واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
بهترین آخر هفته دنیا با جادوی هنر هفتم فیلمهای برتر جهان در سینما کلاسیک شاید به نظرتان قدیمی و کسلکننده بیاید. شاید وقتی رنگ، دکور و لباسهای از مد افتاده را ببینید حالتان گرفته شود و بگویید: آخه اینکه مال عهد دقیانوسه.
شاید همیشه دلتان خواسته به روز باشید و دیدن چیزهای قدیمی را وقت تلف کردن بدانید. بگویید از هر چیز قدیمی بهترش، صد برابر بهترش؛ امروز هست. با رنگ و روی نو و جذاب تر، با همخوانی و هماهنگی بیشتر، اما اگر این نظرات را درباره فیلم دارید و سینما کلاسیک را تا به حال با این استدلالات از دست داده اید، باید بگویم از اصیل ترین و دلچسب ترین سرگرمی دنیا غافل مانده اید.
سینمای کلاسیک پر از سرگرمی، داستان های تکان دهنده و شخصیت های تکرارنشدنی است. تازه هرگاه که سعی شده شخصیت ها و داستان های دراماتیک فیلم های کلاسیک تکرار شوند، فقط آدمی بیشتر مشتاق دیدن نمونه اصلی شده است. مگر از کازابلانکا عاشقانه تر تاریخ سینما به خود دیده، در برابر کازابلانکا فیلم هایی که مختص روز عشاق ساخته شده است، بازی کودکانه ای با مفهوم عشق اند. در برابر تصویری که از جنایت در فیلم روانی هیچکاک ارائه می شود، با آن شخصیت مجنون و عجیبش، فیلم های انبوه جنایی تازه تقلیدی تکراری بیشتر نخواهند بود که تنها با ارجاع به لذت چنین فیلمی و با گرامیداشت آثاری از این دست جذاب می شوند. در برابر عشق جنون آسا و بیمارگونه اسکاتی در «سرگیجه» بهترین فیلم تاریخ سینمای جهان، عشق اثیری قهرمان های کیم کی دوک، یا فیلم معروف ونگ کاروای در حال و هوای عشق تنها تلاشی برای متفاوت بودن و رسیدن به آستانه آن روابطی است که سرگیجه نمایش می دهد. هنوز هم اگر می خواهید در برابر یک کمدی تحمیق نشوید، احساس کمبود نکنید، اما سراسر بخندید و از جهان فارغ گردید، هیچ کس نمی تواند به شما بهتر از فیلم های بیلی وایلدر را معرفی کند. «شاهین مالت» جان هیوستون، «غرامت مضاعف» بیلی وایلدر هنوز هم بهترین نوآرهای تاریخ هستند و در برابرشان نمی شود نوآرهای جدید را برتر شمرد، حتی اگر این جدید ها مثل فیلم شهر گناه با تکنیک بدیع داستان های مصور و پر از خون و جاذبه های مرگبار و هوس انگیز باشد. هنوز کشش و دلهره هیچکاک را نمی شود مانند گرفت با کسانی مثل برایان دی پالما، پل ورهوفن و بسیاری فیلمسازان دیگر که سعی کرده اند به آستانه کار هیچکاک از طریق رونویسی از روی شخصیت ها و نشانه های کار او نزدیک شوند. مگر می توان با اسکاتی «سرگیجه» عاشق نشد، با راجر ترونهیل «شمال از شمال غربی» نترسید، دل به جهان گرم خانواده «چه سر سبز بود دره من» نداد و تنهایی عمیق و اخلاق گرای ویل کین را در «ماجرای نیمروز » ستایش نکرد و این نمونه ها را می توان همین گونه ادامه داد. هیچکاک، هاکس، فورد، وایلدر، هیوستون، زینه مان، نیکلاس ری، اورسون ولز، الیا کازان، اینگرید برگمن، همفری بوگارت، گریگوری پک، گری کوپر، جان استوارت، کیم نواک، جک لمون، مرلین مونرو، کلینت ایستوود و بسیار و بسیاری دیگر از فیلمسازان و ستاره هایی که هرکدام خالق سبکی در فیلمسازی، شمایل نوعی از سبک زندگی، اخلاق، شیوه لباس پوشیدن و حرف زدن و جهان بینی بودند. این فهرست می تواند همین گونه ادامه پیدا کند و برای کسی که درّ گران سینمای کلاسیک جهان را می شناسد و از لذت بی بازگشت و تضمینی دیدن این فیلم ها آگاه است، نوشتن و خواندن چند باره این نام ها بسیار مطبوع است. سینمای کلاسیک همواره دربرگیرنده داستانی گیراست، ریتم فیلم های کلاسیک هیچ گاه کند نیست و به همین دلیل کسل شدن از آنها تقریبا ناممکن است. همیشه داستان گرم و پرقدرت جلو می رود و به هیچ وجه امکان ندارد که امری فنی در فیلم های برتر گذشته، ناقص و معیوب باشند، در حقیقت کمال گرایی در داستان گویی شیوه فیلمسازان مولف کلاسیک بوده است؛ حال چه آن فیلمساز کمدی ساز باشد چه کارگردان فیلم های جنایی. نمی توان شخصیت پردازی، روایت، داستان، توالی رویدادها و کشمکش را در فیلم های کلاسیک معیوب و ناقص شمرد، داستانگویی درست، امتحان پس داده که مخاطب را به فعالیت ذهنی و لذت سرگرمی می کشاند، غایت آن سینما بوده است؛ یعنی فروتنی کامل در عین عمق و عظمت. از چندی پیش شبکه نمایش سیما شروع به پخش فیلم های کلاسیک کرده است. سینما کلاسیک برنامه ای است که در آن بهترین های سینمای جهان گردآورده شده و در آخر هفته پخش می شود. یعنی به بیانی ساده تر شبکه نمایش امکانی را در نیمه شب های آخر هفته فراهم کرده که در آن هر آخر هفته، بهترین آخر هفته باشد، هر پنجشنبه شب، برای شما فوق العاده و روشن بنماید، حتی اگر تنها باشید، آخر فیلم های کلاسیک حال و هوایی دارند که دوست آدم می شوند. علیرضا نراقی / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم
 
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]