واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: انتقام جویی و خشونت - میمنت گلشنی * بروز مشکلات اقتصادی در ایران طی سال های گذشته به همراه عوارض ناشی از قرارداشتن ایران در مرحله گذار از دوره سنتی به مدرن، این کشور را با شرایط ویژه ای رو به رو کرده است.
بنا به گفته مسئولان اجتماعی، خشونت به عنوان یکی از آسیب های اجتماعی در اشکال مختلف، سالانه جان تعدادی از شهروندان را می گیرد. بنا بر آمار های موجود، تنها در 4 ماهه نخست امسال، میزان نزاع خیابانی در ایران 5/6 درصد رشد داشته است که این میزان تهدید جدی برای سلامت اجتماعی جامعه به شمار می رود.
در نگاهی کلی، رفتارهای خشونت آمیز را می توان به دو دسته رفتارهای هیجانی و ناخودآگاه و رفتارهای برنامه ریزی شده تقسیم کرد. به عقیده کارشناسان، درحال حاضر، بخش قابل توجهی از رفتارهای پرخاشگرانه در افراد نه به شکل برنامه ریزی شده که بیشتر به شکل هیجانی است. به طور مثال، بنا به گفته مسئولان نیروی انتظامی 62 درصد از قتل ها بدون برنامه ریزی قبلی اتفاق می افتد.
بروز خشونت های هیجانی و بدون برنامه ریزی به بهانه انتقام جویی را می توان نتیجه کاهش آستانه تحمل افراد، مشکلات مربوط به بهداشت و سلامت روان دانست. در واقع، عدم آموزش مناسب شهروندان برای کنترل رفتارهای هیجانی و رجوع به قانون در صورت بروز هرگونه مشکل و از سوی دیگر، بی توجهی شهروندان به رعایت حقوق انسانی یکدیگر به ایجاد زمینه های لازم برای بروز خشونت دامن زده است.
خشونت از جزئی ترین تا حادترین شکل آن نوعی آسیب اجتماعی و روانی محسوب می شود. با این تفاوت که جامعه معمولاً با برخی از اشکال خشونت کنار می آید و به گونه ای آن را می پذیرد و در مقابل اما در مواجهه با برخی از آنها واکنش شدید از خود نشان می دهد.
به عبارت دیگر، جامعه در مقابل خشونت هایی که بیشترین میزان انتقام جویی را به رخ می کشند و معمولاً تا سالیان متمادی قربانیان را رها نمی کنند و به شیوه های مختلف بر زندگی قربانیان تاثیر می گذارند، واکنش نشان می دهد. اسیدپاشی که معمولاً شکلی از خشونت خانگی است و با هدف انتقام گیری و تخریب و آزار قربانی صورت می گیرد، پدیده ای است که در سال های اخیر در بسیاری از کشور های در حال توسعه و توسعه نیافته رایج شده است.
بنابر گزارش های جهانی، زنان از مهم ترین قربانیان این نوع خشونت در کشور هایی چون افغانستان، پاکستان، بنگلادش و برخی از کشور های آفریقایی و عربی به شمار می روند. اسیدپاشی در ایران نیز اغلب از سوی مردان و به بهانه انتقام جویی از زنان یا کنترل و مهار آنان صورت می گیرد. نابینایی، از بین رفتن بافت های صورت و مهم تر از همه از بین رفتن زیبایی چهره به همراه عوارض روانی حاصل از تخریب چهره تنها بخشی از پیامد های جبران ناپذیر این آسیب اجتماعی به شمار می روند.
این در حالی است که بنا بر اظهارات قربانیان اسیدپاشی در کشور، بسیاری از این افراد بارها زیر تیغ جراحی می روند و با کمترین امکانات مالی مجبور به تحمل شرایط هستند. طرد اجتماعی قربانیان اسیدپاشی و انزوای این افراد که اغلب با افسردگی های شدید و حتی اقدام به خودکشی همراه است، تمامی وجود قربانیان را تحت تاثیر قرار می دهد.
مشهورترین قربانی اسید پاشی در ایران آمنه بهرامی است؛ دختر دانشجویی که در سال 1383 به دلیل پاسخ منفی به علاقه همکلاسی اش با یک پارچ اسید چهره و بخشی از بینایی خود را از دست داد. پیگیری آمنه برای محکومیت فرد اسیدپاش موجب شد تا در نهایت دادگاه حکم به قصاص داده شود؛ حکمی که در عمل با گذشت آمنه اجرا نشد.
بنا بر قانون مجازات اسلامی، در جرم اسید پاشی اگر فرد قربانی کشته شود مطابق ماده 205 قانون مجازات اسلامی فرد جانی به قصاص نفس محکوم خواهد شد اما اگر فرد قربانی عضوی از اعضای خود را از دست بدهد طبق ماده 273 قانون مجازات فرد جانی در برابر او قصاص عضو خواهد شد.
از دیدگاه روان شناسان و جامعه شناسان، اسیدپاشی را می توان یکی از بدترین شکل های انتقام گیری دانست؛ انتقامی که تا سال های طولانی سلامت و زندگی فردی و اجتماعی قربانی را تحت تاثیر قرار می دهد. دلیل زنانه بودن قربانی های این نوع خشونت به نوع نگاه جامعه و به ویژه مردان به زن و ویژگی های زنانه برمی گردد.
در جامعه ما، مهمترین ویژگی برای یک زن در زیبایی تعریف می شود. ضمن این که زنان نیز خود را در آیینه مردان می بینند و همان معیارهای مردانه را در نگاه به خود و ارزش های خود لحاظ می کنند. بر همین اساس، زمانی که مردان سعی در انتقام گرفتن یا تحمیل خواسته های خود به زن دارند سعی می کنند تا با از بین بردن ارزش او به گونه ای او را منزوی و پوچ کنند. در واقع، نقطه قدرت زن را از او بگیرند و او را از جامعه طرد کنند.
برخی آسیب شناسان اجتماعی معتقدند اسیدپاشی بسیار وحشتناک تر از آدم کشی و نشانه ای از خوی حیوانی در انسان هاست. زمانی که افراد احساس شکست خوردگی می کنند و نمی توانند از پس مشکلات خود برآیند یا به نتیجه مطلوب دست پیدا کنند، در یک جنون آنی تصمیم به اسیدپاشی می کنند. در واقع با پاک کردن صورت مساله تلاش می کنند تا ضعف های خود را پنهان کنند و دیگری را برای همیشه از زندگی ساقط سازند. این نوع اتفاق ها معمولا در جوامعی روی می دهد که مردم برای خود آینده ای قائل نیستند و ارزش های انسانی در آنها معنا ندارد. ضمن اینکه، فقر فرهنگی، فقر سواد و آگاهی هم در این امر دخیل هستند.
*منبع: روزنامه آرمان
06/09/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]