واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
رویکرد تازه شورای همکاری خلیج فارس در قبال ایران؛ حاصل وحدت یا اختلاف؟
به نظر میرسد بیانیه اخیر شورا و رویکرد بدیع آن در قبال ایران، بیش از آنچه برآیند خواست و اراده اعضا و شکلگیری سیاستی جدید باشد، حاصل اختلافات درون شوراست.

چندی پیش آخرین اجلاس شورای همکاری خلیج فارس در دوحه در حالی پایان یافت که بیانیه پایانی اجلاس سران اگر چه نکاتی قابل پیشبینی در خود داشت، اما از منظر رویکرد تازهای که در قبال ایران اتخاذ شده بود تازگی داشت.
در بیانیهای که امیر قطر به نمایندگی از سران GCC خواند، ادعای «اشغال جزایر سه گانه از سوی ایران» طبق سنت این شورا گنجانده شده بود، اما در کنار آن تأکید بر راهحل دیپلماتیک برای حل پرونده هستهای ایران و حمایت از مذاکرات هستهای، امر تازهای بود. این مسئله زمانی اهمیت بالای خود را نشان میدهد که در نظر بگیریم چندی پیش و در جریان مذاکرات هستهای در وین، وزیر خارجه عربستان سعودی با پروازی اختصاصی به اتریش سفر کرد و در هواپیمای خود بهصورت غیرمنتظرهای وزیر امور خارجه ایالات متحده را ملاقات کرد. بسیاری از ناظران نیز این ملاقات را در جهت به شکست رساندن مذاکرات ارزیابی کردند.
حال برای پاسخ به این پرسش که چه عاملی موجب شده تا در مدت کوتاه بین مذاکرات وین و برگزاری اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس چنین موضعی از سوی این سازمان منطقهای عربی تحت نفوذ قطر و عربستان سعودی اتخاذ شود، باید ابتدا موارد زیر را در نظر بگیریم:
1. اگر چه در اجلاس اخیر مباحث مربوط به «اتحاد خلیجی» به ابتکار پادشاه سعودی مطرح شد، اما با نگاهی به صفبندی کشورهای شورا مشخص میشود «اتحاد خلیجی» رویایی است که اگر نگوییم تحقق آن غیرممکن است، اما بسیار بعید است. اختلافات قطر و عربستان درخصوص مسائل مختلف که اوج آن در حمایت قطر از جریانات اخوانی در منطقه و در مقابل حمایت سعودیها از گروههای تکفیری سلفی و وهابی نمود یافته است، دلیلی بر این مدعاست. این اختلاف در استراتژی منطقهای شکافی نیست که بهراحتی پر شود. تجلیل امیر قطر از ابتکار پادشاه عربستان فقط تاکتیکی موقتی است. نرمش این کشور در برابر عربستان سعودی درخصوص تحولات مصر، فقط امتیازی در مقابل اخذ امتیازی دیگر است. شاید این امتیاز، سکوت سعودیها در برابر رابطه رو به گسترش قطر و رژیم صهیونیستی است.
2. فلسفه شکلگیری شورا، ایجاد تعادل در برابر قدرت منطقهای ایران بود که در سالهای پایانی جنگ سرد، به اشاره بلوک غرب و بهخصوص آمریکا و بریتانیا شکل گرفت، اما اعضای این شورا در نسبتشان با ایران تفاوتهای جدی دارند. پادشاهی آلخلیفه در بحرین، تحت فشار اعتراضات اکثریت شیعی و ایرانیتبار جمعیت خود است، عمان از پیش از انقلاب تاکنون روابط بسیار خوبی با ایران دارد که حاضر به تخریب آن به هیچ قیمت نیست. کویت نیز با داشتن اقلیت قابل توجه شیعیان، علیرغم اتخاذ برخی مواضع ضدایرانی در مقاطعی، بهصورت کلی سعی در راضی نگه داشتن عربستان سعودی از سویی و پرهیز از تقابل جدی با ایران از سوی دیگر دارد.
3. محور دیگری که بین اعضای شورا افتراق ایجاد میکند، تقابل کشورهایی کوچک عضو، با پرجمعیت ترین و بزرگ ترین عضو دیگر، یعنی عربستان سعودی است. اگر چه جمعیت و مساحت عربستان سعودی بالاست، اما برخی از اعضای شورا، یعنی قطر، کویت و امارات متحده عربی با دارا بودن برخی دیگر از شاخصهای قدرت مانند ثروت، نیروی نظامی و شاخصهای توسعه انسانی، عربستان سعودی را رقیبی منطقهای قلمداد میکنند و بهسختی تن به نقش پدرخواندگی این کشور میدهند. همچنین ترس از نفوذ و گسترش گروههای وهابی، سلفی و تکفیری که از سوی سعودیها حمایت میشوند، عاملی برای رقابت با این کشور در سواحل جنوبی خلیج فارس است.
4. شورای همکاری خلیج فارس، از سازمانهای منطقهای در جهان است که اختلافات مرزی ـ اعم از خاکی و آبی ـ بین اعضای آن بسیار بالاست و تشکیل این سازمان منطقهای هرگز کمکی به حل این اختلافات نکرده است. این موضوع به رقابت و تقابل اعضا در قالب این سازمان منطقهای دامن میزند.
5. نکته دیگری که باید در نظر گرفته شود، نسبت اعضا با رژیم صهیونیستی است. از میان سه کشور عضو اتحادیه عرب که دارای رابطه علنی دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی هستند، یک کشور، یعنی قطر عضو شورای همکاری است. این مسئله عامل تشدیدکنندهای در تقابل قطر با عربستان است.
پس از شکست «پروژه سقوط حکومت سوریه»، گروههای تروریستی مورد حمایت غرب و بخشی از دولتهای عربی به عراق سرازیر شدند تا به زعم خود این کشور را از زیر آنچه «نفوذ ایران» میخوانند خارج کنند؛ اما عراق به نقطه عطفی در روابط قطر و عربستان سعودی تبدیل شد. حمایت مالی و سیاسی قطر از داعش و تحکیم روابط این کشور با جریانات وابسته به اخوانالمسلمین در منطقه، ازجمله دولت کنونی ترکیه، عربستان سعودی را در موقعیتی قرار داد که علیرغم حمایتهای بخشی از حکومت آن از داعش، برخلاف پیشبینیها نوک پیکان این گروه حتی در برههای بهسمت این کشور نیز نشانه رفت. در نهایت، سعودیها توانستند با اثرگذاری بر تحولات مصر از قطر امتیاز بگیرند؛ اما این پایان ماجرا نیست.
سیر تحولات عراق آرام آرام به سویی پیش میرود که نه قطر و نه عربستان در نهایت نمیتوانند از قبل آن منافعی برای خود بهدست آورند. بهنظر میرسد دولت قطر با در نظر گرفتن این موضوع و نیز آشکار شدن قدرت نرم ایران در عراق (خارج کردن دولت این کشور از بنبست سیاسی و حمایت لجستیکی از دولت مرکزی، کردها، شیعیان و سایر گروههایی که با تروریستهای داعش میجنگند) تصمیم به استفاده از اهرم قدرت منطقهای ایران در رقابت خود با عربستان گرفته است؛ بنابراین، بیانیه پایانی اجلاس اخیر شورای همکاری خلیج فارس را باید از این زاویه ارزیابی کرد. کلیت بیانیه سران حاصل مصالحهای موقتی بین اعضا، بهخصوص قطر و عربستان سعودی است: نرمش قطر در برابر عربستان، بر سر مصر و در مقابل دور شدن از آن درخصوص پرونده هستهای ایران.
این موضوع در کنار تأکید امیر قطر به «رعایت حُسن همجواری» با کشورهای غیرعضو حاشیه خلیج فارس (ایران)، نشان از تاکتیک تازه قطر ـ و نه شورا ـ دارد که البته تا تبدیل شدن به سیاست راهبردی این کشور در قبال ایران، موانع زیادی پیشِ رو دارد. بدین ترتیب، بهنظر میرسد بیانیه اخیر شورا و رویکرد بدیع آن در قبال ایران، بیش از آنچه برآیند خواست و اراده اعضا و شکلگیری سیاستی جدید باشد، حاصل اختلافات درون شوراست. شاهین زینعلی منبع: ابرار معاصر انتهای متن/
93/10/15 - 00:31
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]