واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۸ دي ۱۳۹۳ (۷:۵۴ق.ظ)
اطلاعات: در اروپا، تروريست در خاورميانه، آزاديخواه!
به گزارش خبرگزاري موج، روزنامه اطلاعات در يادداشت امروز خود چنين نوشت:
تروريسم و تروريستهاي مورد حمايت غرب كه آنها نسخه آن را براي خاورميانه ميپيچند، بسيار زودتر از آنچه تصور ميشد دامن خود غربيها را گرفت. قصد و غرض در اين مبحث، به هيچ عنوان ذوقزدگي و خرسندي از حملات تروريستي اخير در پاريس نيست چرا كه تروريسم در هر شكل آن و هرجا مورد نكوهش و انزجار است. آنچه جاي بحث دارد، تروريسمي است كه همان اروپاييها به ويژه مقامات فرانسه براي كشورهاي خاورميانه و بسياري ديگر از مناطق دنيا مفيد و خوب ميدانند اما براي خود، مضر و بد قلمداد ميكنند.
احتمالا به ياد داريد كه فرانسه از نخستين حاميان شكلگيري داعش در سوريه بود. در اولين روزهاي شكلگيري هستههاي تروريستي در سوريه كه بدون حمايت مالي و تسليحاتي غرب ميسر نبود، دوستان و متحدان اين كشور از جمله ايران و روسيه هشدار داده بودند كه اين تروريسم بيرحم و شقي خيلي زود به كشورهاي غربي سرايت خواهد كرد. اما كشورهاي اروپايي و آمريكا كه سرمست از اقدامات تروريستها در سوريه بودند، با ناديده گرفتن قتل عامها و جنايات گروههاي تروريستي تكفيري عليه مردم بيگناه اين كشور، تنها سرنگوني حكومت مشروع بشار اسد را فرياد ميزدند. غربيها غافل از اين مسئله هستند كه گروههاي تكفيري فقط به يك موضوع مي انديشند و آن پيشبرد ايدئولوژي خودشان است. تكفيريها هميشه ابتدا براي تجهيز شدن به پول و سلاح ، با هر دولت و رژيمي كنار ميآيند. گروههاي تكفيري اما به محض اينكه خواستههايشان اشباع شد عليه همان كشورهايي كه پيشتر از طرف آنها حمايت مالي و نظامي ميشدند وارد جنگ خواهند شد. براي تكفيريها ايدئولوژي مورد نظر آنها حرف اول را ميزند و براي تحقق اين ايدئولوژي، سرها خواهند بريد و آدمها ميكشند و خانهها ويران ميكنند و فرقي نميكند كه اين جنايات را در كشورهاي اسلامي خاورميانه انجام دهند يا در قلب نيويورك و هدف قراردادن برجهاي سازمان تجارت جهاني.
شگفتا كه غرب از الگوي القاعده كه زماني آن را عليه شوروي به وجود آورد و بعدها بلاي جان خودش شد، درس عبرت نگرفت. اكنون كه سايه اين تروريسم تكفيري، غرب را به وحشت انداخته و يكي از كشورهاي مهم اروپا را هدف قرارداده كه كوچكترين بحران در آن، اقتصاد و امنيت كل اروپا را تحت تاثير قرار ميدهد، غربيها را به تكاپو انداخته است تا براي مهار اين نوع تروريسم كاري بكنند. نگراني از اپيدمي شدن اقدام تروريستي در پاريس و سرايت آن به ديگر كشورهاي اروپايي سبب شده دو روز پس از اين حمله تروريستي ، تقريبا تمامي رهبران اروپايي به پاريس بروند و در تظاهراتي نمادين، تروريسم تكفيري را محكوم كنند.
در نگاه اول، نفس كار و اينكه رهبران بيشتر كشورهاي جهان در يك اقدام هماهنگ، تروريسم را محكوم كنند زيبا و نيكوست اما پرسش اين است كه چرا اين اقدام هماهنگ و «خودجوش» فقط وقتي كه منافع غربيها به خطر ميافتد صورت ميگيرد؟
چرا در سوريه و عراق تروريستهاي تكفيري كه هزاران بيگناه را به خاك و خون كشيدهاند، تروريست به حساب نميآيند و رهبران جهان در محكوميت اقدامات آنها تظاهرات نميكنند اما همين تروريستها وقتي به دفتر يك مجله در پاريس حمله ميكنند و 12 نفر را ميكشند، تروريست محسوب ميشوند؟
شگفتانگيزتر اينكه برخي رهبران منطقه از جمله پادشاه اردن، رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين و وزير خارجه تركيه نيز كه هر روز شاهد دهها و صدها قتل و كشتار در نزديكي و همسايگي خود هستند، براي اعلام همبستگي، خود را به پاريس رساندند و در تظاهرات ضدتروريسم شركت كردند. اين افراد اما هرگز به طور جدي تروريسم را در كشورهاي نزديك و همسايگي خود محكوم نكردهاند؛ به ويژه محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان كه در صف اول تظاهرات پاريس حضور داشت از 70 سال قبل تروريسم دولتي اسرائيل را به خوبي ديده است و ميشناسد. پرسش اين است كه چرا براي سردمداران كشورهاي غربي خون مردم خاورميانه و كشورهاي اسلامي بيرازشتر از خون غربيهاست؟ چرا وقتي يك شهروند اروپايي يا آمريكايي هدف حمله ترويستي قرار ميگيرد همه دنيا براي گرفتن انتقام از تروريست بسيج ميشوند اما اگر يك شهروند خاورميانه مورد هجمه تروريستي قرار گيرد به تروريستها نشان شجاعت هم ميدهند؟ چرا تروريست ها در غرب تروريست خوانده ميشوند اما در خاورميانه ، آزاديخواه و ارتشهاي آزاديبخش؟
آمريكا به خاطر حمله تروريستي به برجهاي دوقلوي سازمان تجارت جهاني كه گفته شد 3000 كشته برجا گذاشت، با اشغال عراق و افغانستان صدها هزار بيگناه را در اين دو كشور به كام مرگ فرستاد و اين علاوه بر كشتارهايي است كه به دست گروههاي تروريستي تكفيري در اين منطقه انجام ميشوند؛ گروههايي كه در پي همين اشغالگريها به وجود آمدهاند. واقعيت اين است كه غرب ، تروريسم را به خوب و بد تقسيم كرده است يعني اين تروريسم حتي در شقيترين و جانيترين نوع آن، تا زماني كه منافع غربيها را تامين كند خوب و مورد پسند است و چنانچه عليه مصالح غرب عمل كرد، بد و ناپسند . اين تقسيم بندي بسيار خطرناك، ميتواند خود منجر به اشاعه و گسترش تروريسم شود چرا كه از نظر غربيها تروريست خوب هميشه بايد وجود داشته باشد.
نويسنده: نادر مازوجي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]