تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):ايمان مؤمن كامل نمى شود، مگر آن كه 103 صفت در او باشد:... باطل را از دوستش نمى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820760162




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

میلاد کیمرام:من سرایدار مدرسه کیمیایی بودم درموتورخانه میخوابیدم


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
میلاد کیمرام:من سرایدار مدرسه کیمیایی بودم درموتورخانه میخوابیدم خیلی توی سرم زدند! خیلی ها برایم کامنت می‌گذارند، آنهایی که گاهی حالشان بدمی‌شود، حتی از دوستان بازیگر هم هستند کسانی که خیلی حالشون بد می‌شود از این که من دارم پیشرفت می‌کنم و اینبرای من لذت‌بخش است که دارم کارم را درست انجام می‌دهم و می‌گویند این همان سرایدار مدرسه کیمیایی بود، آره من همان سرایدار مدرسه کیمیایی هستم که توی موتورخانه‌اش زندگی می‌کردم با افتخار می‌گویم که برای هدف هر کاریمی‌کردم، نه هر کاری... شرفم را نفروختم... بی‌شرفی نکردم،

میلاد کی مرام بازیگر جوان و پرطرفدار این روزهای سینما و تلویزیون ایران که فیلم «مستانه» را روی پرده سینماهای کشور دارد،
 میلاد کی مرام:سرایدار مدرسه کیمیایی بودم درموتورخانه میخوابیدم
 میلاد کی مرام از روزهایی گفت که در مدرسه بازیگری کیمیایی سرایداری می کرده است و شب ها برای خوابیدن جایینداشته است! داستان زندگی پیچیده و سخت او را اینجا بخوانید:میلاد کی مرام بازیگر جوان و پرطرفدار این روزهای سینما و تلویزیون ایران که فیلم «مستانه» را روی پرده سینماهای کشوردارد،برای اولین بار و البته به قول خودش آخرین بار، حرفهایی را به زبان آورد که شاید هیچ گاه از او نشنیده بودید. داستان زندگی پیچیده و سخت او را اینجا بخوانید:«راجع به چیزهای می‌خواهم صحبت کنم که تا به حال صحبت نکرده‌ام، برای اینکه شخصیتی که گه‌گاه دوستان با برداشتناصواب‌شان از من می‌سازند چیز دیگری است!وقتی آمدم تهران، (من بچه شهرستانم با افتخار بچه انزلی‌ام)، وقتی آمدم پیش آقای کیمیایی و وارد تهران شدم، تهران برایمخیلی عجیب بود مثل این بود که یک ایرانی را برداریش و بگذاری وسط هالیوود... یکهو سرش گیج می‌رود! خیلی برایم سختبود. سنی هم نداشتم. با ایشان آشنا شدم و مسیر زندگی‌ام را تغییر دادند؛ چیزهایی بهم گفتند که احساس کردم اول بایدروی پاهای خودم بایستم بعد بروم سراغ عشقم هنر، بازیگری و هر چیز دیگری... رفتم سراغ کار... هیچ ابایی هم از کارنداشتم. هر کاری را هم می‌کردم؛ از کارگری شروع کردم. منِ میلاد کی‌مرام تا کارم رفت سمت یک رستوران. من توی یکرستوران کار می‌کردم اسمش را هم می‌آورم، رستوران رادان توی یوسف‌آباد و توی جردن هم یک شعبه دارد، شروع کردم به کار کردن. یک روز آنجا خانم گلاب آدینه را دیدم، ایشان آمدند خرید کنند و من پشت صندوق بودم ایشان سفارش دادند و منگفتم من اینم و... و دوست دارم بازی کنم. گفتند من می‌خواهم یک سریال بسازم به اسم خواستگاران، تو می‌توانی بیاییتست بدهی و اگر دوست داشتی یک نقش آنجا بازی کنی. رفتم تست دادم و به جای یک نقش 20 نقش متفاوت در آن  فیلمبازی کردم. درس عجیبی بود برایم کنار خانم آدینه کار کردن. مدیونشان هستم هر کجا که هستم، همانطور که مدیون استادمکیمیایی هستم. برای اولین بار است که دارم راجع‌ به آن حرف می‌زنم و برای آخرین بار هم خواهد بود. اینها را می گویم برایاینکه بدانید یک شبه به اینجا نرسیده‌‌ام. خیلی اتفاقات عجیبی بود و من شب‌ها تا صبح توی خیابان راه می‌رفتم چون حتی جابرای خوابیدن هم نداشتم... کنار تئاتر شهر. تازه اوایل اتوبوس واحد بود، همان اتوبوس‌هایی که از راه‌آهن تا تجریش می‌آمد، بایکی دوست شده بودم و شب‌های ته اتوبوس‌اش می‌خوابیدم، هنوز هم هست، می‌توانم یک روز بیاورمش جلوی دوربین وحرف بزند... می‌رفتم توی اتوبوس‌اش تا شب صبح شود و بروم سر کار یا توی همان رستورانی که کار می‌کردم یک اتاق کوچکی بود که آنجا کار می‌کردم. خیلی توی سرم زدند! خیلی ها برایم کامنت می‌گذارند، آنهایی که گاهی حالشان بدمی‌شود، حتی از دوستان بازیگر هم هستند کسانی که خیلی حالشون بد می‌شود از این که من دارم پیشرفت می‌کنم و اینبرای من لذت‌بخش است که دارم کارم را درست انجام می‌دهم و می‌گویند این همان سرایدار مدرسه کیمیایی بود، آره من همان سرایدار مدرسه کیمیایی هستم که توی موتورخانه‌اش زندگی می‌کردم با افتخار می‌گویم که برای هدف هر کاریمی‌کردم، نه هر کاری... شرفم را نفروختم... بی‌شرفی نکردم، اتفاقا با هیچکس دوست نشدم، دوستی نداشتم، آدمی که می‌خواهد دوست شود باید پول داشته باشد، من پول نداشتم، هیچی نداشتم صفر، صفر...اصلا این جمله برایم آشنا نیست که می گویید با نفر اول دوست می شوی! نفر اول کی هست؟ نفر اول خداست، خدا اگربخواهد تو به هر چه که می‌خواهی، می‌رسی. اینجوری آمدم بالا... با افتخار هم می‌گویم که توی موتورخانه زندگی کردم،صبح هم پا می‌شدم جارو می‌زدم و تی هم می‌کشیدم... با افتخار... آقای کیمیایی این موضوع را نمی‌دانست، ولی من اینکار را می‌کردم چون احساس مسئولیت می‌کردم. از آنجا آمدم بیرون رفتم سراغ کاری دیگر، دقیقا همان کار توی رستوران کهگفتم.یکی از دوستانم آمد توی رستورانی که کار می‌کردم (محمد حمزه ای که الان کارگردان شده). آن موقع برنامه‌نویس و دستیارکارگردان بود من را معرفی کرد به سعید ابراهیم‌فر من یک تله‌فیلم کار کردم، سعید ابراهیم‌فر از من خوشش آمد و من دو سهتا رسید به فیلم کوچه ملی مهرشاد کارخانی؛ از ایشان هم ممنونم که به من اعتماد کردند، با کوچه ملی شروع شد و آقای حسن حجاریان عزیز آن فیلم را دید و به آقای آهنگر پیشنهاد داد و گفت دنبال بازیگر هستی با آن خصوصیات من توی کوچهملی دیده‌ام، کوچه ملی توی جشنواره بود و داشت دیده می‌شد برای انتخاب. آهنگر آمد من را دید و انتخابم کرد برای فیلمملکه. ابوالقاسم حسینی آمد و دو سه روز بعدش هم قرارداد را بست و ملکه را کار کردیم. از این به بعد افتاد توی دور تند؛دیگه شد خط ویژه، شد برف، شد بچه‌های نسبتا بد، شد، شد، شد... تا اینجا که خدا خیلی به من لطف کرده. این کلپروسه‌ای است که من طی کرد‌ه‌ام تا الان و اینجا نشسته‌ام و بی‌ادعاترینم ولی سعی می‌کنم کارم را بلد باشم و حرف زورتوی مغزم نمی‌رود و این را از آقایم علی یاد گرفته‌ام؛ ایشان یک حرف بزرگی دارند که زیر بار حرف زور نرو، هیچ‌ مسلمانی نبایدزیر بار حرف زور برود، من هم نمی‌روم، اگر ادله‌ و علم‌اش را نداشته باشم هم حرف نمی‌زنم.من خدا را دارم، یعنی همه چیز و همه کس را دارم؛ کل کائنات در خدمت من است، اگر می‌توانید خودتان را آنقدر قوی کنید کهخدا برای شما باشد، خدا باهاتان باشد که همه چیز را داشته باشید. باعث افتخار من است که جلوی دوربین مردم بوده‌ام،نمی‌گویم تی‌وی پلاس چیزی که مردم دنبالش می‌کنند... چیزی که مردم دنبالش می‌کنند قابل احترام است... امیدوارم روزبه‌روز بالاتر باشید و درصد بینندگان‌تان برود بالا. کاری که می‌کنید کار بسیار فرهنگی است و از فان‌های زندگی من هم هست.»ریتم زندگی مطالب مرتبط:میلاد کی مرام در مهدیه امام حسن مجتبی (ع) + عکسدمام‌زنی "میلاد کی‌مرام" در مراسم عزاداری+عکستیپ ها و ژست های جدید میلاد کی مرام + تصاویرسلفی جالب بهاره رهنما و میلاد کی مرام +عکسمیلاد کی مرام در مهدیه امام حسن مجتبی (ع) + عکسگفتگویی خواندنی با میلاد کی مرام +عکسميلاد کيمرام هم در تلويزيون ممنوع التصوير شد +عکسجدیدترین عکس‌های میلاد کی مرامتبریک میلاد کی مرام به مادرش و همسران شهدای ایران +عکس

شنبه 13 دی 1393 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 110]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن