واضح آرشیو وب فارسی:الف: تفکر در نقطه صفر انسان
بخش فرهنگی، 23 دی 1393
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۳۹
ادراکات اعتباري علامه طباطبايي و فلسفه فرهنگنويسنده: دکتر علياصغر مصلحناشر: روزگار نو، چاپ اول ۱۳۹۲۱۴۴ صفحه، ۱۶۰۰۰ تومان**** دکتر علياصغر مصلح چند سالي است که بر حوزه فلسفه فرهنگ متمرکز شدهاند و در اين زمينه آثار متعددي منتشر کردهاند. يکي از اهداف ايشان اين است که باب گفتگويي بين اين حوزه نوين فلسفه و سنت فکري - فرهنگي ما باز کنند. رساله مختصر و مفيد "ادراکات اعتباري علامه طباطبايي و فلسفه فرهنگ" آخرين اثر پژوهشي ايشان نيز به همين منظور نگاشته شده است. ايشان قصد دارند که نشان دهند نظريه بديع ادراکات اعتباري علامه طباطبايي کاملا از چنين غنا و قابليتي برخوردار است که زمينه چنين گفتگويي را ايجاد کند. اما اولين و اساسيترين پرسشي که در اين باره مطرح ميشود اين است که چگونه ميتوان چنين ارتباطي ميان نظريه علامه طباطبايي و فلسفه فرهنگ پيدا کرد؟ خلاصه پاسخ دکتر مصلح اين است که قلمرو اعتباريات با قلمرو فرهنگ شباهت يا يکساني دارد. توضيح مطلب به اين صورت است که نظريه ادراکات اعتباري علامه طباطبايي را از دو منظر ميتوان بررسي کرد. از منظر نخست، اين موضوع اصلا و اساسا در حوزه معرفتشناسي است و بايد آن را به عنوان نظريهاي جديد، تنها در اين حوزه بررسي کرد؛ اما از منظري ديگر، موضوعي مربوط به انسان و فرهنگ و مبنايي براي تأمل درباره فرهنگ است. براساس برداشت دوم، درست است که ابتدا با دو دسته ادراکات روبهروييم، ولي در واقع با دو قلمرو مختلف از وجود روبهرو هستيم؛ يعني در اصل، با دو قلمرو امور حقيقي و امور اعتباري مواجهيم. بر اساس اين برداشت، در مرحله بعد، بايد ببينيم که اين دو قلمرو به کدام تقسيمبندي در فلسفههاي مدرن نزديک است. در بحثهاي فلسفي درباره فرهنگ، همه بحثها با پذيرش تقابل طبيعت و فرهنگ آغاز ميشود. در اينجا هم نزديکترين شباهتي که به ذهن متبادر ميشود، آن است که قلمرو اعتباريات را همان قلمرو فرهنگ و قلمرو حقايق را طبيعت بدانيم. خلاصه آنکه براي آغاز چنين بحثي بايد پذيرفت که قلمرو اعتباريات همان قلمرو فرهنگ است. اگر اين اصل پذيرفته شود، راه براي ادامه بحث هموار ميشود. به همين جهت مهمترين بخش در مباحث اين رساله توجه به قلمروي است که در سنت تفکر اروپايي، فرهنگ ناميده ميشود.از نظر دکتر مصلح، مرحوم علامه طباطبايي بهعنوان يک فيلسوف در جستوجوي مباني ديگري براي تحليل مسائل نوپديد در زمان خويش است. لذا طرح ادراکات اعتباري را در مسير يافتن پاسخي براي چنين پرسشهايي ميتوان فهميد. چراکه طرح ادراکات اعتباري کوشش براي بردن تفکر تا نقطه صفر انسان است. انسان بايد تصور کند که بدون تعلقات و تقيدات کنوني، چگونه آغاز شده و فرهنگها و اعتقادات و ارزشهاي متکثر چگونه پديد آمده است. شروع از ادراکات اعتباري، شروع کردن از انسان در حالت صورتنيافته و بسيط است. به اين صورت امکان فهم و گفتگو ميان هر انساني با انسان ديگر و نيز هر فرهنگي با فرهنگ ديگر بهوجود ميآيد. بدين گونه ميتوان ادراکات اعتباري را نظريهاي در خور طرح براي تأمل فلسفي درباره فرهنگ بهحساب آورد. با اين نظريه، امکان گفتوگويي جديد درباره فرهنگ و مقومات آن، بين تفکر ايرانياسلامي و تفکرات غربي پديدآمده در اين زمينه، فراهم ميشود. اين گفتوگو ميتواند در مرحلهاي ديگر، بهصورت تحليل و نقد مقومات فرهنگ و از جمله، فرهنگ معاصر تفصيل پيدا کند. بنابراين ميتوان چنين گفت که نظريه ادراکات اعتباري، ميراث فکري-فلسفي ارزشمند علامه طباطبايي، گشايش باب جديدي براي تحقيقات فلسفي در زمينه فرهنگ است.در اين رساله پس از طرح مسئله و اشاره به اهميت و لزوم پرداختن به آن، ابتدا به زمينههاي تاريخي و فلسفي طرح فلسفه فرهنگ در تفکر اروپايي اشاره شده است. پس از آن، نظريه ادراکات اعتباري مبتني بر آثار خود علامه طباطبايي توضيح داده ميشود. دکتر مصلح نه فقط به مقاله ادراکات اعتباري در کتاب اصول فلسفه و روش رئاليسم توجه کرده، بلکه تفسير الميزان و رسالة الولاية مرحوم علامه را نيز از نظر دور نداشته است. همچنين تقرير نويني از ادراکات اعتباري ارائه ميشود تا به فلسفه فرهنگ نزديکتر شود. علاوه بر توضيح اصل نظريه، لوازم اجتماعي و فرهنگي آن به طور مفصل مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. در بخشهاي جداگانهاي نقدهاي برخي از معاصران بر نظريه اعتباريات مطرح شده و ضعف و اشکالات آنها نشان داده مي شود. نظريات فيلسوفاني همچون هيوم، روسو، کانت، هگل، نيچه، فرويد، يونگ، هردر، هايدگر، راسل و....نيز مطرح شده و نظريه علامه با ديدگاه برخي ازآنان مقايسه ميشود. به دليل همين مقايسههاي متعددي که ميان نظريه اعتباري و آراء ساير متفکران غربي صورت گرفته است ميتوان اين رساله را اثري در زمينه فلسفه تطبيقي نيز بهشمار آورد. علي رغم آنکه اين اثر کوچک از انسجام و ترتيب مورد انتظار از يک کتاب فلسفي دور است اما نکات و تأملات بسيار ارزندهاي در آن بهچشم ميخورد که قطعا براي علاقمندان به فلسفه بسي سودمند خواهد بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]