تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1868580040

ازدواج محمد جواد ظریف چگونه اتفاق افتاد؟!
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: ازدواج محمد جواد ظریف چگونه اتفاق افتاد؟!

وزیر امور خارجه ایران یکی از وزرای دولت یازدهم است که به دلایل مختلف بسیار مورد متوجه رسانهها و مردم قرار گرفته است.
وزیر امور خارجه ایران یکی از وزرای دولت یازدهم است که به دلایل مختلف بسیار مورد متوجه رسانهها و مردم قرار گرفته است. دیروز سالگرد تولد ۵۵ سالگی محمدجواد ظریف بود و روزنامه ایران گفتوگویی با محمدجواد ظریف در سالروز تولدش انجام داده است که متن آن را در زیر می خوانید. پنج پرسش و پاسخ پایانی نیز بریدهای از مصاحبه ظریف در کتاب «آقای سفیر» است. * در آغاز بهتر است بدانیم که شما در چه سالی و در چه شهری متولد شدید؟- من در هفدهم دی ۱۳۳۸ در تهران متولد شدم. مادرم دختر مرحوم حاج میرزا علی نقی کاشانی از تجار بزرگ تهران و پدرم از تجار بهنام اصفهان بود.* در کدام محله تهران زندگی میکردید؟- خانه ما بین خیابان کاشان و خیابان کمالی، پشت باغ شاه سابق بود؛ خانهای بزرگ و قدیمی که تا بعد از فوت پدرم آن را داشتیم. بعد از ایشان نگهداری آن خانه برای مادرم مشکل شد. در شش سالگی، چند ماهی به اصفهان رفتیم و من در دبستان کار مشغول شدم اما خیلی زود به تهران بازگشتیم و با آغاز سال تحصیلی بعد من به دبستان علوی رفتم. فکر میکنم کلاس دوم دبستان بودم که اولین سخنرانیام را در روز عید غدیر انجام دادم. این شد که از همان ابتدا به نوشتن متن و سخنرانی عادت کردم.* پدرتان در چه سالی به رحمت خدا رفت؟- پدرم در سال ۱۳۶۳ مرحوم شدند. همسرم دو ماهه باردار بود که ایشان از دنیا رفتند. آن زمان من در آمریکا بودم و متأسفانه نتوانستم برای مراسم پدرم به ایران بازگردم.* دوران کودکی شما مصادف با کدام تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران بود؟- من در خانه تنها فرزند بودم و هیچ همبازیای نداشتم. از طرفی خانواده ما به شدت محافظهکار بودند.* به لحاظ سیاسی؟- از همه لحاظ. ما در منزلمان تلویزیون و رادیو نداشتیم. پدرم رادیو را در کمدی میگذاشت و در آن را قفل میکرد. فقط برای شنیدن دعای سحر ماه مبارک رمضان از آن استفاده میکرد.* با اینکه توان مالی خرید تلویزیون را داشتید.- بله. بیش از اینها توانایی مالی داشتند، اما به علت اعتقاداتی که داشتیم، تلویزیون خریداری نشده بود. فکر میکنم تا ۱۵ سالگی به سینما نرفتم. علاوه بر این روزنامهای هم در خانه ما پیدا نمیشد. پدر و مادرم اجازه رفت و آمد را نیز به من نمیدادند.* با دوستان؟- اجازه رفت و آمد با هیچکس را نمیدادند. من فقط هر روز صبح به مدرسه میرفتم. حتی پدرم برای کنترل بیشتر، به باغبان خانه سپرده بود که مرا تا ایستگاه اتوبوس مدرسه همراهی کند. لذا در کودکی بسیار از جامعه دور بودم. البته به خاطر گرایشهای شخصی و مطالعه خودم، کم و بیش از اوضاع جامعه باخبر میشدم. مثلاً در آن زمان به تازگی حسینیه ارشاد افتتاح شده بود و مرحوم شریعتی در آنجا صحبت میکرد. من نیز برای بعضی سخنرانیهایم به هر طریق ممکن از کتابهای مرحوم شریعتی استفاده میکردم. در آن مقطع کتابهای زیادی میخریدم که خواندن بعضی از آنها نیز در آن زمان ممنوعیت داشت.* در همان شرایط خانواده شما بیشتر به کدام طیف سیاسی گرایش داشتند؟ منتقدانی مانند جلال آلاحمد، مرحوم شریعتی، گروههای اسلامخواهی مانند حزب مؤتلفه اسلامی یا گروهها و جریانات ملی، همانند جبهه ملی ایران؟- هیچکدام. پدربزرگ من در زمان مرحوم مصدق از لحاظ اقتصادی به ایشان کمک میکرد. از طرفی ایشان با مرحوم کاشانی آشنا بود و رفت و آمد نزدیک داشت. اما من در مدرسه با کسانی که گرایشهای سیاسی داشتند، مانند چند نفر از فرزندان سردمداران حسینیه ارشاد ارتباط داشتم و در هر فرصتی از آنها کتاب میگرفتم و میخواندم. مرحوم آقای مطهری نیز به مدرسه علوی میآمدند، اما من هیچگاه سعادت دیدن ایشان را نداشتم. در مدرسه علوی دیدگاههای متدین را مطالعه میکردیم. همچنین کسانی که سیاسیتر بودند کتابهای مرحوم آقای طالقانی را میخواندند. به خاطر ندارم دیدگاههای ملیگرایان در آنجا رواج داشته باشد.* گرایش شما بیشتر به کدام سمت بود؟- بنده کتابهای سنتی و انقلابی را همزمان مطالعه میکردم و از معدود شاگردان مدرسه علوی بودم که هم در جلسات حجتیه و هم در جلسات انقلابیون شرکت میکرد. در مدرسه دو طیف وجود داشت؛ یک طیف حجتیهای بودند و در جلسات مرحوم آقای حلبی که بعضاً در منزلشان تشکیل میشد، شرکت میکردند. بنده نیز به منزل ایشان میرفتم و از طرف دیگر در جلسات بچههای انقلابی نیز شرکت میکردم. بنابراین فکر میکنم قبل از سفرم به آمریکا با هر دو تفکر آشنایی پیدا کردم.* چطور بحث سفر شما به آمریکا در خانواده مطرح شد؟- این عزیمت به اصرار من صورت گرفت. پدر و مادرم مخالفت میکردند و بیشتر آمادگی داشتند در صورت ضرورت مرا به انگلیس که به ایران نزدیکتر است، بفرستند. خاطرم هست که دعوای خیلی جدی هم بین ما پیش آمد، زیرا پدر و مادرم میگفتند کمی صبر کنم تا به لندن بروم. اما من نگران بودم که خیلی دیر بشود. آنجا بود که با رفتنم به آمریکا موافقت کردند. به یاد دارم در این میان با مرحوم پدرم خیلی تندی کردم. خدا از سر تقصیرات همه ما بگذرد.* پس ایده سفر به آمریکا نظر خودتان بود؟- خارج شدن از ایران نظر بنده بود. در سه ماهی که در دبیرستان خوارزمی بودم روزی به مدرسه علوی رفتم تا دوستانم را ببینم. یکی از مربیان مدرسه مرا صدا کرد و گفت که از آنجا بروم، زیرا احتمال دارد برای خودم و مدرسه دردسر درست کنم. حتی یکی از معلمهای مدرسه خوارزمی بیرون از کلاس به بنده هشدار داد که بیشتر مواظب خودم باشم. من فقط شانزده سال داشتم و طبیعتاً این موارد باعث نگرانی او میشد. به همین خاطر برای رفتن به آمریکا به خانوادهام اصرار میکردم.* یعنی دقیقا در ۱۷ سالگی از ایران خارج شدید؟- سال دوم نظری را تمام کرده بودم. سه ماه از سوم نظری را نیز در مدرسه خوارزمی تجریش گذراندم که در ژانویه ۱۹۷۷ و در زمان حکومت کارتر از ایران خارج شدم.* چه سالی ازدواج کردید؟- در تابستان ۱۳۵۸ به تهران بازگشتم. با مادرم تماس گرفتم که میخواهم به ایران بازگردم و ازدواج کنم. به فاصله یک هفته به اصفهان رفتم تا خواهرم را که پانزده سال از من بزرگتر است، ببینم. ایشان نیز خواهر یکی از دوستان خودش را به عنوان دختری متدین و انقلابی، برای ازدواج معرفی کرد.* و این اولین مراسم خواستگاری برای شما بود؟- بله؛ اولین و آخرین. اقامت بنده در ایران سه هفته به طول انجامید. در ماه مبارک رمضان بود که روزی خواهرم آنها را به خانه خود دعوت کرد. دو خانم جوان آمدند، اما من دقت نکردم و حتی متوجه نشدم منظورشان کدامیک از آنهاست. مادر و پدرم هنوز در تهران بودند. بنابراین با اجازه آنها همراه خواهر و شوهر خواهرم به خواستگاری رفتیم. ایشان همانطور که فکر میکردم، متدین و انقلابی بودند. به یاد دارم در آن جلسه کمی قرآن و حدیث خواندم که ایشان پسندیده بودند. زمانی که به خانه بازگشتیم به مادرم اطلاع دادم که برای تشریفات به اصفهان بیایند. نامزدیمان مصادف با شبهای احیا بود. در آن زمان ایشان ۱۷ سال داشتند و من ۱۹ ساله بودم که ازدواج کردیم. جالب اینکه پسرم نیز در سن ۱۹ سالگی و دخترم در ۱۷ سالگی ازدواج کردند.* به لحاظ فرهنگی چگونه با آمریکاییها کنار آمدید؟- من در دوره دبیرستان به سانفرانسیسکو رفتم. آن زمان دوران اوج حضور ایرانیها در آمریکا بود؛ یعنی بیشترین تعداد دانشجوی خارجی در آمریکا را ایرانیان تشکیل میدادند. هر جایی که میرفتم، به خصوص در کالیفرنیا، آنقدر حضورشان پررنگ بود که خود را در همان محیط ایرانی حس میکردم. فارغ از گرایشهای مذهبی، در همان دبیرستانی که من ثبتنام کردم به اندازه کافی دانشآموز ایرانی وجود داشت.* از ملیتهای دیگر هم بودند؟- چینیها هم بودند. عربها نیز به تازگی شروع به آمدن کرده بودند، اما ایرانیها جو غالب را تشکیل میدادند. در مجموع در طول دوران دانشجوییام تنها یک بار به همراه دوستان به منزل معلم دبیرستانمان دعوت داشتیم و یک بار نیز برای ناهار میهمان یکی از استادهای دانشگاه بودیم. به جرأت میتوانم بگویم که فقط همین دو بار بود که به محیط آمریکایی وارد شدم. نزد معلم دبیرستان سالاد خوردیم و نزد آن استاد دانشگاه نیز چون با فرهنگ اسلامی آشنایی داشت، مقداری پنیر خوردیم؛ چراکه سایر غذاها ذبح شرعی نشده بود.* پس میدانستید ذبح اسلامی نشده بود؟- بله، به همین خاطر ارتباط محدودی با آمریکاییها داشتیم. پس از ازدواج نیز ارتباط محدودی داشتیم، تا زمانی که نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک شدم. به خاطر نوع کارم و اینکه باید با محیط آمریکا تعامل داشته باشم، من و همسرم سعی کردیم با آمریکاییها رفت و آمد کنیم. البته بنده حدود ۳۰ سال در این کشور زندگی کردم و فرهنگ این کشور را خوب میشناسم. جالب اینجاست که اکثر ایرانیانی که در آمریکا زندگی میکنند، اسم غذاها و ادویهها را به انگلیسی میدادند اما من و هسمرم هنوز نمیدانیم.* چون رستوران کم میرفتید؟- به رستوران مسلمانها میرفتیم یا به رستورانهایی که ماهی یا سبزیجات سرو میکردند. به خانه آمریکاییها رفت و آمد نداشتیم. به طور کلی حتی رفت و آمدمان در ایران نیز به هر دلیل محدود بوده است، شاید به خاطر اینکه چندان اجتماعی نیستیم.* یعنی این تمایل، برخاسته از تضاد فرهنگ و نظام اجتماعی میان ایران و آمریکا در وجود شماست؟- نه الزاماً، زیرا افرادی هستند که خیلی راحت با محیط آمریکا ارتباط برقرار میکنند. شاید به خاطر این است که من از کودکی تنها بودهام و میل زیادی به شرکت در میهمانی و عروسی ندارم. حتی در مورد مجالس مذهبی نیز اگر در خانه به روضه گوش بدهم راحتتر هستم.* رابطه شما با شعر، ادبیات و موسیقی و به طور کلی با عالم هنر و خیال چگونه است؟- سالی که من در دبیرستان سه و نیم نمره تا بیست کم داشتم، ۲ نمره آن از هنر بود. در مورد خط و نقاشی ذوقی نداشتم. هیچ وقت خطم خوب نبوده. به همین خاطر در آمریکا همیشه متنهایم را با کامپیوتر تایپ میکردم.* در مورد شعر و ادبیات چطور؟- به شعر و ادبیات بسیار علاقهمند بودم. در مدرسه علوی به خاطر اینکه انشاء را خیلی خوب مینوشتم، سخنران شدم. از زمانی که مطالعه را شروع کردم، خیلی جدی کتاب خواندم. خدا پدرم را رحمت کند. طبع شعری داشت و برای ائمه شعر میگفت. به همین خاطر در خانواده ما علاقه به شعر و شاعری وجود داشت اما هنری مثل موسیقی در بین نبود، زیرا آن را حرام میدانستند. من تا ۱۵ - ۱۶ سالگی هیچ نوع موسیقیای نشنیده بودم. حتی اگر در تاکسی موسیقی پخش میشد، میگفتیم لطفاً خاموش کنید. اما بعد از آن کمی تغییر کردیم و حتی قبل از انقلاب موسیقی گوش میکردیم. برخلاف فرزندانم، هیچگاه خودم را متعلق به عالم هنر ندانستم. رشته دخترم طراحی داخلی است و پیانو مینوازد. پسرم نیز سنتور میزند.* آیا شده که همسرتان با پدر و مادرتان گله کنند که این چه رشتهای بود که شما انتخاب کردید، مثلاً ایکاش کامپیوتر میخواندید و در شرکتی کار میکردید؟- الحمدالله چون نیاز مالی ندارم، از این جهت ناراحت نیستم، اما به طور کلی وقت زیادی را با کامپیوتر میگذرانم. اولین بار بنده کامپیوتر را به وزارت خارجه آوردم و اولین مسئول کامپیوتر وزارت خارجه توسط من با کامپیوتر شخصی آشنا شد. رشتهای که انتخاب کردم، مسئولیت بسیار سنگینی را برایم به دنبال داشته است. بسیار اتفاق افتاده که با خود فکر میکنم خسارت اشتباهاتی را که من و امثال من در حوزه سیاست خارجی مرتکب شدیم، در واقع ۷۰ میلیون ایرانی متحمل شدند. حتی به این فکر میکنم که با این وضعیت، چقدر به جای اجر و ثواب، نگرانی اخروی دارم. البته ناشکری نمیکنم؛ زیرا زندگی بسیار راحتی داشتم و به خاطر اموالی که از پدر و مادرم به من رسیده است هیچگاه مشکل مادی نداشتم. هیچ وقت نه نیاز داشتم و نه موقیعتش برایم فراهم شده که از عواید شغلم، چیزی به من برسد و جز حقوقم چیزی دریافت نکردهام. ماشین یا خانهای به خاطر کارم نگرفتم. خانه و هر چیز دیگری که دارم از ارث پدرم و بخشش مادرم است. از این ۲۵ سال کار، هیچ به دست نیاوردم، جز ناسزا؛ هم از طرف مخالفان که من را مانند دیگران میدیدند و هم از طرف دوستان خودمان.* نمیدانم فیلم «حاجی واشنگتن» مرحوم علی حاتمی را دیدهاید یا نه؟ داستان فیلم مربوط به سفر اولین نماینده سیاسی ایران در عهد قاجار به ینگه دنیا با همان ایالات متحده آمریکاست. آیا شباهتها و تفاوتهایی با شخصیت حاجی واشنگتن در خود میبینید؟ میتوانید با آن شخصیت شباهتهایی داشته باشید یا برقرار کنید؟- شاید شباهتش این باشد که با وجود اینکه با کم و زیادش سی سال در آمریکا زندگی کردم، آداب و رسوم ایرانی و اسلامی خود را حفظ کردهام؛ گرچه امیدوارم نکات مثبتی هم از ظواهر فرهنگ غربی، مانند احترام به حقوق و وقت دیگران آموخته باشم. ولی در مجموع هنوز فرهنگ غرب برای بنده، یک فرهنگ بیگانه است.* و تفاوتهای شما با حاجی واشنگتن؟- فکر میکنم بقیه ویژگیهای او، جزو تفاوتهایمان باشد.* در پایان تمایل دارم بدانم تعریف شما از خود دیپلماتتان چیست؟ آیا خود را به فرض یک دیپلمات ایرانی شیعه انقلابی مدرن جهانی شده یا چیزی شبیه به این تعبیر میدانید؟- شما در انتخاب این عناوین صاحب اختیارید. البته چون بسیار سخاوتمندانه این عناوین را انتخاب کردهاید! گذشته از شوخی و بدون تعارف، من خودم را خدمتگزاری میدانم که تمام تلاشش را در حد توانش کرده، سعی کرده منافع کشور را فدای منافع خودش نکند و منافع دیگران را هم در نظر بگیرد. قضاوت در مورد نتایج تلاشهایم با مردم بلندنظر و پرگذشت است که امیدوارم کاستیهای مرا ببخشند و البته قضاوت نهایی با خداوند علیم و کریم است که بیش از هر چیز به مغفرت واسعه دل بستهام.
1393/10/19
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]
صفحات پیشنهادی
ازدواج محمدجواد ظریف چگونه اتفاق افتاد؟ قرآن خواندن برای خانواده عروس
ناشنيدههايی از زندگی خصوصی وزیر امور خارجه ایران ازدواج محمدجواد ظریف چگونه اتفاق افتاد قرآن خواندن برای خانواده عروس وزير امور خارجه ايران يکی از وزرای دولت يازدهم بود که به دلايل مختلف بسيار مورد متوجه رسانهها و مردم قرار گرفت به گزارش جام نیوز به نقل از مشرق وزير ازندگی «محمدجواد ظریف» از زبان رئیس دستگاه دیپلماسی
در روز تولدش زندگی محمدجواد ظریف از زبان رئیس دستگاه دیپلماسی وزیر امور خارجه ایران یکی از وزرای دولت یازدهم بود که به دلایل مختلف بسیار مورد متوجه رسانهها و مردم قرار گرفت امروز سالگرد تولد ۵۵ سالگی محمدجواد ظریف است به گزارش جام نیوز روزنامه ایران در بخش «ایران &raدیدار محمدجواد ظریف با دبیر کل حزب موتلفه اسلامی -
در حاشیه ضیافت وحدت احزاب کشورهای اسلامی صورت گرفت دیدار محمدجواد ظریف با دبیر کل حزب موتلفه اسلامی شناسهٔ خبر 2460611 پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۰ ۲۰ سیاست > احزاب و تشکلها وزیر امور خارجه در حاشیه مراسم ضیافت وحدت احزاب کشورهای اسلامی در دیدار با محمدنبی حبیبی در جریان برگزاریدر بازدید محمد جواد ظریف از بنیاد سعدی عنوان شد فرهنگ یکی از قدرتهای ما است/ زبان فارسی ابزار اقتدار جمهوری ا
در بازدید محمد جواد ظریف از بنیاد سعدی عنوان شدفرهنگ یکی از قدرتهای ما است زبان فارسی ابزار اقتدار جمهوری اسلامی استوزیر امور خارجه در بازدید از بنیاد سعدی گفت زبان فارسی به عنوان یکی از ابزارهای افزایش قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی به کار میرود به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیاتدیدار دبیر اجرایی سازمان بین الدولی توسعه با محمد جواد ظریف
دیدار دبیر اجرایی سازمان بین الدولی توسعه با محمد جواد ظریف محبوب معالیم دبیر اجرایی سازمان بین الدولی توسعه موسوم به ایگاد که به جمهوری اسلامی ایران سفر نموده است بعداز ظهر امروز با دکتر محمد جواد ظریف وزیر امورخارجه کشورمان دیدار و گفتگو کرد به گزارش حوزه سیاست خارجیتفاوتهای مذاکرات ایران با 1+5 بین تیم محمدجواد ظریف و سعید جلیلی از نگاه روزنامه جمهوری اسلامی
تفاوتهای مذاکرات ایران با 1 5 بین تیم محمدجواد ظریف و سعید جلیلی از نگاه روزنامه جمهوری اسلامی در هشت سال دولت نهم و دهم جمعا 69ماه مذاکره صورت گرفتو این 69 ماه تمام دستاورد دورانی بود که دکتر سعید جلیلی دیپلمات سخت و غیرقابلانعطاف هدایت قطار مذاکرات هستهای ایران را برعهده گرفمخالفت مقام معظم رهبری با برکناری محمدجواد ظریف
برگی از تاریخ مخالفت مقام معظم رهبری با برکناری محمدجواد ظریف آنطور که از شنیدههایم در اولین سفر آقای احمدی نژاد به نیویورک میدانم ایشان تمایل داشتند در همان سفر بنده را قبل از دیگر سفرا برکنار کنند اما ظاهراً مورد توافق رهبری قرار نگرفت به گزارش جام نیوز به نقل از املاقات معاون وزیر امورخارجه چین با محمدجواد ظریف
بعد از ظهر امروز صورت گرفت ملاقات معاون وزیر امورخارجه چین با محمدجواد ظریف ژانگ مین معاون وزیر امورخارجه جمهوری خلق چین امروز بعدازظهر با دکتر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان دیدار و گفتگو کرد به گزارش حوزه سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران وزیر امورخارجه کشورمان در این دیدامحمدجواد ظریف در یک سال گذشته
محمدجواد ظریف در یک سال گذشته چند رسانهای > عکس - محمدجواد ظریف خوانساری زادهٔ ۱۷ دی ۱۳۳۸ در تهران سیاستمدار و وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و عضو شورای عالی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران است دیدار وزرای فنلاند با محمد جواد ظریف دیدار هیات پارلمانی فتصاویر/ حاشیه های حضور محمد جواد ظریف در مجلس
رئیس دستگاه دیپلماسی در خانه ملت تصاویر حاشیه های حضور محمد جواد ظریف در مجلس عکس خبرگزاری ها ۱۶ ۱۰ ۱۳۹۳ - ۲۰ ۲۰در سال گذشته اتفاق افتاد فوت 18 کارگر ساختمانی در حوادث ناشی از کار در کردستان
در سال گذشته اتفاق افتادفوت 18 کارگر ساختمانی در حوادث ناشی از کار در کردستانمدیر روابط کار ادارهکل کار تعاون و رفاه اجتماعی کردستان از فوت 29 نفر در حوادث ناشی از کار در سال گذشته در استان خبر داد و گفت از این تعداد 18 کارگر در بخش ساختمانی بودهاند به گزارش خبرگزاری فارس ازگلمحمدی: ثبات ترکیب در جام ملتها اتفاق خوبی است/ تجربه کیروش راحت از بین میرود
چهارشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۳ - ۱۲ ۵۴ سرمربی تیم فوتبال ذوبآهن با بیان این که مدیریت برنامههای تیم ملی پس از جامجهانی ضعیف بوده است ابراز امیدواری کرد که این تیم در جام ملتهای آسیا به موفقیت دست یابد به گزارش ایسنا یحیی گلمحمدی جزو معدود ملیپوشان اسبق فوتبال ایران است که توانسته دباند سرقتهای متعدد از خودرو عروس و همراهان چگونه به دام افتادند
باند سرقتهای متعدد از خودرو عروس و همراهان چگونه به دام افتادند جامعه > حوادث - ایران نوشت پلیس استان البرز در کمتر از سه ماه توانست هشت دزد خشن و دو زاغزن آنها در تالارهای عروسی را شناسایی کند و پرده از راز 40 سرقت مشابه بردارد بیسابقهترین زورگیردر حاشیه دیدار اینتر و سن ژرمن اتفاق افتاد خوشوبش زلاتان و مانچو و حضور میهمان ویژه در ورزشگاه مراکش
در حاشیه دیدار اینتر و سن ژرمن اتفاق افتادخوشوبش زلاتان و مانچو و حضور میهمان ویژه در ورزشگاه مراکشزلاتان ایبراهیموویچ و روبرتو مانچینی در حاشیه دیدار تیمهای اینترمیلان و پاری سن ژرمن با یکدیگر به خوش و بش پرداختند به گزارش خبرگزاری فارس شب گذشته تیمهای فوتبال پاری سنصاحب رتبه تک رقمی کنکور چگونه به دام کلاهبرداری اینترنتی افتاد؟
صاحب رتبه تک رقمی کنکور چگونه به دام کلاهبرداری اینترنتی افتاد تاریخ انتشار دوشنبه ۱ دی ۱۳۹۳ ساعت ۱۱ ۴۹ روزنامه خراسان نوشت جوان ۲۱ ساله اي که به اتهام دستبرد اينترنتي به حساب بانکي متصديان چند کافي نت در مشهد توسط مأموران پليس فتاي خراسان رضوي دستگير شده است پس از آن که به سواتوکل کریمانه چگونه است؟ / انسان کریم چگونه دعا می کند؟/ پاسخ آیتالله جوادی آملی
توکل کریمانه چگونه است انسان کریم چگونه دعا می کند پاسخ آیتالله جوادی آملی فرهنگ > دین و اندیشه - آیتالله جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد توکل دو نحوه است یا معمولی یا کریمانه یک انسان کریم توکلش هم کریمانه است چرا که حاضر نیست سر سفره دیگری بنشیند چربا حضور شرکت نروژی در آب و نیرو اتفاق افتاد مطالعات زیست محیطی انتقال آب خزر به دریاچه ارومیه به نروژی ها سپرد
با حضور شرکت نروژی در آب و نیرو اتفاق افتادمطالعات زیست محیطی انتقال آب خزر به دریاچه ارومیه به نروژی ها سپرده شدتفاهمنامه مطالعات محیط زیست و اثرات کیفی انتقال آب از دریای خزر به دریاچه ارومیه با موسسه تحقیقاتی آکواپلن نیوا NIVA نروژ طی مراسمی در محل شرکت توسعه منابع آب و نیرو-
سیاسی
پربازدیدترینها