واضح آرشیو وب فارسی:مهر: در بزرگداش هرملین مطرح شد:
روایت زندگی شاعری سوئدی که هستی خود را در شعر صوفیانه فارسی کشف کرد
معاون فرهنگی شهر کتاب در همایش بزرگداشت اریک هرملین، گفت: این شاعر بزرگ سوئدی، هستی خود را در شعر صوفیانه فارسی کشف کرد و این نوع زندگی را برگزید. به گزارش خبرنگار مهر، همایش بزرگداشت اریک هرملین ایرانشناس و محقق ادبی سوئدی سه شنبه شب 4 آذر با حضور محققان ایرانی و سوئدی در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.علی اصغرمحمدخانی معاون فرهنگی و بین المللی شهر کتاب در این برنامه، گفت: در خردادماه امسال همراه با مصطفی مستور سفری به سوئد داشتیم و در چند برنامه فرهنگی درباره ادبیات فارسی شرکت کردیم. این برنامه ها در شهرهای استکهلم، اوپسالا و لوند برگزار شد. در این سفر با نام و آثار اریک هرملین آشنا شدم و با علیرضا کیا شاعر ایرانی مقیم استکهلم گزیده ای از ترجمه های هرملین از متون کلاسیک فارسی را مورد بررسی قرار دادم. او این گزیده شعرها را به من هدیه داد.وی افزود: وقتی مجموعه آثار هرملین شامل حدود 10 هزار صفحه اثر فارسی را دیدم و همچنین دیدم که شناختی از او و آثارش در ایران وجود ندارد، برگزاری چنین همایشی را واجب دیدم و پیشنهاد دادم که در 25 نوامبر که هفتادمین سالگرد درگذشت اوست، برنامه ای در شهر کتاب در ایران و برنامه دیگری در شهر لوند برگزار شود.معاون فرهنگی شهر کتاب ادامه داد: هرملین در سال 1860 میلادی در شمال سوئد در یک خانواده اشرافی به دنیا آمد و پس از پایان تحصیلاتش به سفرهای دور و درازی به غرب و شرق عالم رفت.فردریک لیندال محقق برجسته سوئدی و نویسنده زندگینامه هرملین، شرح سفرها و حوادثی که در طول زندگی اش بر او گذشته در کتابی 500 صفحه ای ثبت کرده است که متاسفانه تاکنون منتشر نشده و امیدواریم این اثر به زودی منتشر شود که مقدمات این کار را در ایران انجام داده ایم. در این کتاب نویسنده، زندگی و رد پای هرملین را در تمام کشورها دنبال کرده است. از کتاب هایی که خوانده و از زبان هایی که یاد گرفته گفته است و نامه هایی را که این ایران شناسی سوئدی به خانواده اش نوشته در این کتاب آورده است.محمدخانی گفت: هرملین مدتی در آمریکا زندگی کرده و موقعیت سیاهان این کشور او را آزرده است. او در این باره نامه ای به پدرش نوشته و ضمن یکی دانستن آفریده های خدا از موقعیت حقیر سیاه پوستان نالیده است. این طرز فکر بعد از مدتی ملکه ذهن هرملین شد. او خلاء های احساسی و افسردگی داشته که موجب بی پناه شدنش شد . منشی ایرانی او در شبه قاره هند با خواندن شعرهای فارسی علاقه او به زبان کشورمان را کلید زد. پس از آن بود که زبان آموزی فارسی را پی گرفت و نخستین بار با کتاب های بوستان و گلستان سعدی آشنا شد. لیندال در کتابش از تاثیرپذیری هرملین از سعدی بارها سخن گفته و اشاره کرده که هرملین نقش آدم های حکایت های سعدی را تقلید می کرده است.وی گفت: هرملین در 30 سالگی با گلستان آشنا شد و در کتابخانه شخصی اش 8 چاپ مختلف از این کتاب یافت می شود. لیندال در کتابش دلایل گرایش هرملین به مذهب و تفکر صوفیانه را تحلیل کرده و این گرایش را در اخلاق و منش هرملین طبیعی می داند. او هستی خود را در شعر صوفیانه فارسی کشف کرد و این نوع زندگی را برگزید. او بعد از هندوستان به کشورهای مختلف از جمله انگلستان سفر کرد و اولین ترجمه اش از بوستان سعدی در انگلستان منتشر شد. او که به قول لیندال در این سالها در آسایشگاهی بستری بوده، کار ترجمه را از سپیده دم تا پاسی از شب ادامه می داد و معروف است که شب ها پیش از خواب در پشت پنجره اتاقش برای گنجشک ها خرده نان می گذاشت و صبح ها که برای خوردن غذا می آمده اند، اریک با صدای آنها بیدار می شده است. ترجمه بوستان سعدی در همان ایام انجام می شود و پس از ترجمه این اثر و دیگر آثار کلاسیک فارسی مانند تذکره الاولیا، مثنوی، رباعیات خیام، بخش آغازین شاهنامه فردوسی، گلشن راز شیخ محمود شبستری، برگزیده ای از کلیه و دمنه، 60 دوبیتی از باباطاهر، یوسف و زلیخای جامی، هرملین ترجمه برگزیده اشعار فارسی را در دستور کارش قرار می دهد.محمدخانی گفت: سال های اقامت کرملین در آسایشگاه که از 1909 تا 1944 طول کشید موجب به وجود آمدن تاثیرگذارترین ترجمه ها در زبان سوئدی شد که این ترجمه ها و بسیاری از نویسندگان و شاعران دهه 1940 سوئد تاثیرگذار بودند.در ادامه پیر لینر از مهمانان سوئدی این برنامه ارتباطات فرهنگی ایران و سوئد را قدمت دار دانست و گفت: قدیمی ترین ارتباط بین این دو کشور به سفر یک جهانگرد سوئدی برمی گردد که سه دوره در ایران زندگی کرد و نقشه کویر مرکزی ایران را کشید. اریک هرملین نمونه دیگری از این ارتباط فرهنگی است.وی گفت: در حال حاضر 100 هزار ایرانی در سوئد زندگی می کنند که هر کدام یک پل ارتباط فرهنگی محسوب می شوند. از طریق همین افراد دانش خودمان نسبت به فرهنگ ایران را زیاد می کنیم، یک نمونه اش همین برنامه امروز است.در ادامه، یوهان هرملین و کارل اکروالد از آشنایان هرملین به بیان سخنرانی و خاطرات خود از این شخصیت پرداختند. یوهان هرملین گفت: او پدرخوانده من بود و پدر من برادر او محسوب می شد. اکروالد هم همین گونه است و ما نزدیک ترین آدم هایی به هرملین هستیم که در این روزگار زنده هستند.
چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]