تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):ما اهل بيت، وعده‏هاى خود را براى خودمان، بدهى و دِين حساب مى‏كنيم، چنانكه رسول اكر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821133053




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کرامات معنوی


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اثر توکل به خدا
توکل
یکی از دوستان طلبه می گفت: روز 29 اسفند 75 در منزل تنها نشسته بودم و این در حالی بود که همسرم به شهرستان رفته بود. موقع غروب خیلی خسته بودم، در همان حال خستگی دلم برای حضرت رضا(ع) خیلی تنگ شد. تصمیم گرفتم که به مشهد بروم. جیبهایم را گشتم، دویست و هفتاد تومان بیشتر نداشتم و بالاخره با همان مبلغ حرکت کردم. آمدم حرم حضرت معصومه(س) و به حضرت گفتم: فردا روز عید نوروز است. می خواهم کنار قبر برادرت باشم، پول ندارم. حرکت کردم آمدم کنار پل آهنچی، سوار یک تاکسی شدم وقتی حرکت کرد گفت: حاج آقا کجا؟گفتم: مشهد. گفت: من تا تهران می روم. تا تهران با ایشان رفتم و کرایه هم نگرفت. فقط گفت: از طرف من هم نائب الزیارة باشید. ترمینال پیاده شدم ماشین بود ولی پول نبود، پنجاه تومان دادم تا سه راه افسریه رفتم، دویست تومان دادم تا پاسگاه شریف در آخر تهران رفتم. خدایا! من که تا اینجا آمدم نه پول جلو رفتن دارم نه عقب رفتن، هوا هم خیلی سرد بود. حدود یک ساعت معطل شدم، صد و ده صلوات نذر حضرا زهرا(س) کردم. چیزی نگذشته بود که متوجه شدم یک اتوبوس سپاه پاسداران آمد. راننده پیاده شد و گفت: حاج آقا در این سرما در اینجا چکار می کنی؟ گفتم: مشهد می خواهم بروم. گفت: پس بیا با ما. سوار ماشین شدم درحالیکه ساعت حدوداً یک بعد از نصف شب بود و فردا ساعت 3 بعد از ظهر به مشهد رسیدیم. حدوداً دو ساعت به تحویل سال مانده بود به حرم رفتم. سال که تحویل شد، عده ای از رفقای شهرستانی را دیدم، به محل اسکان آنها رفتم اما کسی نمی دانست که پول ندارم. فردا که میلاد امام رضا(ع) بود، یکی از رفقا گفت:می خواهم عیدی بدهم. و دو هزار و پانصد تومان عیدی به من حقیر داد. بعد آمدم حرم، داخل حرم نشسته بودم که یک آقایی جلو آمد و سال نو که مصادف با میلاد امام رضا(ع) بود را به من تبریک گفت و هزار تومان به عنوان عیدی به من داد. در بازگشت هم به منزل پیرمردی در صحن حرم پانصد تومان عیدی به بنده داد. حقیر هم گرفتم و از حضرت رضا(ع) تشکر کردم. بعد از دو روز هم به قم برگشتم. بله! اثر توکل به خدا این است.                          مرد چـــو در راه توکل بــــــــــُود                        خار مغیلان به رهش گُل بــــــــــــُودبرای خرید کتاب کرامات معنوی کلیک کنید.تنظیم: آقاییبرای خرید کتب اسلامی کلیک کنید.برای خرید کتب حکمت و عرفان کلیک کنید.برای خرید از فروشگاه اینترنتی کلیک کنید. 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 283]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن