تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 8 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن در سرشتش دروغ و خيانت نيست و دو صفت است كه در منافق جمع نگردد: سيرت نيكو و د...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802516269




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چیستی ازسرگیری روابط آمریکا و کوبا؛ آیا کوبا میخ تابوت نظام هژمونیک بین‌المللی بود؟


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: چیستی ازسرگیری روابط آمریکا و کوبا؛
آیا کوبا میخ تابوت نظام هژمونیک بین‌المللی بود؟
اکنون ائتلاف‌های منطقه‌ای به ‌تدریج به سمتی می‌روند که خوشایند آمریکایی‌ها نیست. به این ترتیب، نه تنها هاوانا دیگر یک کشور منزوی نیست، بلکه یک نقش پر رنگ در بازیگری منطقه‌ای داراست و از این رو، آمریکایی‌ها «به رویکردی تاریخ ‌مصرف ‌گذشته» پایان دادند.

خبرگزاری فارس: آیا کوبا میخ تابوت نظام هژمونیک بین‌المللی بود؟



واکاوی ماهیت ازسرگیری و عادی‌سازی روابط دیپلماتیک و دوجانبه‌ بین ایالات متحده‌ی آمریکا و کوبا، از موضوعات مهم و قابل بحث در عرصه‌ی سیاست خارجی و روابط بین‌الملل است که می‌تواند از زوایای گوناگونی مورد بحث و مناقشه قرار گیرد. عده‌ای بر این باورند که کوبای ایزوله‌شده و شکسته‌شده در فرایند تحریم‌ها سر تسلیم فرود آورده است و ازسرگیری روابط بین خود و آمریکا را به‌عنوان منفذ فراری برای دستیابی به فرصت‌های منطقه‌ای و جهانی هرچه بیشتری می‌بیند. کوبا درصدد است تا به این وسیله، رونق اقتصادی پیدا کند و مرزهای تجاری خود را بگشاید و راه را برای تعامل هرچه بیشتر با دنیای سیاست و اقتصاد امروز هموار نماید.
 
اما در مقابل، عده‌ی دیگری قضیه را به‌گونه‌ی دیگری می‌یابند و معتقدند که آمریکا متوجه شده است سیاست فشار و تحریم‌های یکجانبه علیه کوبا بعد از گذشت این چند دهه، فایده‌ای نداشته است و بنابراین درصدد است که راه جدیدی را تجربه نماید. از طرف دیگر، آمریکا متوجه شده است که در نظم نوین جهانی نمی‌تواند به‌شکل تک‌قطبی عمل نماید و دنیای بین‌الملل دنیای چندقطبی است، پس هژمونی‌طلبی یکجانبه‌ی آن در قضیه‌ی تحریم‌ها، از جمله تحریم کوبا، دیگر بی‌فایده است. در همین گروه، دیدگاه آمریکا بیشتر جنبه‌ی امنیتی دارد و می‌خواهد که از این منطقه با مطمئن‌تر باشد تا بتواند با تهدیدات حضور مسکو و پکن در منطقه مقابله کند.
هدف
این نوشتارِ کنکاشی می‌خواهد نشان دهد که علت بنیادین و اصلی عادی‌سازی روابط بین آمریکا و کوبا چیست. هرچند در این نوشتار درصدد نیستم به ارائه‌ی تحلیلی جامع درباره‌ی تحول مذکور بپردازم، اما می‌کوشم با ذکر برخی واقعیاتی که در عرصه‌ی ملی، منطقه‌ای و جهانی وجود دارد و ممکن است پنهان مانده باشد، به دریافت واقع‌بینانه‌تری از آنچه می‌گذرد دست یابیم. به نظر می‌رسد که خواست عادی‌سازی روابط بین دو کشور، اکنون یک نیاز دیپلماتیک دوسویه است؛ به این معنا که همسایه‌ی جنوبی به دنبال کاهش فشارهای سیاسی و تحریم‌های تجاری و اقتصادی است و همسایه‌ی شمالی نیز به دنبال تغییر روش‌ها برای تأثیرگذاری بر دولتمردان و حاکمان جزیره در جهت تحقق منافع ملی خود است و در عین حال، متوجه شده است که هژمونی‌طلبی یکجانبه نمی‌تواند راه مؤثری برای پیشبرد اهداف منطقه‌ای مربوط باشد و سخت می‌کوشد.
 
هژمونی‌طلبی آمریکا رویه‌ای بوده است که به‌ویژه پس از پایان جنگ سرد و با اصطلاح معروف بوشِ پدر تحت عنوان نظم نوین جهانی، در سراب تصوری آمریکا مبنی بر اینکه دیگر تنها قطب دنیا آمریکاست، شدت گرفت. این هژمونی‌طلبی در منطقه‌ی خلیج فارس و در مورد ایران نیز ترجمان واقعی و عملیاتی خود را پیدا کرد. آمریکا تحریم‌های یکجانبه علیه ایران را شدت بخشید و راه را برای فشارهای هرچه بیشتر بر جمهوری اسلامی ایران هموار کرد. هدف این نوشتار این است که با بازنویسی سناریوی تحریم‌ها علیه کوبا، نشان داده شود که ایران و کوبا هیچ‌کدام با فشارهای تحریم آمریکا منزوی نشدند، بلکه هرکدام اکنون نقش فعال‌تری را در معادلات منطقه‌ای دارا هستند که البته به این تطبیق، در نتیجه‌گیری این مقاله اشاره خواهیم کرد.
 
 
شرایط داخلی و منطقه‌ای کوبا؛ عدالت اجتماعی و ائتلافی از دولت‌های انقلاب
بُعد ملی و نقاط قوت و ضعف دولت هاوانا: دولت کوبا به دلیل محدودیت‌های بین‌المللی، طبقه‌‌ی ثروتمند ندارد. تنها عده‌ای هستند که دارای تمکن مالی بهتری هستند. انتخابات از کانال اعضای حزب کمونیست صورت می‌گیرد و به این شکل، نظام سیاسی تک‌حزبی در کوبا حاکم است. به این ترتیب، دموکراسی غیرمستقیم است و مقامات عالی کشور از همین شیوه و به‌صورت غیرمستقیم توسط مردم انتخاب می‌شوند.
شاید بتوان مدعی شد که شاهکار دولت چپ عدالت‌خواه هاوانا، مبارزه با فساد است. به عبارت دیگر، شاه‌کلید ماندگاری دولت کوبا در این همهمه، سقوط دولت‌های کمونیستی، موفقیت و کامیابی آن در سردمداری مبارزه با فساد و به‌ویژه فساد مالی دولت است. در همین حال، رویکرد اصلی سیاست عمومی حاکم در کوبا همگرایی و وحدت بین آحاد مردم و شهروندان است؛ به‌نحوی‌که مواضع دولت و ملت به یکدیگر نزدیک شود. در موضوعاتی مانند تحریم کوبا، هاوانا با جدیت تمام می‌کوشد که نظرگاه خود و مردم را در این خصوص یکی سازد و با این وحدت، به سمت یکپارچگی ملی و مردمی حرکت کند و از تمام تلاش‌های ملی و بین‌المللی در موضوع دفاع از کوبا و شهروندان کوبایی حمایتی جدی به عمل آورد.
در زمینه‌ی تأمین اجتماعی نیز دولت کوبا بسیار موفق عمل کرده است. با سازمان‌دهی و مدیریت مناسب، نرخ بی‌سوادی در کشور صفر است و این خود معیار بسیار خوبی برای کارنامه‌ی دولت محسوب می‌شود. این جمله‌ی معروفی درباره‌ی کوباست که هیچ‌کس برای نان شب در این کشور محتاج نیست، چون که همه‌ی آحاد مردم در پایان ماه، سهمیه‌ی محدودی از سبد کالاهای اساسی دریافت می‌کنند. تأمین درمانی و آموزش در تمامی سطوح برای همه‌ی شهروندان رایگان است. سرمایه‌گذار اصلی در امور اجتماعی دولت محسوب می‌شود و در این راستا، به ورزش و فعالیت‌های همگانی توجه خاصی مبذول می‌شود. جالب است بدانیم که کوبا در برخی از حوزه‌های علمی و پژوهشی در صدر رده‌بندی‌های جهانی قرار دارد.
در بُعد منطقه‌ای: کوبا از جمله کشورهای معدودی است که پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی و پس از آن سقوط کشورهای عضو اتحادیه و سپس کشورهای اروپای شرقی، مدل سوسیالیستی چپ عدالت‌جویانه‌ی خود را رها نکرد. هاوانا سخت به اصول انقلاب کوبا به رهبری فیدل کاسترو، پایبند باقی ماند و نه تنها از این اصول پلکانی به پایین نیامد، بلکه سخت و استوار بر روی آن‌ها در کوبا ایستادگی کرد و در عین حال، یک کمپین چپ سوسیالیستی انقلابی عدالت‌طلبانه را در منطقه‌ی آمریکای لاتین به راه انداخت که به‌نوعی موفقیت‌های چشمگیری را نیز به‌همراه داشت.
آیا کوبا دچار تغییر شد یا بر سازی ذهنی هژمونی‌طلبانه‌ی آمریکا؟
الف) برسازی ذهنی هژمونی‌طلبانه‌ی آمریکا و علل تلاش برای انزوای کوبا
در تاریخ دیپلماتیک دوجانبه‌ی کوبا و آمریکا، باید گفت که هاوانا هرگز مایل به قطع ارتباطات رسمی دیپلماتیک با آمریکا نبوده است. در خلال دهه‌های گذشته، به‌ویژه در چند سال اخیر، هیئت‌های مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آمریکایی به کوبا سفر کرده‌اند و دیدارهای مختلفی را مقامات عالی این کشور داشته‌اند. جالب اینجاست که اغلب این دیدارها به دعوت و میزبانی دولت کوبا صورت گرفته است.
1.  انفصال روابط دو کشور عملاً حاصل و نتیجه‌ی خواست سیاست‌مداران واشنگتن در پنجاه سال گذشته و نه هاوانای گذشته و حال است. بنابراین نکته‌ی کلیدی که در تحلیل شرایط فعلی باید مدنظر داشته باشیم، این است که رویکرد ازسرگیری روابط، تصمیم و راهبرد جدید خود آمریکایی‌هاست و تحول جدید و عمده‌ای در سیاست دیپلماتیک آمریکا محسوب نمی‌شود.
2. نکته‌ی دیگری که باید به آن توجه داشته باشیم، این است که کوبا در طی دهه‌های گذشته، یک تهدید نظامی و سخت‌افزارانه برای دولت آمریکا نبوده است. این تهدید نرم‌افزارانه هم بیشتر تلقی و دیدگاه منفی خود محافظه‌ کاران دست‌ راستی و افراطی آمریکا بوده است که به‌عنوان نمونه، اجلاس یا نشست‌های روشن‌ فکران چپ‌گرای منطقه را توهین به خود دیده است، اما کوبا هرگز مهد چریک‌های مسلح و چپ‌گرای ضدامپریالیستی نبوده است که آمریکا آن را تهدیدی مستقیم معرفی کند. آمریکا مغرورانه و هژمونی‌طلبانه عمل می‌کند و نمی‌خواهد که هیچ‌کس حتی در مقام بیان، مطلبی را علیه آمریکا بیان کند و هرگونه ابراز نظری را به‌شکل اقتدارگرایانه و استبدادی، عامل گستاخی و توهین به خود قلمداد می‌کند و در مقام واکنش برمی‌آید.
3.      آمریکایی‌ها به کمک کوبایی‌تبارهای ضدانقلاب ساکن فلوریدا، در طی پنج دهه‌ی گذشته، مصدر اعمال خرابکارانه، ترورها و توطئه‌های نظامی و غیرنظامی علیه دولت کوبا بوده‌اند. آمریکایی‌های کوبایی‌تبار با پشتیبانی مالی و رسانه‌ای، نقش محوری در انتخاب اعضای کنگره و سنا در فلوریدا داشته‌اند و همان‌ها هستند که لابی قدرتمند ضد کوبایی در آمریکا را شکل می‌دهند و همواره از عناصر محوری تصمیم‌سازی در خصوص هاوانا در آمریکا بوده‌اند.
4. می‌توان گفت که بخشی از کدورت در روابط دیپلماتیک واشنگتن و هاوانا، در مقام عمل، میراث یک دوره‌ی تاریخی است که نوعی جبر ژئوپلیتیک نیز بر آن حاکم بوده است. کوبا در منطقه‌ی اکسیژنی یا حیاتی آمریکا قرار دارد که از نقاط بسیار مهم و اساسی در دوران جنگ سرد محسوب می‌شد که بحران خلیج خوک‌ها بر این موضوع دلالت می‌کند. کوبا در صدوپنجاه‌کیلومتری خاک آمریکاست که در واقع در حیطه‌ی امنیتی و راهبردی این کشور است. در دوران جنگ سرد، منبع اصلی تهدید امنیتی مسکو بود که نفوذ زیادی روی رهبران هاوانا داشت.
آمریکا به ناکارآمدی سیاست خود در منزوی ساختن کوبا اعتراف کرده است. اوباما در سخنرانی خود در خصوص ایجاد روابط دیپلماتیک با کوبا می‌گوید: «به‌عنوان مهم‌ترین تغییر در سیاست ما پس از بیش از پنجاه سال، ما به رویکردی تاریخ‌مصرف‌گذشته، که چندین دهه عاجز از برآوردن منافع ما بوده، پایان می‌دهیم.»
ب) چرا کوبا منزوی نبود؟ علل چرخش و انعطاف در کوبا؟
آمریکایی‌ها به‌نوعی به ناکارآمدی سیاست خود در منزوی ساختن کوبا اعتراف کرده‌اند. اوباما در سخنرانی خود در خصوص ایجاد روابط دیپلماتیک با کوبا می‌گوید: «به‌عنوان مهم‌ترین تغییر در سیاست ما پس از بیش از پنجاه سال، ما به رویکردی تاریخ‌مصرف‌گذشته، که چندین دهه عاجز از برآوردن منافع ما بوده، پایان می‌دهیم و در عوض، شروع به عادی‌سازی روابط این دو کشور می‌کنیم.
به نظر می‌رسد که نسل نوین کوبایی‌تبارهای مقیم آمریکا نیز آن نگرش دشمنانه و متعصبانه‌ی اجداد خود را نسبت به دولت هاوانا ندارند و می‌کوشند که از طریق ایجاد ارتباطات، مجال بیشتری برای دولت کوبا ایجاد کنند. مضافاً اینکه لابی ضدانقلاب کوبا در آمریکا، آن بُرش سابق را دارا نیستند و قادر نیستند که مانند گذشته، در سیاست‌گذاری واشنگتن علیه هاوانا به‌شکل تخریبی عمل نمایند.
چرا کوبا منزوی نبود؟
1. باید دقت نمود که با پایان جنگ سرد و جهان دوقطبی، کوبا آن اهمیت و حساسیت سابق در دیدگاه سیاست‌مداران آمریکایی را از دست داده است و دیگر این جزیره زمین بازی رقیب دیده نمی‌شود. این در حالی است که در سال‌های اخیر، نسل جدیدی از رهبران ترقی‌خواه در منطقه‌ی آمریکای لاتین به قدرت رسیده‌اند که توانسته‌اند فرایند تحولات منطقه‌ای را دگرگون سازند.
2. اکنون ائتلاف‌های منطقه‌ای به‌تدریج به سمتی می‌روند که خوشایند آمریکایی‌ها نیست. به این ترتیب، می‌توان گفت که نه تنها هاوانا دیگر یک کشور منزوی نیست، بلکه یک نقش پررنگ در بازیگری منطقه‌ای داراست.
3. روسیه و ونزوئلا نیز از پشتیبانان اصلی هاوانا هستند که می‌توانند موقعیت آن را تقویت کنند.
دولت اوباما نیز که در بحران اوکراین با روسیه دوران پُرتنشی را پشت سر می‌گذراند، می‌د‌اند که مسکو اتحاد منطقه‌ای جدیدی را پی‌ریزی خواهد کرد. فلذا نمی‌خواهد که در چنین شرایطی، با تهدید کوبا نیز در حوزه‌ی کارائیب و آمریکای لاتین مواجه باشد.
چرا چرخش؟
1. اگر چه رشد طبقه‌ی متوسط و میانه و تأمین اجتماعی عادلانه برای کوبا موفقیت‌آمیز بوده است، اما شرایط تحریم اقتصادی و عدم تلاش برای ارائه‌ی الگوی اقتصادی موفق، باعث شد که راه توسعه و رشد اقتصادی برای کشور خیلی با چالش و مانع مواجه شود. پیش از سقوط بلوک شرق، دولت کوبا از سوی اتحاد جماهیر شوروی وقت، حمایت سیاسی و اقتصادی می‌شد و به همین دلیل، برای اداره‌ی جزیره با مدل کنونی، یعنی به‌شکل تمرکز اقتصادی کمونیستی، با مشکلات بسیار کمتری مواجه بود، اما پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی نظم حاکم در جهان دوقطبی، کار برای دولتمردان کوبایی سخت شد. در این راستا، دولت هاوانا به‌ناچار درهای جزیره را به روی جهانگردان خارجی گشود، اما این گشایش یک تسکین موقتی به نظر می‌رسید.
