تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس خشمش را برطرف سازد، خداوند كيفرش را از او بردارد و هر كس زبانش را نگه دار...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831022021




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

-سلیمانی و ظریف دو سردار بی‌حریف


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح شنبه سلیمانی و ظریف دو سردار بی‌حریف روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «مؤثرترین زبان برای مذاکره با دشمن»،«فصل جدید وزارت علوم»،«خط مقدم حفظ استقلال در مرزهای آبی»،«واژه‌ای به نام امنیت»،«حاشیه‌پردازان»،«بسیج،‌رمز ماندگاری»،جانبداری غرب از اسراییل ؛ یک گام به عقب»،«سلیمانی و ظریف دو سردار بی‌حریف»،«کور خوانده کری!»،«خطر بی بصیرت‌ها»،«چراغ راه آینده مذاکرات هسته‌ای»،«تحول یا تغییر گفتمان، مسئله این است!»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.
 

جام جم:موثرترین زبان برای مذاکره با دشمن «مؤثرترین زبان برای مذاکره با دشمن»عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم مهدی فضائلی است که در آن می خوانید؛سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع مجمع عالی بسیج، یکبار دیگر رویکرد نظام در موضوع هسته ای را در دو سطح«کلان» و « خرد» روشن کرد.این سخنان که تأکید و تبیین دوباره ای بود بر مواضع پیشین،در این مقطع و با توجه به تمدید مذاکرات، اهمیت ویژه ای داشت. بخش راهبردی سخنان رهبر انقلاب، به نگاه و نوع مواجهه نظام اسلامی با آمریکا مربوط می شود؛ موضوعی که به ماهیت و گفتمان ظلم ستیزی انقلاب اسلامی از سویی و روحیه استکباری آمریکا از سوی دیگر بر می گردد و از ابتدای شکل گیری نهضت تا الآن ادامه داشته و تا هر زمانی که این دو ماهیت تغییر نکند ادامه خواهد یافت. حضرت آیت الله خامنه ای با یادآوری سخن بنیانگذار انقلاب اسلامی که «هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید» و بیان این جمله که «جهت حرکت اشتباه نباید بشود؛ جهت حرکت به سمت استکبار است، مقابله با استکبار است...ما با آمریکا به عنوان یک مجموعه جغرافیایی یا به عنوان یک ملّت، به عنوان یک مجموعه انسانی هیچ مساله ای نداریم،... مساله ما با آمریکا، مساله استکبار آمریکایی است؛ مستکبرند، متکبّرند، زورگویند، زیاده طلبند..» این مطلب را روشن می سازند که خط و جهتگیری کلان نظام کماکان و همچون دوران امام(ره) مقابله با آ مریکا به عنوان مظهر تام و تمام استکبار است و در این جهتگیری هیچ تغییری بوجود نیامده است. تأکید و تصریح به این مطلب از این رو مهم است که برخی گمان نکنند مذاکرات هسته ای که گاه با مذاکرات دوجانبه با آمریکا دنبال شده و با دست دادن و خنده و دست در کمر یکدیگر دیپلمات ها همراه بوده است، ناشی از تغییر نگاه ما به دشمن و دوست پنداشتن دشمن است. ایشان تأکید میکنند:«ما نمی خواهیم اعتماد آمریکا را جلب کنیم. ما اصلاً به اعتماد آمریکا هیچ احتیاجی نداریم. ما نیاز نداریم شما به ما اعتماد کنید؛ اعتماد شما به ما، هیچ اهمّیّتی برای ما ندارد. ما هم به شما اعتماد نداریم، مردمتان هم به شما اعتماد ندارند.» همین جا مناسب است اشاره کنیم که انتظار از دولتمردان و دیپلمات های کشورمان این نیست که ادبیات آنها، ادبیات رهبر انقلاب باشد اما این انتظار به طور جدی وجود دارد که ادبیات آنها به گونه ای نباشد که برخی را به اشتباه بیندازد و گمان کنند در راهبرد ا ستکبار ستیزی نظام اسلامی تغییری بوجود آمده است. پاسخ مناسب و بهنگام به اظهارات تکبرآمیز مقامات غربی و بخصوص آمریکا از جمله راهکارهای پیشگیری از این اشتباه است. بخش دیگر سخنان رهبری به موضوعات خرد مذاکرات هسته ای بر می گشت.در این بخش ایشان چند نکته مهم را یادآوری کردند. نخست، تیم مذاکره کننده. ایشان برای چندمین بار حمایت خود را از تیم مذاکره کننده کشورمان مطرح کردند و فرمودند:«هیات مذاکره کننده ما حقّاً و انصافاً پرتلاش و جدّی هستند؛ ایستادگی می کنند، با منطق حرف می زنند، زیر بار حرف زور نمی روند، دارند کار می کنند؛ این را هم همه توجّه داشته باشند.» این نکته خصوصا باید مورد توجه منتقدین مذاکرات باشد تا در انتقاد از مذاکرات و یا حتی برخی رفتار مذاکره کنندگان به افراط کشیده نشوند و مذاکره کنندگان را به آنچه مناسب آنها نیستند،متهم نکنند. دومین نکته به اصل و تمدید مذاکرات بر می گشت. ایشان تصریح کردند:«بنده با تمدید مذاکرات مخالف نیستم، همچنان که و به همان دلیل که با اصل مذاکرات مخالف نبودم، با اصل مذاکرات هم مخالفت نکردیم؛ دلیلش را هم برای مردم بیان کردیم.» خاطرنشان می شود رهبر انقلاب در بیستم فروردین سال جاری،همزمان با روز فناوری هسته ای و در دیدار با مسئولان و متخصصان هسته ای کشورمان، مذاکرات هسته ای را «طراحی جدید دولت» و اهداف آن را «شکستن فضای خصمانه جبهه استکبار علیه کشورمان و گرفتن ابتکار عمل از طرف مقابل و روشن شدن حقیقت برای افکار عمومی دنیا» ذکر کردند و همان موقع نیز تصریح کردند:«این مذاکرات باید ادامه یابد.» سومین نکته،در باره نتیجه مذاکرات بود که در این باره با تأکید « همه بدانند»چنین فرمودند:«همه بدانند - هم آن کسانی که طرف مذاکره اند، هم این کسانی که در داخل نگران این مساله اند و نگاهشان به این مذاکرات است - که اگر این مذاکرات به نتیجه نرسد، آن که بیش از همه ضرر می کند ما نیستیم، آمریکایی ها هستند.» این تأکید از این جهت مهم است که عده ای همه چیز را در گرو این مذاکرات می دانند و ممکن است شکست مذاکرات را برای کشور بزرگنمایی کرده، بر این اساس در فکر کوتاه آمدن از خط قرمزها و دادن امتیازات بیشتر به طرف مقابل،بدون انعطاف آنها باشند. چهارمین و آخرین نکته در این بخش،راه حل نظام برای مقابله با مهم ترین حربه دشمن، یعنی تحریم ها بود؛ نکته ای که متأسفانه به رغم اهمیت بسیاری که دارد کمتر در عمل مورد توجه دولتمردان قرار گرفته است. معظم له در این باره فرمودند:« ما آنچنان که حالا آنها خیال کردند، ضرر نمی کنیم؛ تصوّر کردند که اگرچنانچه چنین بشود، چنان خواهد شد؛ نه، راه حل وجود دارد، راه حل همین اقتصاد مقاومتی است که ضربه های دشمن را اوّل کم اثر می کند، کاهش می دهد که این مالِ کوتاه مدّت است، در میان مدّت و بلندمدّت به حرکت عظیمِ مردم اوج می دهد. اقتصاد مقاومتی این جوری است...ما راه حل داریم، آنها راه حل ندارند.» بنابراین از دولتمردان انتظار می رود منتظرنتیجه مذاکرات نباشند و به موازات پیگیری مذاکرات و ادامه جدیت و تلاش و زیربار زور نرفتن و منطق،راه حل های موازی را که مهم ترین آنها اقدام برای تحقق اقتصاد مقاومتی است در دستورکار قرار دهند و مطمئن باشند اگر دشمن بفهمد مهم ترین حربه او خنثی شده است، دست از زیاده خواهی هایش برخواهد داشت، زیرا مؤثرترین زبان برای مواجهه و غلبه بر دشمن مستکبر، زبان اقتداری است که از پشتوانه های لازم برخوردار باشد و ازآنجایی که تکیه دشمن برای فشار به ما،حوزه اقتصاد است،این پشتوانه با پیگیری اقتصاد مقاومتی، بیشترمحقق خواهد شد. کیهان:فصل جدید وزارت علوم «فصل جدید وزارت علوم»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم حسین شمسیان است که در آن می خوانید؛وقتی پس از مدت ها انتظار، با رأی اعتماد نمایندگان، تکلیف وزارتخانه مهمی به نام «وزارت علوم تحقیقات و فناوری» معلوم می شود، باید به فکر آسیب شناسی و چرایی این بود که به چه دلیل در طول حدود 480 روز از عمر دولت، یکی از مهمترین وزارتخانه ها که با عمر و سرنوشت نسل جوان کشور و با بنیه علمی و آینده سازی نظام ارتباط مستقیم دارد، حدود 163 روز با سرپرست اداره شده است؟! 163 روز از 480 روز یعنی یک سوم مدت عمر دولت و این رقم کمی نیست که بتوان بی اعتنا از کنار آن گذشت. در حالی که حدود 4/5 میلیون دانشجو در سراسر کشور مشغول به تحصیلند و قرار است از ثمره تلاش های آنها، درخت علمی کشور پربارتر شود و در حالی که رقابتی نفس گیر و سخت در عرصه علمی و اقتدار پژوهشی در بین کشورها و دولت های مختلف برپاست، این بلاتکلیفی طولانی مدت چه علتی داشته و چه آثاری برجای می گذارد؟ آیا می توان مدعی شد که عرصه علمی و تحقیقاتی برای دولت واجد کمترین ارزش است؟! آیا می توان این ادعا را پذیرفت که دلمشغولی اصلی دولت، در حوزه های دیگر است و وزارت علوم، اولویت چندم دولت است؟! پاسخ هر 2 گزینه به یقین منفی است. نه دولت از اهمیت علم و دانش و شتاب علمی غافل است و نه شخص رئیس جمهور با مقوله دانشگاه و مدیریت محققانه و هوشمندانه آن ناآشناست. آیا آنگونه که عده ای سعی در القاء آن دارند، دولت وزارت علوم را قربانی دیگر وزارت خانه های خود کرده بود تا همه توجه ها به این عرصه معطوف شود و سراغی از وزارتخانه های دیگر نگیرند؟! پاسخ این ادعا هم منفی است چرا که نفس طرح و تولید این ادعا، پذیرفتن این نکته است که دولت در وزارتخانه ها مشغول رفتاری خلاف قانون است و علاقمند است برای پنهان ماندن آن، یک وزارتخانه را در کانون توجهات قرار دهد! این امر افزون بر آنکه توهین به دولت است با واقعیت جاری و مشهود نیز مغایر است و دلیل واضح آن از یک سو اقدامات قانونی دستگاه های نظارتی درباره دیگر وزارتخانه ها است و از دیگر سو استمرار قانونی امور در همه دستگاه های کشور است. اگر این ادعا با واقعیت قرین نیست که نیست یقیناً ادعاهای دیگری همچون برنامه ریزی برای انتخابات آتی مجلس و... نیز محلی از اعراب نداشته و باید ساحت دولت را از آن دور دانست. اما در کنار این فرضیات آن واقعیتی که نمی توان از نظر دور داشت، اوضاع نابسامان وزارت علوم طی 16 ماه گذشته است. ظاهراً تلاش عده ای برای قبضه کردن امور وزارت علوم و تبدیل دانشگاه های کشور به پایگاه احزاب و جریانات سیاسی، تنها گزینه ای است که این بلاتکلیفی و نابسامانی را سبب شده و واقعیتی است که نمی توان از آن چشم پوشید. در طول 16 ماه گذشته و حضور وزیر و سرپرستان قبلی، به گواه شواهد غیرقابل انکار، یک جریان ثابت در وزارت علوم، سایه نشین چهره اول و مطرح وزارتخانه بوده و در همان سایه روشن، بی توجه به انتظار نظام از نهاد علمی کشور، به مهره چینی و یارگیری از بین مطرودان ملت و کسانی که کارنامه روشنی ندارند مشغول بودند. روندی که بدون تعارف از دوران سرپرستی دکتر میلی منفرد آغاز و تا رأی اعتماد دکتر فرهادی استمرار یافت و مساعی دلسوزان در دوره دکتر فرجی دانا برای توقف این روند نامبارک فرجامی نداشت جز استیضاح! همزمان با این روند فرسایشی، توان و بنیه بدنه علمی کشور از تمرکز بردانش افزایی و تولید علم و تبدیل علم به محصول با هیاهو و جنجال سازی برخی رسانه ها و نیز برخی چهره ها، به التهابات شکننده و حواشی فرصت سوز معطوف شد که فرجامی جز افت برخی شاخص های علمی و کند شدن حرکت علمی کشور نداشت و بیم آن می رود که استمرار این وضع، به دلسردی جوانانی که خالصانه و عاشقانه راه اعتلای کشور را در جهش علمی یافته اند بینجامد. اکنون رأی اعتماد مجلس به آخرین گزینه معرفی شده از سوی رئیس جمهور و سخنان در خور توجه دکتر فرهادی در جلسه رأی اعتماد، این امید را بوجود آورده که بلاتکلیفی و خسران حاصل از آن با روندی پرشتاب و رو به جلو جبران شده و آنچه جامعه علمی کشور در این مدت از دست داده را دوباره به دست آورد و بالندگی و نشاط بار دیگر جامعه علمی کشور را فرا بگیرد. در خصوص این آرزوی بزرگ و ارزشمند توجه به برخی نکات ضروری است:
