واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: نگاهبان شهر سعدي در كوشك به شهادت رسيد
قتل در راه خدا و شهادت در راه او كه بالاتر از آن ديگر خوبي در كار نيست و معلوم است براي اينكه كسي كه همه چيزش را در راه خدا تقديم كرده است و حيات كه بالاترين سرمايه است براي او در اين عالم تقديم كرده است ديگر از اين بهتر و از اين خوبي بالاتر نميشود.
نویسنده : مبينا شانلو
برادر شهيد غلامحسن فهندژسعدي، شهادت را از اسوه زندگياش ابا عبدالله الگو گرفت، تا ما نيز رهرو او باشيم. دراينجا گوشهاي از زندگي تا شهادت، غلامحسن فهندژ سعدي را برايتان بازگو ميكنيم. شهيد غلامحسن فهندژ سعدي در سال 1335 در شهرك سعدي شيراز در خانوادهاي مذهبي و متعهد ديده به جهان گشود. خانوادهاي كه علاقهمند به انبيا و ائمه اطهار به ويژه سرور شهيدان حسين ابن علي است و اين سرو عطوفت را سرور هستي خود قرار داده و به اين طريق انسانهاي والا همچون غلامحسن پرورش دادهاند. غلامحسن فردي وارسته از قيد و بندهاي دروغين و وارسته به الهيت بود. غلامحسن دوره طفوليت را به خوبي گذراند. غلامحسن يار وفادار ابا عبدالله بود و در تمامي مجالس سوگواري و بزرگداشت شهداي كربلا همانند سلحشوري بيباك با خستگيناپذيري شركت داشت و راهش همان راه ائمه اطهار بود. غلامحسن دوره متوسطه را در دبيرستان اميركبير با جديت گذراند تا اينكه موفق به اخذ ديپلم شد. در اين ايام زمزمه شروع انقلاب زده شد كه او را نيز تكاني داد و آنقدر در اين زمينه تلاش نمود تا اينكه پيشگام شد جهت به ثمر رساندن انقلاب اسلامي در تمام راهپيماييها تظاهراتها و درگيريها قبل از پيروزي انقلاب اسلامي شركت داشت و قدمهاي مثبتي جهت سرنگوني رژيم خائن شاه برميداشت تا اينكه به ياري خداوند متعال و رهبري امام خميني و همگامي امت حزبالله، انقلاب اسلامي به ظفر رسيد. سرباز انقلاب در22 بهمن 1357 حكومت جمهوري اسلامي در ايران برقرار شد و از اين به بعد بود كه غلامحسن تمام وقت خود را صرف پياده كردن احكام الهي نمود و مسئوليتي بزرگ بر دوش خود احساس ميكرد، مسئوليتي كه ديگران را ترغيب مينمود كه راه صحيح را ادامه دهند و از خصوصيات بارز اخلاقي او اين بود كه با اخلاق و برخورد اسلامي به اطرافيان برخورد ميكرد و مخلصانه در اين راه قدم برميداشت و از جان و مال خود دريغ نداشت. مبارزهاي گسترده با افراد ضد انقلاب داشت و مخالف اين بود كه افراد ناباب و نالايق به خاطر رفاه شخصي خود به خيل امت حزبالله پيوندند و خواسته نامشروع خود را انجام دهند غلامحسن در شركت شير منطقه فارس شروع به كار كرد و در آنجا نيز لحظهاي از خدمت و اشاعه فرهنگ اصيل اسلامي دست برنداشت. در اين زمان مرتب در حال بحث و جدال با منافقين اين كوردلان بيخبر از خدا بود و با مخالفان كه در مقابل حزبالله بودند به سختي مبارزه كرد و حقيقتاً اينان روي خوارج نهروان را سفيد كردند. اين سيهرويان با سرافرازي دستورات امريكاي خيانتكار را عمل ميكنند و در مسير خروشان حزبالله ايستادگي ميكنند و منتظر باشند كه به خاكشان خواهيم زد. مردي كه آسماني شد غلامحسن در همه جا از نفوذ منافقين جلوگيري كرد و به خصوص در شهرك سعدي كه منافقين در اين قسمت دست به اعمالي زدند كه شجاعانه آنان را با كمك دوستان و يارانش خنثي نمود و مأيوسشان كرد. غلامحسن بارها مورد تهديد قرار گرفته بود، اما هربار مقاومت بيشتري ميكرد و طوري شده بود كه ديگر منافقين جرأت نميكردند به شهرك سعدي بيايند و در اين زمان صهيونيسم بينالملل و امريكاي جنايتپيشه كه از منافقين و گروههاي محارب داخلي مأيوس شده بود و برخلاف آنها صدام اين كافر ضد دين را فريب داده و جنگ ظالمانه و تحميلي را بر امت حزبالله ايران شروع كرد. با شروع جنگ تحميلي عراق بر ايران عزيز همانطور كه هزاران ايثارگر بر ميدان نبرد جهت حفظ و حراست از دين و وطن شدند اين سرباز اباعبدالله نيز از مسئولان كارخانه شير منطقه فارس جهت اعزام به جبهه جهاد درخواست كرد كه در آن دوره جهت كارشكني منافقين مدتي ديگر تأمل كرد و در پشت جبهه خدمت نمود و بعد از حل شدن مسئله مجدداً با درخواست به ميدان نبرد حق بر باطل شتافت و به اولين آرزويش رسيد. غلامحسن با ثبت نام در جمعيت هلال احمر شيراز به جبهه كوشك اعزام شد و با شروع عمليات ظفرمندانه و پرثمر رمضان با امدادگري در خطوط مقدم جبهه شروع به خدمت نمود تا اينكه او در مرحله سوم عمليات رمضان با رشادتها و فداكاريها و جانبازيهايي كه نمود گوي سبقت را از ديگران گرفت و در 3 مرداد ماه 1361 در منطقه كوشك بر اثر اصابت تركش خمپاره روحش از قفس جسمش رها شد و به سوي پروردگارش شتافت و به آرزوي ديرينش رسيد. شهادت غلامحسن به سوي يگانه معبودش هجرتي بود از ديار ظلمت به ديار مملو از نور و پاكي. او زنجيرهاي اسارت دنيوي را از پا كند و پروازكنان هجرتي نو آغاز كرد. آنچنان هجرتي كه خانه و خانواده از زن، فرزند، همسر و فرزندي كه علاقهاش به آنها زياد بود و براي رسيدن به خدايش آنها را از دل زدود و بدون هيچ غل و زنجيري راهي ديار عاشقان شد و راحت از كنار عزيزانش هجرت كرد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]