محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830217752
از جان دادن مادر و کودک در میدان ژاله تا تعمیر قایق با چسب و پنبه
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: از جان دادن مادر و کودک در میدان ژاله تا تعمیر قایق با چسب و پنبه
یک لحظه تک افتادم و تیراندازی شروع شد؛ همه روی زمین خوابیدند. همان لحظه خانمی که بچه کوچکی در بغل داشت تیر خورد و روی زمین افتاد. درختی که در نزدیکی من قرار داشت را سپر کردم تا گلوله نخورم. میخواستم بروم تا بچه را از بغل زن بگیرم تا از بین نرود.
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، همه رزمنده های جبهه سوسنگرد "فتح الله همتی" معروف به دایی همتی را می شناسند. خودشان می گویند نه فقط ما که خیلی از رزمنده های جبهه و جنگ دایی را می شناسند. مردی شیرین زبان از اهالی لرستان که حالا سالهاست داغ فرزند شهیدش را به همراه کوله باری از خاطرات جنگ بر دوش می کشد. خودش از خاطره اولین حضورش در جبهه اینگونه روایت می کند: بچه های کارگاه مبل سازی مرا "دایی" صدا میزدند اولین شهیدی که به بروجرد آمد رفتم زیر جنازه اش را گرفتم و شعار دادم برادر شهیدم راهت ادامه دارد. بعد آمدم منزل و راحت خوابیدم. شهید دوم هم که آمد باز شعار دادیم برادر شهیدت راهت ادامه دارد و دوباره برگشتیم خانه. یک روز به خودم آمدم که ما داریم به شهدا دروغ می گوییم که راهت ادامه دارد. فردا رفتم داوطلب اعزام به جبهه شدم. درگیری های کرستان شروع شده بود که حدود 30 نفر جمع شدیم و به گیلانغرب رفتیم. آن موقع 40 سال سن داشتم از همه رزمنده ها سنم بالاتر بود. قبل از انقلاب کارم در تهران میز و مبل سازی بود. خواهرزاده ای داشتم که در امیریه کارگاه میز و مبل سازی داشت حدود 35 نفر بودیم که انجا کار می کردیم. پسرم که شهید شده است هم همراهم به تهران آمده بود. پسرم به مدرسه می رفت و من هم در کارگاه کار می کردم شب هم در همان کارگاه می خوابیدیم. به خاطر اینکه بچه خواهرم مرا دایی صدا می کرد توی کارگاه و محل به "دایی" معروف شده بودم و همه مرا به این نام صدا می زدند. همزمان با شروع راهپیمایی ها ما هم در جریان انقلاب قرار گرفتیم. اولین تظاهرات انقلابی تهران و شهادت مادر و کودک در میدان ژاله شاید اگر به یک تهرانی بگویی اولین راهپیمایی انقلاب چه زمانی بود به یاد نداشته باشد ولی من یادم هست چهلم مرحوم کافی مهدیه تهران برنامه داشت و من هم در آن مراسم حضور داشتم بعد مراسم که مردم به خیابان ها آمدند تصاویر ناجوری را روی سردر سینماها دیدند همین باعث شد که اعتراض کنند و بحث هایی شد که با آمدن مامورین مردم فرار کردند. آقایی را هم می شناختیم که با امام(ره) در پاریس ارتباط داشت و چون ما را می شناخت اعلامیه های امام را به کارگاه می آورد تا میان افراد حزب اللهی پخش کنیم. با چند نفر از بچه ها روز 17 شهریور قرار گذاشته بودیم که به میدان ژاله برویم. زنان و مردان کنار هم توی خیابان شعار می دادند یک لحظه تک افتادم و تیراندازی شروع شد همه روی زمین خوابیدند. همان لحظه خانومی که بچه ی کوچکی به بغل داشت تیر خورد و روی زمین افتاد. درختی که در نزدیکی من قرار داشت را سپر کردم تا گلوله نخورم. می خواستم بروم تا بچه را از بغل زن بگیرم تا از بین نرود همان لحظه جوانی آمد وخودش را جلو انداخت تا آسیبی به بچه نرسد. سربازان رگبار گرفتند و بچه و مرد جوان هر دو به شهادت رسیدند. از میدان ژاله به سمت توپخانه حرکت کردیم. افتادیم وسط گروهی که شعار مرگ بر شاه می دادند و شیشه مغازه ها را می شکستند. جیپی که کنار خیابان پارک بود را برعکس کردند و میخواستند آتش بزنند. همانجا اعتراض کردم که با اموال مردم چه کار دارید. چند دقیقه بعد وقتی ناخوداگاه کلت یکی از معترضان را توی جیب کتش دیدم فهمیدم اینها از افراد ساواک هستند و می خواهند اعتراضات انقلابی مردم را بد جلوه دهند. همه 35 نفری که در کارگاه کار می کردیم قرار گذاشته بودیم تا شب ها اتفاقات مناطق مختلف شهر را برای هم بگوییم. هرکس از جایی که بود خبر می گرفت. یکی می گفت من بیمارستان بودم و عوامل شاه اجازه پخش دارو را نمی دادند یکی دیگر از میدان ژاله می گفت و اینطور همه اطلاعات را هم می گرفتیم. مغازه دارهای گیلانغرب به رزمنده ها مجانی وسیله می دادند بعد از انقلاب و با شروع قائله کردستان من عضو بسیج شدم و با حدود 30 نفر از بچه ها در دو نوبت به کردستان رفتیم. نوبت اول حدود 45 روز طول کشید. روزهای اول جنگ کردستان هنوز تدارکانی که برای رزمنده ها غذا درست کند نداشتیم. ما که به گیلانغرب رفتیم چیزی برای خوردن پیدا نمی شد نان های کنار خیابان را جمع کردم بچه ها تعجب کرده بودند می گفتند از گشنگی هم بمیریم لب به این نان ها نمی زنیم. می گفتم من نمی خواهم شما را زور کنم ولی وقتی چیزی برای خوردن نباشد مجبوریم از همین بخوریم. بعضی از مغازه هایی که در گیلانغرب هنوز باز بودند وقتی بچه های رزمنده را می دیدند، بدون دریافت پول، وسیله، کفش، غذا و میوه می دادند. در گیلانغرب بودیم که خبر دادند عراق از سمت خوزستان وارد کشور شده است و نیروهای مدافع کم است. با 30 نفر دیگر از بچه ها جمع شدیم و در خرم آباد دوره سلاح سبک دیدیم. من هم مسئول گروه شدم. اعزام شدیم به اهواز و آن طرف پل نادری در یک مدرسه مستقر شدیم. فردای همان روز عراق یک موشک 12 متری در اهواز انداخت که به پشت سر مدرسه خورد. فقط خدا کمک کرد که موشک عمل نکرد.
شبی که نیروهای شهید چمران به ما پناه آوردند از اهواز به هویزه و سوسنگرد اعزام شدیم. هویزه باران شدیدی می بارید و عراق شهر را زیر آتش گرفته بود. شب جایی برای خواب نداشتیم مجبور شدیم به انبار مهمات برویم هرکس به خاطر باران به سمتی می رفت. به خیر الله روزبهانی که تیربارچی بود گفتم اگر از اینجا زنده بیرون آمدیم برویم در کانال هایی که دور هویزه است پناه بگیریم. بعد هم تاکید کردم هرچه گفتم باید گوش کنید اگر خمپاره امد و گفتم روزی زمین دراز بکشید نگاه نکنید که زمین گل آلود است. با هر زحمتی بود از زیر آتش خمپاره به سمت کانال ها رفتیم. هر 50 متر یک آرپی جی زن و تیربارچی گذاشتیم تا وقتی عراقی ها حمله کردند بتوانیم دفاع کنیم. باران شدت گرفته بود. بچه ها پیشنهاد دادند چادر بزنیم ولی از آنجا که ممکن بود عراقی ها ببینند و ما را به آتش ببندند تصمیم گرفتیم سرپوشی درست کنیم. به خیر الله گفتم گونی و گل و خاک تهیه کند و من هم به دنبال چوب به هویزه رفتم. بلاخره توانستیم جایی را برای 5 نفر درست کنیم. آن شب چند تا از بچه های کم سن و سال گروه شهید چمران هم پیش ما آمدند. می گفتند جایی نداریم و از سرما داریم می میریم. آنها را هم در همان جای کوچک جا دادیم. با چسب و پنبه قایق های چوبی را تعمیر کردیم دستور عقب نشینی صادر شده بود که به سوسنگرد برگردیم. توی مسیر به شهید حسین بسطامی فرمانده سپاه سوسنگرد برخورد کردیم. همانجا گفتم من نمی خواهم مسئول بچه ها باشم من نجارم مرا سر کارهای فنی بگذارید. یک نفر را به جای من به عنوان مسئول گذاشت. با اینکه تا به حال قایق تعمیر نکرده بودم پیشنهاد دادم قایق هایی که نیاز داشتند را تعمیر کنم. راهش را بلد بودم آمدم اهواز و سراغ پیرمرد نجاری که در شهر بود رفتم و کار را از او یاد گرفتم. گفتم می خواهم قایق هایی که گلوله می خورد را تعمیر کنم، باید چه کار کنم تا غرق نشود. گفت مقداری پنبه را در چسب می زنی و داخل سوراخ ها میکنی. قایق هایی که شکسته بود را تعمیر و آنهایی که سوراخ شده بود را به همین ترتیب درست می کردیم.
بعضی فرماندهان می گفتند "پل" ساخته نمی شود به شهید بسطامی گفته بودم اگر 8 تا 10 نفر نیرو به من بدهی می توانم با سیم بکسل پلی روی سوسنگرد بزنم. غلامحسین بسطامی نیرو در اختیار ما گذاشت. دو طرف رودخانه را سکوهای سه در چهار متری درست کردیم تا سیم بکسل بکشیم و این دو را به هم وصل کنیم. طول پل حدود 85 متر بود. عده ای از فرماندهان می گفتند وقت تلف نکنید این کار انجام نمی شود. می گفتم مگر امکان دارد کاری برای خدا باشد و خدا کمک نکند. هرچه حرف های ناامید کننده می زدند ذره ای عقب نشینی نمی کردم. یکی از سرهنگ های ارتش که به منطقه آمده بود پرس و جو می کند که پل را کی ساخته بچه ها می گویند مهندس دایی اول که مرا دید به شوخی گفت چطور آدم بی سواد را مهندس کردند اما بعد دستش را به نشانه احترام نظامی بالا برد و گفت: دایی هر کاری از من ساخته است بگو انجام دهم. گفتم به من دوتا سرباز جوشکار بده. دوتا سربازی که داد تا آخر کار کمک کردند. بعد هم گفتم حدود 1500 متر سیم بکسل می خواهیم. سیم بکسل را به بچه های عباس دست طلا دادند و برای ما آوردند. آب رودخانه حدود 2 تا 3 متر بود. یک سری پیشنهاد دادند چوب روسی روی پل بگذاریم. دیدم اگر چوب روسی بگذاریم موتور و ماشین رد شود پل بکسه باد می کند چوبی انتخاب کردیم که دنده دنده باشد بعد هم ده تا چوب سه متری را با سیم نرم کنار از سه طرف بهم بستیم. همان هایی که ابتدای ساخت پل آیه یاس می خواندند اولین عکس یادگاری را گرفتند پل درست شد. همان هایی که در ابتدای کار آیه یاس می خواندند اولین عکس های یادگاری را از پل گرفتند. پشت گردن هم دست می انداختند و عکس می گرفتند و به من می گفتند دایی ما این همه توی کار نه آوردیم ولی تو ناامید نشدی. اسحاق عزیزی فرمانده گردان شهید علم الهدی بود. برای عملیات سوسنگرد بچه ها با جان و دل کار می کردند. همه کمک کردند و با دست به عمق یک متر و نیم کانال کندند. تا نزدیکی جاده بستان سوسنگرد هم رفتند. دیدند اگر بخواهند روی آسفالت عملیات انجام شود همه از بین می روند برای همین دو گروه از زیر جاده تونل کندند. حاجی آقا بامداد از بچه های شیراز مغنی بود و کمک می کرد. هر کس آنجا بر اساس تخصص خودش کار انجام می داد. وقتی پل درست و تونل ها کنده شد با اینکه کار بدون مهندسی بود ولی به قدر میزان و دقیق درآمده بود که وقتی سربازهای ارتش دیدند گفتند این تونل مطابق کدام مهندسی ساخته شده. اسحاق عزیزی هم جواب داد که این کار بسیجی هاست و مهندسی نبوده. بعد از مدتی همه جبهه مرا به نام دایی می شناختند. یک بار در جلسه ای با سرداران سپاه و ارتش به متن گفتند برو بالای میز و صحبت کن. از وسط مجلس یکی به من اشاره کرد و گفت این پیرمرد را می شناسید؟ آنهایی که مرا می شناختند گفتند این دایی است نه دایی یک محل و یک استان بلکه دایی کل ایران است. انتهای پیام/
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]
صفحات پیشنهادی
انتقاد ازدفن شهدای گمنام درمیدان امیرچخماق یزد/این کارخلاف قانون است وشهد برای اجرای قانون جان دادند
انتقاد ازدفن شهدای گمنام درمیدان امیرچخماق یزد این کارخلاف قانون است وشهد برای اجرای قانون جان دادند جامعه > میراث فرهنگی و گردشگری - روزنامه ایران در مقاله ای به قلم سیدمحمدبهشتی رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و از مدیران اسبق سینمایی و فرهنگی در مقاله ای در روزنامه ایرپای بابک زنجانی در ماجرای بوستان مادر وسط است؟/ در باغ تخریب شده دارآباد برج 15 طبقه می سازند
پای بابک زنجانی در ماجرای بوستان مادر وسط است در باغ تخریب شده دارآباد برج 15 طبقه می سازند جامعه > شهری - فارس نوشت رئیس کمیته محیط زیست شورای اسلامی شهر تهران با تاکید بر طی شدن روال قانونی سوال از شهردار درباره بوستان مادر گفت مردم و دولت هر دو درباره این پروژمدیرکل اوقاف و امور خیریه آذربایجان غربی: رسانهها برای ترویج فرهنگ وقف به صورت قوی وارد میدان شوند
مدیرکل اوقاف و امور خیریه آذربایجان غربی رسانهها برای ترویج فرهنگ وقف به صورت قوی وارد میدان شوندمدیرکل اوقاف و امور خیریه آذربایجان غربی گفت رسانهها باید اعتماد مردم را به وقف و امور خیریه گسترش داده و به صورت قوی وارد میدان شوند به گزارش خبرگزاری فارس از ارومیه حجتالاسلالاریجانی در پاسخ به تذکر تابش: در دستور کار قرار دادن گزارش دیوان محاسبات در مورد برداشت از صندوق توسعه قانونی
لاریجانی در پاسخ به تذکر تابش در دستور کار قرار دادن گزارش دیوان محاسبات در مورد برداشت از صندوق توسعه قانونی است مخالفان ادله خود را با خود دیوان محاسبات مطرح کنندرئیس مجلس در پاسخ به تذکر نماینده اردکان با تأکید بر قانونی بودن در دستور کار قرار دادن گزارش دیوان محاسبات در موردمدیر کل ثبت احوال استان زنجان: 13 کودک در زنجان فاقد شناسنامه هستند
مدیر کل ثبت احوال استان زنجان 13 کودک در زنجان فاقد شناسنامه هستندمدیر کل ثبت احوال استان زنجان با اشاره به جلسات مشترک با بهزیستی گفت بر اساس اعلام اداره کل بهزیستی استان 13 کودک در زنجان فاقد شناسنامه هستند به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان سید موسی متوسلین ظهر امروز در نشست خیونیسف: با تداوم قتلعامها، جان 230 میلیون کودک در سراسر جهان در خطر است
چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۳ - ۱۴ ۰۷ صندوق کودکان ملل متحد یونیسف اعلام کرد حملات اخیر علیه کودکان در پاکستان و یمن بیانگر یک روز تراژیک دیگر در سال است که در آن کودکان سراسر جهان رنج میکشند به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک یونیسف در این بیانیهمدیرعامل سازمان آتشنشانی قم: قاتل خاموش جان کودک چهار ساله را گرفت
مدیرعامل سازمان آتشنشانی قم قاتل خاموش جان کودک چهار ساله را گرفتمدیرعامل سازمان آتشنشانی قم گفت بر اثر گاز گرفتگی در یک منزل کودک چهار ساله فوت شد و سه نفر در سنین بین 10 تا 35 سال مصدوم شدند عباس جعفری امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در قم با اشاره به عملیاتهای سازمانهزينه 427 ميليون ريال براي تغذيه کودکان نيازمند زنجاني
۲۹ آذر ۱۳۹۳ ۱۵ ۲۴ب ظ هزينه 427 ميليون ريال براي تغذيه کودکان نيازمند زنجاني مدير کميته امداد زنجان با اشاره به اينکه اعطاي کمک هزينه تغذيه تاثير بسزايي در رشد کودکان دارد افزود اين کمک هزينه ها موجب رشد بهتر کودک در آينده خواهد شد به گزارش خبرگزاري موجابوالفضل عبداللهي مديرگزارش میدانی یک جانباز ویلچری از عاشورای ۸۸
گزارش میدانی یک جانباز ویلچری از عاشورای ۸۸در روزی که باید خیابان انقلاب مملو از دستههای عزاداری میشد عدهای که توهم خویش ملت پنداری داشتند دنبال اهداف یزیدی خود بودند فاش نیوز نوشت یک جانبازنخاعی ویلچر نشین که در روز عاشورای سال 88 سر راه خود به سمت محل کارش با عده ایتکرار/ گزارش خبرنگار اعزامی فارس از لبنان ـ ۴ لاریجانی در دانشگاه بیروت مطرح کرد:مذاکره آمریکا با تروریستها د
تکرار گزارش خبرنگار اعزامی فارس از لبنان ـ ۴لاریجانی در دانشگاه بیروت مطرح کرد مذاکره آمریکا با تروریستها در عراق برای هدف قراردادن ایران و شیعیانرئیس مجلس شورای اسلامی گفت مطلع شدیم برخی مقامات آمریکایی در عراق با تروریستها مذاکره کرده و گفتهاند اگر میخواهید کمکتان کنیمرئیس هیئت دو و میدانی آذربایجان غربی خبر داد برگزاری مسابقات انتخابی دو و صحرانوردی آذربایجان غربی برای اعزام
رئیس هیئت دو و میدانی آذربایجان غربی خبر دادبرگزاری مسابقات انتخابی دو و صحرانوردی آذربایجان غربی برای اعزام به مسابقات کشوریرئیس هیئت دو و میدانی آذربایجان غربی گفت مسابقات انتخابی دو و صحرانوردی آذربایجان غربی برای اعزام به مسابقات قهرمانی کشور برگزار میشود حسین فهیمی امروزدر مسابقات لیگ برتر فوتسال آذربایجان غربی قایقران تکاب مقابل تیم فوتسال ماکو جوان به برتری رسید
در مسابقات لیگ برتر فوتسال آذربایجان غربیقایقران تکاب مقابل تیم فوتسال ماکو جوان به برتری رسیددر مسابقات لیگ برتر فوتسال آذربایجان غربی قایقران تکاب مقابل تیم فوتسال ماکو جوان به برتری رسید به گزارش خبرگزاری فارس از ارومیه ظهر امروز یک بازی دیگر از رقابتهای فوتسال لیگ برتر آذرمادر 8 کودک کشتهشده، متهم شناخته شد
دوشنبه ۱ دی ۱۳۹۳ - ۱۰ ۰۱ مقامهای استرالیایی مادر کودکانی را که هفته گذشته اجساد آنها در خانهای در شهر کنزِ ایالت کوئینزلند پیدا شد متهم شناختند به گزارش سرویس حوادث خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا این زن 37 ساله به قتل هشت کودک از جمله هفت فرزند خود و فرزند یکی از اقوامشمادری که عکس کودک سهسالهاش را در میان گروه داعش پيدا كرد!
یک مادر کوبایی که در ایتالیا زندگی میکند پس از یک سال تصاویر پسر سه ساله ناپدید شدهاش را در یکی از سایتهای اینترنتی نزدیک به داعش یافت خانم لیدیا سولانا هریرا از نوامبر ۲۰۱۳ به دنبال یافتن پسرش بود خانم هریرا مادر این کودک به روزنامه ایتالیایی کورییری دیلا سیرا گفته است154 کودک کار در زنجان شناسایی شده است -
سلطانی 154 کودک کار در زنجان شناسایی شده است شناسهٔ خبر 2448496 چهارشنبه ۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۴ ۲۹ استانها > زنجان زنجان - مدیر کل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری زنجان با اشاره به اینکه زنجان 154 کودک کار دارد گفت باید شرایط ادامه تحصیل این دانش آموزان فراهم شود به گزارش خبرنگارحاشیه دیدار استقلال و استقلال خوزستان ۴ استقلالی تست دوپینگ دادند/ حضور کودکان در نشست خبری
حاشیه دیدار استقلال و استقلال خوزستان۴ استقلالی تست دوپینگ دادند حضور کودکان در نشست خبری۴ بازیکن از تیمهای فوتبال استقلال تهران و استقلال خوزستان بعد از پایان بازی تست دوپینگ دادند به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس بعد از پایان دیدار تیمهای فوتبال استقلال تهران و استقلال۱۳ زائر بر اثر سوانح رانندگی جان خود را از دست دادند -
۱۳ زائر بر اثر سوانح رانندگی جان خود را از دست دادند شناسهٔ خبر 2445251 چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۳ - ۱۲ ۳۹ استانها > ایلام ایلام-رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان ایلام گفت متاسفانه در مسیر تردد زائران ۱۳ نفر از زائران اربعین تاکنون در اثر سوانح جاده ای در استان ایلام جان خود را از دس-
گوناگون
پربازدیدترینها