تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع): کسی که در پی برآوردن نیاز برادر مسلمان خود باشد، تا زمانی که در این راه است خ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835853273




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خاطره بازی با گرمترین میزگرد ایرانی‌ها


واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: سنت زیبای ایرانی/
خاطره بازی با گرمترین میزگرد ایرانی‌ها
وقتی از خاطره کرسی سخن می‌گوییم باید همزمان به چند پدیده از دست رفته دیگر هم اشاره کنیم. بازار کرسی در روزهایی داغ‌تر بود که زمین سفیدپوش می‌شد و پایمان تا زانو در برف فرو می‌رفت.


به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، در سال‌های نه چندان دور کرسی با گرمای جادویی‌اش طعم زمستان را شیرین و دلپذیر می‌کرد

وقتی از خاطره کرسی سخن می‌گوییم باید همزمان به چند پدیده از دست رفته دیگر هم اشاره کنیم. بازار کرسی در روزهایی داغ‌تر بود که زمین سفیدپوش می‌شد و پایمان تا زانو در برف فرو می‌رفت. روزهایی که فریاد برف‌اندازها گوش شهر را پر می‌کرد: «برف پارو می‌کنیم».

 ارتفاع برف نشسته بر کف حیاط و پشت‌بام آن‌قدر زیاد بود که محوکردنش به همین راحتی‌ها امکان نداشت و... حالا کم‌کم برف هم دارد به خاطره‌ها می‌پیوندد. برف‌ها این قدر کم‌حجم و نازک نارنجی شده‌اند که با اولین اشعه آفتاب از زمین پاک می‌شوند. در روزگاری که سرما تا مغز استخوان نفوذ می‌کرد، کرسی با گرمای جادویی‌اش طعم زمستان را شیرین و دلپذیر می‌کرد.

گرم شدن با منقل و برق و زغال

کرسی ساختار ساده‌ای داشت و با همین سادگی‌اش به یک وسیله محبوب بدل شد. این وسیله گرمایی یک میز مستطیلی شکل داشت و یک لحاف پنبه‌ای که روی میز کشیده می‌شد. در سال‌های دور زیر این میز منقلی با زغال‌های سرخ‌شده می‌گذاشتند؛ اما با پیشرفت علم و فناوری بخاری‌ها و کرسی‌های برقی جایگزین این منقل شد. منقل آتشین هر چند ساعت یک‌ بار مورد بازدید قرار می‌گرفت و زغالش تازه می‌شد.

خاکستر را روی زغال‌ می‌ریختند تا گرمای کرسی مطبوع‌تر شود. اصلی‌ترین مشکل کرسی منقلی، این بود که در زیر لحاف گاز منواکسیدکربن تولید می‌کرد و کودکان را در معرض خطر خفگی قرار می‌داد. اما با آمدن کرسی‌های برقی بسیاری از مشکلات کرسی‌نشینان حل شد. اگر یادتان باشد در تبلیغات یک مدل از کرسی برقی ناسیونال ژاپن نوشته شده بود: «مجهز به لامپ‌های مادون قرمز؛ تنها وسیله گرمایی و درمانی». تنها مشکل کرسی‌های برقی این بود که امکان داشت نوک پای ساکنان خانه به توری سیمی‌اش برخورد کند و بسوزد. با در نظر گرفتن این هشدار ایمنی می‌توانستی با خیال راحت زیر کرسی لم دهی و از دیدن دانه‌های برف پشت پنجره لذت ببری.

وسیله‌ای که هیچ وقت شخصی نشد

کرسی همه اعضای خانواده را مجبور می‌کرد دور هم بنشینند و با یکدیگر بحث و گفت‌وگو کنند. کرسی یک میزگرد خانوادگی بود که بزرگ‌ترها و کوچک‌ترها دورش حلقه می‌زدند و شب‌های بلند زمستان را به انتها می‌رساندند. خواهرها و برادرها رو در رو می‌نشستند و به چشم‌های هم خیره می‌شدند. در مقاطعی دستگاه تلویزیون توانست این اتحاد و همدلی را ایجاد کند. در دهه 60 وقتی سریالی پرمخاطب مثل اوشین و جنگجویان کوهستان و آیینه عبرت پخش می‌شد، همه روبه‌روی تلویزیون می‌نشستند و قصه را دنبال می‌کردند.

 اما بعدها تلویزیون هم نقش اتحادبخش خود را از دست داد و نتوانست اعضای خانواده را دور هم جمع کند. بتدریج برادرها و خواهرها صاحب یک تلویزیون اختصاصی در اتاق‌هایشان شدند. بالا رفتن تعداد شبکه‌ها و پایین آمدن قیمت تلویزیون عواملی بود که باعث شد هر کس سریال مورد علاقه‌اش را به صورت شخصی دنبال کند.

چند سال بعد زمانی که پای اینترنت وایرلس به خانه‌ها باز شد اعضای خانواده از یکدیگر بیشتر فاصله گرفتند. حتما شما هم ماجرای آن جوانی را که برای دقایقی اینترنتش قطع شده شنیده‌اید. او در یکی از شبکه‌های اجتماعی نوشته است: بعد از قطع شدن اینترنت از اتاقم بیرون آمدم و چند دقیقه‌ای با پدر و مادرم همصحبت شدم. وقتی کمی با آنها حرف زدم و شناختم بیشتر شد، دیدم آدم‌های بدی نیستند!

وسایل مختلف خانه مثل رایانه، تلویزیون، رادیو و تلفن به مرور زمان شخصی شدند؛ اما کرسی همیشه عمومی ماند و اجازه نداد نسل‌های مختلف یک خانواده از هم فاصله بگیرند. در هر خانه‌ای یک کرسی اصلی وجود داشت که همه از آن استفاده می‌کردند. اتاق‌های دیگر خانه آن‌قدر سرد بود که برای ساکنان چاره‌ای جز رفتن زیر کرسی باقی نمی‌ماند.

بازی‌های خوب برای بچه‌های خوب دور کرسی

حاضران دور کرسی به شیوه‌های مختلفی سر خودشان را گرم می‌کردند. شعرخوانی، قصه‌گویی، شاهنامه خوانی و فالگیری جزو آیین‌های دائمی افراد دور کرسی بود. زمانی تصور برگزاری مراسم «شب یلدا» بدون داشتن یک کرسی گرم و مطمئن خنده دار بود. میوه‌های بلندترین شب سال را روی میز کرسی می‌گذاشتند و همدیگر را به شعر و لبخند دعوت می‌کردند.

 بزرگ‌تر خانواده برای دیگران فال می‌گرفت و با تفسیرش آنها را به آینده امیدوار می‌کرد. بازی گل یا پوچ هم مشتریان زیادی داشت. هر چقدر تعداد افراد بیشتر می‌شد، هیجان بازی افزایش پیدا می‌کرد. حدس زدن این‌که گل در لابه‌لای انگشتان چه کسی پنهان شده، گاه به اندازه حل معمای پلیسی دشوار بود. وقتی گل روی لحاف کرسی می‌افتاد همه به سمتش حمله‌ور می‌شدند؛ چون طبق قوانین بازی هر کس آن ‌را پیدا می‌کرد صاحب امتیاز می‌شد.

آنهایی که دور کرسی حلقه می‌زدند احترام بزرگ‌ترها را نگه می‌داشتند. پدر خانواده در دورترین نقطه از در ورودی می‌نشست؛ یعنی جایی که به آن بالای مجلس می‌گفتند. جای بچه‌ها ضلعی از کرسی بود که نزدیک در ورودی قرار داشت. طبق این قانون نانوشته هر کسی جای خودش را می‌شناخت و جای دیگران را اشغال نمی‌کرد. /چمدان






کد خبر: ۵۱۰۸۶۶۶





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن