره است. حرف قاضی خریدار ندارد . دادستان تاثیرگذار است و رای نهایی را صادر می کند. ما در این سه سال و سه ماه، یکبار دیگر هم تبریه شدیم با رای قاضی، اما دادستان بعد از یک هفته این رای را ملغی اعلام کرد و ما دوباره یک سال در زندان بسر بردیم .
*سفارت پدر و مادر ما در غربت
مریم در پاسخ به این سوال که توصیه ات به مردم ایران چیه، کمی فکر می کند و می گوید: قدر ایران رو بدونند، قدر مردم کشورمان را بدونند. قدر همدیگر رو بدونند. اینجا صدا دهل از دور شنیدن خوش است . اینجا اگر سفارت نباشه ما بی کس وکاریم . تنها پناهمون بعد از خدا، خود ایرانی ها هستند. زندانیان تمامی کشورها در زندان مالزی از ما می خواستند به سفارت کشورمان را مشکلات را بگوییم ، چون بعد از حضور نمایندگان سفارت و انجمن حمایت از زندانیان ، گاهی قرص و آب به ما می دادند.
- زهره دیگر زندانی تبرئه شده از زندان مالزی است که اکنون در ایران بسر می برد. دست هایش آثاری عمیق دارد و رگش خط خودکشی . موهایش را پسرانه کوتاه کرده و در برابر هر جمله از طرف مادر و خواهرش به راحتی می شکند و اشکش سرازیر می شود. او فقط 23 سال دارد. آخرین نفری است که اعلام آمادگی می کند برایمان حرف بزند.
زهره در بیمارستان در تهران کار می کرده و از زندگی اش اینگونه می گوید: اسمم زهره است 23 سالمه، سه سال پیش اومدم مثلا سفر خارج که روحیه ام بعد از فوت برادرم عوض شود. از 15 سالگی کار می کردم، چون پدری نداشتیم بخواهد هزینه زندگی ما را بدهد. سفری آمدیم که سر یک اعتماد بی خود و بیجا زمین گیر شدیم.
من همیشه تو فکرم این بود که خارج کجاست؟ آدم های خارج چه شکلی هستند؟ این سه سال و خرده ای هیچ جور جبران نمی شود. هیچ جور. الان حاضرم همه زندگی ام را بدهم و برگردم ایران. هنوز هم نمی دونم می تونم تو ایران زندگی عادی داشته باشم یا نه!
من در زندان های مالزی لحظه به لحظه آرزوی مرگ می کردم، جلو چشمم زنی بود که پوست بدنشو می کند و می تراشید چون دارویی نبود که زخم هایش را خوب کند.
بدترین زندانیان نیز آفریقایی ها بودند چون در کنار آنها امنیت جانی نداشتیم، سر دعوا با یکی از این آفریقایی ها من را فرستادن انفرادی، آنجا برای نخستین بار خودزنی کردم. تمام دست هامو بردیم، سرم را می کوبیدم به دیوار و آرزوی مرگ می کردم .
زهره سعی می کند بغض فروخورده این سال هایش را قورت دهد، می گوید: هر روز به خدا می گفتم چرا منو نمی بری، چرا من تو این همه سختی نمی میرم!
بار دوم هم خودکشی کردم. گفتم شاید بمیرم و بذارن مادر و خواهرم بروند. اما دریغ! من در ایران مریض بودم الان مریض تر شدم . بیماری روحی.
وی با مرور خاطرات زندان می گوید دو تا قرص سر درد در جیبم نگه داشته بودم. به همین دلیل اینقدر به وسیله کماندوهای زندان کتک خوردم که کاملا بیهوش شدم و پس از اون من را به یک زندان دیگه منتقل کردند. روزی که داشتند من را می برند مادرم سه بار مرد و زنده شد. چون بی هیچ خبری یک نفر را جدا می کنند اصلا نمی دونی می برن اعدام یا جای دیگه! روزهای سختیه خیلی سخت.
من رو منتقل کردند یک زندان دیگه، دو ماه در آن زندان نمی گذاشتند از اتاق بیرون بیام. آفتاب ندیده بودم، وقتی از زندان آمدم بیرون نور چشم هایم را می زد.
امان از اتاق های زندان، هرچه نگویم بهتر است ، جایی که هم دستشویی می کنی و هم حمام و هم عذا می خوری با هفت نفر آدم دیگه .
زهره حرف هایش را در نیمه راه رها کرد و عذرخواهی کرد و گفت نمی تونم ادامه بدم. از او می پرسم آرزوت چیه؟ میگه یکبار دیگه فقط بشنوم فرودگاه امام خمینی (ره).
زهره و پنج زندانی دیگر ایرانی پس از تبرئه در مالزی به ایران بازگشتند و وی در فرودگاه امام خمینی (ره) به آرزویش رسید.