1- حرکت علمی کشور، همانند بسیاری امور دیگر- و یا در بیانی بهتر در صدر مهمات کشور- نیازمند نقشه راهی دقیق و برنامه ریزی شده است و سپس نیازمند حرکت براساس آن نقشه. فقدان نقشه علمی و یا حرکت در مسیری غیر از آن نقشه، جز سرگردانی و بی حاصلی، فرجامی ندارد. پتانسیل علمی دانشگاه ها و اساتید برجسته ای که بسیاری از آنها نام آوران رشته خود هستند، اقتضا می کند که بدون فوت وقت نسبت به این مهم اقدام شود. در این مسیر، یکی از مهمترین کارها، بازبینی برخی روش های غلط یا کهنه شده ای است که بصورت سنتی در ساختار دانشگاهی و نظام اداری آن باقی مانده و وفاداری متعصبانه به آن -علیرغم اثبات ناکارآمدی- سبب کندی امور و جلوگیری از نوآوری جوانان است. وعده وزیر محترم درباره بازبینی در برخی رشته ها را باید در همین راستا ارزیابی کرد و به فال نیک گرفت. 2- در کنار تحول ساختاری و ایجاد نظام برنامه ای، تحول محتوایی، موضوعی مهم و حیاتی است. ایجاد متون و علومی برگرفته از عقاید و سنن ملی و دینی و تحقق فرمان صریح رهبر معظم انقلاب در موضوع «علوم انسانی اسلامی» اصلی ترین مطالبه در این مبحث است. طبیعی است که این مهم، به سال ها زمان و برنامه ریزی، مجاهدت و استقامت نیاز داشته و منصفانه نیست که تحقق آن را از یک وزیر- آنهم در فرصت باقیمانده از یک دولت- خواستار بود. این یک حرکت جمعی و یک فرآیند است که ممکن است در صورت دقت و صحت عملکردها، طی چند دوره به نتیجه برسد. اما مهم، فهم موضوع، برنامه ریزی و شروع و پیگیری منظم و منسجم آن است. تنها در این صورت است که می توان امیدوار بود تحول مطلوب و مورد انتظار در آینده تحقق یابد. ناگفته نماند که یقیناً در این مسیر، خرده گیری ها و حتی مخالفت های آشکار و علنی ژست های آکادمیک و عالمانه صورت می گیرد. تجربه نشان داده کسانی در جامعه دانشگاهی و رسانه ای کشورمان هستند که برای توقف و کندی حرکت علم کشور و جلوگیری از ایجاد دانش و علم کاربردی و برآمده از فرهنگ و آئین خودمان، از هیچ روش و راهی چشم پوشی نمی کنند. از انگ سیاسی تا ژست های پوچ علمی و مرثیه خوانی برای علمی که کمترین نسبتی با واقعیت امروزین کشورمان- و حتی در مواردی با واقعیت امروزین خاستگاه و زادگاه آن علوم- ندارد! اما این هجمه ها و کارشکنی ها نباید در تحقق این مأموریت مهم و این رسالت خطیر، خدشه ای وارد کند و تحققش را به تأخیر اندازد. 3- در کنار امر مهم و حیاتی فوق، توجه به کیفی کردن نظام آموزشی کنونی نیز مهم و غیرقابل اجتناب است. سال هاست که در جامعه ما از جدایی دانشگاه و صنعت سخن گفته می شود. تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب نیز درباره لزوم و ضرورت تبدیل علم به محصول بر کسی پوشیده نیست. از دیگر سو وجود میلیون ها فارغ التحصیل در رشته های گوناگون نیز حاصل زحمت و تلاش همه مدیران آموزش عالی در ادوار گوناگون و اساتید دانشگاه است. با این همه شاهد آنیم که مشکلات و گره های ناگشوده فراوانی در عرصه های گوناگون کماکان وجود دارد و تأثیر آن بر زندگی مردم کاملاً محسوس است. مشکلات و معضلاتی که از قضا ما در آن موضوعات، رشته های دانشگاهی و فارغ التحصیل با سواد داریم. اما ظاهراً بین آنچه آنها آموخته اند و بین مشکلات موجود تفاوت جدی معناداری وجود دارد! این امر یا به نحوه مدیریت حوزه های مشکل دار برمی گردد و یا به آنچه آموخته شده. بعنوان مثال، صنایع نساجی ما سالیان سال است که در شرایط نامناسبی به سر می برد، تقریباً از دوره سازندگی، اما ما همچنان در آن رشته دانشکده و فارغ التحصیل داریم و به این پرسش بدیهی پاسخ نمی دهیم که چه مشکلی در کار است که علیرغم وجود این بدنه علمی، صنعت نساجی رو به ورشکستگی است!؟ کجای سیاستگذاری ها غلط است؟ یا در بخش کشاورزی، سال هاست از مشکل آب سخن گفته می شود و سال هاست که ما فارغ التحصیل در این رشته هم داریم. مشکل کجاست که دانش این عده به داد کشاورزی و منابع محدود آبی ما نمی رسد؟! این یکی از اصلی ترین چالش هایی است که باید بدان توجه کرد و البته منصفانه باید گفت که این امر موضوعی نیست که امکان حل آن توسط وزیر علوم به تنهایی فراهم باشد، بلکه عزمی همه جانبه در همه ارکان مدیریتی و تصمیم گیری دولت و حتی قوه مقننه می طلبد. اما می توان شروع کار و به صدا درآوردن زنگ هشدار و همچنین ارائه راهکار را از وزیر محترم علوم مطالبه کرد. 4- افزون بر مسائل علمی که اندکی از آن مورد اشاره قرار گرفت، دغدغه های اجتماعی و سیاسی جامعه دانشگاهی و به ویژه دانشجویان، یکی از مهمترین مسائل جامعه ماست که نیازمند توجهی جدی و هوشمندانه است. سیاست ورزی و تمرین فعالیت سیاسی، انتقاد و ارائه راهکار جزء ذات نسل جوان و به خصوص دانشجویان است. به جرأت می توان گفت که هر گاه این امر مهم و این خصلت طبیعی و ذاتی عدالت خواهی و حق گویی بدرستی و بدون طمع و دست اندازی جریانات و احزاب سیاسی در جامعه دانشگاهی شکل گرفته، واجد آثار و برکات ارزشمندی برای نظام بوده که ذکر آن مفصل و مطول است. تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب بر ضرورت سیاسی بودن جامعه دانشگاهی- فارغ از هر نوع نگاه و گرایش حزبی- بر این مهم تأکید می کند. از این رو ایجاد نشاط سیاسی و بسترسازی برای فعالیت های اندیشه ای و سیاسی ضرورتی اجتناب ناپذیر به شمار می رود.بهترین الگوی ارزشمند و متعالی که در راستای تحقیق این مهم می توان ارائه کرد، «کرسی های آزاداندیشی» است که به راستی محملی برای طرح و بیان دیدگاه های گوناگون و ابراز نظر درباره آن است. این روش متعالی آنگاه که با «جدال احسن» همراه باشد، زمینه بروز استعدادها و بیان نواقص و مشکلات می شود بدون آنکه حاشیه و حادثه ای در پی داشته باشد. اما معمولاً روش های مسالمت آمیز برای عده ای ناخوشایند است! عده ای از جریانات سیاسی و اصحاب قدرت معمولاً میل دارند از پتانسیل، اخلاص و صداقت جوانان برای تحکیم قدرت خود و یا ساختن سیاهی لشگر ذیل بیرق و عنوان خود استفاده کنند! در نتیجه سعی در انتقال فضای سیاسی دانشگاهی از فاز سیاسی به فاز عملیاتی دارند! برای این عده فعالیت سیاسی مفهومی جز به آتش کشیدن دانشگاه، تخریب، توهین و هتک مقدسات ندارد و دانشجو هر چه هتاک تر و بی پرواتر باشد، سیاسی تر است! آنها در حالی که هزینه اقدامات مجرمانه به دانشجوی خوش قلب و صدیق تحمیل می شود، از آن پله ای برای ترقی حزب و جریان خویش می سازند و آنکه در این بین بازنده است دانشجو است! چاره کار، ایجاد فضای آرام و منطقی برای بحث و گفتگو و تضارب آراء است تنها در چنین فضایی، بدور از هرگونه هیاهو، تهمت و توهین و با ایجاد مبانی استدلالی درست و محکم است که می توان به شکل گیری حرکت سیاسی و اجتماع هوشمند و شایسته جوان ایرانی امیدوار بود.
تحقق این اهداف توسط وزیر علوم خواست و آرزوی قلبی یکایک کسانی است که دل در گرو اسلام و انقلاب دارند و امید است با به حاشیه راندن سایه نشینان و برپایی نظمی نوین، حرکت به سوی چشم انداز علمی کشور بار دیگر آغاز شود. چنین باد. خراسان:خط مقدم حفظ استقلال در مرزهای آبی «خط مقدم حفظ استقلال در مرزهای آبی»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم امیردریادارغلام رضاخادم بی غم جانشین فرمانده نیروی دریایی ارتش است که در آن می خوانید؛امروز به ندرت کسانی را می توان دید که هنوز در میان خاطرات دوران کودکی خود، استیلای کامل بیگانگان به ویژه بریتانیای اشغالگر در خلیج فارس، اشغال ایران بوسیله متفقین و خاطرات مقاومت مردانه نیروی دریایی در شهریور 1320 در خرمشهر و آبادان را به یاد دارند. خاطراتی که در آن جای نیروی دریایی ایران خالی بود . اما نسل حاضر با افتخار از نیرویی یاد می کنندکه کارکنان و دلاور مردان متخصص و متبحر آن با رشادت وایمان نیروی دریایی عراق را منهدم کرد و در مقابل حملات موشکی دشمن علیه هزاران کشتی تجاری و نفتکش و اسکورت آنها تا بنادر ایران به مدت هشت سال دفاع جانانه ای را انجام داد. به ویژه می توان به رویارویی شجاعانه ناو‏های نیروی دریایی در مقابل ناوگان آمریکا در خلیج فارس اشاره کرد که همواره در یاد‏ها خواهد ماند.در مقطع زمانی کنونی نیز که اختلافات در بسیاری از کشورها دگرگون شده است و روابط بین المللی متاثر از حوادث در حال وقوع موقعیت جمهوری اسلامی ایران است ،ملت ما را در نقطه عطفی از تاریخ قرار داده است به گونه‏ای که این مسئولیت سنگین بر دوش هیچ یک از نسل‏های گذشته نبوده و چشم‏ امید ملت‏های اسلامی و مستضعف به موفقیت جمهوری اسلامی دوخته شده است. در چنین شرایطی سر پیکان زور مداران به سمت حکومت اسلامی و ملت ما نشانه گرفته شده است و این سلطه گران تلاش می کنند تا تهاجم خود را متوجه حساس ترین بخش کشور ما یعنی خلیج فارس، تنگه هرمز و همچنین افکار عمومی جوانان ما نمایند تا با بهره گیری از تهاجم فرهنگی و با فشار به مردم و مسائلی از این دست ملت ما را مطیع خود نموده و در صورت عدم دستیابی به این هدف زمینه را برای شکست ما فراهم آورند. صد البته در خط اول مواجهه با چنین تهاجمی، نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران قرار دارد که توان رزمی و قدرت عملیاتی اش نه فقط به تجهیزات و تسلیحات بلکه به مردان متخصص و متعهدش وابسته است که فارغ از قومیت تنها به ملیت خود می اندیشند. لذا لازم است به نقش نیروی انسانی متخصص و متعهد در موفقیت نیروی دریایی در انجام ماموریت و دفاع دریاپایه بیش از پیش پرداخته شود. پس از حماسه تاریخ ساز هشت سال دفاع مقدس و جنگ نفت و توطئه‏های بیگانگان با هدف استقرار مستمر بحران در خلیج فارس، نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نه تنها از ماموریت های گشت زنی و پدافندی خود نکاسته است بلکه به مراتب تلاش کرده است تا به تناسب وضعیت های ایجاد شده توان خود را افزایش دهد. بحران‏های سیاسی و نظامی در منطقه خلیج فارس و دریای عمان و شمال اقیانوس هند "به دلیل اهمیت اقتصادی آن" موجب شده است تا نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نقش فعال تری در اتخاذ تصمیم‏ها و راهبرد ملی کشور در ارتباط با مسائل منطقه‏ای و بین المللی از خود نشان داده و خود را به عنوان نیروی تاثیرگذار در راهبرد ملی معرفی نماید. در حال حاضر، نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نه تنها مشغول اجرای ماموریت‏ها و وظایف ذاتی خود همانند نیروهای سایر کشور‏های دنیا بوده و تلاش کرده است تا خود را از نظر تکنولوژیکی و تخصص‏های دریایی در کشور در مرتبه ای منحصر به فرد قرار دهد بلکه از نظر اجرای سیاست‏های ملی در ابعاد مختلف، شرکت در بازسازی ملی آبادسازی سواحل مکران و ایجاد بنادر جدید در این سواحل و انتقال فرهنگ غنی اسلامی و به اهتزاز در آوردن پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران در آب‏های بین المللی و آب‏های آزاد و برقراری امنیت خطوط مواصلاتی نیز بسیار حائز اهمیت است. در حال حاضر ائتلاف قدرت‏‏های بزرگ دنیا به خصوص استکبار جهانی بر آن شده اند تا سیادت دریایی ایران را در خلیج فارس و دریای عمان از اختیار نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران خارج نموده و آن را به کشورهای دست نشانده خود در منطقه بسپارند. از این روست که شاهد توسعه نیروی دریایی سایر کشورهای منطقه هستیم. بنابراین نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران باید تلاش کند تا ضمن اجتناب از درگیر شدن در رقابت‏های تسلیحاتی، به گونه‏ای عمل نماید که تجهیزات و تسلیحات خود را افزایش داده و به‏روز نماید تا بتواند با توجه به ژئواستراتژی برتر سواحل و جزایر و داشتن زیر بنای صنعتی و تخصصی در بعد دریایی همچنان سیادت دریایی خود را حفظ نماید. در این مسیر نیز به لحاظ نیروی انسانی متخصص و متعهد بایستی به بررسی استعداد‏ها و ویژگی‏های متخصصین مورد نیاز پرداخته شود. شاید پیش از این، نیروی دریایی (به دلیل وجود مستشاران و متخصصین خارجی در کشور) چندان به کیفیت تخصص‏ها وابسته نبود اما در حال حاضر و با توجه به افق 1404 برای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در خصوص کاربری زیردریایی‏های مدرن و ناوها و ناوشکن‏ها و بالگردها با تجهیزات مدرن نیاز فراوانی به تخصص‏های ویژه با کیفیت بسیار عالی احساس می شود تا عملیات‏ها با موفقیت بیشتری دنبال شوند. در حال حاضر تعداد دریانوردی‏های یگان‏های شناور ما بسیار گسترده تر از زمان جنگ گردیده و ناوروز دریانوردی ناوها بسیار زیاد تر شده است . در این امر مدیون کارکنان متخصص و متعهد و ولایت مداری هستیم که با غرور و وفاداری به نیروی دریایی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران چنین نتیجه شکوه مندی را ممکن نموده اند. اگر ناوها و ناوشکن‏های قدرتمند ما در دریا ماموریت انجام می‏دهند و اگر بالگردهای ما هنوز مانند روز اول پرواز می‏کنند و اگر نیروی دریایی فراتر از ماموریت و وظایف خود عهده دار عملیات‏های مختلف است به این معنا نیست که هیچ مشکلی وجود ندارد و ما از نظر تامین نیازمندی‏ها در شرایط بسیار عالی قرار داریم، بلکه مدیون کارکنان متخصص و متعهدی هستیم که با فداکاری تلاش کرده اند تا کمبودها را با کار و احساس مسئولیت بیشتر و اتکا به عشق فزاینده خود به وطن و نظام جبران ‏نمایند. این مسئله در مورد حضور فرامنطقه ای نیز صادق است. حضور در اقیانوس‏ها و آب‏های دور دست جهت مقابله با تهدید‏های اجتماعی در آب‏های فرا منطقه‏ای و بین المللی نیازمند نیروی انسانی مبتکر و متکی به خود و خبره در تخصص‏های خود می‏باشد. باید توجه داشت که در جنگ‏های آینده، برتری نظامی تنها به خاطر سخت افزارها نخواهد بود بلکه برتری با متفکران و متخصصانی خواهد بود که سخت افزارها را به طرز صحیح و مناسب استفاده کنند. تسلیحات نیروی دریایی در آینده هوشمند خواهند بود و این تسلیحات هوشمند، نیازمند تعلیم دیده ترین، ماهرترین و متخصص ترین نیروهای انسانی هستند. در غیر این صورت فراگیری تکنولوژی جنگ مدرن و مقابله با تهدیدهای مرتبط با آن امکان پذیر نخواهد بود. جمهوری اسلامی:حاشیه پردازان «حاشیه پردازان»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛وجود احزاب و گروه های سیاسی فعال در کشور برای پیشبرد اهداف و اجرای بهتر قانون، مفید و بلکه ضروری است. روح قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی "تفرق قدرت" را القاء می کند. اینکه قانون اساسی، قوای سه گانه را مستقل می داند و آنها را از دخالت در امور همدیگر منع می نماید، همین هدف را دنبال می کند. این سه قوه در عین حال که به همدیگر برای اداره هرچه بهتر کشور کمک می کنند، اگر هر یک از آنها در چارچوب قانون حرکت کرده و به وظایف خود عمل نمایند قطعاً مانع تخلفات و انحرافات دستگاه های کارگزار نظام خواهند شد و همین "تفرق قدرت" ضامن سلامت نظام خواهد بود. بنابر این، محتوای کارنامه قوای سه گانه مقننه، مجریه و قضائیه، عبارت است از "تعامل همراه با استقلال و نظارت قانونمدارانه". اگر این محتوا همواره در متن کارنامه قوای سه گانه ثبت شود و جای آن را تقابل یا مداخله در امور یکدیگر و یا بی عملی در زمینه نظارت قانونمدارانه نگیرد، قطعاً کشور به خوبی و بدون مشکل اداره خواهد شد و اهداف تعی?ن شده برای نظام که در قانون اساسی مندرج هستند، تحقق خواهند یافت. برای فعالیت های سیاسی نیز قوانینی وجود دارند که اگر فعالان سیاسی به آنها پای بند باشند، همه چیز در مسیر صحیح به پیش خواهد رفت. فاصله گرفتن از وظایف قانونی توسط هر یک از قوای سه گانه و فعالان سیاسی موجب بروز اختلال در مدیریت کشور، بی نظمی جامعه و گردش ناصحیح امور خواهد شد. درست در همین مرحله است که افراد و دستگاه های مؤثر، به جای پرداختن به متن به سراغ حاشیه می روند. فاصله گرفتن از متن و گرفتار حاشیه شدن، عوارض منفی زیادی دارد که مهم ترین آنها اتلاف وقت، هدر رفتن امکانات، ناکارآمدی مدیریت، بروز تفرقه، خدشه دار شدن ارزش ها و اصول و تشکیک در اساس هستند. اینها عوامل مؤثری برای سست کردن پایه های حاکمیت و طمع ورزی دشمنان محسوب می شوند که زمینه را برای بازگشت بی قانونی، استبداد و منزوی شدن مردم فراهم می کنند. استبداد حاکمان و منزوی شدن مردم نیز همیشه مقدمه ای برای وابستگی کشورها و باز شدن پای استعمارگران بوده و خواهد بود. توجه به عظمت همین خطر بود که تدوین کنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی را به تنظیم اصولی رهنمون شد که از یکطرف پایه های نظام را با قانونمندی و مشخص بودن چارچوب های وظایف هر یک از قوا مستحکم می کند و از طرف دیگر برای فعالیت احزاب، گروه ها و افرادی که مایل به فعالیت سیاسی هستند زمینه های قانونی روشنی را در نظر گرفته که نشاط اجتماعی همراه با حقوق سیاسی آنها را تأمین می کند. اینکه همواره قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی را یک قانون "مترقی" می دانیم به همین دلیل است که به صورت متوازن، حقوق فردی و اجتماعی را برای آحاد مردم و زمینه مدیریت صحیح را برای مسئولین دولتی در نظر گرفته است. این اهداف بلند فقط در صورتی محقق خواهند شد که به قانون اساسی با دقت و بدون مسامحه و اغماض عمل شود. امروز اگر گرفتار تنگ نظری ها، فرصت طلبی ها، قدرت طلبی ها، بداخلاقی ها، تضییع حقوق همدیگر و محروم شدن از مدیران با تجربه و کارآمد هستیم، به این دلیل است که در موارد زیادی از متن فاصله گرفته و خود را گرفتار حاشیه کرده ایم. دشمنان ملت ایران اگر حتی بدیهی ترین حقوق ما را در زمینه هسته ای انکار می کنند و با زیاده خواهی های خود می خواهند ما را ضعیف نگهدارند به این دلیل نیست که واقعاً ما ضعیف هستیم و قدرت استیفای حقوق خود را نداریم، بلکه به این دلیل است که به تفرقه ای که هر روز عده ای به آن دامن می زنند امید بسته اند و تصورشان اینست که می توانند با دور ساختن ما از همدیگر و فاصله انداختن میان ما و اصول و ارزش ها و حتی اسوه های دینی و انقلابی مان، راه را برای بازگشت به ایران و برقرار ساختن مجدد سلطه استعماری خود بر این کشور هموار نمایند. اینها همه از رهگذر خروج ما از متن و پرداختن به خواشی میسر می شود، اقدامی که در بسیاری موارد ناآگاهانه صورت می گیرد و طمع دشمن را بیشتر می کند. تازه ترین نمونه فاصله گرفتن از متن و پرداختن به حاشیه، بزرگ نمائی سخنان یکی از عناصر معروف به اصلاح طلب در مورد امام خمینی و اصول، آرمان ها و عملکرد بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی است. این سخنان به اندازه کافی فاقد پشتوانه منطقی بود که کسی به آن اعتنا نکند و همگان آن را به حساب گوینده آن بگذارند تا به آیه شریفه "واذا مروا باللفو مرواکراما" (آیه 72 سوره فرقان) عمل کرده باشند. اما متأسفانه عارضه خطرناک فاصله گرفتن از متن و پرداختن به حواشی موجب شد عده ای به بزرگ نمائی آن بپردازند و آن را به چماقی برای کوبیدن بر سر رقبای خود تبدیل نمایند و عده ای نیز با افتادن در دامی که پهن شده بود مشغول دست و پا زدن شوند. این واقعیت را اکنون نه تنها مردم ایران بلکه تمام عقلای جهان قبول دارند که امام خمینی انقلابی ترین، روشن بین ترین، عاقل ترین، شجاع ترین، مدبرترین، خداترس ترین و مردمی ترین سیاستمدار عصر خود بود. این واقعیت ها را به راحتی می توان در سخنان، پیام ها، فرمان ها، احکام و عملکرد امام خمینی و هزاران جلد کتاب که دوستان و دشمنان در سراسر جهان درباره این عزیز دوران نوشته اند، یافت. اگر مطلبی هم توسط افرادی در نقد یا تنقیص گفته شود و نیازی به پاسخ دادن داشته باشد، به اندازه کافی افراد و مؤسساتی وجود دارند که با تکیه بر منطق به آن بپردازند و اذهان را درباره آن روشن کنند. اظهارنظر نیز حق همگان است و نباید فضا را برای افرادی که می خواهند اظهارنظر کنند تنگ و مسموم کرد بلکه باید اجازه داده شود از میان نقد و ردها واقعیت ها روشن شوند. از رهگذر همین نقدها و ردهاست که جامعه رشد می کند. نکته قابل توجه اینکه در این قبیل ماجراها سخنان یک فرد معمولاً به جمع و جناح سرایت داده می شود و همین تسری موجب خارج شدن از متن و پرداختن به حاشیه می گردد و اصل موضوع در این میان گم می شود. این واقعیت را نمی توان انکار کرد که اشتباه و انحراف، مخصوص یک گروه و یک جناح نیست و در همه گروه ها و احزاب و جناح ها یافت می شود. علاوه بر این، اشتباه و انحراف یک فرد را نباید به یک مجموعه نسبت داد مگر آنکه آن فرد به عنوان سخنگوی آن جمع چیزی را مطرح کرده باشد. در مواردی هم که رقبا تلاش می کنند سخن یک فرد را به یک مجموعه نسبت بدهند، آن مجموعه می توانند برای پرهیز از ورود به حواشی، با یک اطلاعیه کوتاه عدم هم نظری خود با صاحب آن سخن را اعلام نماید. ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی، همانگونه که در میان ملت ها دوستان زیادی دارد در میان قدرتمندان و سران استکبار جهانی نیز دشمنان زیادی دارد. این واقعیت غیرقابل انکار ایجاب می کند احزاب، جناح ها و رقبای سیاسی، در عین حال که حق دارند به رقابت سالم با همدیگر ادامه دهند، در مورد اصول و آنچه به اساس نظام مربوط می شود با همدیگر همصدا باشند تا بتوانند دوستان را خوشحال و دشمنان را ناامید کنند. برای تحقق این آرمان بزرگ، همه باید در متن حرکت کنند و از حاشیه سازی و حاشیه پردازی پرهیز نمایند و بدانند که حاشیه پردازان به این ملت و این نظام خدمت نمی کنند. رسالت:بسیج، رمز ماندگاری «بسیج، رمز ماندگاری»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمود فرشیدی است که در آن می خوانید؛«کسانی که تهدید می کنند بدانند جمهوری اسلامی به برکت تفکر بسیجی شکت ناپذیر است.» مقام معظم رهبری حضرت آیت ا... خامنه ای در دیدار با شورای عالی اقشار بسیج، پایه های تفکر بسیج را اعتقاد به مسئولیت انسان و بصیرت بر شمردند و در زمینه ابعاد فراگیر بسیج فرمودند: هر فرد ایرانی، بالقوه یک بسیجی است. در حقیقت رمز ماندگاری و کارایی بسیج را در ارکان منطق آن باید جستجو کرد.زیرا بسیج ظرفیتی است برای حضور همه کسانی که به عنوان انسان خود را در برابر جامعه و جهان مسئول می دانند و احساس تکلیف می کنند. ظرفیتی که محدود به عرصه های نظامی یا سیاسی نیست. ظرفیتی نامحدود برای همه عرصه ها و همه اقشار و افراد. با این نگاه بسیج ظرفیتی جهانی دارد و آزادیخواهان و عدالت جویان دنیا می توانند با تجمع زیر چتر تفکر بسیج، برای نجات مستضعفین تلاش کنند. چنانکه امروز در برخی کشورها، منطق بسیج، تجمع پیروان ادیان مختلف را برای مقابله با هجوم استکبار گردهم آورده است. براساس این منطق و به گواهی عملکرد ایثارگرانه بسیج در هشت سال دفاع مقدس بسیجی بودن از نظر بهره گیری از امکانات و قدرت نه تنها امتیاز و مصونیت پدید نمی آورد بلکه محدودیت و پایبندی مضاعف هم ایجاد می کند همین تعریف انسان دوستانه و فراگیر از بسیجی بودن است که زمینه احساس مسئولیت یکپارچه آحاد جامعه را فراهم می سازد و این باور تقویت می شود که هیچ کس برای خلاف کردن، از حاشیه امن برخوردار نیست و وابستگی به قدرت یا حتی پایبندی به ظواهر شرع، ایجاد مصونیت نمی کند بلکه این گونه افراد به دلیل موقعیت نمادین شان، تکلیف مضاعفی دارند و این باور نهادینه می شود که نظام اسلامی، با هیچ دولتمرد و کارگزار و سرمایه دار و متظاهر به آدابی عقد اخوت نبسته است. اما برای آنکه استعداد بالقوه بسیج عینیت پیدا کند و از ظرفیت همه ایرانیان بهره برداری شود باید راهکارهایی اندیشید که ساختار شورای اقشار، گامی موفق در این راه است و البته می توان گامهایی مشابه نیز در این مسیر برداشت از جمله مسئولیتی که در زمینه امر به معروف و نهی از منکر اخیراً مجلس شورای اسلامی به بسیج تفویض کرده است می تواند فرصتی برای بهره گیری از همه افراد باشد و به شرط آنکه به طور شفاف، ابعاد گسترده و عمیق این اصل برای جامعه بیان و روشن شود که این اصل، محدود به رعایت آداب ظاهری و پوشش نیست. همچنان که گستره ایفای این مسئولیت نیز فراتر از کسانی که مقید به رعایت ظواهر هستند تا عمق جامعه نفوذ می کند و در برابر مسائل مهمی نظیر فساد اقتصادی، فساد اداری و قضائی، قانون شکنی، اسراف، سرگردانی مردم در دستگاهها، خویشاوند سالاری، سوء استفاده از مقام و موقعیت، بده بستان های سیاسی و نظایر آن همه می توانند در پناه بسیج انجام وظیفه نمایند. رکن دیگر تفکر بسیج بصیرت است که اگر بصیرت نباشد جهت گیری حرکت به سوی تامین منافع مستکبران و پایمال شدن حقوق مردم خواهد بود یعنی برآیند حرکت افراد بی بصیرت، چه بسا بدون آنکه خود بخواهند همسو با خیانت پیشگان و سرسپردگان به بیگانه می شود چنانکه در فتنه های منافقین، سیدمهدی هاشمی، تیر78 و فتنه 88 برخی ساده اندیشان، بازی خوردند و با دست اندرکاران این فتنه و عوامل دشمن، همنوایی کردند و به همین دلیل بوده و هست که سیاست نظام اسلامی در خاموش ساختن آتش فتنه ها حداکثر مدارا و دفع حداقلی است تا فرصت لازم برای توبه بازی خوردگان فراهم گردد. البته روشن است که اتخاذ این سیاست از موضع قدرت است نه از سر ضعف، چنانکه در قضیه منافقین سرانجام نظام اسلامی با عناصر معاند و لجوج قاطعانه برخورد کرد و طبعاً در فتنه 88 نیز کسانی که بخواهند از طرفی با تمسک به شبهات، دوستان انقلاب را بفریبند و از طرف دیگر با اجتناب از موضعگیری در برابر محکمات، حمایت دشمنان را جلب کنند، عملکرد منافقانه شان دیری نخواهد پایید و افکار عمومی، نظام اسلامی را وادار خواهد ساخت تا موضعگیری سرسختانه ای در برابر چنین افرادی اتخاذ نماید. نکته آخر ضرورت حمایت بیش از پیش دولت و همه دستگاهها از بسیج است نه به معنای دادن امکانات و امتیازات به اعضای بسیج آن دستگاه بلکه به معنای مورد توجه قراردادن طرحها و دیدگاههای بسیج آن دستگاه در جهت کیفیت بخشی به روند امور چنانکه تجربه موفق برخی دستگاهها در حمایت از بسیج این سازمان، دستاوردهای قابل توجهی برای این دستگاهها به ارمغان آورده است. قدس:جانبداری غرب از اسراییل ؛ یک گام به عقب جانبداری غرب از اسراییل ؛ یک گام به عقب»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم دکتر محمد جواد حسینی است که در آن می خوانید؛در پی تشدید رفتارهای خشونت آمیز و ضد بشری رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین و جلوگیری از ورود مسلمانان به بیت المقدس ، اسپانیا به صورت نمادین فلسطین را به رسمیت شناخت. مجلس اسپانیا همچنین از دولت خواست برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین در اتحادیه اروپا تلاش کند. بنابراین می توان گفت اقدام مجلس اسپانیا و دیگر مجالس اروپا در حمایت از به رسمیت شناختن فلسطین یک پیشرفت تاریخی است و نوعی کمک به تشکیل یک اراده سیاسی اروپایی به شمار می رود که باید به یک موضع مشترک بینجامد. اگر چه قطعنامه اسپانیا غیرالزام آور و بیشتر نمادین است، اما ۳۱۹ نماینده پارلمان اسپانیا به آن رأی موافق دادند و ۲ نماینده با آن مخالفت کردند. یک نماینده هم به این قطعنامه رأی ممتنع داد. پیش از این نیز دولت اسپانیا در پی بحران در نوار غزه، تصمیم به «تعلیق موقت» فروش تمامی تجهیزات نظامی به اسراییل گرفته بود. البته پیش از اسپانیا ، سوئد یک گام فراتر گذاشته و در(۳۰ اکتبر) رسما کشور فلسطین را به رسمیت شناخته بود که با انتقاد شدید اسراییل و آمریکا مواجه شد. واقعیت آن است که پس از روی کار آمدن دولت تندروی اسراییلی به ریاست بنیامین نتانیاهو و تعیین آویگدور لیبرمن به عنوان وزیر خارجه ، به نظر می رسد عواطف جامعه جهانی به سمت فلسطینیان متمایل شده است. بنابراین حرکت نمادین اسپانیا در به رسمیت شناختن فلسطین می تواند موج تازه ای از به رسمیت شناختن فلسطینیان را آغاز کند که البته کلید آن این بار در قاره اروپا زده خواهد شد. تلاشهای این چنینی از سوی برخی کشورهای اروپایی در روند صلح خاورمیانه نیز مؤثر است، با این پیام که اروپا با محکوم کردن شکست های پی در پی مذاکرات صلح بین فلسطینیان و اسراییل که تنها با سرپرستی آمریکا صورت گرفته اند، امیدوار است در فرایند صلح مشارکت فعال تری داشته باشد. درنهایت آنچه مسلم است توجه به این مساله است که غرب از به راه انداختن چنین جریانی آن هم در این موقعیت زمانی احتمالاً اهداف راهبردی و مهمی را برای خود ترسیم کرده است که از طریق بازی رسانه ای جدیدی که به راه انداخته برای رسیدن به اهداف مدنظر خود تلاش خواهد نمود. البته توجه به این موضوع ضروری است که این شناسایی صرفاً نمادین است و شناسایی دولت فلسطین توسط دولتهای اروپایی به منزله نفی دولت رژیم صهیونیستی نیست. از سویی، این سیاست کشورهای اروپایی را می تواند در راستای تحقق قطعنامه 242 شورای امنیت (مصوب 22 نوامبر 1967) در نظر گرفت. در بند 2 ماده 1 این قطعنامه بر «خاتمه وضعیت جنگی، احترام و شناسایی اصل حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی هر یک از کشورهای منطقه و حق آنها برای زندگی صلح آمیز و در مرزهای امن و شناخته شده و به دوراز تهدید یا توسل به زور برای برقراری صلح عادلانه و پایدار در خاورمیانه از جانب شورای امنیت تأکید شده است. با توجه به حوادث دلخراشی که در ماه های گذشته در جنگ 51 روزه غزه به وقوع پیوست و موجب جریحه دار شدن افکار عمومی در سطح جهانی گردید، شاید بتوان راهبرد نوین غرب را برخلاف اظهارات برخی صاحب نظران، نوعی رفع تکلیف تلقی نمود تا احساس تکلیف؛ به عبارت دیگر می توان این گونه بیان نمود که غرب در نظر دارد از این طریق بار سنگین جنایات، مشارکت و همدستی اش با رژیم صهیونیستی را از دوش خود برداشته و به انگشت اتهامی که به سویش دراز شده است پاسخی قانع کننده بدهد. غرب از یک سو از همان آغاز تشکیل رژیم صهیونیستی در همه حال حامی و پشتیبان اصلی آن بوده است و از سویی دیگر غربی ها خود را در عرصه بین المللی داعیه دار رعایت حقوق بین الملل و احترام به حقوق بشر و موضوعاتی از این قبیل دانسته اند. موضوع بعدی تلاش دولتهای غربی در اقناع نمودن شهروندانشان است. شهروندانی که دولتهای خود را در این جنگ تأسف بار شریک دانسته و به برپایی تظاهرات و مخالفت با سیاستهای اتخاذشده از جانب دولتهای خود اقدام و در همین راستا فشارهایی نیز بر نظام های سیاسی خود وارد کردند.به همین خاطر شاید بتوان در نگاهی دیگر این سیاست (شناسایی) غرب را پاسخی به فشارهای داخلی و کاستن از شدت آنها و نیز برقراری ثبات مجدد در داخل دستگاه های حکومت خود به شمار آورد. غربی ها بخوبی می دانند که با توجه به وقایع اخیر خاورمیانه بویژه حساسیتهای شدید به وجود آمده از جنگ غزه، برای پیوستن به این ائتلاف جهانی و ایفای نقش مطلوب در خاورمیانه به یک مشروعیت داخلی و یا به عبارتی دیگر به کسب مجوز از جانب شهروندان خود نیاز مبُرمی دارند؛ که سیاست اتخاذشده می تواند وسیله خوبی باشد برای جلب نظر شهروندان و سرانجام رسیدن به هدف نهایی که در سر می پرورانند. نکته پایانی اینکه امروزه شاهد هستیم نزدیک ترین متحدان و شرکای اصلی این رژیم نیز تا حدودی خواهان فاصله گرفتن از آن هستند و این شکاف آشکار است. اگرچه سیاست غربی ها مبنی بر شناسایی دولت فلسطین برای آنها یک استفاده ابزاری یا یک بازی سیاسی بیش نیست، با این حال برای مقامهای رژیم صهیونیستی زنگ خطر به صدا در آمده است و این سیاست شناسایی را می توان سرآغاز به وجود آمدن یک شکاف عمیق در میان اسراییل و همپیمانان غربی اش به شمار آورد. سیاست روز:واژه ای به نام امنیت «واژه ای به نام امنیت»عنوان یادداشت روز روزنامه سیاست روز به قلم قاسم غفوری است که در آن می خوانید؛یک کلید واژه در سخنان مقامات آمریکایی مشاهده می شود و آن اینکه آنها ادعا دارند اقدامات آنها زمینه ساز این امنیت شده است. آنها اموری همچون مقابله با روسیه در اوکراین، مقابله با فعالیت های هسته ای ایران، مقابله با تروریسم از جمله داعش و حضور نظامی آمریکا، اقصی نقاط جهان را زمینه ساز این امنیت عنوان کرده اند. این ادعاها در حالی مطرح شده که به اذعان جهانیان ۱۳ سال حضور آمریکا و ناتو در افغانستان هیچ دستاوردی جز کشتار مردم این کشور نداشته است، در عراق نتیجه ۸ سال اشغالگری غرب گسترش تروریسم بوده است، در باب مبارزه با داعش نیز که آمریکا خود ایجاد کننده آن بوده و در ماه های اخیر نیز در حالی ادعای مقابله با آنها را مطرح می کند که گزارش ها نشان می دهد ۵ مرتبه از طریق هوایی تسلیحات برای آنها ارسال کرده است در اوکراین نیز نتیجه دخالت آمریکا کشته شدن هزاران نفر در شرق اوکراین شده است. دخالت آمریکا در امور فلسطین نیز زمینه ساز تقویت صهیونیست ها و کشتار فلسطینیان بوده است. تهدیدات آمریکا زمینه ساز رویکرد کره شمالی به بمب هسته ای شده است. از این جمله امور صدها مورد دیگر را می توان نام برد. بر این اساس می توان گفت که اگر امنیت جهان بهتر شده به خاطر آمریکا نیست و مولفه های دیگری مطرح است. شکست رژیم صهیونیستی در برابر مقاومت غزه و توقف ارتش صهیونیستی که می خواست کل منطقه را وارد جنگ سازد زمینه ساز امنیت بیشتر بوده است. آمریکایی ها در سخنان خود همواره به امنیت و خواست صهیونیست ها تاکید کرده که این اقدام نشان می دهد عقلانیت در میان سران آمریکا همچنان کامل نشده و آنها منافع آمریکا را قربانی رژیمی جعلی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن