واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
تاملی در سخنان علی مطهری وبلاگ > خبر وبلاگ -
نطق معروف علی مطهری حرف های قابل تامل بسیار داشت اما متاسفانه و مثل همیشه آن حرف ها در هیاهوی غوغاییان گم شد و کسی به آن ها توجهی نکرد. یکی از آن حرف ها که جای تاملی جدی دارد سخنان علی مطهری درباره هفته وحدت و عدم توجه ما شیعیان به شخصیت بزرگوار پیامبر اسلام بود.
از موضوع هفته وحدت به این دلیل که یکی دو هفته پیش چیزکی در این باره نوشتم درمی گذرم و به بخش دوم حرف های ایشان در حد وسع خود اشاره ای خواهم داشت آن هم با طرح این پرسش که: فرض کنید شارلی ابدویی ها جسارتی را که در حق پیامبراسلام مرتکب شدند در حق امام اول شیعیان یا امام سوم شیعیان و یا فی المثل در حق امام هشتم شیعیان مرتکب می شدند بازهم واکنش های ما در همین حد و حدودی که الان هست باقی می ماند؟ برای رفع هرگونه سوء تفاهمی عرض کنم که در نظر این بنده کم ترین شارلی ابدویی ها همان قدر احمقند که برادران تنی داعشی و القاعده ای آن ها. هر دو مصداق جهل مضاعف و تعصب جاهلی اند با این تفاوت که یکی لباس تجددمآبی بر تن کرده و دیگری لباس تحجر. این روزها مد است که بگویید من شارلی ابدو هستم و یا مثل مشتی جاهل دیگر بگویید من کواشی هستم. من با صدای بلند گفته ام و بار دگر می گویم که الحمدلله هیچ تعلق خاطری به هیچ گروهی ندارم و هر دو طرف ماجرا را به یک اندازه فاقد فکر و ذکر می دانم. این از این. اما سئوالی که طرح کردم در واقع مویدی بود بر سخن آقای علی مطهری. ما چنان که شاید و باید نه شان و شخصیت پیامبر اسلام را می شناسیم ونه در حق آن بزرگوار احترامی را که برای بعضی از ائمه اطهار قائل هستیم قائل می شویم. اثبات این ادعا هم خیلی کار سختی نیست. نگاهی به برنامه هایی که در میلاد آن جان گرامی و مبعث ایشان در سراسر کشور برگزار می کنیم خود گواهی است روشن بر این مدعا. آن ها هم که در کمین نشسته اند تا بر آتش اختلافات مذهبی بدمند از این موضوع بهره ها برده اند. گمانم زرقاوی لعنه الله علیه با استناد به همین موضوع بود که حکم به ارتداد شیعیان صادر کرده بود و گفته بود شیعیان به این دلیل مرتدند که خاندان پیامبر را بیش از پیامبر گرامی می دارند. بدون شک زرقاوی که مظهر خشک مغزی بود و از زمره عبوس زهد نمی توانست چیزی از نسبت عاطفی و احترام قلبی شیعیان نسبت به امامانشان دریابد اما اگر بخواهیم حکم به ظاهر کنیم می توانیم برسخن زرقاوی از اساس خط بطلان بکشیم؟ ما خواسته یا ناخواسته گویی به تقسیم کاری که دیگران برایمان طراحی کرده اند رضایت داده ایم. تقسیم کاری که در آن پیامبرگرامی اسلام متعلق به اهل سنت است و ائمه اطهار متعلق به شیعیان. در حالی که دینداران حقیقی و نه کاسبکاران دین فروش خوب می دانند که در منظر یک شیعه حقیقی پیامبر اسلام همان قدر عزیز و محترم شمرده می شود که دیگر جان های تابناک سپهر تشیع و از نگاه یک اهل سنت اصیل ائمه اطهار نیز جایگاه والایی دارند. این حرف صرفا یک ادعای شعاری نیست. اگر کمی اهل ذوق باشید و دواوین بزرگ شاعران فارسی را تورق بفرمایید دعوی بنده را تصدیق می فرمایید. پس چه شده است که در زمان اسقرار یک حکومت دینی و شیعی یکی از مردمی ترین و محبوب ترین نمایندگان مردم از تریبون رسمی مجلس چنین هشداری می دهد؟ کجای راه را عوضی رفته ایم؟ امیدوارم از فردا برای جبران مافات به سر بعضی ها نزند که در و دیوار را پر کنند از تبلیغاتی که معمولا مصداق ناخوش آوازی است که قرآن را چنان می خواند که رونق مسلمانی می برد. منظورم این است که فقط کمی فکر کنیم. فقط کمی. می دانم سخت است. اما فقط کمی. خواهش می کنم. التماس می کنم. شما را به خدا.
یکشنبه 28 دی 1393 - 13:38:29
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]