این شش تبعه ایران (پنج زن و یک مرد) اکتبر سال 2011 به اتهام حمل مواد مخدر شیشه در فرودگاه بین المللی کوالالامپور بازداشت شده بودند.
این شش نفر با پیشنهاد سفر رایگان به سوریه و مالزی و حمل وسایل تجاری، فریب باندهای قاچاق مواد مخدر را خورده و در 11 چمدان به نام آنها، پنج کیلو و 700 گرم ماده مخدر شیشه از دمشق به کوالالامپور قاچاق شده بود.
هم اکنون دستکم 200 ایرانی به اتهام های مختلف که اکثرا مواد مخدر است در 12 زندان مالزی بسر می برند. بیشتر این افراد به دلیل عدم توجه به هشدارهای پلیس برای انتقال بسته های مشکوک گرفتار باندهای قاچاق مواد مخدر شده اند.
متوسط سن ایرانیان زندانی در مالزی حدود 35 سال است و بیشتر آنان در دام باندهای قاچاق مواد مخدر گرفتار شده اند که به دلیل مهارتهای زیاد، ردی از خود برجای نمی گذارند.
تاریخ انتشار: ۰۴ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]
صفحات پیشنهادی
روایت تکان دهنده یک ایرانی از زندانهای مالزی |اخبار ایران و جهان
روایت تکان دهنده یک ایرانی از زندانهای مالزی ما اینجا چیزی را زندگی کردیم که زندگی ما نبود سه سال و سه ماه فقط گاهی درب ها باز می شد و بیرون می رفتیم فقط چند بار یادمان نمی رود وقت هایی که ناخودآگاه استخوان های غذا را کنار می گذاشتم که یواشکی از گرسنگی به دندان بکشیم این هم-روایت تکان دهنده زنان ایزدی از رفتارهای داعش
آنها دختران را چندتا چندتا می برند روایت تکان دهنده زنان ایزدی از رفتارهای داعش زنان ایزدی که موفق شده اند با شیوه های گوناگون از دست گروه داعش در عراق و سوریه فرار کنند روایتهایی تلخ و تکان دهنده از نحوه رفتار اعضای این گروه با زنان و دختران بیان می کنند آنها می گویند زنانروایت تلخ دختر ایرانی از زندانهای مالزی
روایت تلخ دختر ایرانی از زندانهای مالزیتاریخ انتشار شنبه ۴ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۶ ۵۰ ما اینجا چیزی را زندگی کردیم که زندگی ما نبود سه سال و سه ماه فقط گاهی درب ها باز می شد و بیرون می رفتیم فقط چند بار یادمان نمی رود وقت هایی که ناخودآگاه استخوان های غذا را کنار می گذاشتم که یپست تکان دهنده الناز شاکردوست | عکس |
پست تکان دهنده الناز شاکردوست | عکس | الناز شاکردوست با انتشار عکس زیر نوشت زنی پشت چراغ قرمز دست فروشی میکرد هیچکس به زن توجه نمیکرد چندمتر ان طرف تر زنی خودفروشی می کردهیچکس به چراغ قرمز توجه نمیکرد چهارشنبه 24 دی 1393 ساعت 22 40فارس گزارش می دهد دو تناقض در روایت زنگنه از آخرین اجلاس اوپک/ ماجرای قیمت یک استکان نفت غربی
فارس گزارش می دهددو تناقض در روایت زنگنه از آخرین اجلاس اوپک ماجرای قیمت یک استکان نفت غربیصحبت های وزیر نفت در همایش اقتصاد ایران نشان داد مرغ زنگنه یک پا دارد به همین بد نیست ماجرای قیمت یک استکان نفت غربی را دوباره یادآوری کرد به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس در سال هصحنههای بمباران حلبچه در «حکایت عاشقی» تکاندهنده است -
نیما جعفریجوزانی به مهر گفت صحنههای بمباران حلبچه در حکایت عاشقی تکاندهنده است شناسهٔ خبر 2466304 یکشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۰ ۴۱ هنر > سینمای ایران نیما جعفری جوزانی تدوینگر حکایت عاشقی که در جشنواره فجر حضور دارد درباره صحنههای مستند بمباران شیمیایی حلبچه در این فیلم صحبپست تکان دهنده الناز شاکردوست + عکس
پست تکان دهنده الناز شاکردوست عکس الناز شاکردوست با انتشار عکس زیر نوشت زنی پشت چراغ قرمز دست فروشی میکرد هیچکس به زن توجه نمیکرد چندمتر ان طرف تر زنی خودفروشی می کرد هیچکس به چراغ قرمز توجه نمیکرد الناز شاکردوست با انتشار عکس زیر نوشت زنی پشت چراغ قرمز دست فروشی میکرد هیچ۴ عکس تکان دهنده از بدن کرم زده یک دانشمند
۴ عکس تکان دهنده از بدن کرم زده یک دانشمند پیوتر دانشمند حشره شناس انگلیسی در اقدامی عجیب و باورنکردنی این عکس ها را از لحظه خروج کرم از زیر پوستش گرفت و منتشر کرد دانشمندی وقتی خبر شد که حشره ناقل بیماری او را نیش زده و انگل در بدنش رشد کرده است بی هیچ واکنشی اجازه داد بدنمعاون توسعه مدیریت معاون علمی و فناوری رئیس جمهور: آمارهای تکان دهندهای از خروج افراد نخبه وجود دارد
معاون توسعه مدیریت معاون علمی و فناوری رئیس جمهور آمارهای تکان دهندهای از خروج افراد نخبه وجود داردمعاون توسعه مدیریت و منابع معاون علمی و فناوری رئیس جمهور گفت آمارهای تکاندهندهای در زمینه خروج افراد نخبه وجود دارد که نشاندهنده ضعف مدیریت است به گزارش خبرگزاری فارس از جیرفآمار تکان دهنده آلاینده های هوا
آمار تکان دهنده آلاینده های هوا حسینی گفت ترافیک بخش عمده ای از آلودگی هوا را تشکیل می دهد که باید با عزمی جدی و مدیریتی قوی بر استانداردهای موتورسیکلت خودروهای دیزلی و خودروهای فرسوده توجه شود وحید حسینی مدیر عامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران در سومین همایش مدیریت آلودگی هوا وسمینار «پلی از سنتها در جهان ایرانی و مالایی» در مالزی برگزار میشود -
رایزن فرهنگی ایران سمینار پلی از سنتها در جهان ایرانی و مالایی در مالزی برگزار میشود شناسهٔ خبر 2469771 سهشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳ - ۱۱ ۴۴ دین و اندیشه > اسلام در جهان رایزن فرهنگی كشورمان در دیدار با نمایندگان دانشگاه آسوار مالزی از برگزاری سمینار پلی از سنتها در جهان ایرا- تایید گزارش زندانیان ایرانی در خصوص شرایط بحرانی در سلول های مالزی
تایید گزارش زندانیان ایرانی در خصوص شرایط بحرانی در سلول های مالزی کوالالامپور – ایرنا – با انتشار برخی اخبار مبنی بر بحرانی بودن شرایط زندان های مالزی فعالان حقوقی این کشور انگشت اشاره را به سوی مقامات نشانه رفتند و خواستار تحقیق کمیسیون فساد در خصوص روش هزینه بودجه زندان ها شدحدیث تکان دهنده درباره بی حجابی زنان از پیامبراکرم(ص)
حدیث روز حدیث تکان دهنده درباره بی حجابی زنان از پیامبراکرم ص امیرالمومنین علی علیه السلام میفرماید روزی با فاطمه سلام الله علیها محضر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم رسیدیم ٬ دیدیم حضرت به شدت گریه می کند به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران امیرالمومنیتبرئه 6 ایرانی قربانی باندهای قاچاق در مالزی
تبرئه 6 ایرانی قربانی باندهای قاچاق در مالزی کنسول جمهوری اسلامی ایران در مالزی روز جمعه از تبرئه و آزادی پنج زن و یک مرد ایرانی که در دام باندهای قاچاق مواد مخدر گرفتار شده بودند خبر داد به گزارش آخرین نیوز مرتضی جاودان کنسول ایران در مالزی در گفت وگو با ایرنا اعلام کرد اآمار تکان دهنده از دانش آموزان شیشه ای
آمار تکان دهنده از دانش آموزان شیشه ای قائم مقام دبیرکل ستاد با ابراز نگرانی از کاهش سن مصرف مواد مخدر در کشور اظهار کرد یک درصد دانش آموزان کشور مصرف کننده مواد مخدر هستند که 60 درصد این تعداد شیشه مصرف می کنند خبرگزاری ایسنا قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر برجنایت تکان دهنده داعش در استان صلاح الدین
ادامه جنایات داعش در عراق جنایت تکان دهنده داعش در استان صلاح الدین تروریست های داعش ده ها تن از آوارگان استان صلاح الدین که قصد عبور از گذرگاهی در استان کرکوک را داشتند به رگبار بستند به گزارش سرویس بین الملل جام نیوز پایگاه خبری شبکه العالم Alalam از به رگبار بستنحرکت تکان دهنده رزمنده ای که می خواست روی مین برود!
خاطره ای از حاج آقا قرائتی حرکت تکان دهنده رزمنده ای که می خواست روی مین برود در یکی از عملیات ها که شب انجام می شد قرار بود از جایی عبور کنیم که مین گذاری شده بود مجبور بودیم از آنجا رد بشیم چاره ای جز این نداشتیم به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز حجت الاسلام والمسلمی-
گوناگون
پربازدیدترینها