واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: رفتار شناسی پیامبر اکرم
حقیقتاً که آشنایی با روش و آداب زندگی و خلق و خوی آن بزرگوار که خود مظهر کامل و آیینه تمام نمای مکارم اخلاقی است گام مؤثر جهت درک هرچه بیشتر مسایل اخلاقی خواهد بود.سیره رسول خدا(ص) که والاترین الگوی کمالات انسانی و مصداق آیه شریفه« و لکم فی رسول الله اسوه حسنه» عالی ترین نمونه تربیت و اخلاق اسلامی می باشد که با الهام از سیره آن حضرت بتوانیم در رشد و سازندگی شخصیت خود و فراگیران و متربیان قدمی موثر برداریم. در این مجال گوشه ای از سیره رفتاری پیامبر اکرم را برای شما عزیزان نقل خواهیم کرد . سیره ایشان در سخن گفتنامام حسین از پدرش امیرالمومنین علی علیه السلام درباره رفتار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با دوستان و همنشینان خود سوال کرد و حضرت چنین فرمود:«پیامبر صلی الله علیه و آله همیشه خوش رو، خوش خو و ملایم بود و خشن، درشت خو، فحّاش و عیب جو نبود. کسی را زیاد مدح نمیکرد و از چیزی که به آن میل و رغبت نداشت غفلت میورزید به طوری که مردم از او ناامید نمیشدند. همواره خود را از سه چیز دور میداشت:1- جدال،2- پرحرفی،3- گفتن مطالب بیفایده. و نسبت به مردم نیز از سه چیز پرهیز میکرد:1- هرگز کسی را سرزنش نمیکرد و عیب نمیگرفت،2- عیب مردم را جست و جو نمیکرد،3- سخن نمیگفت، مگر در جایی که امید ثواب در آن داشت.هنگام تکلم چنان حاضران را تحت تأثیر قرار میداد و جذب میکرد که از هیچ کس نفس شنیده نمیشد و چون سکوت میکرد آنان سخن میگفتند. دوستان در حضور آن حضرت با یکدیگر پیرامون مطلبی نزاع نمیکردند. اگر کسی در محضر پیامبر صلی الله علیه و آله صحبت میکرد همه ساکت... .» 1 سکوت آن حضرتسكوت رسول خدا(ص)چهار جور بود1 ـ حلم 2 ـ حذر 3 ـ تقدیر 4 ـ تفكر.سكوتش از حلم و صبر این بود كه هیچ چیز آن حضرت را به خشم در نمىآورد و از جاى نمىكند، و سكوتش از حذر در چهار مورد بود: 1 ـ در جائى كه مىخواست وجهه نیكو و پسندیده كار را پیدا كند تا مردم نیز در آن كار به وى اقتدا نمایند. 2 ـ در جائى كه حرف زدن قبیح بود و مىخواست بطرف یاد دهد تا او نیز از آن خوددارى كند . 3 ـ در جائى كه مىخواست در باره صلاح امتش مطالعه و فكر كند. 4 ـ در مواردى كه مىخواست دست به كارى زند كه خیر دنیا و آخرتش در آن بود. و سكوتش از تقدیر این بود كه مىخواست همه مردم را به یک چشم دیده و به گفتار همه به یک نحو استماع فرماید، و اما سكوتش در تفكر عبارت بود از تفكر در اینكه چه چیزى باقى است و چه چیزى فانى.2آن حضرت با تمامى مردم مهربان بود و در همه شرایط با لشکریان و مردم خود مدارا مى کرد، راستگویى امین، وفادار به عهد و پیمان خود بود، هنگام غضب خشم خود را فرو مى برد و هنگام قدرت از مجازات چشم پوشیده و مى گذشت.ساده زیستی و عطوفت آن حضرتدر كتاب ارشاد دیلمى است كه: رسول خدا(ص)لباس خود را خودش وصله مىزد، و كفش خود را خود مىدوخت، و گوسفند خود را مىدوشید، و با بردگان هم غذا مىشد، و بر زمین مىنشست و بر دراز گوش سوار مىشد و دیگرى را هم پشت سر خود بر آن سوار مىكرد، و حیا مانعش نمىشد از اینكه مایحتاج خود را خودش از بازار تهیه كرده به سوى اهل خانهاش ببرد، به توانگران و فقرا دست مىداد و دست خود را نمىكشید تا طرف دست خود را بكشد، بهر كس مىرسید چه توانگر و چه درویش و چه كوچك و چه بزرگ سلام میداد، و اگر چیزى تعارفش مىكردند آنرا تحقیر نمىكرد اگر چه یك خرماى پوسیده بود، رسول خدا(ص)بسیار خفیف المؤنه و كریم الطبع و خوش معاشرت و خوش رو بود، و بدون اینكه، بخندد همیشه تبسمى بر لب داشت، و بدون اینكه چهرهاش در هم كشیده باشد همیشه اندوهگین به نظر مىرسید، و بدون اینكه از خود ذلتى نشان دهد همواره متواضع بود، و بدون اینكه اسراف بورزد سخى بود، بسیار دل نازک و مهربان به همه مسلمانان بود، هرگز از روى سیرى آروغ نزد، و هرگز دست طمع به سوى چیزى دراز نكرد.3 مصاحفه و معاشرت آن حضرت
هیچ دیده نشد كه رسول خدا(ص)با كسى مصافحه كند و او جلوتر از طرف دست خود را بكشد، بلكه آنقدر دست خود را در دست او نگه میداشت تا او دست آن جناب را رها سازد، و هیچ دیده نشد كه كسى با پر حرفى خود مزاحم آن حضرت شود و او از روى انزجار سكوت كند، بلكه آنقدر حوصله به خرج مىداد تا طرف ساكت شود و هیچ دیده نشد كه در پیش روى كسى كه در خدمتش نشسته پاى خود را دراز كند، و هیچ وقت مخیر بین دو چیز نشد مگر اینكه دشوارتر آن دو را اختیار مىفرمود، و هیچ وقت در ظلمى كه به او میشد به مقام انتقام در نیامد، مگر اینكه محارم خدا هتك شود كه در این صورت خشم مىكرد و خشمش هم براى خداى تعالى بود، و هیچ وقت در حال تكیه كردن غذا میل نفرمود تا از دنیا رحلت كرد، و هیچ وقت چیزى از او درخواست نشد كه در جواب بگوید: «نه»، و حاجت هیچ حاجتمندى را رد نكرد بلكه عملا یا به زبان به قدرى كه برایش میسور بود آنرا برآورده میساخت، نمازش در عین تمامیت از همه نمازها سبک تر و خطبهاش از همه خطبهها كوتاهتر و از هذیان دور بود، و مردم، آن جناب را به بوى خوشى كه از او به مشام مىرسید مىشناختند، و وقتى با دیگران بر سر یک سفره مىنشست اولین كسى بود كه شروع به غذا خوردن مىكرد، و آخرین كسى بود كه از غذا دست مىكشید، و همیشه از غذاى جلو خود میل مىفرمود، تنها در رطب و خرما بود كه آن جناب دست دراز میكرد و بهترش را برمىچید، و وقتى چیزى مىآشامید آشامیدنش با سه نفس بود، و آنرا مىمكید و مثل پارهاى از مردم نمىبلعید، و دست راستش اختصاص داشت براى خوردن و آشامیدن، و جز با دست راست چیزى نمىداد و چیزى نمىگرفت، و دست چپش براى كارهاى دیگرش بود، رسول خدا با دست راست كار كردن را در جمیع كارهاى خود دوست مىداشت حتى در لباس پوشیدن و كفش به پا كردن و موى شانه زدنش.4 نظافت و بهداشت پیامبررسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) به پاکیزگى علاقه فراوان داشت و در نظافت بدن و لباس بى نظیر بود.علاوه بر آداب وضو، اغلب روزها خود را شستشو مى داد و این هر دو را از عبادات مى دانست.موى سرش را با برگ سدر مى شست و شانه مى کرد و خود را با مشک و عنبر خوشبو می نمود.روزانه چند بار، مخصوصاً شبها پیش از خواب و پس از بیدارى، دندانهایش را با دقّت مسواک مى کرد.جامه سفیدش که تا نصف ساقهایش را مى پوشانید همیشه تمیز بود.هیچ دیده نشد كه رسول خدا(ص)با كسى مصافحه كند و او جلوتر از طرف دست خود را بكشد، بلكه آنقدر دست خود را در دست او نگه میداشت تا او دست آن جناب را رها سازد، و هیچ دیده نشد كه كسى با پر حرفى خود مزاحم آن حضرت شود و او از روى انزجار سكوت كند، بلكه آنقدر حوصله به خرج مىداد تا طرف ساكت شود .پیش از صرف غذا و بعد از آن دست و دهانش را مى شست و از خوردن سبزى هاى بد بو پرهیز مى نمود.شانه عاج و سرمه دان و قیچى و آینه و مسواک، جزء اسباب مسافرتش بود.خانه اش با همه سادگى و بى تجمّلى همیشه پاکیزه بود.تأکید می نمود که زباله ها را به هنگام روز بیرون ببرند و تا شب به جاى خود نماند. نظافت تن و اندامش با قُدسِ طهارتِ روحش هماهنگى داشت و به یاران و پیروان خود تأکید می نمود که سر و صورت و جامه و خانه هایشان را تمیز نگهدارند و وادارشان مى کرد خود را، به ویژه در روزهاى جمعه، شست وشو داده و معطّر سازند که بوى بد از آنها استشمام نشود و آن گاه در نماز جمعه حضور یابند. اخلاق فرماندهى
رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) به اخلاقى آراسته بود که خداوند او را چنین مى ستاید: «وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُق عَظیم»5 ؛ و تو راست خلقی عظیم . موصوف بودن به این اخلاق، از او یک فرمانده موفّق ساخته بود که مى توانست او را به مقصود رسانده و در بسیارى از جنگ ها پیروزى را براى او به ارمغان آورد.آن حضرت با تمامى مردم مهربان بود و در همه شرایط با لشکریان و مردم خود مدارا مى کرد، راستگویى امین، وفادار به عهد و پیمان خود بود، هنگام غضب خشم خود را فرو مى برد و هنگام قدرت از مجازات چشم پوشیده و مى گذشت.او بین مردم «صلح و دوستى» برقرار مى ساخت و از آنان کینه، دشمنى و فتنه را دور مى کرد و هر کسى را در جایگاه خود قرار مى داد.برجسته ترین صفات عقلى آن حضرت عبارت بود از: تدبیر، تفکّر و دور اندیشى این صفات در عملکردهاى او نمایان است. احترام به افکار عمومیرسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) در موضوعاتى که به وسیله وحى و نصِّ قرآن، حکم آن معیّن شده بود، اعمّ از عبادت و معاملات، چه براى خود و دیگران، حقِّ مداخله قائل نبود و این دسته از احکام را بدون چون و چرا به اجرا در مى آورد زیرا تخلّف از آن احکام، کفر به خداست: «و َمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللهُ فَاؤُلئِکَ هُمُ الْکافِروُنَ»6؛ و کسانى که به آنچه خدا فرو فرستاده داورى نکرده اند ، آنان خود کفر پیشه گانند .»امّا در موضوعات مربوط به کار و زندگى، اگر جنبه فردى داشت و در عین حال یک امر مباح و مشروع بود، افراد، استقلال رأى و آزادى عمل داشتند.کسى حقّ مداخله در کارهاى خصوصى دیگرى را نداشت، و هر گاه مربوط به جامعه بود حقّ اظهار رأى را براى همه محفوظ مى دانست و با این که فکر سیّال و هوش سرشارش در تشخیص مصالح امور بر همگان برترى داشت، هرگز به تحکّم و استبداد رأى رفتار نمى کرد و به افکار مردم بى اعتنایى نمى نمود.نظر مشورتى دیگران رامورد مطالعه و توجّه قرار مى داد و دستور قرآن مجید را هم تأیید نموده و مى خواست مسلمین این سنّت را نصب العین خود قرار دهند. محمدی_گروه دین و اندیشه تبیان1- سیره و سنن پیامبر اکرم (ص) 2- معانی الاخبار انتشارات اسلامی ص 79 ج 1 . 3- ارشاد دیلمی ج1 ص115 . 4- سیره و سنن پیامبر اکرم (ص)5- سوره قلم آیه 4. 6- سوره مائده آیه 44.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 425]