واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: توبه کنیم اما نه توبه ای همچون فرعون!
در شبی که موسی به لشکر دستور حرکت داد ، لشکر فرعون از تصمیم آنان با خبر شد و به تعقیب او پرداختند. با رسیدن لشکر موسی به دریا ، سپاه فرعون نیز خود را به آنان رساند و با غضب و غیض خاصی خود را به آنان نزدیک کرد .درا ین لحظه بود که ترس و وحشت فراوانی سرتاپای وجود سپاه موسی را فرا گرفت و رو به موسی کردند و گفتند : دیگر کار ما تمام است و ما به هلاکت خواهیم رسید .1 قوت قلب و تکیه ی محکم موسی (ع)موسی بنده ی خاص خداوند ، با قوّت قلب و شهامت تمام به لشکر خود نهیب زد و گفت : " ماهرگز به هلاکت نمی رسیم و کارمان نیز تمام نشده ، همراه و کمک کار من خداوند است و اکنون من را هدایت می کند . "2در این لحظه از جانب حق به موسی گفته شد ؛ " با عصایت به دریا بزن ، دریا شکافته شد و امواج آب روی هم انباشته شد و دیواری بلند همچون کوه بالا رفت و جاده ای برای لشکر موسی باز شد و آنان از این راه خود را به ساحل رساندند . وقتی کل لشکر موسی از دریا عبور کردند ، لشکر فرعون وارد جاده شدند ، اما در این هنگام بود که همان ماجرای مشهور اتفاق افتاد و دیوارهای آبی روی هم خوابیدند و دریا به جوش و خروش افتاد و فرعون و لشکریانش را همچون لقمه ای بلعید .3سراناج فرعون سراسر تکبر چه شد ؟خدا می فرماید : " همین که فرعون در میان امواج آب در حال غرق شدن شد ،( توحید فطرتش به زبان آمد ) و گفت : ایمان آوردنم که الهی و معبودی نیست جز همان کسی که بنی اسراییل به او ایمان آوردند و من از تسلیم شدگانم . "4در اینجا به تعبیر قرآن فرعون ، در این لحظه حقیقتاً ایمان آورد اما ایمان و اضطراری که به هنگام مواجهه با سیمای مرگ باشد ، هیچ سود و نفعی ندارد .ماهی تا در آب است ، ارزش آن را نمی داند واگر به او بگویند تو با وجودآب زنده هستی ، و اگر تورا از آب بگیرند مرده ای بیش نیستی ، این حرف را نمی فهمد و گاهی ممکن است به گوینده اش بخندد اما آن لحظه ای که از آب بر روی خاک داغ و سوزان بیافتد و دست و پا بزند ، آن وقت است که به ارزش آب پی می برد وآن را می شناسد ، اما دیگر آن شناخت به حالش نفعی ندارد . دیدن نعمات و به خود نیامدن!فرعونی که یک عمر ( در برخی نقل ها 400 سال حکومت کرد ) به وجود خدا زنده بود ، از هوای او تنفس می کرد ، از نعمات او بهره می برد اما همیشه خود را همه کاره ی عالم می دانست ، یک لحظه به خود نیامد اما همین که هوا را از او گرفتند و چند قطره آب در گلویش ریختند ، آنجا بود که فهمید قدرت دیگری در کار است واو هیچ کاره ی عالم است .این خداشناسی وایمان او به حالش نفعی ندارد . توبه تا وقتی مقبول خواهد بود که آدمی مرگ را بالعیان ندیده باشد ، قرآن می فرماید : " پذیرفته نمی شود توبه ی کسانی که مرتکب گناهان می شوند تا وقتی مرگ به سراغشان آمد ، می گوید الان توبه کردم . "5آری فرعون با داشتن تکبر به تعبیری عمر 400ساله ی خود را نابود کرد و ه تنها تا دنیا هست مورد لعن زمینیان قرار می گیرد بلکه در آخرت نیز به سرنوشت متکبرین " عذاب جهنم" دچار خواهد بود .6نهجالبلاغه با اصرار زیادی تذکر میدهد که توبه فقط در این دنیا امکانپذیر است و الا همه در آخرت با دیدن حقایق توبه میکنند اما توبه آخرت سودی نمیبخشد . با مرگ در توبه بسته میشود کسی هم نمیتواند به جای میت گناهکار توبه کند .امام صادق علیه السلام فرمود : «إِنَّ فِی جَهَنَّمَ لَوَادِیاً لِلْمُتَکَبِّرِینَ یُقَالُ لَهُ سَقَرُ شَکَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شِدَّةَ حَرِّه ؛ به راستى در جهنم سرزمینى است براى متکبران به نام سقر که از شدت حرارتش به خدا شکایت مى کند " ویرهقهم الاجل و یسد عنهم باب التوبه ؛ مرگ آنها را در کام خود میکشد و درهای توبه بسته میشود."
تا مهلت باقیست باید از انرژی این موجود آسمانی کمک گرفت و او را به صحرای قیامت دعوت نمود که هیچ کمک کنندهای در قیامت بهتر از توبه نخواهد بود:" لا شفیع انجح من التوبه ؛ هیچ شفاعت کنندهای کارسازترازتوبه نیست."7در منابع دینى و آثار علما به عنوان «ام الفساد» و «اساس الکفر» خوانده شده است . چرا که با داشتن کفر آدمی به خاط داشتن تکبر و از بین نرفتن به قول خودش ، غرورش به هر گناه دیگری ممکن است گرفتار شود .پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در تعریف تکبر فرمود: « ...وَ لَکِنَّ الْکِبْرَ أَنْ تَتْرُکَ الْحَقَّ وَ تَتَجَاوَزَهُ إِلَى غَیْرِهِ وَ تَنْظُرَ إِلَى النَّاسِ وَ لَا تَرَى أَنَّ أَحَداً عِرْضُهُ کَعِرْضِکَ وَ لَا دَمُهُ کَدَمِکَ؛ ... ولکن تکبر آن است که حق را رها کنى و از حق به غیرش تجاوز نمایى [به این صورت که] به مردم نگاه کنى، ولى آبروى هیچ کسى را مانند آبروى خود [مهم] ندانى و خون او را مانند خون خود [داراى ارزش] ندانى [و همه چیز خود را برتر بدانى .»8 معرفی مبتلایان به آتش جهنّمدر قرآن کریم خداوند کسانی را که یک عمر در دنیا به خدا زنده و از نعمات او برخوردارند اما او را نشناختند و در طلب شناخت او نیز تلاشی نکرده اند ، همین که به طعمه ی آتش جهنم می روند آنجا خدا شناس می شوند و فریاد یا خدا می کنند اما این صدا کردن دیگر سودی ندارد و جواب مأیوس کننده خواهند شنید .خداوند کسانی را که در جهنم از بهشتیان طلب فوز می کنند اما جواب یأس می شنوند و مرتب در آه و فغان هستند را به ما معرفی می کند که هرچه بیشتر از آنان دوری گزینیم و خود را از آنان دور کنیم .می فرماید : " آنان کسانی هستند که دین و آیین خود را وسیله ی سرگرمی و بازیچه قرار دادند و زندگی دنیا فریبشان داده است . " 9اینان در دنیا برای رسیدن به خواسته ها و تمایلات دنیوی و مادی خود ، دین را پوششی برای رسیدن به آنها قرار داده ودر لوای دین واسلام ، خود را مسلمان معرفی کرده تا به امیال خود برسند . طلب مرگ در آتش جهنماین بینوایانی که در دنیا خدا را ندیدند و خود را برتر از دیگران می دیدند و ادعای بزرگی و خدایی می کردند ، و همه ی اسباب را منکر می شدند و فقط من من می کردند ،در قیامت خود را از رحمت خدا دور خواهند دید و خود را شایسته ی ربنا گفتنی که در دنیا می توانستند آن را بی هزینه و به راحتی بر زبان جاری کنند ، نمی دانند و از این محروم هستند و" آرزوی مرگ نیز می کنند . اما در جواب به درخواست مرگ از خدا ، با کمال بی توجهی و بی اعتنایی به آنها گفته می شود : شما هیچ نجاتی ندارید و در اینجا ماندنی خواهید بود ."امروز از مرگ می ترسیم ، اما روزی خواهد آمد که از شدت ترس و هول وحشت خود آرزوی مرگ برای خود می کنیم .امروز آزادانه وراحت وبدون هیچ تکلفی می توانیم ربنا بگوییم اما روزی خواهد رسید که این نعمت را از خودمان می گیریم و حتی خود را شایسته ی جاری کردن این کلمات نمی دانیم .پیامبر گرامی اسلام فرمود: " روز قیامت ، متکبران به صورت مورچه های آدم نما محشور می شوند ، به گونه ای که مردم ، آنها را لگد می کنند و هر چیز کوچکی از روی آنها رد می شودپیامد تکبر ورزیدنبدترین پیامد تکبر آن است که اگر متکبّر بر نگردد و توبه نکند ، سرانجام جهنمى خواهد شد. قرآن کریم مى فرماید: «قِیلَ ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِین ؛ به آنان گفته مى شود: از درهاى جهنم وارد شوید و جاودانه در آن بمانید! چه بد جایگاهى است جایگاه متکبران !»10امام صادق علیه السلام فرمود : «إِنَّ فِی جَهَنَّمَ لَوَادِیاً لِلْمُتَکَبِّرِینَ یُقَالُ لَهُ سَقَرُ شَکَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شِدَّةَ حَرِّه ؛ به راستى در جهنم سرزمینى است براى متکبران به نام سقر که از شدت حرارتش به خدا شکایت مى کند .»11کبر و خودبزرگ بینی ، انسان را به ورطه کفر نیز می کشاند . در تأیید این مطلب ، حکایت است که شخصی از حضرت امام صادق علیه السلام پرسید : نخستین مرحله کفر و انکار حق چیست ؟ حضرت فرمود : « کبر و غرور، نخستین پایه کفر و انکار مقدسات است .» نکته دیگر آن که در آموزه های دینی ، حقیقت انسان متکبر با مورچه برابر دانسته شده است ، چنانچه پیامبر گرامی اسلام فرمود: " روز قیامت ، متکبران به صورت مورچه های آدم نما محشور می شوند ، به گونه ای که مردم ، آنها را لگد می کنند و هر چیز کوچکی از روی آنها رد می شود."پس چه خوب است که اکنون که تا حدی اختیار در دست داریم و عزراییل عزیز هنوز به سراغمان نیامده ، خدای را با زبان عاشقانه صدایش بزنیم و توبه ی حقیقی بکنیم و دنیا را به حقیقت واقعی مزرعه ای برای آخرت بدانیم و تلاش کنیم که در آخرت مشمول مأیوس شدگان و طرد شدگان از رحمت خداوند واقع نشویم . زهرا اجلال – گروه دین واندیشه تبیان1- شعراء / 612- همان / 623- همان / 634- یونس / 915- نساء /186- نحل : 29 / زمر: 60 و72 / غافر: 767- نهج البلاغه / حکمت 3718- بحار الانوار / ج10 / ص 225 9- انعام / 7010- زمر / 6011- بحار الانوار / ج 20 /ص115
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 276]