2. اکنون با گذشت بیش از پنج دهه از وقوع انقلاب ضدامپریالیستی در کوبا، هنوز بخشی از خاک سرزمینی این کشور تحت اشغال آمریکایی‌هاست که می‌توان به‌عنوان نمونه به گوانتانامو اشاره کرد که بزرگ‌ترین شکنجه‌گاه آمریکایی‌های هژمونی‌طلب در جهان محسوب می‌شود. دولتمردان کوبایی اکنون سعی دارند به‌همراهی سیاست تنش‌زدایی با آمریکا، راه را برای اهداف و منافع ملی خود باز نمایند و در همین حال، بتوانند نظام سوسیالیستی را حفظ کنند.
3. در همین چارچوب، نگرش منطقه‌ای رهبران کوبا نیز انفکاک از رادیکالی شدن و ایجاد تنش و دعوای سخت با آمریکاست. اگر چه کوبا اکنون با سیاست‌های منطقه‌ای خود توانسته است متحدان خوبی را در حکومت‌های منطقه داشته باشد و بسیاری از رهبران چپ و مترقی منطقه همگام با سیاست خارجی کوبا هستند، اما هاوانا از این موضوع برای بسیج سخت‌افزارانه با آمریکا استفاده نمی‌کند و بیشتر سعی دارد با استفاده از قدرت نرم و هوشمند، در مقابل آمریکا ایستادگی نماید. کوبا می‌کوشد همین دیدگاه را در بین متحدان منطقه‌ای خود رواج دهد و از تقابل و تنش با دولت ایالات متحده‌ی آمریکا اجتناب نماید. نظر کوبا این است که نتیجه‌ی نهایی افزایش تنش، از بین رفتن منابع داخلی کوبا و سایر کشورهای دوست منطقه‌ای است؛ منابعی که می‌تواند صرف توسعه و پیشرفت آن‌ها شود. در همین راستا، دولت کوبا به‌عنوان نمونه‌ای از گروه شبه‌نظامی فارک که از قدیمی‌ترین گروه‌های چپ مسلح در قاره‌ی آمریکا محسوب می‌شود، خواست که با دولت راست‌گرای افراطی کلمبیا بر سر میز مذاکره بنشیند.
رابطه به چه دلیلی؟ تلاش برای تغییر نظام سیاسی و منطقه‌ای
نظام سیاسی: اکنون به نظر می‌رسد که نظام سیاسی کوبا، در تغییرات داخلی، حفظ نظام موجود را با چرخشی به سمت ایده‌های نو و توسعه‌محوری در سوسیالیسم، پذیرفته است. نظامی شبیه به نظام منعطف برزیل و آرژانتین که چرخش به سمت رهاسازی اقتصادی و حرکت به‌سوی نظام بازار آزاد را پذیرفته‌اند. دیدگاهی که سال‌هاست در اردوگاه رائولیست‌ها شکل گرفته است و به‌نوعی در مقابل دیدگاه فیدلیست‌ها قرار دارد. ویژگی پررنگ فیدلیست‌ها اهمیت دادن به موضوعات امنیتی است که متعصبانه به دنبال حفظ سنت‌های سوسیالیستی هستند، اما رائولیست‌ها که عمدتاً از نسل جدید هستند، دیدگاه نوینی را ارائه می‌نمایند. اینان که متشکل از نظامیان جدید و تکنوکرات‌های حرفه‌ای هستند، اگر چه هنوز به تقویت مقوله‌های امنیتی معتقدند، اما به دنبال کسب تجربیات توسعه‌ی کوتاه‌مدت و اعتماد به سازوکار نظام بازار آزاد نیز هستند.
بعید نیست که آمریکا به فکر فروپاشی نظام سیاسی هاوانا از درون کوبا باشد و با فعالیت‌هایی که می‌تواند در داخل کوبا با گشایش سفارتخانه انجام دهد، کارهای جاسوسی و ارتباط با ضدانقلاب درون را تعمیق ببخشد و به این ترتیب، نرم‌نرم راه را برای وقوع انقلاب‌های مخملی مانند آنچه در جمهوری‌های اتحاد جماهیر شوروی سابق و اروپای شرقی انجام داده‌ است، هموار نماید.
منطقه‌ای: در کنار این ژست تنش‌زدایی، دولت آمریکا فشار خود را با افزایش تحریم‌ها علیه دولت ونزوئلا بیشتر کرده است و اگر این امر را در کنار کاهش شدید قیمت نفت بگذاریم، کار برای دولت ونزوئلا که اکنون پدر معنوی دولت‌های انقلابی آمریکای لاتین است، خیلی خیلی سخت خواهد کرد.
این در حالی است که در حالت کاهش قیمت نفت، کمک‌های نفتی ونزوئلا به کوبا در آینده‌ی مبهمی قرار دارد. ونزوئلا نیز به‌شدت با مشکلات اقتصادی و تورم دست‌و پنجه نرم می‌کند. در چنین شرایطی، چندان اعتمادی به وعده‌ و وعیدهای ونزوئلا برای صدور نفت به کوبا وجود ندارد و اگر ونزوئلا نتواند نفت لازم را برای کوبا تأمین کند، کوبا به‌نوعی با بزرگ‌ترین بحران سیاسی و اقتصادی پس از اضمحلال اتحاد جماهیر شوروی مواجه خواهد شد.
پایان سخن
ازسرگیری روابط دیپلماتیک آمریکا و کوبا، یکی از مهم‌ترین تحولات سیاسی دوران معاصر است؛ چراکه این رخداد می‌تواند متضمن معانی و نکات بسیار مهمی برای پژوهشگران و علاقه‌ ومندان به سیاست بین‌الملل و مطالعات منطقه‌ای باشد. آمریکایی که با سیاست هژمونی‌طلبانه‌ی خود به تحریم‌های یکجانبه و گسترده علیه هاوانا پرداخته بود، امروز با اعتراف خود شخص اوباما مبنی بر اینکه این سیاست تاریخ‌گذشته است، اقدام به بازگشایی روابط دوجانبه نمود. کوبا با تحریم‌های آمریکا نه تنها منزوی نشد، شکست نخورد و نوکر آمریکایی‌ها نشد، بلکه توانست در عرصه‌ی داخلی موفقیت‌های نسبی خوبی به دست آورد و در زمینه‌ی آموزش همگانی، از بین بردن بی‌سوادی، بهداشت عمومی و بیمه‌های درمانی، موفق عمل کند.
در عرصه‌ی منطقه‌ای، کوبا به یک مرکز قدرت نرم علیه آمریکا تبدیل شد؛ اقدامی که نهایتاً نشان داد خود آمریکا نیز به آن معترف است و متنبه شد که نمی‌توان با ابزارهای سخت زور گویانه، ملتی را به انزوا کشاند. عملاً این سیاست تحریم آمریکایی بود که با مقاومت رهبران و همگامی مردم کوبا، به انزوا کشانده شد و سردمداران کاخ سفید را به اعتراف مجبور کرد که غلط بودن و ناکارآمدی آن را اعلام کنند. این امری است که دیر یا زود باید در خصوص تحریم‌ها علیه ایران نیز اعلام کنند.
البته همان‌طوری که در متن این نوشتار نیز اشاره شد، نباید متوقع باشیم که آمریکا از سیاست‌های خود دست بردارد، بلکه نکته این است که تغییر تاکتیک داده و درصدد است که با استفاده از ابزارهای قدرت نرم، به سمت فشار بر کوبا بیاید و راه دیگری را برای رسیدن به اهداف خود بپیماید. احتمالاً با بازگشایی سفارتخانه، راه برای نفوذ داخلی هرچه بیشتر در کوبا برای آمریکا گشوده خواهد شد و آمریکایی‌ها با گسترش فعالیت‌های جاسوسی و ارتباط مستقیم‌تر با عوامل مخالف و ناراضی، راه را برای شکل دادن به انقلاب‌های محتمل مخملین هموار می‌نمایند.*
 
* دکتر رضا سیمبر، استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه گیلان منبع: برهان انتهای متن/

93/10/30 - 03:04





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن