تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نابودى جوانانتان را آرزو نكنيد ، گرچه بدى‏هاى بسيار در آنان باشد، زيرا آنان با ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805491602




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تفاوت اصولگرایی با اصلاح طلبی دقیقا در چیست؟


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:


تفاوت اصولگرایی با اصلاح طلبی دقیقا در چیست؟ وبلاگ > جعفریان، رسول - در اینجا چهار تفسیر متفاوت برای تفاوت اصولگرایی و اصلاح طلبی شده است.

امروز وقتی خبر رونمایی از تندیس حجت الاسلام و المسلمین حسنی را در ارومیه دیدم و تصویر یکی از روحانیون اصولگرا را در سایت ها ملاحظه کردم، یک پرسش قدیمی در ذهنم برای چندمین بار خطور کرد و آن این که واقعا فرق اصولگرایی و اصلاح طلبی در ایران در چیست؟ یا به عبارتی آنچه بر اساس گرته برداری از احزاب غربی گفته می شود، چپ و راست در ایران چه معنایی دارد؟
به نظرم چند جور احتمال در این باره وجود دارد.
الف: مقصود این است که اصولگراها به اصول و فروع دین بر اساس برداشت سنتی وفادارتر هستند در حالی که اصولگراها نوعی رفتار تجدید نظر طلبانه نسبت به اصول و فروع دینی دارند. مثلا در مورد وفاداری به فقه سنتی یا در باره عزاداری سنتی، حجاب، حضور زن در جامعه یا بسیاری از امور مشابه اینها.
ب:‌ معنای دوم احتمالی در این زمینه که مشابه بند الف است این است که اصولگرایی طرفدار سخت گیری دینی بیشتر در جامعه است (مثلا امر به معروف و نهی از منکر) در حالی که اصلاح طلبی گویا به معنای اعتقاد بیشتر به آزاد گذاشتن مردم یا به قول مخالفانشان اباحه گری است.
ج : سومین مورد این است که مقصود از اصولگرایی نوعی محافظه کاری است که گفته می شود اصولگراها دارند و در اداره امور و عدم انعطاف برابر تغییر، بیشتر ساختارگرا هستند، در حالی که اصلاح طلبی روشی است ساختار شکنانه و چپ که می کوشد از محافظه کاری و سنت گرایی دور باشد. شاید معنای دیگر آن باور به نوعی روش انقلابی تر باشد در حالی که مثلا اصولگراها در این زمینه، کندتر حرکت می کنند.
د: در معنای چهارم، راست گرایی به معنای جانبداری از نوعی اشرافیت (در مفهوم کلی آن نه فقط اقتصادی) است در حالی که جریان اصلاح طلبی یا چپ به معنای مردم گرایی ونوعی روش سوسیالیستی است که البته فقط جنبه اقتصادی ندارد بلکه اصول توده گرا تر است. قدیم ها جریان اصولگرا که از قدرت برکنار بود (هشت سال اول انقلاب) متهم به طرفداری از سرمایه داری بود.
هر بار که یکی از معانی در ذهنم می آید، به مواردی بر می خورم که به تردید می افتم و فکر می کنم انگار این مورد درست نیست و شاید مورد دیگر دست باشد.
مثال در باره بند الف و ب، فکر می کنم همین ماجرای تندیس درست کردن، با آن همه اصرار فقها در مخالفت با آن، یکی از آن موارد است. یعنی اگر کسی واقعا سنت گرا باشد و معتقد به فقه جواهری و شیخ انصاری، الزاما باید احتیاط بیشتری داشته باشد، در حالی که درست کردن تندیس و حاضر شدن روحانیون اصولگرا نشان می دهد که برای بسیاری از آنها دور این حرفها گذشته واصلا اصولگرای به ای معنا نیست. در باره موسیقی هم تقریبا همین طور است. عکس آن هم صادق است، مثلا در باره عزاداری احساس می کنم مواردی وجود دارد که اصلاح طلب ها در عزاداری دست کمی از اصولگراها ندارند. همین الان دهها مجلس روضه خوانی از سوی اصلاح طلبان در نقاط مختلف هست و ظاهرا در این امور به همان شکل سنتی فرقی با اصولگراها ندارند. بماند که اصولگراها خود با گروهی دیگر که در این زمینه اهل افراط خوانده شده اند، فاصله دارند و نمونه اش همین ماجراهای اخیر بر سر حضرت رقیه و محسن و روضه و قمه زنی است که باز اصولگرایی را در یک فاصله خاص با کسانی که از آنها سنت گرا تر هستند، قرار می دهد. خوب در باره ربا و بهره بانکی هم که برخلاف نص صریح فقهای سنتی، و یا مساله رهن و اجاره، همه این گروه ها مثل هم فکر می کنند. گو این که یکی از روحانیون طیف اصولگرا، سابقا در سخنرانی قبل از خطبه ها گفت که این بهره ها رباست، اما در همان دوره قبل که رئیس جمهور کاندیدای اصلح و برگزیده ایشان بود، همان روش ادامه یافت و کسی هم صدایش در نیامد. واقعا برای من ابهام دارد که اصولگرایی یعنی عمل کردن به اصول سنتی دین و اصلاح طلبی یعنی مخالف با آن.
در مورد بند «د» هم باز فکر می کنم برخی از جریان های منتسب به اصولگرایی اصلا ربطی به این که مثلا بستگی به طبقه خاصی داشته باشند، یعنی این که مثل محافظه کاران اروپا و مریکا، طرفدار سرمایه داری باشند (عرض کردم، خاطرمان هست که در زمانی که چپ حاکم بود، دوره نخست وزیری موسوی، اصولگراها به عنوان طرفداران سرمایه داری شناخته می شدند) ندارند. همین احمدی نژاد که اصولگرا بود، و خیلی خودش را دیندارتر از بقیه نشان می داد، در این زمینه روش های توده ای داشت که برخی آن را پوپولیستی می گفتند، همان اتهامی که محافظه کاران غربی به جریان های سوسیالیستی می زنند. روش احمدی نژاد در این زمینه، کاملا در مخالفت با معنای چهارم اصولگرایی است و به آن طرف یعنی چپ روی بسیار نزدیک تر است. در باره امر به معروف و نهی از منکر هم کاری به روش اصولگرایی نداشت و گویا به چپ ها نزدیکتر بود.
از سوی دیگر گاهی فکر می کنم، فاصله اصولگرایی و اصلاح طلبی در یک معنا، تقریبا هفت سال تا ده سال است. یعنی حرفهایی که اصلاح طلبها می زنند، هفت سال تا ده سال بعد اصولگراها می زنند و اصلاح طلبها دوباره قدری جلوتر می روند. اصلا پای زنان را به جامعه همین جریان اصولگرایی باز کرد و اولین بار آنها را به مجلس آورد (دوره اول مجلس اگر جامعه روحانیت را اصولگرا بدانیم. در حالی که فقهای قدیم از مشروطه تا انقلاب مخالف رأی دادن آنها بودند چه برسد به مجلس بروند.) احمدی نژاد که تا مرز وزارت هم پیش رفت. معلوم است اینجا هم اصولگرایی معنای مورد نظر را ندارد. راستش گاهی فکر می کنم این مسائل نوعی دسته بندی سیاسی است که شکل گرفته و هر کدام در داخله خود، در وقت رسیدن به قدرت جمع خویش را حفظ می کنند. حقیقتا این هم کاملا درست نیست که بگوییم دعوا سر لحاف ملاست، بالاخره فرقهایی دارند، اما به نظر می رسد فکر منظمی پشت سر ماجرا نیست، بیشتر نوعی عرف و عادت و رویه است که امکان جابجا شدن هم دارد. همین است که بنده را هم به اشتباه انداخته و فکر می کنم اگر تشکل درست و درمانی بود که منظم فکر کند و اساسنامه داشته باشد، دست کم امثال بنده بهتر می توانستند در این باره بیندیشند. همین در هم آمیختن است که گاهی آدمهای راست گرا متهم به چپ روی می شوند یا به عکس. این البته بیش از آن که فرصت طلبی باشد ناشی از عدم تبیین خطوط است. شاید اصلا لازم نباشد مرز میان این دو جناح دقیق تبیین شود. بنابرین همین طور که هست چه عیبی دارد؟  
 



جمعه 7 آذر 1393 - 00:08:01





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 93]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن