واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: یک نمره ارفاق به دیکتاتور تهران- ایرنا- روزنامه «ابتکار» در یادداشتی به قلم «فضل الله یاری» امروز -یکشنبه- نوشت: مصر فقط سرزمین عجایب اهرام ثلاثه و پیکرهای مومیایی شده فرعون های باستانی نیست. کرانه های نیل، برای مردم، تنها راوی هزاره های پیش از میلاد نیست، که رخدادهای همین سه سال پیشِ آن نیز دست کمی از شگفتی های ابوالهول نداشته است.
![یک نمره ارفاق به دیکتاتور](http://img7.irna.ir/1393/13930909/81406951/81406951-6109958.jpg)
ابتکار افزوده است: تا همین سه سال پیش مردی بر تخت حکومتش نشسته بود که 30 سال تمام هیچ کاری به جز حکومت نکرده بود. او اگر چه در هیئت یک قهرمان ملی به کاخ ریاست جمهوری پای گذاشته بود، اما 30 سال بعد جز شبحی از آن قهرمان با خود نداشت که آن را برداشت و با بالگردهای ارتشی که هنوز روسای آن به وی وفادار بودند از شهر پررمزوراز قاهره گریخت.
داستان "محمد حسنی سید مبارک" تا اینجای کار شبیه داستان همه دیکتاتورها بوده است. اینکه بر شانه های مردم کشورت پا بگذاری و در کاخ آمال و آرزوهایشان فرود بیایی و جوانی و میانسالی و پیری را در روزهای آفتابی و شب های رویایی کاخت سپری کنی، رسم بسیاری از دیکتاتورهای یک قرن اخیر بوده است. این که آن قدر در آن کاخ بمانی و فرمان برانی و مخالفان را با داغ و درفش مجازات کنی، هم رسم همه مقتدران تاریخ بوده است. چه محمدرضا پهلوی باشی،چه صدام حسین، چه معمر قذافی و چه حسنی مبارک.
مخالفت ها و اعتراضات را با آتش پاسخ دادن نیز نقشی است که تاریخ برای همه دیکتاتورها نوشته است و حسنی مبارک نیز، اگر چه عنوان رئیس جمهور را با خود یدک می کشید و نامش را با لطایف الحیل از صندوق آرای انتخابات بیرون می کشید، در برابر اعتراضات مردم اش همان نقش را برعهده گرفت. از یک طرف فرمان داد تا ارتش با پیشرفته ترین امکاناتِ آدم کشی به خیابان بیاید و از سوی دیگر گروهی از مواجب گیران را سامان داد تا سوار بر شتر نماینده بدویتِ عربی سرزمین نیل باشند و معترضان به ساحت سیدالرئیس را به خاک و خون بکشند. تا اینجا نیز هیچ تفاوتی با دیکتاتورهای همه تاریخ نداشته است.
مردم مصر اما 17 شبانه روز تمام در خیابان ماندند و در میدان ها چادر زدند تا دوره جدیدی را فارغ از سایه دیکتاتوری تجربه کنند. او هم مانند همه داستان های این چنینی وقتی "صدای انقلاب " مردم کشورش را شنید که دیگر دیر شده بود.
دیکتاتور پیر مصر اما گویی تصمیم گرفته بود آخرین سکانس فیلم دیکتاتورها را به گونه ای دیگر بازی کند. او نه مثل شاه ایران به غرب پناه برد و نه مانند دیکتاتور تونس شرق را انتخاب کرد، نه مانند قذافی و صدام حسین به سوراخ ها و کانال های زیرزمینی پناه برد. او تصمیم گرفت که در کشورش بماند؛ کشوری که در آن 30 سال تمام هیچ سخن مخالفی را از سوی مردم اش تاب نیاورد، کشوری که آن را در همه این سال ها ملک شخصی خود می دانست و مردمان را مستاجرانی که به لطف تدبیر او (!) نانی می خوردند و هوایی تنفس می کردند.
او روز گذشته از اتهام کشتار مردم مصر تبرئه شد و اولین رئیس جمهور بعد از سرنگونی او، این روزها در معرض صدور حکم اعدام قرار دارد. این هم از عجایب دیگر این سرزمین پر رمزوراز است که در حکومتی که دیگر حکومت دیکتاتور نیست، دیکتاتور تبرئه و انقلابی مخالفِ او حبس می شود. این نوشته قصد ارزیابی این تناقض را ندارد. اما گویی حسنی مبارک در آخرین حرکت شطرنج خود اشتباه همه دیکتاتورها را تکرار نکرد. او نه مانند شاه ایران در غربت خواهد مرد، نه مانند صدام حسین تصویر مردی کثیف، پشمالو و ذلیل در عمق گودالی از خود به جا خواهد گذاشت و نه همچون دوستش قذافی آخرین لحظات زندگیش به جوانکی التماس خواهد کرد که تنش را به نیش چاقو پاره پاره نکند. او تصمیم گرفت در کشورش محاکمه شود و بمیرد. شاید تاریخ به همین خاطر یک نمره به او ارفاق کرده است.اگرچه هیچ گاه نخواهد توانست نامش را از فصل دیکتاتورها در کتاب تاریخ پاک کند.
منبع: ابتکار
اول**1368**
09/09/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]