تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804311083
مکتب پيامبر (ص ) و احياي تمدن اسلامي
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۹ آذر ۱۳۹۳ (۱۰:۳۹ق.ظ)
اعتماد: مکتب پيامبر (ص ) و احياي تمدن اسلامي
به گزارش خبرگزاري موج، «مکتب پيامبر (ص ) و احياي تمدن اسلامي»عنوان يادداشت روز روزنامه اعتماد است که در آن مي خوانيد؛
در آستانه رحلت تاب سوز پيامبر اکرم(ص) و شهادت جانگداز حضرت امام حسن مجتبي(ع) و شهادت حضرت امام رضا(ع)، با تسليت شهادت اين بزرگواران؛ تشريح معارف مکتب پيامبر (ص) و اهل بيت را برتر از مرثيه سرايي بر آن بزرگواران مي دانم و چرايي در افول تمدن اسلامي و بازگشت به دوران مجد و عظمت آن تمدن با اتکا به آموزه هاي قرآني و سيره و روش رسول الله(ص) را مقدم مي شمارم و در اين باب به اختصار مطالبي را مي آورم.
چرا امت اسلامي که روزي پرچمدار دانش و انديشه و موفقيت بوده؛ طي قرن هاي اخير دچار ضعف و واپس ماندگي شده و تمدني که روزگاري همچون ستاره يي بر پيشاني بشريت مي درخشيد در مقابل تمدن مستولي روزگار ما دچار انفعال است؟آيا امتي که آفريننده يکي از درخشان ترين تمدن هاي تاريخ بوده است باز هم قادر است تمدن ساز باشد؟پاسخ به اين سوال سهل و ممتنع است ؛نه براي آنکه قدرت هاي استکباري و تمدن غالب براي حفظ منافع مادي خويش به هر حربه يي متوسل خواهند شد تا تمدن اسلامي شکل نگيرد و آري به شرط آنکه ظرفيت هاي ممتاز فرهنگي و تاريخي خود را که متعلق به گذشته است بشناسيم و شناخت درست و عميقي از زمانه خويش داشته باشيم.
بايد گذشته خويش را خردمندانه نقد کنيم و توان پاسخگويي به پرسش هاي دمادم نوشونده و نيازهاي متحول انسان را داشته باشيم؛ که کاري سترگ و توام با برنامه ريزي در بين ملل اسلامي و کنار گذاشتن تعصبات و اجماع روي مشترکات است.احياي تمدن اسلامي منوط به دقت در شناخت مواريث و سنن فکري و اعتقادي مسلمانان از يک طرف و فهم دقيق و علمي و فلسفي جهان کنوني از طرف ديگر است و پرچمداران اين حرکت بايد متفکران و مصلحان جامعه باشند که با توجه به وضعيت فعلي جوامع اسلامي و حکام بعضا مستبد و خودفروخته و مرعوب تمدن غربي، کاري سخت و دشوار است.
خوشبختانه در ايران با ظهور انقلاب اسلامي به رهبري امام(ره) و فداکاري مردم و پيش زمينه هاي آگاهي بخشي توسط متفکران و مصلحان (قبل از انقلاب) ملت ما در سايه مبارزه با استکبار جهاني؛ استبداد داخلي و با حمايت از جنبش هاي آزاديخواه و همچنين نفي ذهنيت ها و عادت هاي واپس گراي دروني؛ توطئه هاي داخلي و فشارهاي خارجي را تحمل کرده است و در مسير بازيافتن اعتلاي اسلامي و دستيابي به جايگاه ممتاز خود در جهان کنوني توفيقات بزرگي داشته است و مهياي مشارکت فعال با ساير ملل اسلامي در احيا و آفرينش تمدن اسلامي است که اين امر مستلزم عزمي جزم بين مسلمانان جهت دستيابي به انسجام و همبستگي ملت هاي مسلمان و حاکميت خرد و انديشه و تمسک به قرآن کريم و پيروي از سيره و سنت رسول الله است.
متاسفانه بي توجهي برخي حکام اسلامي به خواسته ها و نيازهاي مردم مسلمان، غفلت از امور زيربنايي و دلخوش کردن به رويه هاي ظاهري اسلام در جوامع؛ بستن فضاي نقد و تنگ کردن زمينه فعاليت علما و خردورزان در جامعه؛ عدم توجه به پرسش ها و نيازهاي نوشونده متناسب با مکان و زمان در بين مردم مسلمان و... موجب شده تا حرکت هاي اسلامي در کشورهاي مسلمان يا به ثمر ننشيند يا توسط سياست بازان داخلي و حمايت قدرت هاي استکباري مصادره به مطلوب شود يا گروه هاي متعصب خشک مغز و سطحي نگر همچون طالبان و القاعده و داعش و تروريست هاي تکفيري چهره يي از اسلام جلوه دهند که بذر خشونت و تنفر بين مسلمانان و غيرمسلمانان مي افکند و اسلام هراسي را ترويج مي کند که منافع قدرت هاي بزرگ را براي سلطه بر ملت ها و کشورهاي ديگر تامين مي کند.
براي احياي مجد و عظمت اسلام بايد به قرآن بازگرديم؛ قرآني که متعلق به يک عصر و نسل نيست قرآني که درآياتش به هيچ چيز به اندازه تعقل؛ آگاهي، دانايي و تدبر و تامل دعوت نکرده است و براي آنکه اين قرآن؛ انساني را به سوي دانايي و سروري هدايت کند؛ آدمي بايد زمان خود؛ پرسش هاي روزگار خويش و نيازهاي عصر خود را بشناسد و آنها را به قرآن عرضه کند و شفاي دردهاي خود و جامعه اسلامي را در او بجويد. به سيره و روش و منش پيامبر اسلام بايد تمسک جست تا تمدن اسلامي دوران زوال را سپري ساخته و مجددا عظمت گذشته را بازيابد. پيامبري که با رد شرک و زشت شمردن بت پرستي، دعوتش را براي اصل جامع رسالتش يعني توحيد شروع کرد و تنها با برکندن ريشه بت ها به ظواهر شرک بسنده نکرد؛ بلکه به مبارزه با آن در سنگرگاه هاي اصلي يعني جان ها و دل ها پرداخت آن چنانکه فرمود: «شرک پنهان تر است از جنبش مورچه يي سياه بر تخته سنگي در شب تيره.»
پيامبر در دعوت خويش در برابر تهمت ها و فريب ها مرعوب نشد و فرياد برآورد: «به خدا اگر خورشيد را در دست راستم و ماه را در دست چپم بگذارند تا از رسالتم دست بردارم چنين نمي کنم مگر آنکه مرگم فرا رسد.» پيامبر از ويرانه بت ها راهي به علم گشود و راه را بر شيادي و خرافه سازي بست و اجازه نداد تا ساده انديشان عقايد مبهم را در پوششي از تقدس و ترس بپذيرند. او دستور داد: «علم بياموزيد حتي اگر در چين باشد» و با اين فرمان مسلمان ها را به فراگيري علم خواند تا آن را براي خير آدمي به کار گيرند.
پيامبر انسان ها را به اين باور رساند که اگر انسان طالب تغيير و تحول در امور باشد و نظام برتري بخواهد چنين چيزي دست يافتني است که: «إِنّ الله لا يُغيِّرُ ما بِقوْمٍ حتّي يُغيِّرُوا ما بِأنفُسِهِمْ» در حقيقت خدا حال قومي را تغيير نمي دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند. پيامبر مردم را به مقابله با طاغوتيان و ستمگران فراخواند و تصريح کرد هرگاه در جامعه بوي ظلم استشمام شود بايد عليه آن قيام کرد.
در مکتب پيامبر ميان آدميان اختلافات طبقاتي و فرقي نيست مگر در علم و عمل و تقوا و نژاد و ثروت جايگاه و اعتباري ندارد. در بي ارزش کردن خدايان شرک و زدودن تقدس مردمان از غير حق و درهم شکستن هيبت آنها همين بس که وقتي عربي باديه نشين از روي ترس با رفتاري همانند بندگان مقابل پادشاهان؛ به عظمت او اقرار کرد، گفت: «همانا من فرزند زني از قريشم که خرده گوشت مي خورد.»
پيامبر(ص) بت بزرگ را خودخواهي ناميد و رهايي از آن را جهاد اکبر خواند. در خصوص سلوک و رفتار شخصي وي و سجاياي اخلاقي آن حضرت زياد شنيده ايم که عبرت آموز و انسان ساز است اما چند ويژگي پيامبر که در بالا ذکر شد بيشتر تذکري بود به دست اندرکاران جامعه و متوليان امر که انقلاب اسلامي را با تاسي از قرآن و پيامبر و اهل بيت پي افکنده اند تا نسبت خويش را با مشي و رفتار آن حضرت بسنجند و به مردمي که خواستار عظمت و مجد تمدن اسلامي هستند و بايد به روش و منش آن حضرت اقتدا کنند. درس آموزي از روش زندگي ائمه و آشنايي با مباني فکري و اخلاقي آن بزرگواران نيز چراغ راهي براي ما در نيل به بازيابي عظمت و مجد اسلام خواهد بود.
جا دارد تا در آستانه شهادت حضرت امام حسن مجتبي(ع) با گراميداشت ياد آن حضرت و تاملي در فلسفه صلح آن امام که صلحي در عين پا فشاري بر ارزش ها و معيارهاي انساني و به تعبير مقام معظم رهبري «بزرگ ترين نرمش قهرمانانه تاريخ» بود داشته باشيم و تکاليف خويش را متناسب با مقتضيات زماني و مکاني انجام دهيم.
پايان بخش نوشتار را حديثي از امام رضا(ع) که مکتب وي دانشگاهي بزرگ براي اسلام و انسان بود و اين حديث را به نقل از رسول الله(ص) که در سر راه خود به خراسان در نيشابور بيان کرد؛ اختصاص مي دهم که از قول خداوند فرمود: «لا الله الا الله حصني فمن دخل حصني امن من عذابي. لا الله الا الله حصار من است و هر کس داخل آن حصار شود از عذاب من در امان خواهد بود.» از خداوند بخواهيم تا جز وي نبينيم و نگوييم و نخواهيم و همه اعمال و افعال مان در زندگي فردي و اجتماعي براي تقرب به ذات الهي و خدمت به بندگان شايسته خداوند باشد و بتوانيم با تاسي به قرآن و سيره و روش پيامبر و ائمه اطهار و به کارگيري عقل و منطق و خردورزي؛ زمينه حاکميت اسلام ناب محمدي بر قلوب مسلمانان و تجديد مجد و عظمت تمدن اسلامي در جهان را فراهم سازيم و موفق شويم در هنگامه فعلي که چهره انحرافي و خشني از اسلام در منطقه و جهان عرضه مي شود؛ از چهره رحماني اسلام دفاع کنيم.
نويسنده: محمدرضا تابش
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]
-
گوناگون
پربازدیدترینها