واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۴ دي ۱۳۹۳ (۹:۴۵ق.ظ)
آفرينش: الگوي مناسب براي تفريح جوانان چيست و کجاست؟!
به گزارش خبرگزاري موج، «الگوي مناسب براي تفريح جوانان چيست و کجاست؟!»عنوان سرمقاله روزنامه آفرينش است که در آن مي خوانيد؛
جذابيت قليان در ميان جوانان با 4000 ماده سمي و 70 ماده سرطان زا"،" 66درصد برونشيت و سرطان ريه ناشي از مصرف دخانيات است"، "مصرف هربار قليان برابر با مصرف 80 تا 100 نخ سيگار است" "60 درصد از مرگ و ميرهاي ساليانه کشور ناشي از مصرف دخانيات است"، " قليان به عنوان يک فرهنگ در تفريح اکثر دختران وپسران جوان جاي گرفته است" و...
همه ما در سايت ها و رسانه هاي خبري گزاره هاي تکراري بالا را شنيده ايم و نمونه ملموس آنها را از نزديک ديده ايم و يا خودمان هم به آنها مبتلاييم. همه ما معتقديم که ورود قليان به مجموعه فرهنگ تفريحي کشور امر پسنديده اي نيست و به عنوان دروازه اعتياد تلقي مي گردد. اما قبل از اين قضاوت، بايد بپرسيم بروز اين فرهنگ از کجا نشأت گرفته است.
برخي از کارشناسان اجتماعي علت اين امر را معضلات و کمبودهاي شخصيتي عنوان کرده اند و براين اعتقادند که جوانان براي بزرگ و مستقل جلوه دادن شخصيت خود به استعمال دخانيات، به خصوص قليان روي مي آورند. به عنوان يک جوان به شخصه اين رويکرد را به طورقطع قبول ندارم و معتقدم کمبود و گران بودن امکانات رفاهي- تفريحي از مهمترين عواملي است که باعث روي آوردن جوانان به قليان مي باشد.
طبق مطالعات انجام شده در ايران مصرف قليان بين نوجوانان 13 تا 15 سال از سال 1382 تا 1386 دو برابر افزايش يافته است. جوانان دهه 80 که همگي در رده سني 20 تا 30 سال هستند، متولدين دهه 60 به بعد مي باشند. نگاهي به فعاليت ها و برنامه هاي اين دو دهه بياندازيم و ببينيم چه اندازه براي آنها امکانات تفريحي و رفاهي ايجاد کرده ايم.
نگاهي به مجتمع هاي تفريحي بياندازيد، بسياري از شهرهاي کشوراز داشتن حتي يک شهربازي محرومند و يا تجهيزات آن آنقدر فرسوده است که سالي چند کشته به بارمي آورد!
ضمن اينکه گران بودن هزينه حضور براي يک بار در ماه هم براي يک خانواده و يا جوانان مجرد به هيچ وجه به صرفه نيست و افراد ترجيح مي دهند اين هزينه را به امورات ديگر اختصاص دهند.
چه تعداد کتابخانه براي جذب جوانان به فرهنگ کتاب خواني ايجاد کرده ايم. چرابايد عضويت در کتابخانه ها فقط با کارت دانشجويي آن هم درصورت عدم تکميل ظرفيت صورت بگيرد. آيا نشستن جوانان در فضاي سبز محوطه کتابخانه نشان از ظرفيت بالاي کتابخانه دارد؟!
وضعيت ورزشگاه ها و مجتمع هاي ورزشي چه طور؟ آيا نيازهاي شهرهاي مختلف و حتي پايتخت را برطرف مي کند...؟ جواب خير است. استفاده از فضاهاي ورزشي به سبب عدم پراکندگي براساس نياز شهرها و بافت جمعيتي بسياري از جوانان را از اين نوع تفريحات سالم محروم کرده است. ضمن اينکه هزينه ماهيانه عضويت در اين باشگاه ها هم از توان يک جواني که تازه به دهه دوم زندگي وارد شده بسيار مشکل است.
آيا وضعيت مالي به اکثريت جوانان ما اين اجازه را مي دهد که به ارتفاعات برفي کشور بروند و از امکانات تفريحي ورزشي آنجا استفاده کنند؟ از طرفي هم برخي ورزشگاه ها، که براي استفاده اقشار ضعيف جامعه درنظر گرفته شده به سبب ظرفيت پايين و تقاضاي بالا قابليت خود را از دست داده اند.
درزمينه موسيقي هم که جاذبه فراواني براي تخليه انرژي جواني دارد، برخوردهاي سليقه اي فراواني به وجود آمده که در طي چند وقت گذشته نمونه هاي فراواني از آن را ديده ايم. امروز بسياري از جوانان ما در شهرستان ها از کمترين امکانات لازم براي آموزش و آشنايي با موسيقي و برگزاري يک کنسرت ساده محرومند و يا محرومشان مي کنند!. پس جوانان ما بايد به کدام الگوهاي فرهنگي رفتارکنند و هيجان سني خود را تخليه نمايند؟ مقتضاي سني آنها ايجاب مي کند تا شور و هيجان خود را در زمينه هاي ورزشي، هنري، علمي، فرهنگي و... آزاد کنند، اگر اين زمينه ها فراهم نباشد جاي تعجب ندارد که سن اعتياد به زير18 سال برسد و استعمال دخانيات وارد مدارس ما شود!.
در نصيحت هاي اجتماعي همه ما به جوانان اين گزاره قراردارد که: "چرا به دل طبيعت نمي رويد و به کوه نوردي و استفاده از هواي سالم علاقه اي نداريد؟"
در جواب اين گزاره هم بايد گفت متاسفانه طبيعت ايران عجين شده با سفرخانه ها و رستوران هايي که قليان عرضه مي کنند! آيا اين نظارت برعملکرد اين صنف و فرهنگ سازي براي ارائه الگوهاي رفاهي، هم برعهده جوانان است؟! آيا هزينه هاي استفاده از طبيعت آن قدري هست که جوانان از آن استفاده کنند ويا منحصر به قشري خاص است؟
به هرحال اين را هم قبول داريم که تربيت و تفکر خود جوان هم در جلوگيري از گرايش به سمت دخانيات و قليان موثر است.
اما براين امرهم تاکيد داريم که نتوانسته ايم ملزومات ابتدايي رفع نيازهاي رفاهي – تفريحي جوانان را فراهم کنيم. فرهنگ سازي درهرزمينه اي مستلزم وجود اسباب و تجهيزات مربوطه مي باشد.
"با پاشيدن بذر برروي سنگلاخ گندم نمي رويد"
نويسنده: حميدرضا عسگري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]