محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804122449
از خاکریزهای جنگ تا صفحات کتاب نبض کتاب در تبریز کج‌دار می‌زند و مریز!
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: از خاکریزهای جنگ تا صفحات کتاب
نبض کتاب در تبریز کج‌دار می‌زند و مریز!
نویسنده‌ای از دهه 40 است و نوشته‌هایش بوی خاکریز و باروت و لبخندهای عمیق بی‌بهانه بر پهنه صورت مردانی را می‌دهد که هرچند جای خیلی‌هایشان را با قاب عکسی پرکرده‌ایم، اما یادشان در دلمان زنده است، زنده مانند سال‌های دفاع مقدس...
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، رضا قلی‌زاده متولد سال 1346 است. سال‌های جوانی‌اش مصادف با سال‌های دفاع مقدس بوده و اولین نوشته‌هایش، خاطراتی از جنگ و خاطرات دیگر رزمندگان لشکر عاشوراست. قلی‌زاده در زمینه فعالیت خودش اگر چه حرفهای زیادی دارد، اما بیشتر اوقات مشغول به سرانجام رساندن برنامه‌های مختلف فرهنگی و تمرکز روی نگارش کتاب‌هایی است که بار سنگین انتقال خاطرات سال‌های آتش و خون را به نسل‌های بعد بردوش می‌کشند. • آقای قلی‌زاده به عنوان یک نویسنده فعال از آثار اخیرتان بگویید. این روزها مشغول نگارش چه اثری هستید؟ به تازگی کتاب "با تو می‌مانم" خاطرات سردار جمشید نظمی از فرماندهان لشکر 31 عاشورا در دوران دفاع مقدس از من منتشر شد. این کتاب حدود 800 صفحه‌ای را نشر صریر در تهران چاپ کرد. با تو می‌مانم، اولین اثری است که در سطح خاطرات فرماندهان لشکر عاشورا چاپ شد. در این مدت کم، دو جلسه نقد و بررسی هم برایش برگزار شده؛ یکی منطقه‌ای و با حضور کارشناسانی از تهران و یکی هم استانی و به همت حوزه هنری. کتاب "چشمان عاشورایی" زندگینامه و خاطرات 165 شهید واحد اطلاعات و عملیات لشکر31 عاشورا را به پایان برده‌ام که در انتظار انتشار هستیم. در حال حاضر هم کتاب خاطرات رزمندگان آذربایجانی جبهه سوسنگرد را می‌نویسم که به نوعی اولین جلد از مجموعه خاطرات رزمندگان آذربایجان در دوران دفاع مقدس محسوب می‌شود. • شما نویسنده پرکاری هستید که تخصصی هم می‌نویسید. شما تفاوتی در فضای نشر نسبت به قبل احساس می‌کنید؟ خود «تفاوت» می‌تواند از چند منظر مختلف باشد؛ شمارگان آثار، شکل و شمایل و ظاهر کتاب‌ها و کیفیت چاپ، قیمت کتاب، فروش کتاب و... آمارها نشان می‌دهد که بازار چاپ کتاب، صرف نظر از کیفیت آثار، رونق خوبی دارد. هر فصل نسبت به فصل پیش کتابهای بیشتری به چاپ می‌رسد. اما شمارگان کتاب‌ها چندان تفاوتی نکرده. کیفیت چاپ‌ها بهتر شده. قیمت‌ها با به توجه افزایش قیمت کاغذ همچنان سیر صعودی دارد. بنابراین باید همه جوانب را سنجید. • در مورد همکاری با ناشران بگویید. می‌دانید پیداکردن ناشر برای مولفان کمتر شناخته شده چه روندی دارد؟ ناشران در کنار دغدغه‌های فرهنگی، به دنبال سود و سرپا نگهداشتن خودشان هستند. طبیعی هم است که کنار آمدن ناشران با نویسندگان ناشناخته کمی دشوار باشد. مگر اینکه اثر خوب و قابل اعتنا باشد. اگر در حال حاضر نویسنده‌ای هزینه‌های چاپ اثرش را بدهد، ناشر مشتاقانه چاپ اثر را می‌پذیرد.
• در خصوص تیراژ آثار تازه منتشر شده چطور؟ اوضاع شمارگان کتاب‌ها را چگونه می‌بینید؟ می‌توان گفت در حد مطلوب نیست. البته استثناهایی هم وجود دارد. • به عقیده شما چه عواملی در استقبال مردمی و فروش مطلوب یک اثر ادبی موثر است؟ در این باره حرف زیاد است؛ تبلیغات در اقبال عمومی نسبت به یک کتاب یا هر کالایی خیلی موثر است. در این باره البته در حوزه کتاب خیلی کم کار می‌شود یا اصلا نمی‌شود. چقدر برای مثلا لوازم خانگی یا خوراکی‌ها و امثال آنها تبلیغات می‌شود، اما در حوزه فرهنگ به خصوص کتاب چیزی نداریم. البته باید سعی کنیم ساحت مقدس کتاب را از برخی آلودگی‌ها حفظ کنیم. حوزه نقد را در عرصه کتاب باید فعال کنیم. نقد به معرفی اثر و نویسنده کمک زیادی می‌کند. مصاحبه‌های مطبوعاتی یا در فضای مجازی با نویسندگان می‌تواند در شناساندن آثارشان نقش داشته باشد و اتفاقات بسیار دیگری که انجام دادنشان خیلی سخت نیست. • به عقیده شما متولی معرفی کتابهای تازه منتشر شده کیست؟ به نظرم متولی اصلی معرفی کتاب ناشر است. در سال‌های اخیر ثمره همت ناشر را در معرفی چند اثر در حوزه کتابهای دفاع مقدس دیدیم و می‌بینیم. هرچند محدودیتی در این باره وجود ندارد. • اگر یک اثر از معرفی مطلوبی برخوردار شود، میزان اقبال عمومی نسبت به آن تفاوت محسوسی خواهد داشت یا معتقد هستید که اثر خوب خواننده خود را پیدا می‌کند؟ هر دو نظر قابل اعتناست. منتهی معرفی مطلوب باعث می‌شود اثر زودتر شناخته شود و جایگاهش را پیدا کند و ای بسا منشا و محرک کارهای شایسته دیگری هم بشود. نویسندگان دیگری را هم تشویق کند و پای کار آورد. • شما به عنوان یک فعال فرهنگی، فکر می‌کنید جایگاه و وضعیت توجه به کتاب در زندگی مردم کجاست؟ به نظرم مطالعه کار آسانی نیست. علاقه به دانستن و بالابردن معلومات و احساس نیاز به موضوعی و بعضا سرگرمی باعث می‌شود به طرف مطالعه برویم. اگر کسی این مولفه‌‌ها برایش مهم نباشد، به سمت مطالعه نمی‌رود. از طرفی با وارد شدن تکنولوژی به زندگی مردم که رنگ و لعاب بیشتری هم دارد، دیگر کسی سراغ مطالعه نمی‌رود. یعنی احساس نیاز نمی‌کند که کتاب بخواند. چند ساعت می‌نشیند جلوی تلویزیون فیلم تماشا می‌کند یا نوجوان و جوان گیم‌های مختلف و جذاب بازی می‌کند. شاید اینها بخشی از دلایل کمرنگ شدن مطالعه باشد.
• با توجه به این عوامل که گفتید، برای افزایش حضور کتاب در لایه‌های مختلف زندگی مردم چه باید کرد؟ به نظرم باید باور کنیم که خواندن کتاب برایمان مفید است. به پیشرفت تحصیلی و موفقیت‌هایمان در زندگی کمک می‌کند. تفاوت یک فرد اهل مطالعه با فردی که اهل مطالعه نیست، نشان داده شود. شاید نقش رسانه‌ها در این باره بیشتر باشد. البته افراد بسیاری هم هستند که دوست دارند کتاب بخوانند ولی شاید گرفتاری‌های زندگی این فرصت‌ها را از آنها می‌گیرد. همچنین باید دسترسی مردم به کتاب را آسان کنیم. در مراکز عمومی مثل پارک‌ها، فرودگاه، ترمینال، هتل‌ها و جاهایی از این دست. باید این امکان را فراهم کنیم؛ مسابقات کتابخوانی را در میان قشر دانش‌آموز و دانشجو رواج دهیم. به اهالی کتاب بها دهیم. مثلا طرح حمایت از کتابخانه‌های کوچک و شخصی را اجرا کنیم یعنی تشویق کنیم که افراد کتابخانه شخصی داشته باشند. کسانی که دارند، معرفی شوند و این چنین برنامه‌هایی را گسترش دهیم. • چرا در شهر ما و به طور کلی در کشورمان، نویسندگان را نمی‌شناسند یا خیلی کم می‌شناسند؟ برای اینکه نویسندگی در کشور ما چندان آش دهن‌سوزی نیست. نویسندها عموما بعد از مرگ‌شان به جامعه معرفی می‌شوند. به نظرم وظیفه رسانه‌ها و مطبوعات است که نویسندگان را به جامعه معرفی کنند. البته گاهی نویسندگان هم توان همراهی مردم را در لحظات سخت ندارند. اگر نویسنده در کنار مردم باشد، در جامعه نقش پررنگی داشته باشد، بدون شک شناخته می‌شود. • با این حساب شما برای افزایش ارتباط و آشنایی مخاطبان با مولفان چه راهکاری پیشنهاد می‌کنید؟ به نظرم وظیفه ناشران، نهادهای فرهنگی، نهادهای اجتماعی و رسانه‌ها باشد که این را ارتباط را فراهم کنند. وگرنه نویسنده که نمی‌تواند برود سر چهارراه بایستد، بگوید من نویسنده فلان کتاب هستم! البته امروزه در فضای مجازی با وجود راهکارهای ارتباطی مانند ایمیل و وبلاگ و امثال آنها، تاحدودی این کارها سهل و آسان شده است. • فکر می‌کنید کتاب نخواندن تقصیر شهروندان است یا تنوع تکنولوژی یا تغییر فضای زندگی؟ شاید هر سه عامل در این موضوع نقش داشته باشند؛ یکی کمتر یکی بیشتر. اما به نظرم کتاب خواندن و علاقه‌مندی به مطالعه خودش نوعی هنر است که همه افراد از چنین موهبتی برخودار نیستند. جان کلام اینکه باید به این نقطه و این باور برسیم که هیچ چیز جای کتاب را نمی‌گیرد. • نبض کتاب در شهر تبریز چگونه می‌زند؟ کج‌دار و مریز! • به عقیده شما، مردم تبریز با توجه به پیشینه فرهنگی این شهر، چگونه ارتباطی با کتاب و به طور خاص، کتابهای حوزه دفاع مقدس دارند؟ به نظرم شکر خدا وضعیت در حوزه دفاع مقدس تا حدی بهتر است. در سال‌های اخیر با انتشار کتابهای خوب در این حوزه اهالی کتاب متوجه ادبیات دفاع مقدس شده‌اند. البته کافی نیست و باید تلاش و کوشش کرد و کتابهای این حوزه را به مردم بیشتر شناساند. هر چند نباید فراموش کرد اقبال عمومی به کتابهای دفاع مقدس، مدیون یادداشت‌های گرانسنگ رهبر فرزانه انقلاب است. به نظرم حضرت آقا در عرصه فرهنگ و کتاب هم پیشتاز هستند.
• برگزاری کارگاه‌ها و جلسات داستان‌خوانی، پرورش خلاقیت و جشنواره‌هایی برای گروه‌های سنی پایه در افزایش تمرکز و توجه به مطالعه چه نقشی دارد؟ اتفاقا نقش اصلی در افزایش توجه به مطالعه و کتابخوانی را اینها دارند ولی مورد غفلت واقع می‌شود. باید توجه ویژه به این موارد داشته باشیم. ما بیشتر سراغ بزرگ‌ترها می‌رویم اما گروه‌های سنی پایه آموزش‌پذیری و انعطاف بیشتری دارند و باید با تمرکز بیشتر با آنها برخورد شود. • آقای قلی‌زاده، به عنوان سئوال آخر شما چه پیشنهادی برای توجه و تمرکز بر مبحث مطالعه دارید؟ مناسبتی کار کردن تاثیرش کمتر و زودگذر است. هفته کتاب، هفته برنامه‌ریزی و سیاستگذاری است برای یکسال پیشرو. اما متاسفانه اینگونه نمی‌شود. می‌توان در این هفته نویسنده‌ها و آثارشان را معرفی کرد، تجلیل کرد، البته منظورم از تجلیل گرفتن لوح و جایزه از دست فلان مدیری که خودش سالی یک کتاب نمی‌خواند، نیست. این کار نوعی باعث دلسرد شدن نویسنده‌ها می‌شود .به نظرم معرفی اثر یک نویسنده در رسانه‌ها خودش تجلیل است. در مدارس باید کارهای اساسی کرد. اهدای کتاب را به عنوان یک کار مقدس در جامعه ترویج کنیم. به علاقه‌مندان مطالعه کتابهای خوب را معرفی کنیم و سمت و سو نشان دهیم. *** رضا قلی‌زاده، نوشتن به شکل حرفهای را ابتدا با خاطراتی از دوران حضورش در جنگ و سپس خاطرات دیگر رزمندگان لشکر عاشورا آغاز کرده است. اولین کتابش فشنگ‌های مشقی در سال 1384 چاپ شد. خاطره‌نگاری و داستان‌نویسی از دلمشغولی‌های اوست. دبیری جشنواره سراسری داستان کوتاه طریق، داوری جشنواره منطقه‌ای امام حسین(ع) در بخش داستان، داور بخش داستان جایزه ادبی تبریز، دبیر جشنواره خاطره‌نویسی دفاع مقدس و فعالیت‌هایی از این دست در کارنامه پربار فرهنگی وی دیده می‌شود. نگارش کتابهای «فشنگ‌های مشقی»، «آشنایی‌ها»، «پا به پای یاران»، «وقتی ماه طلوع کند»، «اولین فرمانده»، «پاییز 63»، «فاتحان خرمشهر»، «من از موصل آمده‌ام» و «با تو می‌مانم» حاصل سال‌های فعالیت حرفهای این نویسنده حوزه دفاع مقدس است. رضا قلی‌زاده با کتاب «من از موصل آمده‌ام» در نخستین جشنواره کتاب سال تبریز در بخش انقلاب اسلامی و دفاع مقدس شایسته تقدیر معرفی شد و لوح تقدیر هیئت داوران را نیز دریافت کرد. +++++++++++++++ گفت‌وگو از فرینوش اکبرزاده +++++++++++++++ انتهای پیام/60002/غ40
93/09/05 - 10:40
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]
-
گوناگون
پربازدیدترینها