تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهترين سخن، آن است كه قابل فهم و روشن و كوتاه باشد و خستگى نياورد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831420975




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نشانه‌شناسی صبر بر معصیت با تکیه بر منابع اسلامی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
نشانه‌شناسی صبر بر معصیت با تکیه بر منابع اسلامی
صبر فرد با توجه نوع انگیزه‌اش، می‌تواند ممدوح و غیرممدوح شود. همچنین با توجه به تعداد و شدت نشانه‌هایی که در او هست مرتبه صبرش، می‌تواند تغییر کند.

خبرگزاری فارس: نشانه‌شناسی صبر بر معصیت با تکیه بر منابع اسلامی



بخش دوم و پایانی 3. عدم بزرگ‌بینی یکی از ویژگی‌های شناختی فرد صبور این است که خود را بزرگتر از دیگران تصور نمی‌کند. در روایتی تواضع یکی از چهار علامت فرد صبور بیان شده است: «و اما علامت صابر چهار چیز است: صبر بر امور ناخوشایند (سختی‌ها) و تصمیم به انجام اعمال خیر و فروتنی و حلم (خویشتن‌داری در غضب)» (‌حرانى، 1404ق، ص 20). می‌توان گفت تواضع هم دارای جنبة شناختی است و هم جنبة رفتاری. مرحوم نراقی در توضیح معنای تواضع بیان می‌کند: «ضد صفت کبر، تواضع است و آن عبارت است از شکسته نفسی، که نگذارد آدمی خود را بالاتر از دیگران ببیند و لازمة آن، کردار و گفتار به‌گونه‌ای است که دلالت بر تعظیم دیگران و اکرام ایشان کند» (نراقی، 1384، ص 296). ممکن است این سؤال مطرح شود که چه ارتباطی بین صبور بودن در مقام معصیت و داشتن حالت تواضع وجود دارد؟ در پاسخ باید گفت: کسی می‌تواند به‌راحتی در مقابل معاصی صبور باشد که ریشه‌های گناه را در خود تضعیف کرده باشد. برای نمونه، خشم افراطی و بی‌جا می‌تواند زمینه‌ساز گناهانی مثل غیبت، فحش، کتک‌کاری و... شود. حال همین خشم، می‌تواند ریشه‌های گوناگونی داشته باشد. یکی از آنها کبر (خودبزرگ‌بینی) است. کسی که خود را بزرگتر از دیگران می‌داند و توقع دارد شدیداً مورد احترام واقع شود، با کمترین بی‌احترامی ممکن است برافروخته شده و گناهانی مثل فحش یا غبیت را مرتکب شود. در مقابل، کسی که حالت تواضع دارد، زود دچار خشم و رفتارهای پرخاشگرانه نمی‌شود و راحت‌تر می‌تواند بی‌ادبی دیگران را تحمل کرده و دست به واکنش‌های گناه‌آلود نزند. نشانه‌های هیجانی 1. شوق برای رسیدن به هدف در روایت از امیرالمؤمنین(ع) یکی از این پایه‌های صبر، شوق معرفی شده است «صبر بر چهار شعبه (یا پایه) است (که عبارتند از:) شوق... پس کسی که مشتاق بهشت باشد، از شهوات دست بردارد» (مجلسى، 1403ق، ج ‏69، ص 89). مسلماً شوق به هدف (بهشت و رضای خدا)، موجب می‌شود که انسان راحت‌تر بتواند دشواری‌های موجود در راه (از جمله سختی‌های ترک گناه) را تحمل کند. طبیعتاً وجود چنین خصوصیتی، می‌تواند حاکی از وجود صبر در افراد باشد. 2. ترس از عاقبت بد یکی دیگر از پایه‌های صبر، ترس از عواقب تلخی است که بر اثر عدم صبر (یعنی جزع) حاصل می‌شود. از جمله این عواقب تلخ جهنم است: صبر بر چهار پایه است: ... و هر کس از آتش (جهنم) بترسد، از محرمات رویگردان می‌شود. چنین ترسی نیز می‌تواند یکی از نشانه‌های وجود صبر در فرد باشد (همان). 3. نداشتن رغبت شدید به لذت‌های حرام یکی از پایه‌های صبر «زهد» است (طریحی، 1375، ج3، ص 53؛ نراقی، 1384، ص 355) و به‌عنوان عامل یا سبب می‌تواند حاکی از وجود مسبب باشد. صبر چهار پایه است: ... و زهد. و هر کس در دنیا زهد ورزد، مصائب بر او آسان می‌شود (همان). البته با توجه به‌معنای زهد و همچنین در نظر گرفتن روایات دیگر، که در ادامه آمده است، می‌توان گفت: زهد علاوه بر مصیبت، می‌تواند در ترک معصیت و انجام طاعت نیز به‌عنوان سازوکار صبر عمل کند. در روایتی از امیرالمؤمنین(ع) می‌خوانیم: «هیچ زهدی مانند زهد در محرمات نیست» (نهج‌البلاغه، 1414ق، ص 488). از این روایت به‌خوبی می‌توان فهمید که زهد در مورد محرمات نیز جاری است. با توجه به‌معنای زهد به نظر می‌رسد، وقتی که در مورد محرمات به‌ کار می‌رود، به‌معنای بی‌رغبتی یا کم‌رغبتی به لذت‌های حرام است. در روایت دیگری از آن حضرت می‌خوانیم: «زاهد در دنیا کسی که حرام بر صبرش غالب نگردد و حلال او را از شکر باز ندارد» (حرانى، 1404ق، ص 200). از این روایت نیز می‌توان برداشت کرد که زهد نسبت به دنیا موجب می‌شود که صبر انسان در برابر محرمات شکست نخورد. به‌عبارت دیگر، وقتی که انسان نسبت به لذت‌های دنیوی از قبیل لذت‌های حرام بی‌رغبت باشد، می‌تواند در برابر محرمات طمأنینه خود را حفظ کرده و خود را از بی‌تاب شدن در برابر ترک لذت‌های حرام نجات دهد. 4. عدم ابراز غم و اندوه به‌خاطر ترک گناه در روایتی به نقل از نبی اکرم(ص) می‌خوانیم: علامت شخص صابر و شکیبا سه چیز است: اول آنکه، سست و بى‏حال نیست. دوم آنکه، ملول و محزون نمى‏باشد. سوم آنکه، از پروردگار متعال شکایت نمى‏کند؛ زیرا شخص وقتى کسل و سست شد، حقوق دیگران را ضایع نموده و وقتى ملول و محزون گردید، اداء شکر نمى‏کند و هرگاه از پروردگار شاکى شد، عصیانش را مى‏نماید (صدوق، 1385، ج ‏2، ص 498). طبق این روایت یکی از علائم فرد صابر عدم ضجر و غمگینی یا ناراحت بودن (فراهیدى، 1410ق، ج ‌6، ص 42؛ ابن‌منظور، 1414ق، ج ‌4، ص 481) است. در مورد معصیت می‌توان گفت: فرد صبور از اینکه ناچار است در برابر انگیزه‌های گناه مقاومت کرده و دشواری این مقاومت را به جان بخرد، (از روی نارضایتی) اظهار ناراحتی، بی‌قراری و رنجش نمی‌کند. مثلاً، از اینکه موظف است ربا نگیرد، بی‌حوصله و ناراحت نمی‌شود. 5. آرامش قلبی روشن است که خاصیت صبر ثبات و عدم تلاطم است. لازمة صبر در مرحله‌ای بالاتر این است که انسان در مواجهه با دشواری‌ها، علاوه بر مهار بی‌تابی در رفتار، به لحاظ هیجانی نیز خود را از مضطرب شدن حفظ کند. در روایتی از امام صادق(ع) می‌خوانیم: «آنچه که از روی اضطراب باشد، صبر نامیده نمی‌شود» (مصباح‌الشریعة، 1400ق، ص 185). در روایتی دیگر به نقل از ابن‌مسعود آمده است که ایشان از رسول خدا(ص) در مورد صابران سؤال می‌کند که «فَمَنِ الصَّابِرُونَ» صابران چه کسانی‌اند؟ در پاسخ می‌شنوند: «کسانی که بر طاعت خداوند و (ترک) معصیتش صبر می‌کنند؛ کسانی که کسبشان پاک است و از روی اعتدال انفاق می‌کنند و زیادی را ترجیح می‌دهند؛ پس به رستگاری می‌رسند و نجات پیدا می‌کنند؛ ای پسر مسعود بر ایشان است فروتنی و وقار و سکینه و...» (مجلسى، 1403 ق، ج 74، ص 93). در این روایت، اوصاف متعددی در مورد صابران بیان شده است: یکی از این اوصاف، «سکینه» است. علّامه طباطبائی در مورد معنای «سکینه» می‌نویسد: کلمة «سکینه» از مادة «سکون» است که خلاف حرکت است. این کلمه در مورد سکون و آرامش قلب استعمال مى‏شود و معنایش قرار گرفتن دل و نداشتن اضطراب باطنى در تصمیم و اراده است. همچنان‌که حال انسان حکیم (دارای حکمت اخلاقی) این چنین است، که هر کارى مى ‏کند با عزم مى ‏کند، و خداى سبحان این حالت را از خواص ایمان کامل قرار داده و آن را از مواهب بزرگ خوانده است (طباطبائی، 1374، ج ‏2، ص 438). در زمینة معصیت نیز می‌توان گفت: فردی که در مقابل امیال و انگیزه‌های گناه صبور بوده و آنها را تحمل می‌کند، در مراتب بالاتر علاوه بر کنترلی که روی رفتار خود دارد، آرامش درونی خود را نیز حفظ می‌کند. مثلاً، از اینکه یک گناه جنسی را انجام نمی‌دهد، دچار تلاطم درونی نمی‌گردد. 6. خشوع با توجه به روایت ابن‌مسعود از پیامبر اکرم(ص)، یکی از خصوصیات صابران، خشوع است؛ «ای پسر مسعود بر آنان است خشوع» (مجلسى، 1403 ق، ج 74، ص 93). و طبق تعریف علّامه طباطبائی: «خشوع» به‌معناى تأثیر خاصى است که به افراد مقهور دست مى‏دهد؛ افرادى که در برابر سلطانى قاهر قرار گرفته‏اند، به‌طورى که تمام توجه آنان معطوف او گشته و از جاى دیگر قطع مى ‏شود. ظاهراً این حالت، حالتى است درونى که با نوعى عنایت، به اعضا و جوارح نیز نسبت داده مى ‏شود» (طباطبائی، 1374، ج 15، ص5). مفهومی که در مقابل خشوع قرار دارد، استکبار و تکبر است؛ «متضاد خشوع استکبار است» (طبرسی، 1372، ج 1، ص 218). به‌نظر می‌‌رسد، استکبار در برابر خدا منجر به نوعی جزع یا بی‌تابی در انجام فرامین خدا یا ترک معاصی او می‌شود؛ زیرا کسی می‌تواند راحت‌تر دشواری‌‌های ترک معاصی یا انجام طاعت را تحمل کند که خود را مقهور اطاعت شونده، بداند و قلبش از عظمت او تحت تأثیر قرار گیرد. علّامه طباطبائی در المیزان به این مطلب اشاره کرده، می‌فرماید: «تمامی معصیت‌ها برگشتش به ادعای انیت (منیت) و منازعه با خداوند سبحان در کبریائیش است» (طباطبائی، 1417ق، ج ‏8، ص 24). پس می‌توان گفت: لازمة صبر بر طاعت یا صبر بر معصیت این است که خود را مقهور خداوند متعال بداند و در برابر خداوند ادعای منیت و بزرگی نکند و الا اگر کسی بخواهد حالت استکبار در برابر خداوند داشته باشد و توجه نداشته باشد که مقهور خداوند، است تحمل دشواری اطاعت خداوند یا ترک معاصی او، برایش بسیار سخت خواهد بود و احتمال دارد هر لحظه دچار بی‌تابی شده و از حالت صبر خارج شود. در اینجا این سؤال مطرح می‌شود که تفاوت تواضع و خشوع چیست؟ با توجه به تعریف‌هایی که برای تواضع و خشوع بیان شد، تواضع اعم از خشوع است. به‌عبارت دیگر، هر خشوعی همراه با تواضع است، ولی هر تواضعی لزوماً همراه با خشوع نیست. به‌عنوان شاهد می‌توان به بیان فروق اللغة استناد کرد که می‌نویسد: «تواضع اظهار قدرت است برای کسی که مورد تواضع قرار می‌گیرد، حال تفاوتی نمی‌کند که واقعاً قدرتمندتر از متواضع باشد یا نباشد» (عسکرى، 1400ق، ص 244). در حالی‌که در خشوع، فرد خاشع احساس مغلوب شدن در برابر مخشوع‌له را می‌کند و قلبش تحت تأثیر بزرگی او قرار می‌گیرد. علامه مجلسی نیز، خشوع در عبادت را نتیجه فکر در جلال معبود و ملاحظه عظمتش می‌داند. ایشان در بحارالانوار می‌نویسد: «خشوع در عبادت و آن نتیجه فکر در جلال (منزه بودن) معبود و در نظر گرفتن عظمتش است که همان روح عبادت است» (مجلسى، 1403ق، ج ‏64، ص 336). بنابراین، اگر فرد در مقابل شخص ضعیف‌تر شکسته نفسی کند و او را مورد تعظیم و اکرام قرار دهد، می‌توان گفت: تواضع کرده است، ولی نسبت به او خشوع نشان نداده است؛ زیرا خشوع، صفت قلب است که از توجه و فکر در عظمت فرد مقابل و احساس مغلوب شدن ناشی می‌شود، طبیعتاً فرد خاشع بعداً از این احساس، قلباً و بدناً در برابر مخشوع‌له، اظهار کوچکی (تواضع) نیز می‌کند. 7. کنترل خشم «حلم» از آثار وجود صبر است و می‌تواند حاکی از وجود این ویژگی در انسان باشد. «حلم» به‌معنای خویشتن‌داری در مقام غضب است (پسندیده، 1388، ص 176). تداوم این خویشتن‌داری برای انسان دشواری‌هایی دارد. اگر انسان بتواند این دشواری‌ها را تحمل کند و حالت طمأنینه خود را حفظ نماید، می‌توان گفت: در مقام غضب صبور است. پس باید دقت کرد که خویشتن‌داری در مقام غضب «حلم» و تحمل دشواری‌هایی که بر اثر این خویشتن‌داری ایجاد می‌شود، «صبر» است. طبیعتاً کسی که غضب خود را کنترل نمی‌کند و رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان می‌دهد، حالت طمأنینه و تحمل خود را از دست می‌دهد. به‌عبارت دیگر، چنین فردی با پرخاشگری نشان می‌دهد که نتوانسته بی‌تابی خود را کنترل کند و دچار جزع شده است. با توجه به آنچه گذشت، می‌توان گفت: یکی از پیامدهای صبر در در زمینة رفتاری و هیجانی «حلم» است؛ زیرا کسی که می‌تواند دشواری را تحمل کرده و خود را از بی‌تابی حفظ کند، مطمئناً در مقام رفتار هم خویشتن‌دار خواهد بود. ولی اگر کسی غضب خود را کنترل نکند، با این کار «حالت طمأنینه» را هم قطع می‌کند. برای این مسئله شاهدی در روایات وجود دارد. در روایتی از نبی اکرم(ص) دربارة وصیت حضرت خضر به حضرت موسی(ع) نقل آمده است، «ای موسی نفس خود را برای صبر آماده کن (نفست را محل صبر قرار ده) تا به حلم برسی» (جبعی عاملی، 1409ق، ص 140). همچنین در بخشی از وصیت امام کاظم(ع) به هشام آمده است: «درِ حلم را محکم سازید (حفظ کند) که همانا در آن صبر است» (مجلسى، 1403ق، ج ‏75، ص 309). در این روایت، صبر باب حلم معرفی شده است. وقتی گفته می‌شود: صبر باب حلم است؛ یعنی اینکه راه رسیدن به حلم استفاده از صبر است. نشانه‌های انگیزشی 1. انتظار مرگ یکی از پایه‌های صبر، انتظار مرگ است. وجود این پایه می‌تواند حاکی از وجود صبر باشد. «صبر بر چهار پایه است: بر ... و مراقبت ... و هرکس مراقبت مرگ کند (انتظار آن را داشته باشد) به سوی خیرات شتاب می‌کند» (همان، ج‏ 69، ص 89). کسی انتظار مرگ را می‌کشد، همواره نوعی حالت برانگیختگی دارد و سعی می‌کند با انجام کار خیر و دوری از گناه، خود را به‌گونه‌ای مهیا سازد که در صورت وقوع مرگ آماده باشد. هرچند در این روایت، تأثیر انتظار مرگ بر انجام خیرات بیان شده است، ولی با ضمیمه کردن برخی روایات دیگر می‌توان گفت: انتظار مرگ در زمینة ترک معصیت نیز تأثیرگذار است. از جمله در روایتی به نقل از پیامبر گرامی(ص) آمده است: «کسی مراقبت مرگ را داشته باشد از لذات اعراض می‌کند» (همان، ج 74، ص 94). همچنین در قسمتی از کتابتوحید مفضل از امام صادق(ع) نقل شده است: «وانگهى اگرچه شمارى از مردم از یاد مرگ غافل مى‏شوند و موعظت نمى‏ پذیرند، اما شمارى دیگر اثر مى ‏پذیرند و از معاصى بازشان مى‏ دارد و...» (ابن‌عمر، بی‌تا، ص 84). بر اساس این روایت، انتظار مرگ موجب می‌شود حداقل برخی از مردم پند گرفته و از معاصی دوری کنند. 4. نشانه‌های رفتاری 1. شکایت نکردن یکی از علائم فرد صابر «شکایت نکردن» است.‏ در روایتی به نقل از نبی‌اکرم(ص) می‌خوانیم: علامت شخص صابر و شکیبا سه چیز است: اول آنکه، سست و بى‏حال نیست. دوم آنکه، ملول و محزون نمى‏باشد. سوم آنکه، از پروردگار متعال شکایت نمى ‏کند؛ زیرا شخص وقتى کسل و سست شد، حقوق دیگران را ضایع نموده و وقتى ملول و محزون گردید اداء شکر نمى‏ کند و هرگاه از پروردگار شاکى شد عصیانش را مى‏ نماید» (صدوق، 1385، ج ‏2، ص 498). همچنین در روایت دیگری، که تفسیر صبر بیان شده است، می‌خوانیم: رسول اکرم(ص) از جبرئیل سؤال کرد که تفسیر صبر چیست؟ عرضه داشت: یعنى انسان در موقع گرفتارى روحیه ‏اش همانند زمان آسایش قوى و شاداب باشد. و در زمان فقر و تهیدستى همانند زمان غنا و بى‏ نیازى و در موقع بلا و مصیبت همانند زمان عافیت باشد و مصائب و ناراحتى ‏هاى خود را نزد مردم بازگو ننماید و شکایت نکند (مجلسى، 1364، ج ‏2، ص 93). از این روایت، به‌خوبی می‌توان برداشت کرد که لازمة صبر این است که فرد لب به شکوه باز نکند. به‌طور کلی، چنین می‌‌توان گفت: کسی که صبور است، در برابر سختی‌هایی که به‌خاطر مصیبت یا انجام طاعت و یا ترک معصیت مواجه می‌شود، لب به شکوه نمی‌گشاید. به‌عبارت دیگر، کسی که نتواند دشواری‌های چنین اموری را تحمل کند و لب به شکایت از خداوند تبارک و تعالی باز کند. به‌عنوان مثال، بگوید: خدایا ترک غیبت خیلی دشوار است؛ چرا این کار را حرام نموده‌ای؟ ای کاش حرام نبود!، درواقع، با این کار حالت طمأنینه خود را قطع کرده و دچار جزع می‌شود. 2. خویشتن‌داری در مقام شهوت «عفت یعنی خویشتن‌داری در قلمرو شهوت به‌معنای عام کلمه» (پسندیده، 1388، ص 172). به نظر می‌رسد، کسی که می‌تواند در قلمرو شهوت صبور باشد، مطمئناً به مقام عفت نیز می‌رسد. به بیان دقیق‌تر، کسی که می‌تواند بی‌تابی‌های نفس در برابر انگیزه‌های شهوانی را مهار کند، طبیعتاً در مقام عمل هم می‌تواند خویشتن‌دار بوده و شهوت خود را کنترل کند. مسلماً عدم خویشتن‌داری در مقام شهوت، نوعی جزع در رفتار محسوب می‌شود؛ زیرا بر اثر این کار حالت طمأنینه و تحمل فرد نیز قطع می‌شود. پس لازمه و پیامد جزع نکردن (یا همان صبر)، خویشتن‌داری در مقام شهوت است. در روایتی از امیرالمؤمنین(ع) در مورد فرد صابر می‌خوانیم: «اگر بر قلب او آگاهی پیدا کنی، از عفت و فروتنی و دوراندیشی او متعجب خواهی شد» (کلینى، 1407ق، ج ‏2، ص 456). از سوی دیگر، در روایت ابن‌مسعود، یکی از اوصاف بیان شده برای صابران «تحرّج» است. طبق بیان ابن‌منظور، تحرّج به‌معنای دوری جستن از گناه است و «متحرّج» به کسی گفته می‌شود که از گناه خودداری می‌کند (ابن‌منظور، 1414ق، ج 2، ص 233). گناه نیز می‌تواند در قلمرو شهوت (شهوت جنسی مانند زنا، شهوت شکمی مانند خوردن عذای حرام) یا غضب باشد و فرد صابر از گناهان دوری کرده و خودداری می‌کند. ج. صبر ممدوح و غیرممدوح صبر در صورتی ممدوح و صفت کمالی محسوب می‌شود که برای رضای خدا یا رسیدن به ثواب الهی و رهایی از عذاب الهی باشد. به بیان دیگر، انگیزه صبر در طاعت، و یا در مصیبت، و یا در معصیت باید الهی باشد. در قرآن کریم می‌خوانیم: «وَ الَّذِینَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُولئِکَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّارِ (رعد: 22)؛ و آنها که به خاطر ذات (پاک) پروردگارشان شکیبایى مى‏کنند و نماز را برپا مى‏دارند و از آنچه به آنها روزى داده‏ایم، در پنهان و آشکار، انفاق مى‏کنند و با حسنات، سیئات را از میان مى‏برند پایان نیک سراى دیگر، از آن آنهاست. علّامه طباطبایی در این زمینه می‌فرمایند: اینکه صبر را مطلق آورده مى‏ رساند که اشخاص موردنظر آیه همه اقسام صبر را دارند؛ یعنى هم صبر در موقع برخورد به مصیبت، و هم صبر بر اطاعت حق، و هم صبر در برابر معصیت را. ولیکن مع ذلک صبرشان را مقید به قید «ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ» نموده، یعنى اگر صبر مى ‏کنند، فقط و فقط به‌منظور رضاى پروردگارشان است. پس اگر خداوند مدحشان کرده، نه از این نظر است که صفات ممدوحى دارند، بلکه مدحشان از این جهت است که این صفت ممدوح یعنى صبرشان به خاطر خداست، ... آرى، صبرى از نظر قرآن ممدوح است که به‌خاطر خدا باشد، نه به‌خاطر جلوگیرى از عجز، و یا عجب به نفس، و یا تعریف این و آن، و یا غیر آن، ... مقصود از «وجه ربهم» جهت الهى عمل و یا فکر و یا نیت است. و جهت الهى عمل و یا فکر آن صفت و صورتى است که عمل نزد خدا دارد و آن عبارت است از: اجر و مزدى که نزد خداست، و با بقاء خدا باقى است (طباطبایی، 1417ق، ج 11، ص 470). به‌طور کلی، می‌توان گفت: اگر نشانه‌های صبر در رفتار فرد موجود باشد، صبر محقق شده است منتها اگر انگیزه فرد رضای پرودگار باشد، صبرش ممدوح تلقی می‌شود، ولی اگر انگیزه او اموری مثل ریا و تعریف مردم باشد، صبرش غیرممدوح است. د. مراتب صبر در روایتی به نقل از امام صادق(ع) می‌خوانیم: کسی که در برابر مکروهی صبر نمود و به سوی خلق شکایت نبرد و با فاش کردن رازش بی‌تابی نکرد او از صابران عام است و نصیبش همانی است که خداوند عزّ وجل فرمود «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ» (بشارت ده صابران را)؛ یعنی به بهشت و مغفرت و کسی که با خوشحالی از بلا استقبال کند و با آرامش و وقار صبر کند او از صابران خاص است و نصیبش همانی است که خداوند متعال فرمود «‏إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِین» (مصباح‌الشریعه، 1400ق، ص 186). بر اساس این روایت، می‌توان گفت: صبر بر دو مرتبه است: صبر عام، صبر خاص. البته با تحلیل مفهوم صبر نیز می‌توان این دو مرتبه را تبیین کرد. همان‌طور که بیان شد، صبر یعنی حفظ طمأنینه در برابر دشواری و مهار مستمر نفس از بی‌تابی. حال این مهار بی‌تابی، فقط در حد رفتار و واکنش‌های بیرونی است و گاهی اوقات، فرد علاوه بر واکنش‌های ظاهری به لحاظ باطنی در قلب و هیجان نیز خود را از بی‌تاب شدن حفظ می‌کند. نشانه‌های صبر در هر مرتبه را به‌صورت زیر می‌توان تبیین نمود: الف. صبر عوام که با حالت کراهت صبر کرده و در رفتار بی‌تابی از خود نشان نمی‌دهد. در این مرتبه، که حداقل مرتبه صبر است، فرد از خداوند به‌خاطر اینکه او را از انجام کاری برحذر داشته است، شکایت نمی‌کند. همچنین شهوت و غضب خود را کنترل کرده و دست به رفتارهای گناه آلود نمی‌زند. در ضمن، با انجام رفتارهایی مثل نالیدن، فریاد و... نسبت به نواهی خداوند ابراز ناراحتی و نارضایتی نمی‌کند. در مورد نشانه‌های شناختی نیز باید گفت: فرد یقین به پیامد خوشایند دشواری‌های ترک معصیت داشته و عاقبت تحمل این دشواری‌ها را نیز در نظر می‌گیرد. در غیر این صورت، اگر فرد برای تحمل دشواری هیچ فایده‌ای نبیند و یا از فواید آن کاملاً غافل باشد، معنا ندارد که دشواری را تحمل کند. حتی در صورت ریا، فرد تعریف مردم یا شهرت را به‌عنوان عاقبت خوشایند در نظر می‌گیرد. ب. صبر خاص، یعنی فرد هم در ظاهر و هم در باطن، طمأنینه خود را حفظ می‌کند، نه‌تنها اظهار شکایت و جزع نمی‌کند، بلکه به‌لحاظ هیجانی و درونی نیز خود را حفظ کرده و کراهت قلبی نسبت به دشواری ندارد. به‌عبارت دیگر، چنین فردی علاوه بر نشانه‌های مربوط به واکنش بیرونی، نشانه‌های درونی (مثل آرامش قلبی و اشتیاق درونی) را هم داراست؛ هرچه تعداد نشانه‌ها و شدت هر کدام بیشتر باشد، حاکی از میزان بالای صبر است. نتیجه‌گیری با توجه به آنچه گذشت، سیزده نشانه را می‌توان در موقعیت معصیت تبیین نمود. این نشانگان عبارتند از: الف. نشانه‌های شناختی: 1. به وجود هدف خوشایند برای ترک معصیت یقین دارد. 2. عاقبتی را که در ترک معصیت است، همواره مدنظر دارد.3. نسبت به اطرافیان خودبزرگ‌بینی ندارد. ب. نشانه‌های هیجانی: 1. از اینکه باید دشواری‌های موجود در ترک گناه را تحمل کند، ابراز غم و اندوه نمی‌کند. 2. هنگام خویشتن‌داری از گناه آرامش درونی خود را حفظ می‌کند. 3. قلبش تحت تأثیر عظمت خداست و حالت استکبار در برابر او ندارد؛ 4. همواره هیجان خشم خود را کنترل می‌کند. ج. نشانة انگیزشی: فرد صابر همواره انتظار مرگ را دارد. این حالت، موجب نوعی برانگیختگی و آمادگی برای استقبال از مرگ شده است. د. نشانه‌های رفتاری: 1. از خداوند به دلیل اینکه او را از گناهان برحذر داشته است، شکایت نمی‌کند؛ 2. در مقام شهوت خود را کنترل کرده و رفتارهای گناه‌آلود نشان نمی‌دهد. 3. در مقام غصب از انجام رفتارهای پرخاشگرانه و گناه‌آلود خودداری می‌کند. نکتة دیگر اینکه صبر فرد با توجه نوع انگیزه‌اش، می‌تواند ممدوح و غیرممدوح شود. همچنین با توجه به تعداد و شدت نشانه‌هایی که در او هست مرتبه صبرش، می‌تواند تغییر کند. البته لازم به یادآوری است حد نصاب صبر این است که حداقل نشانه‌های رفتاری و ظاهری صبر باید در فرد موجود باشد تا بتواند صبر عام، که مرتبه پایین صبر است، برسد. منابع نهج البلاغة (1414ق)، تصحیح صبحی صالح، قم، هجرت. مصباح الشریعة (1400ق)، بیروت، اعلمى. ابن‌مفضل، (بی تا)، توحید المفضل، محقق کاظم ‏مظفر، چ سوم، قم، داورى. ابن‌منظور، محمد‌بن مکرم (1414ق)، لسان العرب، بیروت، دار صادر. امیری، حسین (1390)،‌ تحلیل روان‌شناختی صبر بر معصیت و ساخت آزمون اولیه آن با تکیه بر منابع اسلامی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، روان‌شناسی، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره). آملی، سیدحیدر (1422ق)، تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم،‏ تحقیق سیدمحسن موسوى تبریزى، تهران، وزارت ارشاد اسلامى. پسندیده، عباس (1388)، اخلاق‌پژوهی حدیثی، تهران، سمت. جان‌بزرگی، مسعود و ناهید نوری (1382)، شیوه‌های درمانگری، اضطراب و تنیدگی (استرس)، تهران، سمت. جبعی عاملی، ‌زین‌الدین بن على (شهید ثانى) (1409ق)، منیة المرید، قم، مکتب الإعلام الإسلامی. حرانى، ابن ‌شعبه، (1404ق)، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین. حسین ثابت، فریده، «مقیاس سنجش صبر برای نوجوانان» (1387)، روان‌شناسی و دین، سال اول، ش 4، ص 73- 87. حسینى زبیدى، سیدمحمد مرتضى (1414ق)، تاج‌ العروس من جواهر القاموس، محقق علی شیری، بیروت، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع. راغب اصفهانی، حسین‌بن محمد، (1412ق)، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، بیروت، دارالعلم. سعدی، ابوجیب (1408ق)، القاموس الفقهی لغة و اصصطلاحا، چ دوم، دمشق، دارالفکر. شبّر، سیدعبدالله (1382)، الاخلاق، ترجمة محمدرضا جباران، قم، هجرت. صدوق، محمد‌بن على (1385)، علل الشرائع، قم، کتابفروشى داورى. طباطبایى، سیدمحمد حسین (1417ق)، ‏المیزان فى تفسیر القرآن‏، قم، جامعة مدرسین. طباطبایی، سید‌محمدحسین (1374)، ترجمه تفسیر المیزان، سیدمحمدباقر موسوى همدانى، قم، جامعة مدرسین. طبرسى، فضل‌بن حسن (1372)، ‏مجمع البیان فى تفسیر القرآن‏، مقدمه محمدجواد بلاغى، تهران، ناصر خسرو. طریحى، فخرالدین (1375)، مجمع البحرین، تحقیق سیداحمد حسینی، تهران، کتابفروشى مرتضوى. عبدالرحمان، محمود (بی تا)، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، بی‌جا، بی‌نا. عسکرى، حسن‌بن عبدالله (1400ق)، الفروق فى اللغة، بیروت، دار الآفاق الجدیدة. فراهیدى، خلیل‌بن احمد (1410ق)، کتاب العین، قم، هجرت. فیض کاشانى، ملامحسن (1429ق)، رسائل فیض کاشانى، تهران، مدرسه عالى شهید مطهرى. ـــــ (1426ق)، احوال السالکین، بیروت، دارالمحجةالبیضاء. قرشى، سیدعلى‌اکبر (1412ق)، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیة. کلینی، محمدیعقوب (1407ق)، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة. ـــــ (1362)، الکافی، تهران، اسلامیه. لیثى واسطى، على‌بن محمد (1376)، عیون الحکم و المواعظ، قم، دار الحدیث. ـــــ (1364)، بحار الأنوار(ترجمه جلد 67 و 68 )، ترجمة ابوالحسن موسوى همدانى، تهران، کتابخانه مسجد ولى عصر. ـــــ (1403ق)، بحارالأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی. مصطفوی، حسن (1360)، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب. موسوى، على بن حسین (شریف‌مرتضى) (1405ق)، رسائل الشریف المرتضى، محقق سیدمهدی رجائی، قم، دار القرآن الکریم. نراقی، ملااحمد (1384)، معراج السعاده، قم، هجرت. نوری، نجیب‌الله، «بررسی پایه‌های روانشناختی و نشانگان صبر در قرآن»، (1387)، روان‌شناسی و دین، سال اول، ش 4، ص 143- 168. منبع: فصلنامه معرفت اخلاقی – شماره 12 انتهای متن/

93/10/10 - 06:55





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن