واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۷ آذر ۱۳۹۳ (۹:۱۰ق.ظ)
ابتکار: بنيادگرايي ايراني را کسي باور نمي کند
به گزارش خبرگزاري موج، روزنامه ابتکار چنين نوشت:
بنيادگرايي ايراني! هنوزهم اين دو کلمه در کنار هم، ترکيب پاردوکسيکالي به نظر مي رسند که باورش براي فاکار عمومي جهان دشوار به نظر مي رسد. حتي حالا که «محمد حسن منطقي» سابق و هارون يونس امروز، پناهنده 50 ساله ايراني با پرچم سياه داعش از پشت پنجره کافه لينت سيدني خودش را به جهان شناساند.
منطقي بروجردي توانست در استراليا براي چند روز تروريسم را به نام “ايران” نزديک کند. انديشه تکفيري داعشي است، انديشه اي که دشمن شماره اول خود را تشيع و در رأس آن ايرانيان مي داند.
بنيادگرايي در معناي جوهري اش که «سرمشق قرادادن انديشه دين و ايدئولوژي مشخص در همه شئون زندگي است» اغلب از سوي دولت ها و حاکمان ديني به رسميت شناخته مي شود اما آنچه مساله منطقي بروجردي يا همان«شيخ مونس هارون» را براي همه ايراني ها، و البته جهانيان عجيب مي کند، ترکيب شخصيتي فردي است که با لباس روحانيت شيعه سر از آن طرف آبهاي اقيانوس آرام در مي آورد و بعد با تخلفات و جرم هاي سنگين، دست به جنايتي مي زند که خود نيز در آن غرق مي شود.
هارون که زندگي سراسر تخلف و پر ابهامي دارد خود ترکيب متناقضي است. به گفته پليس استراليا تغيير مذهب، اتهام در قتل همسر و پرونده تجاوز به 40 زن که براي شفا پيدا کردن به او مراجعه مي کردند. خود نشان مي دهد که ما با پديده منحصر بفردي روبرو هستيم اما اين تناقض ساختاري نبايد شاخک هاي حساس جامعه را نسبت به احتمالات موجود در جامعه ايراني غير حساس کند.
آنطور که تحليل گران رسانه هاي بين المللي نيز اذعان دارند، ايراني بودن گروگانگير حادثه 16 ساعته محله مارتين سيدني، بيش از هر چيز رسانه ها و مخاطبانشان را متعجب کرد. البته اگر چالش سياسي نام ايران در مواجهه با غرب را از حادثه سيدني فاکتور بگيريم، ورود يک ايراني به ورطه خوفناک بنيادگرايي را مي توان در هياهوي پرمخاطب گروگانگيري در سيدني استراليا، تيتري برجسته ديد و بر آن انديشه کرد چرا که با وجود حضور پررنگ دين در زندگي مردم ايران، هرگز نمي توان رفتارهايي راديکال، شبيه به انواعي بنيادگرايي جهادي که القاعده و حالا داعش در دنيا عليه شهروندان مسلمان و غير مسلمان انجام مي دهند، را در ايران سراغ گرفت.
آنچه مسلم است رفتار محمد حسن منطقي روحاني ايراني پناهنده به استراليا، مي تواند زنگ خطري براي جامعه مستعد ايراني هم داشته باشد، جامعه اي که هم به لحاظ فيزيکي و هم رواني در محاصره جريانها خطرناک افراطي است و البته گاه نيز جرياناتي در داخل رفتارهاي مشابهي را تجويز مي کنند.
اما با توجه به وضعيت فرهنگي، سابقه تمدني و گرايشات مذهبي مردم ايران آنچه که در نهايت مي توان گفت، اين است که هيچ کس نمي تواند در ادبيات سياسي جهان جايي براي “بنيادگرايي ايراني” باز کند، حتي اگر نامش يک نام ايراني و تبارخوني اش به مردم اين سامان برسد.اعتدال حاکم بر رفتارهاي مذهبي اکثريت مردم ايران، اجازه بروز افراطي گري هايي مشابه آن چه که در عراق، سوريه،افغانستان، پاکستان و ديگر مناطق جهان رخ مي دهد،را نمي دهد و اساسا اين موضوع نمي تواند وجود خارجي داشته باشد و احتمالا نمي تواند در برنامه هاي ايران هراسي برخي کشورها جايي پيدا کند.
نويسنده:جواد حيدريان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]