تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):پيش از آن كه زبانت تو را به زندان طولانى و هلاكت درافكند، او را زندانى كن، زيرا هيچ چ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827383315




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خلباني كه مي‌خواست هواپيماي شاه را ساقط كند


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: خلباني كه مي‌خواست هواپيماي شاه را ساقط كند
سومين روز از خرداد ماه 1332 در روستاي كبودين شهريار، محمد در ميان خانواده‌اي مهربان و مؤمن به دنيا آمد.
پس از اخذ ديپلم به دليل هوش و استعداد بالا در سال 1352 به استخدام نيروي هوايي ارتش در‌آمد و در دانشكده خلباني پذيرفته شد. دوره مقدماتي پرواز را در ايران طي كرد و براي گذراندن مراحل تكميلي خلباني به كشور امريكا اعزام شد. بعد از آن به جمع خلبانان اف 4 پيوست. شهيد سبزآبادي به دليل توانايي‌هايي بالايي كه داشت به عنوان معلم خلبان اف 4 انتخاب شد. با شروع جنگ تحميلي محمد از جمله خلباناني بود كه در عمليات 140 فروندي كمان 77 شركت كرد و سرانجام در تاريخ 12 مهر ماه 1359 پس از انجام چندين مأموريت برون‌مرزي، به همراه كابين عقب خود شهيد شيريني در خاك عراق مورد هدف قرار گرفت. بعد از آن پيكر شهيد شيريني شناسايي شد، اما به گفته شاهدان خلبان سبز‌آبادي به اسارت دشمن درآمده و تاكنون هيچ اثري از آن خلبان شجاع پيدا نشده است. آنچه در پي مي‌آيد روايتي است از خلبان شهيد محمد سبز‌آبادي از زبان همرزمش سرتيپ خلبان محمود انصاري. اسكورت شاه ولي دشمن شاه محمد به خاطر هوش و استعدادي كه داشت هميشه جزو خلبانان درجه يك محسوب مي‌شد. به همين علت او به همراه يكي از خلبانان زبده مأمور شد تا در روزي كه شاه مي‌خواست از كشور فرار كند اسكورت شاه بشود. در حقيقت قرار بود محمد و همكارش هواپيماي شاه را تا لب مرز همراهي كنند. اما آن روز از مطلب مهمي با من صحبت كرد. او به من گفت قصد دارد با هواپيماي خود هواپيماي شاه را بزند تا شاه و همراهانش را به درك واصل كند و خود نيز شهد شيرين شهادت را بچشد. با اين كه از من خواسته بود راجع به اين جريان با كسي صحبت نكنم اما من دوست داشتم فرياد بزنم و به همه اعلام كنم كه قرار است دوست عزيزم چه كاري انجام دهد، اما به خاطر حساسيت شديد مأموريت و اينكه محمد از من خواسته بود كه به كسي چيزي نگويم سكوت كردم. لحظات سختي بود. پر از استرس و تشويش. همه‌اش فكر مي‌كردم الان محمد در چه حالي است. محمد آن روز بازنگشت. خيلي چشم‌انتظار بودم. فرداي آن روز ناگهان صداي در اتاقم را شنيدم. سراسيمه به سمت در دويدم. آري محمد بود، با چهره‌اي ناراحت و پريشان. نمي‌دانستم خوشحال باشم يا ناراحت؟ مأموريت آنها لو رفته بود و نيم‌ساعت قبل از پرواز متوجه شده بودند كه هواپيما حامل شاه و اطرافيانش از مرز كشور خارج شده است. آخرين پرواز روزي كه عراق، مهر‌آباد را زير حملات وحشيانه خود بمباران كرد در حقيقت شيپور جنگ را به صدا در‌آورد. محمد كه از چند روز قبل در پايگاه حضور داشت تا پيش از اين همسر و دو فرزندش را به هيچ عنوان نديده بود. زيرا در پايگاه و انجمن اسلامي آنقدر سرش شلوغ بود كه حقيقتاً نمي‌توانست به آنها سر بزند و از حال آنها با‌خبر شود. از اين رو خانواد‌ه‌اش را به اتفاق يكي از دوستان به ساري فرستاد اما آنها با توجه به شروع جنگ و استرس بالا و به جهت پيش‌بيني هر گونه اتفاقي فوراً به تهران باز‌گشتند. روز 12 مهر ماه سال 59 به پايگاه رفتم تا از وضعيت ايشان با‌خبر شوم. ناگهان در همان لحظه متوجه شدم كه محمد قصد دارد به بوشهر برود. فوراً به سمت او رفتم و حالش را پرسيدم. در همان لحظه كه به سمت هواپيما مي‌رفتم تا ايشان سوار شوند با او گرم گرفتم. در بين راه به ايشان گفتم كه شما مدتي است بچه‌ها را نديده‌ايد و از حال آنها بي‌اطلاع هستيد، لا‌اقل قبل از پرواز به آنها سري مي‌زديد اما ايشان با يك اعتماد به نفس بالايي گفتند: خيلي دلم مي‌خواهد ولي الان بايد پرواز كنم. جاي نگراني نيست. من آنها را به خدا سپردم. محمد در جلوي چشمانم و به جهت دفاع از اسلام و ميهن و ناموس اوج گرفت و مرا در اين فكر فرو برد كه آيا مي‌شود بازگشت او را ببينم؟ با اينكه سال‌هاست از آن زمان مي‌گذرد هنوز از خودم سؤال دارم كه آيا مي‌شود كه بازگشت او را ببينم و...؟ منبع: پايگاه اطلاع‌رساني ارتش

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن