واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: مردم پشت سر هر امامي نماز نميخوانند
معمولاً امام جماعت مساجد مورد اعتماد مردم هستند و شهروندان براي مشكلاتشان با آنها مشورت ميكنند.
نویسنده : فرزانه فريدوني
در اين سالها در برخي مساجد و حسينيهها از امام جماعت جوان استفاده ميكنند كه شايد نتوانند در بسياري مسائل به سالمندان كمك كنند. پيرمرد 70 ساله از امام جماعت جوان توقع دارد كه به او احترام بگذارد و شايد به خاطر تجربه زيادش نتواند ارتباط خوبي با او برقرار كند. امام جماعت مثل ناخداي كشتي است و بايد طوري مردم را هدايت كند كه همه به او ايمان بياورند اين در حالي است كه خيلي از امامان جماعت اين مهارت را ندارند و بايد خود را در اين زمينه آماده كنند. امام جماعت جوان خوب است يا پير؟ براي جذب جوانان به مسجد يك عامل دخيل نيست بلكه چند دليل در اين مورد وجود دارد. مهمترين عامل امام جماعت است چون نقش اول را در مساجد امام جماعت بر عهده دارد. برخي افراد تصور ميكنند كه اگر امام جماعت جوان به كار گيرند شايد جوانان را به مسجد جذب كند اما الزاماً اينگونه نيست اينطور نيست كه بگوييم اگر امام جماعت جوان داريم جوانان زيادي به سمت مسجد گرايش پيدا كرده و مسجد محله ديگر كه امام جماعت مسن دارد، نمازگزارانش كمتر است. البته در جاهايي بايد از جوانان استفاده كرد و در جاهايي هم بايد از مسنها و باتجربهها بهره ببريم. در مدارس راهنمايي، دبيرستانها، دانشگاهها و ادارات ترجيح اين است كه از ائمه جماعات جوان استفاده كنيم اما در مسجد محل و مساجد بزرگ شهر چهره جوان نميطلبد و بايد مسنها و پيرترها را انتخاب كرد. ما از قرآن و پيامبر(ص) الگو ميگيريم، در اواخر عمر پيامبر(ص) كه بيمار بودند، ايشان يك فرمانده براي جنگ و يك امام جماعت باتجربه و مسن را در مسجد به جاي خود قرار دادند. پيامبراسلام(ص) جانشين خودش در مسجد را چنين كسي قرار داد. فردي مسن را انتخاب كرد و الزامي بر اين نيست كه حتماً امام جماعت فردي جوان يا پير باشد. در گذشته ميديديم امام جماعت و يك عالم معروف يك استان را متحول ميكرد، شهيد اشرفي اصفهاني براي استان كرمانشاه بس بود، آيتالله قاضي و شهيد مدني براي تبريز كافي بود. برخي از علما براي يك شهر براي يك استان، برخي براي كشور و بعضي هم براي يك محله اعم از پير و جوان كافي هستند. دلايل كم رونقي نماز جماعت مساجد واقعيت اين است كه امام جماعت جامع و مانع كم داريم، از طرفي برخي كجسليقگيها مثل اينكه جوانان را تحويل نميگيرند، اينكه در صف جلو ننشيند يا عقب قرار بگيرند، باعث عدم جذب جوانان ميشود. دليل ديگر بحث برنامههاي جانبي در مساجد است كه نميتواند جوانان را جذب كند. سخنراني طولاني مدت بين دو نماز حتي پيران را فراري ميدهد چه برسد به جوانان. در بعضي از مساجد بين نمازها 20 دقيقه صحبت ميكنند، در حالي كه برخي مغازهشان را تعطيل كرده يا كار دارند و بايد زودتر برگردند، وسط نماز جاي سخنراني طولاني نيست. دير شروع كردن نماز و نامنظمي امام جماعت نيز از ديگر عوامل عدم گرايش افراد به نمازخواندن در مساجد است، همه منتظر هستند اما بيبرنامگي در مسجد باعث دوري جوانان و همچنين سالمندان از نماز جماعت ميشود. براي روي آوردن جوانان به مسجد عاملي مثل تميزي و ظاهر مناسب مسجد مهم است اما اگر مردم محل عاشق امام خود باشند حتي در كوچه هم پشت سر امام جماعت نماز ميخوانند. با وجود تمام امكانات اگر در بهترين و مدرنترين جا نماز بخوانيم اگر امام جماعت براي مأمومين مورد پذيرش نباشد مردم پشت سرش نماز نميخوانند. حالا چه جوان باشد چه پير! ميتوان گفت كه 80 درصد دليل جذب جوانان به مسجد امام جماعت است كه بايد با تقوا و واجد شرايط باشد، عدالت و قرائت داشته باشد. جواني كه اهل مسجد است را بايد جذب كرد، خيلي از اين افراد به خاطر همين دلايل از كنار مسجد عبور ميكنند و ترجيح ميدهند خانه نماز بخوانند. ابتدا بايد اين مسئله را جدي حل كنيم بعد به اين فكر بيفتيم كه نظر جواناني كه اهل نمازخواندن نيستند را جلب كنيم. فقيه جامع و مانع طلبههاي جوان پس از گذشت دو سه سال از تلمذ براي انجام كارهاي تبليغي داوطلب و امام جماعت ميشوند كه اين مسئله يك آسيب است، در حالي كه بايد اين فرد بعد از چند سال كسب علم كند و وقتي در دين عالم شد امام جماعت شود. يك طلبه جوان بعد از چند سال تبديل به امام جماعت ميشود و مطمئناً چنين فردي نميتواند به ديگران مشاوره بدهد، گزينه مطلوب اين است كه چنين افرادي وارد حوزه تبليغ نشوند و تا به مرحله دانش نرسيدند امام جماعت نشوند. طبيعي است وقتي پيرمردي سالها پاي منبر نشسته از اين فرد سؤال ميپرسد، امتحانش ميكند، وقتي جواب درست ندهد و اگر با شك پاسخ دهد ديگر به او اعتماد نميكند و حتي از دين و مسجد زده ميشود. شايد جوان بودن امام جماعت در برخي مواقع خوب باشد اما امام جماعت بايد فقيه در دين باشد. ائمه جماعت جوان ما نوعاً فقيه نيستند و همين مسئله باعث مشكل ميشود و اگر نتوانند مامومين را راهنمايي كنند وجهه خودشان خدشهدار ميشود. كمتر پيش ميآيد يك مأموم سالمند و باتجربه از يك جوان در مورد برخي مسائل سؤال كند و مشاوره بگيرد. جلب اعتماد مردم از امام جماعت انتظار دارند كه امام فقيه در دين، عادل و قرائتش درست باشد. اما اگر كسي احساس كند امام جماعت مسجد در قرائتش مشكل دارد ديگر نه براي خواندن نماز ميآيد و نه پاي منبرش مينشيند. ائمه جماعات ما بايد سعي كنند در جواني مشغول به كار شوند و مسئولان امر نيز در اين مورد بايد توجه بيشتري داشته باشند چون روحانيوني كه واجد شرايط باشند كم نيستند. مشكل ديگر ما اين است كه امامان جماعت محلي نداريم. آنها اگر همه اهالي محل را بشناسند خيلي موفقتر خواهند بود. امام جماعتي كه هر روز از شرق تهران به غرب ميرود مشخص است كه اهالي آن منطقه را نميشناسد، نميتواند در خيلي مشكلات به آنها كمك كند و ارتباطي بين آنها برقرار نميشود. امامان جماعت وقتي اطلاعات ديني شان كامل شد ميتوانند اين وظيفه را برعهده بگيرند وگرنه نميتوانند به هدفشان برسند. اعتماد با كارهاي ظاهري درست نميشود بلكه با سالها كار كردن و جلب رضايت مردم ميتوان جذبشان كرد. اين اعتماد در طول زمان به وجود ميآيد. وقتي امام جماعتي سالها در يك محل باشد همه مردم زيروبم زندگياش را ميدانند و در همه چيز به او اعتماد ميكنند. اين ويژگيها خود به خود شكل ميگيرد و مردم با شناخت طولاني مدت از امام جماعتشان كمك ميگيرند. اما اگر روحاني با تجربه باشد همه مردم با اشتياق پشت سرش نماز ميخوانند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]