تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هيچ كس جز با اطاعت خدا خوشبخت نمى‏شود و جز با معصيت خدا بدبخت نمى‏گردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830025494




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ترفند تازه عروس و داماد برای سرقت اموال زن 60ساله


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: ترفند تازه عروس و داماد برای سرقت اموال زن 60ساله
آفتاب: روزنامه ایران نوشت:

17آذرماه سال‌جاری زن 60 ساله‌ای در حالی که آشفته بود به بازپرس شعبه اول دادسرای ناحیه 34 تهران گفت: تنها زندگی می‌کنم، از آنجا که بچه‌ای ندارم همیشه نوه‌های عمویم به من سرمی‌زنند. روز گذشته عروس عمویم به نام ندا با من تماس تلفنی گرفت و گفت می‌خواهد ناهار میهمانم باشد من نیز از آمدنش استقبال کردم و به آشپزخانه رفتم تا ناهار را تهیه کنم.

ساعاتی بعد ندا به خانه‌ام آمد و با هم سفره ناهار را آماده کردیم، در این فاصله وی تلفن‌های مشکوکی داشت و هربار که با تلفن همراهش صحبت می‌کرد به اتاق خوابم می‌رفت. ساعت سه بعدازظهر شد که وی ادعا کرد حالش خوب نیست و انگار سرماخورده است و از من قرص خواست، من رفتم برایش قرص سرماخوردگی ببرم که همزمان زنگ آیفون خانه‌ام به‌صدا درآمد و وی دکمه در بازکن را سریع زد.

وقتی برگشتم دوباره آیفون زنگ خورد وقتی برداشتم مرد ناشناسی با صدای بلندی گفت که پستچی است و برایم نامه آورده، زمانی که جلوی در رفتم تا نامه را تحویل بگیرم ناگهان دیدم در باز است و کسی جلوی در نیست؛ جاخوردم و زمانی که برگشتم تا وارد خانه‌ام که در طبقه اول آپارتمان بود شوم ناگهان مرد قوی‌هیکلی که یک دستمال با بوی تندی دردست داشت آن را روی صورتم گذاشت، همان لحظه گیج شدم و مرا به داخل خانه‌ام هل داد، همزمان مرد دیگری نیز وارد خانه شد که دیدم مسعود نوه عمویم است. آنجا بود که فریادزنان از همسایه‌ها کمک خواستم اما آنها دستمال را در دهانم فرو کردند و در را محکم بستند و سپس با نوار چسب اقدام به بستن دهانم کردند تا کسی متوجه سروصدایم نشود. من نیز با دست‌هایم تقلا کردم خودم را نجات دهم، در زمان زد و خورد بود که انگشت کوچک دست راستم شکست، همزمان که همسایه‌ها متوجه سروصدای من شده بودند به کمکم آمدند و هرچه به در کوبیدند آنها در را به رویشان باز نکردند. در این بین مسعود و همدستش مرا رها کردند و وارد اتاق خوابم که به حیاط خلوت آپارتمان راه دارد شدند واز آنجا فرار کردند من نیز خود را به در ورودی رساندم و از همسایه‌ها کمک خواستم که همزمان تازه عروس عمویم که در خانه مانده بود در را قفل کرد. نیم ساعت پس از کشمکش بین من و دزدان، مأموران کلانتری 127 نارمک سررسیدند، هر چه مأموران در را کوبیدند تا تازه عروس در را به روی آنان باز کند، بی‌فایده بود.

مأموران به ناچار تصمیم گرفتند در را بشکنند، آنجا بود که ندا در را باز کرد و در حالی که دستانش از سوی شوهر و همدست دیگرشان بسته بود به دروغ ادعا کرد که وی نیز مورد حمله دزدان قرار گرفته است. وقتی با ادعاهای زن تنها، مسعود نیز بازداشت شد بازپرس «نصرتی» تازه عروس و داماد تبهکار را تحت بازجویی قرار داد.

مسعود در بازجویی‌ها گفت: این زن که از بستگان ما است به تنهایی زندگی می‌کند و 200 میلیون تومان پول در حسابش دارد و چون بچه‌ای ندارد وکالت داده بود بعد از مرگش اموالش به برادرم برسد. حتی خودرویش نیز به اسم برادرم بود اما چند وقت پیش ناگهان نظرش عوض شد و آن را به نام خودش زد. باور کنید من دزد خانه‌اش نیستم، روز حادثه فقط رفتم تا رسید برادرم را که به وی بدهکار بود از او تحویل بگیرم. این مرد وقتی در بازجویی‌ها دچار تناقض‌گویی شد چاره‌ای جز اعتراف ندید و گفت: روز حادثه من تلفنی با همسرم ندا در ارتباط بودم، از آنجا که می‌دانستم این زن از وضعیت مالی خوبی برخوردار است از قبل نقشه کشیدیم که به خانه‌اش دستبرد بزنیم. بنابراین به یکی از دوستانم به نام «رحیم» پیشنهاد دادم که در این سرقت ما را همراهی کند. روز سرقت وقتی وارد خانه این زن شدیم پس از بستن دهانش سرویس طلایش را برداشتیم، زمانی که همسایه‌ها پشت در آمدند تا ما را دستگیر کنند از ترس فرار کردیم و برای اینکه همسرم را بی‌گناه نشان دهم، خودم دست و پایش را بستم و من و همدستم از حیاط خلوت پا به فرار گذاشتیم.

بنابر این گزارش، همدست این تازه عروس و داماد فراری بوده و تحت تعقیب کارآگاهان است.





تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن