تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دنيا سراى بلا و گرفتارى و محل گذران زندگى و زحمت است خوشبختان از آن دل كنده‏اند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803956604




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ضرورت تقريب در جوامع اسلامي (1)


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:


۱۷ دي ۱۳۹۳ (۲۰:۴۲ب.ظ)
ضرورت تقريب در جوامع اسلامي (1) گروه استان ها- کرمانشاه
به گزارش خبرگزاري موج کرمانشاه؛ مقوله "تقريب" به دليل ارتباط و پيوند كلان با جامعه كشورهاي اسلامي، داراي پيچيدگي‌هاي ظريفي است. اين پيچيدگي بدين خاطر است كه كشورهاي اسلامي‌از پراكندگي جغرافيايي و سياسي زيادي برخوردارند؛ هرچند مي‌توان گفت سازمان كنفرانس اسلامي، مهمترين جايگاهي است كه اين كشورها در آن وزن ديپلماتيك و سياسي خود را نمايان مي‌سازند، با اين حال بايد تصريح كرد اين كشورها در اكثر بحران‌هايي كه ارتباط مستقيم با جهان اسلام دارد غايب بوده و حتي نسبت به بحران‌هايي كه مسلمانان در آنها مظلوم واقع مي‌شوند، اهتمام و توجه لازم را ندارند.
پيداست هدف از طرح شعار تقريب امت اسلامي عبارت از ايجاد انگيزه در ميان كشورهاي اسلامي‌ براي اتخاذ مواضع روشن و متحد در قبال مهمترين بحران‌هاي سياسي و نظامي‌جهان اسلام است كه اتفاقاً از بزرگترين و تهديدآميزترين بحران‌هاي جهان به حساب مي‌آيند.
امروزه جهان اسلام داراي جمعيت قابل ملاحظه، ثروت بيكران و منابع انساني شايسته و مستعد و سرزمين‌هاي پهناوري است.
اما متاسفانه با وجود اين مميزه‌ها و ويژگي‌هاي برجسته و منابع سرشار، جهان اسلام نتوانسته متناسب با ثقل سياسي و اقتصادي خود، نقشي مؤثر در روابط بين‌المللي ايفا كند و حتي از مهار بحران‌هايي كه دشمنان برون مرزي درون قلمرو كشورهاي اسلامي‌ ايجاد كرده اند، عاجزند.
بجز مسأله كليدي و اصلي جهان اسلام، كه عبارت از مسأله فلسطين است، در عراق، افغانستان، لبنان، كشمير و فيليپين، مسلمانان تحت فشار روبه ازدياد نظامي‌و جو ارعاب و قتل عام و كشتارها قرار دارند. با اين حال، كشورهاي اسلامي، بدليل وجود اختلافت، منازعات داخلي و همچنين پايبندي به اتحاد و ائتلاف‌هاي سوال برانگيز با طرف‌هاي خارجي، قادر به اتخاذ موضعي يكپارچه و متحد نبوده و نيستند.
اما اين موضوع، صرفاً در چارچوب مراودات سياسي زمامداران و حكمرانان كشورهاي اسلامي‌ قابل تفسير است و نمي‌تواند تعبيري از اراده ملل اسلامي‌تلقي شود؛ زيرا وقايع و رويدادهاي جهان اسلام نشان داده است ملت هاي اسلامي مواضع و ديدگاه‌هاي متفاوتي نسبت به زمامداران و حكمرانان خود داشته و دارند كه در مناسبات مختلف، آن را نشان دادند.
بايد در نظر داشت قدرت‌هاي سلطه جوي جهاني، نقش تعيين كننده‌اي در دميدن روح اختلاف، رقابت و تنش ميان كشورهاي اسلامي‌ ايفا كرده و آنها را عليه يكديگر برمي‌انگيزانند. يکي از مهم ترين تاکتيک هاي دشمنان آن است که با حمايت صوري از يك كشور، آن را در مقابل كشور اسلامي‌ديگري قرار داده و يا كشورهاي اسلامي‌ را به دو گروه ميانه‌رو و افراطي تقسيم بندي نموده و ميانه‌روها را عليه گروه ديگر تحريك مي‌كنند.
از سوي ديگر، در حال حاضر آنچه كه در عراق و افغانستان مي‌گذرد، نمونه‌اي از بي تفاوتي و بي اعتنايي دولتمردان جهان اسلام نسبت به اصلي‌ترين مسائل مسلمانان است كه به ميزان زيادي اعتبار و منزلت مسلمانان و جايگاه آنان در سطح بين‌المللي را گرفته و به علاوه شقاق و جدايي و اختلافات و تنش‌هاي موجود ميان آنان را بيش از پيش نمايان مي سازد.
اين در حالي است كه اين اختلافات و تنش‌ها در اصل مولود وضعيت حاكم بر مسلمانان كه از اصول قرآني براي تبيين نشانه‌ها و راه‌هاي زندگي‌شان بهره مي‌گيرند نبوده و در اصل زاييده سياست‌هاي پيدا و پنهان دشمنان خارجي در سايه اصل معروف "تفرقه بيانداز و حكومت كن" است.
نبايداز نظر دور داشت در حال حاضر دشمنان خارجي و بويژه محافل صهيونيست نسبت به ايجاد و گسترش تفرقه ميان شيعيان و اهل سنت، سرمايه‌گذاري خاصي كرده، مي‌كوشند تا در سطح جهان اسلام، سمت و سوي درگيري‌ها در جهت توسعه و دامن زدن به اختلافات ميان شيعيان و اهل سنت باشد که اين هوشياري بيش از پيش امت اسلامي را مي طلبد؛ به عنوان نمونه در لبنان اين هوشياري قابل ملاحظه حزب الله و پيروانش بود كه مانع از موفقيت طرح تفرقه افكنانه محافل صهيونيستي و آمريكايي در بهم زدن وحدت ميان شيعيان و اهل سنت گرديد.
با اين حال، انتظار مي‌رود كوشش‌هاي دشمنان با وجود عدم كسب موفقيت چشمگير، همچنان ادامه يابد؛ زيرا نيروها و محافل طرفدار آمريكا در ميان برخي از دولت‌هاي ميانه‌روي عرب و همچنين در پاره‌اي از كشورهاي اسلامي‌از كوشش خود براي توسعه دايره درگيري‌ها و كشمكش‌ها ميان جوامع اسلامي‌ باز نمي مانند و به توطئه چيني ادامه خواهند داد.
واقعيت اين است که فعاليت‌ها و اقدامات جريان هاي افراطي حاکم در برخي بلاد اسلامي، دقيقاً در راستاي تحركات واشنگتن براي ضربه زدن به وحدت اسلامي‌است و شايد خواسته و يا ناخواسته، به يكي از مهمترين برنامه‌هاي آمريكادر جهت استمرار حاكميت و نفوذ خود در خاورميانه و جهان اسلامي، خدمت مي‌كند.
در همين جاست که اهميت مقوله انسجام اسلامي كه به طور هوشمندانه‌اي از سوي رهبر فرزانه انقلاب اعلام گرديد و پژواك جهاني يافت، نمايان مي‌ شود. در واقع، دعوت به انسجام اسلامي، در متن خود دعوت به مقاومت و ايستادگي در مقابل اين دسته توطئه‌هاي اهريمنانه‌اي است كه از سوي سران برخي دولت ها دنبال مي‌شود.
هرچند كه دعوت به انسجام و تقريب امت اسلامي، در ماهيت اصلي خود تبلوري از خواست و اراده جمعي براي متلاشي كردن كوشش‌هاي مذبوحانه آمريكا براي ضربه زدن به وحدت و انسجام اسلامي‌محسوب مي‌شود، اما؛ فحواي اصلي آن به معني طرد عناصر نامطلوب و طرفدار غرب و يا افرادي است كه ناخواسته در دامن توطئه چيني‌هاي غرب قرار گرفته و مورد بهره‌برداري ايادي آن قرار دارند.
بدين ترتيب تقريب و انسجام امت اسلامي، فاخرترين و عالي‌ترين آموزه عقيدتي و ملي مسلمانان در عصر حاضر محسوب مي‌شود كه چنانچه مولفه‌ها و عناصر بنيادين آن مورد تتبع و دنباله‌روي دقيق و موشكافانه مسلمين قرار گيرد، دشمنان ديگر مانند گذشته قادر به جولان سياسي و فرهنگي در سرزمين‌هاي اسلامي‌نخواهند بود و با پياده‌سازي آموزه‌هاي اين مقوله، طرفداران آمريكا و توطئه گران از صحنه تاثير و فعاليت در كشور اسلامي‌مان حذف شده و مجالي براي عرضه اندام نداشته و نخواهند داشت.

جمهوري اسلامي ايران؛ گرانيگاه تقريب مذاهب اسلامي
به هر ميزان اتحاد و همگرايي کشورهاي اسلامي پررنگ تر شود فرصت‌هاي بي‌شماري براي اظهار وجود و قدرت نهايي امت اسلامي در برابر زياده ‌خواهي‌ دنياي زر و زور مهيا خواهد شد.
هرگاه از تقريب، وحدت و انسجام سخن به ميان مي‌آيد، ذهن به سمت و سوي پيوندها و مشترکاتي سوق داده مي‌شود که به واسطه آنها اين وحدت حاصل مي‌شود. حال که بر دو راهبرد اتحاد ملي و انسجام اسلامي تاکيد شده بايد ديد چه اشتراکات و چه پيوندهايي وجود دارند که اين اتحاد را در عرصه ملي و انسجام و همبستگي را در عرصه کشورهاي اسلامي موجب مي‌گردند؟
ايران به عنوان کشوري اسلامي و با قدرت استراتژيک سياسي، اقتصادي و نظامي چه هنگامي که در گير و دار شديدترين بحران‌هاي داخلي بوده و چه در مقطعي که تحت هجوم ايادي استکبار جهاني هشت سال جنگ تحميلي را پشت سر مي‌گذراند و يا در برهه‌اي که به سازندگي خرابي‌هاي جنگ مشغول بود و يا اکنون در اوج اقتدار و عزت و به عنوان کانون امنيت در منطقه خاورميانه، يک خط مشي اصولي و غيرقابل تغيير داشته که عبارت از ايجاد وحدت و انسجام بين ملت‌ها و دولت‌هاي مسلمان بوده است.
آري! شعار جمهوري اسلامي "وحدت کلمه" بين مسلمانان بوده است؛ به گونه‌اي که حتي در قانون اساسي نيز اين آرمان بلند اسلامي متبلور شده است:
"به حکم آيه کريمه ان هذه امتکم امه واحده و اناربکم فاعبدون [انبياء- آيه ۹۲] همه مسلمانان يک ملت‌اند و دولت جمهوري اسلامي ايران موظف است سياست کلي خود را بر پايه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامي قرار دهد و کوشش پيگير به عمل آورد تا وحدت سياسي، اقتصادي و فرهنگي جهان اسلام را تحقق بخشد.
به واقع مي‌توان گفت ايران گرانيگاه و نقطه ثقل وحدت جهان اسلام بوده است؛ ابتکار ايران در برگزاري اجلاس‌هاي متعدد وحدت اسلامي و تعامل اديان و مذاهب، تلاش براي تبليغات رسانه‌اي در خصوص وقايع مختلف جهان اسلام (افغانستان، فلسطين، بوسني، عراق و...)، نامگذاري ايام ۱۲ تا ۱۷ ربيع‌الاول به عنوان هفته وحدت، کمک‌هاي مادي و معنوي به امت اسلامي در اقصي نقاط جهان، نامگذاري جمعه آخر ماه رمضان به عنوان روز جهاني قدس، تلاش‌هاي پيگير براي پويايي و تکاپوي سازمان کنفرانس کشورهاي اسلامي، نامگذاري سال ۱۳۸۵ به عنوان سال "پيامبراعظم " (با توجه به اينکه وصف "اعظم" براي پيامبراسلام، بيشتر در ميان اهل سنت مرسوم بوده و هست) و غيره همه و همه در زمره تلاش‌هاي جمهوري اسلامي ايران براي تعميق پيوندها و انسجام ملل اسلامي بوده‌اند.
در انديشه معمار انقلاب اسلامي ايران؛ امام خميني (ره) همواره از "وحدت کلمه" به عنوان ضروري ‌ترين نياز براي پويايي و رمز بقاء مقتدرانه امت اسلامي ياد شده است.
مقام معظم رهبري (مدظله العالي) نيز با حساسيت ويژه‌اي در طول سال هاي زعامت و ولايت خويش مسائل جهان اسلام را دنبال نموده‌اند و در بزنگاه‌هاي خاص، خط مشي‌ها و نقطه نظرات کليدي و راهبردي براي ايجاد حساسيت در ميان انديشمندان و صاحب‌نظران مسلمان مطرح ساخته‌اند.
به بيان ديگر رهبري و زعامت معظم له فراتر از مرزهاي ايران را در برگرفته واکنون تمام اقشار بيدار و روشنفکران آزادي خواه و گروه ها و دستجات در جهان اسلام سرحلقه هرگونه خيزش و انسجام اسلامي در سرتاسر جهان اسلام را منبعث از رهنمودها و دستورالعمل‌هاي رهبر جمهوري اسلامي ايران مي‌دانند. هشدارها و نصايح هوشمندانه رهبر انقلاب اسلامي در هر زماني حساسيت‌هاي فراگيري را ايجاد نموده و توانسته به ميزان بسيار تعيين کننده‌اي مخاطرات توطئه‌ها و دسيسه‌هاي شوم استکبار جهاني را به حداقل کاهش دهد.
تهديدهايي چون تجزيه کشورها، دامن زدن به اختلافات مذهبي و فرقه‌اي، سوءاستفاده از مقوله آزادي، حمايت از بنيادگرايي خطرناک، پشتيباني از تروريست‌هاي وابسته به غرب که در کشورهاي اسلامي فعاليت مي‌کنند، طرح خاورميانه بزرگ، گسترش اقتصادي و نظامي رژيم صهيونيستي و موارد ديگر در زمره عمده ‌ترين مخاطرات آسيب ‌زا براي پيوند و همبستگي جهان اسلام بوده‌اند که از سوي رهبر معظم انقلاب همواره مورد تاکيد قرار گرفته‌اند.
اما متاسفانه دشمنان جهان اسلام با تبليغات رواني و القائات اغواگرانه خود توانسته‌اند در مقاطعي حساس اين اشتراکات را چنان به محاق بفرستند که تفرقه و جنگ مذهبي بين فرقه‌هاي اسلامي شعله‌ور شده و به تضعيف ابهت و موقعيت بي‌بديل مسلمانان در جهان مبدل گردد. البته بايد اذعان داشت در مقطع فعلي موج بيداري و خيزش فرهنگي و بالندگي دين اسلام در گوشه و کنار دنيا در هيچ دوره‌اي سابقه نداشته و لذا اين امر بايد هر چه بيشتر و به گونه اي همه جانبه تقويت شود.
بهره ‌گيري از اين فرصت مي‌تواند احياي انگيزه‌هاي همگرايانه و اشاعه ارزش‌هاي اسلامي را در تمام کشورهاي مسلمان‌نشين در پي داشته باشد. استفاده حساب شده از ظرفيت عظيم حج، ماه مبارک رمضان، رسانه‌هاي جهان اسلام، انديشمندان و دانشگاهيان، سازمان کنفرانس اسلامي، همايش‌هاي ديني و قرآني و... مي‌توانند اتحاد و انسجام اسلامي را تقويت کنند.

تقريب مذاهب اسلامي در جهاني متكثر
تلاش در جهت نزديك سازي فرق و مذاهب اسلامي هرگز نبايد به معناي ناديده گرفتن تنوع موجود در جهان اسلام قلمداد شود؛ كه اين اغماض نه مقدور است و نه مطلوب. در واقع هم‌اکنون در جهان اسلام شاهد تنوعي – از همه انواع؛ از سياسي و فرهنگي گرفته تا اجتماعي و اقتصادي و حتي تاريخي – هستيم که اين تنوع قابل تحويل و تبديل به يک رويه و شيوه خاص نيست. از سوي ديگر از نظر اسلامي (وبه ويژه شيعي) نفس اين گونه تنوع ممدوح است. اگر نگاهي به تاريخ پرافتخار تمدن اسلامي بيندازيم در مي‌يابيم يکي از دلايلي که سبب شد اين تمدن قرنها در اوج عظمت بدرخشد و فرهنگ بشري را از خود متأثر کند همين تنوع موجود در آن بود. تمدن اسلامي از اسپانيا و شمال افريقا گرفته تا عراق و سوريه و از ايران گرفته تا آسياي مرکزي و شبه‌قاره هند را شامل مي‌شد و تأمل بر دلايل اوج اين تمدن بدون توجه به اين تکثر و تنوع امکان پذير نيست.
پس در اولين گام بايد پذيرفت که تقريب و انسجام اسلامي به معناي يکدست کردن تمدن اسلامي قلمداد نمي‌شود و در واقع طرح مباحثي از اين دست ثمره اي جز انحراف اين آرمان بلند از مسير اصلي خود در پي نخواهد داشت.
نقش گفت وگوي ديني و فرهنگي در ترويج نزديك سازي امت اسلامي انکارناپذير است. گفتگو امري است که از سويي از تشتت و تفرق جلوگيري مي‌کند و از سوي ديگر در برابر يکدستي از تنوع و تکثر حمايت مي‌نمايد. اگر متفکران و پژوهشگران از چيزي به نام اعجاز گفتگو سخن مي‌گويند در بخشي به همين کارکرد ميانه و معتدل گفت و گو بر مي‌گردد. در واقع به هر ميزان دو فرهنگ يا تمدن در درون خود اختلافاتي درون فرهنگي و درون تمدني داشته باشند مي‌توان با اتخاذ راهکارهايي فضايي را فراهم کرد که اين امر جاي خود را به انسجام فرهنگي و تمدني و در نهايت، يکسو شدن منافع منجر شود؛ که اين امر صرفا در فضاي گفت و گو مي تواند پديد آيد. به نظر ما اگر در دوران کنوني شاهد تفرقه جهان اسلام در موقعيت فعلي هستيم و مشاهده مي‌کنيم که گونه‌اي سوء تفاهم و بدبيني ميان گروهها و کشورهاي اسلامي موجود است در جايي اين نقيصه به فقدان گفت و گوي جدي ميان آنها برمي‌گردد. در اين ميان نبايد فراموش کرد که گفت و گو علاوه بر آنکه به ديدي باز و گشوده نياز دارد به جسارت و شهامت و همچنين اعتلاء سطح فکر و انديشه محتاج است. متأسفانه جهان اسلام تا رسيدن به اين ويژگيها راهي طولاني را در پيش دارد.
نمي‌توان از انسجام اسلامي سخن گفت و هجمه‌اي را که از سوي پاره‌اي رسانه‌ها براي خراب کردن تصوير دين حنيف اسلام به وجود آمده ناديده گرفت. اين هجمه سبب شده که انسجام مسلمانان و جهان اسلام نيز مورد چالش قرار گيرد. همانطور که پاره‌اي از پژوهشگران توضيح داده‌اند اهميت واقعه 11 سپامبر براي جهان سياست و فرهنگ به اندازه‌اي است که گويي با اين پديده فازي جديد در مرحله تاريخ فرهنگي و سياسي آغاز مي‌شود. همين اهميت و نسبت دادن اين واقعه به مسلمانان باعث شد که تبليغاتي وسيع در راستاي متهم کردن مسلمانان و کشورهاي اسلامي به خشونت در مغرب‌زمين رواج يابد.
در اين ميان اين رسانه‌ها کمتر تلاش کردند ميان جريان معقول و موجه اسلامي و پاره اي اقليت هاي خشونت‌گرا تمايزي ايجاد کنند. حق آن است که همانطور که بايد غرب را به غرب روز و شب، غرب معرفت و غرب عشرت و غرب اخلاق و غرب بي‌بند وباري تقسيم کرد در باب جهان اسلام نيز بايد همين تقسيم بندي را صورت داد. کسي در جهان اسلام نيست که وجود پاره‌اي جريان هاي افراطي اسلامي را که تعابير و مفاهيم اسلامي را بد متوجه شده‌اند ناديده بگيرد اما نسبت دادن خشونت به تمدني که زماني سمبل و نماد خردوري و معرفت‌ورزي بوده با هيچ معياري قابل توجيه نيست. در اين ميان نقش رسانه هاي جهان اسلام بسيار تاثير گذار بوده و در واقع بخش معظمي از انسجامي که در جهان اسلام بايد پديد آيد معطوف هماهنگي رسانه هاي جهان اسلام در اين زمينه خواهد بود. در اين زمينه آنچه از اهميت شاياني برخورداراست تبلور اين انسجام از طريق ارائه ي آموزه‌هاي اصيل اسلامي (که انساني نيز هستند) مي باشد.
در بعد نظري و فلسفي هيچ انسجام و وحدتي بدون معرفت ممکن نيست. واقعيت آن است که بسياري از تفرقه‌ها و تشتت ها در جهان اسلام ناشي از فقدان آگاهي است؛ اين آگاهي هم آگاهي از خود و هم آگاهي از ديگري را شامل مي‌شود. بسياري از گروههاي مسلمان کمتر از مبادي اعتقادي خودآگاهي دارند و اين عدم خودآگاهي باعث مي‌شود که ديگر فرقه‌ها و گروه هاي اسلامي را نيز بدرستي نشناسند. اين در حالي است که تمدن اسلامي بر پايه پاره‌اي از اصيل‌ترين اصول که توحيد و نبوت و معاد از جمله آنها هستند استوار است. بر اين اساس، راهي براي مسلمانان براي رسدين به وحدت جز اين نيست که خود و ديگري را بخوبي بشناسند و تعاملي سازنده را سامان دهند. تعارضي که هم اکنون ميان فرهنگهاي مختلف در جهان شاهد هستيم در جايي به همين فقدان شناخت بر مي‌گردد.
مسلما اگر مسلمانان در درون تمدن خود بتوانند به تعاملات و گفت و گوهايي جدي دست زنند و انسجام خود را بدين طريق بازيافت نمايند آنگاه مي‌توانند در مقياسي بزرگتر با تمدنهاي عمده جهان معاصر و از جمله آنها تمدن غرب نيز مکالمه‌اي درخور را به وجود آورند.
نويسنده:حميد رضا قنبري نژاد اصفهاني














این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن