واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: نگاه شما: سیگار ، کافه ، نیچه
بخش «نگاه شما» برای ارائه و معرفی «نگاه» مخاطبان «تابناک» به همه موضوعات است. هر مخاطب «تابناک» میتواند با مد نظر قرار دادن شرایط همکاری با این بخش، «نگاه» خود را ارسال کند تا در معرض دید و داوری دیگر مخاطبان قرار گیرد.
کد خبر: ۴۶۰۸۳۱
تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۲ - 25 December 2014
آرمین عرب : در جامعه امروزین ما ژستهای متفاوتی دیده میشود ، در محافل علمی و رسانه ای بحث روشنفکری یا منورالفکری داغ داغ است و تیپهایی مانند روشنفکر دینی ، روشنفکر وطن فروش ، روشنفکر روشنفکر ، روشنفکر دانشگاهی و غیره به چالش کشیده میشوند یا ترویج میشوند و عده ای کلا ریشه روشنفکری را با تبر میزنند ؛ برخی راه جدیدی را برای روشنفکر شدن برگزیدند ، که دست بر حادثه اگر مقداری با این افراد نشست و برخاستی انجام دهید متوجه کمالات این عزیزان میشوید .!
جای بسی تاسف است که این ظاهرا روشنفکران یا خود روشنفکر پنداران در فضاهای علمی و آکادمیک نیز بسیار هویدا هستند و برخی را با ظاهر خود و یا الفاظ به کار گرفته در طرح بحثی بی فایده و عبث اغفال میکنند و برای برخی از مردم به درجه والایی رسیدند ، اگر بگویم که برخی از بزرگان نیز گمراه می شوند و به خیال آنکه طرف عالم و داناست با وی با اغماض برخورد می کنند وعنایت بیشتری دارند و ... بیراهه نیست .بگذریم ، بیایید نگاهی سریع به آن داشته باشیم که چه صورت میتوان روشنفکر شد و آن راههای جدید چیست؟
امروزه بسیاری از جوانانی را میبینیم که گرایش شدیدی به پوچ گرایی ، نهیلیسم و امثال آن دارند و این خود متاسفانه تبدیل به یک مد شده است ، صحبت از نیچه و کافکا حتی بدون آنکه خطی از آنها خوانده باشند یکی از مصادیق روشنفکری شده است به طور مثال یک صفحه ای در شبکه ای اجتماعی نظر سنجی انجام داده بود و سئوالی پرسیده بود که بهترین فیلسوف کیست ( حالا این بهترین یعنی چه ؟ من نمی دانم!) به هر روی در این نظر سنجی نزدیک به 12 هزار نفر شرکت کرده بودند و نزدیک به هشتاد درصد به نیچه رای داده بودند ! اگر در سن آنها کنکاشی انجام میدادیم ، بسیاری کسانی بودند که متولذین دهه 70 شمسی بودند ، همیشه با خود میگویم اگر نیچه آن کتاب محبوب ایرانیها به نام چنین گفت زرتشت را نمینوشت یا به طور مثال اسم کتاب حامل زرتشت نبود آیا نیچه باز به این مقدار معرف حضور مردمان این آب و خاک بود ؟ اما این روشنفکرین ! ابزارهایی دیگری برای معرفی خود دارند به طور مثال به کافه رفتن آن هم ترجیحا کافه هایی با نامهای اروپای شرقی و یا اسامی خاص و هنری ، سیگار کشیدن مخصوصا سیگارهایی همانند یک نام وطنی که اسمش را از خوف تبلیغ نمی آوریم و همچنین قهوه خوردن بسیار مرسوم است در برخی از افراد این قشر ، نوشیدن چای را نشانه عقب ماندگی فرض میکنند و قهوه و اسپرسو را نماد توسعه یافتگی یا همان باکلاسی خودمان می بینند غافل از اینکه نوشیدن چای در برخی از همان کشورهای توسعه یافته نماد اصالت محسوب می شود، به هر تقدیر هستند کسانی که فرق قهوه ترک را با لاته نمیدانند اما اصرار به نوشیدنی آن میکنند ، پر واضح است که در اینجا نیز ذائقه میتواند مطرح باشد اما به گمانم این انتخابها خیلی با خود انتخاب یا ذائقه در ارتباط نمی باشد.
از دیگر مشترکات این افراد نوع بیان آنهاست که بر این خیالند اگر ایسم و ایزم و اصطلاحات خارجی و بیگانه ( و بعضا من در آوردی ) استفاده نمایند باکلاس تر جلوه میکنند و حتما می بایست به موسیقی کلاسیک ، کانتری و مانند اینها گوش دهند ( که البته این طور نشان دهند که گوش میدهند در حالی که تفاوت بین کنتر باس ، ویولنسل و ویولن آلتو و ... را هم نمیدانند ) به قول دوستی پسوند افسکی مانند کیشلوفسکی و چایکفسکی و ... نیز در گویش آنها کاربرد فراوانی دارد . گفتار و کردار غیر اخلاقی ،فحاشی ، هتاکی و به سخره گرفتن عقاید و باورهای یک ملت نیز به نوعی نردبان آنها برای رسیدن به ظاهر روشنفکری و مصداق آزادی بیان آنها ست. در آخر هم اگر بخواهیم بحث پوشش را مطرح کنیم به این نتیجه میرسیم که شال گردن ، کلاه ، عینک ، بعضا سیبیل ، موهای پریشان و ... نیز بنا به سلیقه این افراد در بین آنها دیده میشود و نماد تمایز و روشنفکریست.
فکر می کنم میبایست در مورد این افراد توجه بیشتری شود و احساس و تجربه من بر این است که تفکرات کپی پیست شده این افراد برای برخی شیرین و شاید منطقی به نظر رسد در حالی که تفکرات تو خالی برخی از همین افراد بسیار خطرناک است و خطرناک تر زمانی میشود که این افراد با اندکی تغییر در گفتار یا پوشش خود به جایگاهی برسند که نمیبایست برسند . به هر روی باید توجه داشت که مطالعه و شناخت عقاید نیچه و گاتاری و هایدگر به خودی خود به هیچ عنوان چیز بدی نیست بلکه شاید بسیار هم مفید واقع شود ، اما به شرطی که واقعا خوانده شود نه اینکه چند سطری از آنها مرور کنیم و با آن ابزاری برای تمایز خود از دیگران پیدا کنیم .
نقادی و نقد پذیری برای توسعه کشور لازم است اما نقد یک روش بررسی آگاهانه و مدبرانه است که حاصل آن سازندگی ، تعامل و پیشرفت بیشتر است ، نه ایجاد تنش های مخرب و لزوما نقد با هجو ، لمپنیسم ، فحاشی و حتی قضاوت فاصله بسیاری دارد. برای یک روشنفکر چیزی که باید بیشتر از همه نمود داشته باشد ، مدارا و تساهل است ، احترام به آزادی اندیشه و بیان دیگران است . روشنفکر در کنار مردم قرار دارد نه مقابل مردم و با درد ها، خواسته ها ی مردمش عجین است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 228]