واضح آرشیو وب فارسی:فارس: اجمالی/در نشست خبری خبرگزاری فارس عنوان شد:
ناگفتههای دانشمند ایرانی از زندانهای آمریکا
مجتبی عطاردی دانشمند ایرانی که در سال 2011 توسط ماموران آمریکایی دستگیر و به زندان برده شد در نشست خبری به بیان ناگفتههای خود از این دوران پرداخت.

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، مجتبی عطاردی محقق ایرانی، دانشیار دانشکده برق و عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف است که در حوزه میکروالکترونیک فعالیت میکند. وی در طی یک سفر تحقیقاتی به آمریکا به اتهام خرید تجهیزات پیشرفته آزمایشگاهی در هفتم دسامبر 2011 در فرودگاه لسآنجلس دستگیر شد. این محقق ایرانی پس از حدود یک سال و نیم بازداشت در زندان آمریکا و حبس خانگی در آوریل سال 2013 آزاد شد و روز ششم اردیبهشت سال 92 به ایران بازگشت. به گفته وی وقتی از زندان آمریکا آزاد شد و به ایران بازگشت افراد و نهادهای زیادی مانند صدا و سیما از او خواستند ناگفتههای این اتفاق را بازگو کند ولی او به خاطر اینکه دوست داشت چنین اتفاقی در محیط دانشگاهی انجام شود چنین درخواستهایی را تا امروز نپذیرفت. عطاردی صبح امروز دوشنبه 29 دی در یک نشست خبری که در خبرگزاری فارس برگزار شد، در رابطه با اتفاقاتی که بعد از دستگیریاش در آمریکا رخ داد، گفت: مجبور هستم بخشی از اتفاقاتی را که در آمریکا پس از بازداشت من رخ داد را سانسور کنم به دلیل اینکه هنوز سه نفر از افراد این پرونده محاکمه نشدند و از نظر دولت آمریکا فراری هستند. عطاردی تصریح کرد: اکنون در دانشکده برق دانشگاه شریف به عنوان عضو هیات علمی مشغول به کار هستم و علاوه بر آن یکسری فعالیتهای صنعتی هم داشتهام که در رسانههای داخلی و خارجی در رابطه با آنها مطالبی گفته شده است. این محقق ایرانی تصریح کرد: آنچه در مدت بازداشت و زندانی شدن من در آمریکا رخ داد به صورت یک کتاب آماده شده و انشالله در آینده در اختیار مردم قرار میگیرد. وی گفت: حدود 30 سال بود که به آمریکا رفت و آمد داشتم. 12 سال هم در آنجا زندگی کرده و درس خواندم. در این مدت هیچ مشکلی نداشتم ولی در آخرین باری که به این کشور مراجعه کردم وقتی از هواپیما پیاده شدم دو پلیس بدون هیچ اطلاع قبلی گذرنامه و پاسپورت مرا گرفتند و مرا با خودشان به محلی که آن روز نمیدانستم کجاست، بردند. عطاردی اظهار داشت: در آنجا در یک اتاق جیبها، وسایل و لباسهای مرا گشتند و بعد از آن مرا به اتاق کوچکی بردند و مورد بازجویی قرار دادند. وی با بیان اینکه هم در ایران و هم در آمریکا آدرس مشخصی دارم، خاطرنشان کرد: وقتی مرا دستگیر کردند، برای من هیچ احضاریه قبلی نیامده بود ولی در یک ورود قانونی به آمریکا مرا دستگیر کردند. عضو هیات علمی دانشگاه شریف ادامه داد: در طی بازجوییهایی که از من انجام شد با توجه به اینکه میدانستم خلافی نکردم به همه سوالات پاسخ دادم البته بعد از 14 ساعت پرواز شرایط خوبی نداشتم. عمل قلب هم انجام داده بودم و ماموران آمریکایی از داروهایی که همراه داشتم این موضوع را فهمیدند. عطاردی ادامه داد: از رفتارهایی که بازجویان انجام دادند مشخص بود تمام ایمیلهای مرا چک کردهاند و اطلاعاتی که از این ایمیلها به دست آورده بودند را کنار هم گذاشته و احساس میکردند من جرمهایی را انجام دادم. البته من تمام جرمهایی را که آنها میگفتند رد کردم و آنها نیز به این خاطر ناراحت شدند. وی گفت: به خاطر مشکل قلبی که داشتم حالم بد شد و وقتی خیلی اصرار کردم که باید به منزل بروم به من رسما اعلام کردند که من بازداشت هستم و این گفته باعث شد که اوضاع روحی من به هم بریزد و حال من بد شود. آنها میدانستند من چه شرایطی دارم و از ترس اینکه من سکته نکنم مرا به بیمارستان بردند. عطاردی اظهار داشت: دکترهای بیمارستان وقتی به شرایط و حال من رسیدگی کردند اجازه مرخص کردنم را ندادند. دو روز در بیمارستان بودم و در این مدت به من اجازه هیچگونه تماسی داده نشد حتی اجازه ندادند برادرم که در آمریکا بود به ملاقات من بیاید. وی ادامه داد: در این مدت همواره دو پلیس مراقب من بود و حتی هنگام دستشوییرفتن هم اجازه نمیدادند درب دستشویی را ببندم و با یک حالت وحشیانه و خیلی بد با من رفتار شد. این محقق افزود: ارتباط من با تمام دنیا قطع شده بود و از همه بدتر اینکه نمیدانستم که برای چه مرا دستگیر کردند. بعد از دو روز مرا با رضایتنامهای که ماموران با حیلهگری از من گرفتند، از بیمارستان مرخص کردند احساس میکردم مرا به دادگاه میبرند و در آنجا با قراردادن وثیقه آزاد میشوم. عطاردی تصریح کرد: ساعت 6 از بیمارستان خارج شدیم. بعدازظهر جمعه بود و دادگاههای آمریکا حدود ساعت 5 تعطیل میشد. شنبه و یکشنبه هم دادگاه تعطیل بود به همین خاطر مرا با یک وضعیت خیلی بدی که داشتم به زندان بردند. وی خاطرنشان کرد: وقتی مرا به زندان میبردند از نظر روحی به هم ریختم. به ورودی زندان که رسیدیم با دیدن محیط آنجا و آدمهایی که با هیکلهای بزرگ ایستاده بودند، وحشت کردم. عطاردی ادامه داد: در زندان خواستم که لباسهایم را درآورم ولی من قبول نکردم آنها با زور خواستند این کار را انجام دهند ولی من از هوش رفتم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم خیلی ترسیدهاند و این موضوع باعث شد کمی با من مدارا کنند. ادامه دارد...
93/10/29 - 11:48
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]